↑
Eichengreen, Barry,’’ Globalizing Capital: A History of the International Monetary System ‘’, Princeton University Press,2010,p61.
↑
بهره بانکی استقراضات دولتی دولت بریتانیا از بانک مرکزی انگلستان در آغاز تاسیس ۱۰ تا ۱۴ درصد بود که این میزان در آغاز قرن هجدهم به ۵ تا ۶ درصد و امروزه به ۲ الی ۳ درصد بالغ می گردد. ↑
-
- R. Jones ↑
Jones, J. R. 1994. Fiscal Policies, Liberties, and Representative Government During the Reigns of the Last Stuarts. In Fiscal Crises, Liberty, and Representative Government, edited by Philip T. Hoffman and Kathryn Norberg, 67–۹۵٫ Stanford, Calif.: Stanford University Press. ↑
Sofer, Morry,’’ Spanish Business Dictionary: Multicultural Business Spanish’’, Taylor Trade Publications,2012,p48.
↑
Péteri, György,'’ Global Monetary Regime and National Central Banking: The Case of Hungary, 1921-1929,’’ Social Science Monographs, 2002,p197.
↑
Eichengreen, Barry,opcit,p76. ↑
در کنار موارد مطروحه،می توان به تاریخچه نقش آفرینی دو بانک مرکزی انگلیس و آمریکا به طور خاص پرداخت.در ذیل خلاصه ای از این عملکرد و تاریخچه این دو بانک آورده می شود.
۱-بانک مرکزی آمریکا:بانک مرکزی آمریکا توسط کنگره در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد.بانک مرکزی آمریکا به انجام خدمات معمول یک بانک مرکزی از قبیل سیاست پولی می پردازد و به عنوان ناظر و قانون گذار نهادهای بانکداری نیز عمل می نماید.بانک مرکزی آمریکا یک نهاد مستقل از دولت مرکزی است و منابع و وجوهات از آن خود را دارد و لیکن تحت نظارت کنگره آمریکا است که می تواند قوانینی را که بر بانک مرکزی آمریکا تاثیر می گذارد به تصویب برساند.ساختار سیستم بانک مرکزی آمریکا به روش نامتمرکز پی ریزی شده است به نحوی که ۱۲ بانک مرکزی منطقه ای در ۱۲ ناحیه را شامل می شودکه نماینده گستره جمعیتی ابالات متحده آمریکا در سال ۱۹۱۳ می باشند.بدین ترتیب نواحی بیشتری را در ساحل شرقی ایالات متحده نسبت به ساحل غربی آن شاهدیم و درایالت میسوری دو بانک مرکزی وجود دارد.هر بانک مرکزی منطقه ای اعضای هیئت مدیره مجزایی دارد و سهامی را به بانک های تجاری که به بانک های عضو موسومند منتقل می نمایند.این بانک های تجاری باید سهامی را به ارزش ۶ درصد سرمایه شان را از بانک مرکزی منطقه خود بخرند.بانک های تجاری نمی توانند به معامله این سهام بپردازند ولی سود این سهام را دریافت می کنند و در انتخاب اعضای هیئت مدیره و رییس بانک مرکزی منطقه ای مشارکت می نمایند.آنها سپرده های خود را در نزد این بانک مرکزی منطقه ای نگاه داری می کنند و می توانند از آن بانک مرکزی وام بگیرند.سیستم بانک مرکزی آمریکا یک هیئت مدیره در واشنگتن دی .سی و یک کمیته بازار آزاد فدرال دارد.کمیته بازار باز فدرال که اعضای آن شامل تمامی اعضای هیئت مدیره،رییس بانک مرکزی نیویورک و چهار رییس بانک مرکزی منطقه ای به صورت دوره ای می باشد بر عملیات بازار آزاد نظارت می کند.این عملیات خرید و فروش اوراق بهادار به ویژه اوراق قرضه دولت آمریکا در بازار آزاد به منظور تاثیرگذاری بر شرایط پولی کلی می باشد.
۲-بانک مرکزی انگلیس:بانک مرکزی انگلیس در سال ۱۶۹۴ تاسیس شد.بانک مرکزی انگلیس مسئولیت ثبات سیستم بانکداری و دیگر بازارهای مالی انگلیس را برعهده داردو نیز حفظ ثبات قیمت ها.زمانی،وزیر داراثیی انگلیس تصمیم می گرفت که آیا نرخ بهره را تغییر دهد یا خیرو بانک مرکزی انگلیس فقط مشاوره می داد.منتقدان گفتند که دولت نباید چنان قدرتی داشته باشد چرا که تصمیمات سیاسی و اقتصادی منفی دارد.بعد از پیروزی حزب کارگر در انتخابات سراسری سال ۱۹۹۷،گوردون براون که در آن زمان وزیر دارایی انگلیس بود مسئولیت کامل سیاست پولی را به بانک مرکزی انگلیس داد.دولت بانک مرکزی انگلیس را موظف کرد که نرخ تورم را در حدود ۲ درصد نگه دارد.اگر نرخ تورم به اندازه یک درصد افزایش یا کاهش یابد رییس کل بانک مرکزی انگلیس نامه ای توضیحی را به وزیر دارایی خواهد نوشت.و شرح داده خواهد داد که بانک مرکزی چه اقداماتی را برای بازگرداندن نرخ تورم به نرخ مصوب ۲ درصدی انجام خواهد داد. ↑
اسماگی،لورنزو؛مسئله استقلال بانک مرکزی از نظریه تا عمل،ارائه شده در کنفرانس نظارت کارآمد و مشارکت موثر،ترجمه سیلوانا عظیمی،مجله تازه های اقتصاد،ص۷۴٫ ↑
Legal Independence ↑
actual Independence ↑
Cukierman, A. (2007) De Jure, De Facto, and Desired Independence: The Bank of Israel as
a Case Study, in N. Liviatan and H. Barkai (eds.), The Bank of Israel, Vol. 2, Selected
Topics in Israel’s Monetary Policy. Oxford: Oxford University Press ↑
Grilli, V., Masciandaro, D., and Tabellini, G. (1991) ‘Political and Monetary Institutions and
Public Financial Policies in the Industrial Countries’. Economic Policy, 13: 341–۹۲٫ ↑
Debelle ,Guy, Fischer ,Stanley ,’’ How Independent Should a Central Bank Be?’’, Center for Economic Policy Research, Stanford University, 2011,p28.
↑
Alexander, K. (2000b) The Role of Soft Law in the Legalization of International Banking Supervision: A Conceptual Approach, ESRC Centre for Business Research Working Paper 168, Cambridge: University of Cambridge,p13 ↑
Grilli, V., Masciandaro, D., and Tabellini, G. (1991) ‘Political and Monetary Institutions and
Public Financial Policies in the Industrial Countries’. Economic Policy, 13: 341–۹۲٫ ↑
Cukierman, A. (1992) Central Bank Strategy, Credibility, and Independence: Theory and
Evidence. Cambridge, Massachusetts: MIT Press. ↑
Cukierman, A., Webb, S.B., and Neyapti, B. (1992) ‘Measuring the Independence of Central
Banks and its Effect on Policy Outcomes’. World Bank Economic Review, 6: 439–۵۸٫ ↑
Barth, J.R., Caprio Jr, G., and Levine, R. (2001b) The Regulation and Supervision of Banks Around the World, World Bank Working Paper 2725, Washington, DC: World Bank,p21 ↑
Barth, J.R., Nolle, D.E., and Rice, T.N. (2000) “Commerical Banking Structure, Regulation, and Performance: An International Comparison,” in D.B. Papadimitriou, ed., Modernizing Financial Systems, London: Macmillan Press,p32. ↑
Johnson,Andreas,’’ International Monetary Fund Annual Report 2008: Making the Global Economy Work for All’’, International Monetary Fund,2008,p65.
↑
Beduc, L., Ducruezet, F., and Papadacci, P. (1992) “The French Financial System,” in G.G. Kaufman, ed., Banking Structures in Major Countries, Dordrecht, the Netherlands,p45.
Kluwer Academic Publishers Group,p63. ↑
Botcheva, L. and Martin, L.L. (2001) “Institutional Effects on State Behavior: Convergence and Divergence,” International Studies Quarterly, 45, 1, p26. ↑
Boyd, J.H. and Gertler, M. (1993) U.S. Commercial Banking: Trends, Cycles, and Policy, Economic Research Report 93–۱۹, C.V. Starr Center for Applied Economics, New York University.,p157. ↑
Singleton, John,’’ Central Banking in the Twentieth Century’’, Cambridge University Press,2010,p91.
↑
Rosa Lastra ↑
Calomiris, C.W. (2000) U.S. Bank Deregulation in Historical Perspective, Cambridge : Cambridge University Press. ↑
Cox, G.W. and McCubbins, M.D. (2001) “The Institutional Determinants of Economic Policy Outcomes,” in S. Haggard and D. McCubbins, eds, Presidents, Parliaments, and Policy, Cambridge: Cambridge University Press. ↑
شاید یکی از دلایل اساسی در زمینه تفاوت های نظرات میان صاحب نظران راجع به وظایف بانک های مرکزی را بتوان در عدم توجه به مرور تاریخی وظایف بانک داری مرکزی دانست.بانک های مرکزی اتریش،دانمارک،فرانسه و ایتالیا و پرتغال و اسپانیا به منظور بازگرداندن ثبات مالی تاسیس شدند و نیز به منظور بازگرداندن اعتبار اسکناس.بنابراین تعقیب ثبات پولی و یک سیستم پول ملی معتبر یکی از وظایف کلیدی بانک های مرکزی حتی با امروز بوده اگرچه به شیوه ای متفاوت از شیوه امروزی اعمال می شده است.با مرور زمان این بانک های غالب،نقش بانکداری بانک های دیگر را پذیرفتند.به دلایل تجاری بانک غالاب گهگاهی به بانک های مشتری برای پوشش دادن مشکلات موقتی نقدینگی آنها وام می داد و این وظیفه ای بود که تقریبا و طبیعتا کمک به سلامت بانک های مشتری را در پی داشت. هر دو این کارکردها یعنی کارکرد به عنوان آخرین وام دهنده و نظارت غیر رسمی بر بانکداری تا حدودی با آنچه که امروزه ما از این دو وظیفه و کارکرد می شناسیم متفاوت بوده اند چرا که انگیزه آنها در آن زمان انگیزه و تقسیم شخصی تجارت بوده تا اینکه در تعقیب یک هدف مبتنی بر خیرعمومی بوده باشد.فروپاشی نظام استاندارد طلا موجب تغییر ماهیت وظیفه یا کارکرد سیاست پولی گردید بدون اینکه قابلیت تبدیل ارز در قوانین جدید پیش بینی شود.کشورها با گزینه چگونگی ارزش داخلی و خارجی پول ملی خودشان به بهترین نحو ممکن مواجه شدند.اینکه این انتخاب چگونه صورت می گیرد هسته اصلی وظیفه و کارکرد بانک مرکزی مدرن است. وظیفه نظارت و تنظیم نیز در پی تغییر دیدگاه ها در مورد نقش دولت در دخالت به منظور تنظیم و هدایت فعالیت اقتصادی برای بانک های مرکزی شناخته شد.تغییر دیدگاه ها در مورد نقش دولت و دخالت مستقیم هم چنین به ایجاد وظیفه و کارکرد توسعه اقتصادی بانک های مرکزی نیز منجر شد.برای اطلاعات بیشتر ن.ک به