کوپر(۱۹۸۶) ویژگیهای شخصیتی دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار را با یکدیگر مقایسه کرد و نتیجه گرفت که ورزشکاران از سازگاری اجتماعی و ساختار شخصیتی بالاتری برخوردارند، رقیبهای قویتری هستند و اضطراب کمتری دارند (به نقل از ترابی، ۱۳۸۲).
یک گروه تیم تحقیق استرالیایی که توسط جردن، اشانازی، هارتل و هوپر(۱۹۹۹) رهبری میشد عملکرد ۴۴ گروه را طی دوره زمانی ۹ هفتهای مورد بررسی قرار داد و هوش هیجانی اعضای گروهها با بهره گرفتن از یک مقیاس خودسنجی که بر اساس مدل مایر و سالووی طراحی شده بود اندازه گیری شد، محققان عملکرد گروههایی که در زمینه هوش هیجانی بالا یا پایین بودند را تحلیل کردند. در آغاز مطالعه عملکرد گروههایی که هوش هیجانی بالا داشتند به طور معناداری بیشتر از عملکرد گروههایی بود که هوش هیجانی پایینی داشتند و در پایان هفته نهم، عملکرد هر دو گروه در یک سطح قرار گرفت(سیاروچی و همکاران، ۱۳۸۳)
بارساد(۲۰۰۰) از دانشکده مدیریت ییل در مطالعهای که راجع به شناخت هیجانی انجام داد، دریافت که گسترش هیجانهای مثبت در داخل گروهها، همکاری و مشارکت اعضای گروه را تسهیل کرده، تعارض را کاهش داده و میزان کارایی اعضای گروه را بهبود میبخشد (Bar- On. R.& Parker, 2002)
کریک(۲۰۰۲) در بررسی رابطه بین هوش هیجانی و صلاحیت اجتماعی و موفقیت بر روی ۱۲۰ نفر، ۳۱ دختر و ۸۹ پسر دریافت که دانش آموزان دختر نمرههای هوش هیجانی بیشتری داشتند و در رابطه بین فردی و سازگاری نمراتی بالاتر از میانگین کسب کردهاند (خسروجردی، ۱۳۸۷).
براون[۱۰۶] (۲۰۰۲) در تحقیقی با عنوان« فعالیت بدنی، سن و سلامت روانی» بیان کرد؛ فعالیت بدنی موجب بهبود سلامت روانی افراد جوان و میانسال میشود، ولی شواهد تجربی کمی برای تعیین اینکه فعالیت بدنی بر بهبود سلامت روانی افراد سالخورده موثر است، وجود دارد.
هولنز و همکاران(۲۰۰۲) طی تحقیقی با عنوان کیفیت زندگی مرتبط با تندرستی در زنان فعال و غیر فعال نشان داد که سطح بالای فعالیت بدنی به طور مثبت با کیفیت زندگی ارتباط دارد.
کینگ و همکاران (۲۰۰۳) با بررسی تاثیر فعالیت بدنی منظم و گروهی بر احساس خوب بودن و کیفیت زندگی سالمندان به این نتیجه رسیدند که فعالیتبدنی منظم و گروهی میتواند باعث افزایش کیفیت زندگی و احساس خوب بودن شود.
کاوپرو و همکاران[۱۰۷](۲۰۰۳) به بررسی تاثیر برنامه ورزشی بر وضعیت سلامتی افراد سالمند پرداختند و به این نتیجه رسیدند که برنامه ورزشی منظم باعث افزایش عملکرد فیزیکی و روانی افراد میشود.
استوارت ترنر و همکاران[۱۰۸] (۲۰۰۳)، به بررسی این موضوع پرداختند که چه سطحی از آمادگی جسمانی، فعالیت بدنی و چربی با کیفیت زندگی و حالات رفتاری افراد مسن رابطه دارد. ۳۸ مرد و ۴۴ زن ۵۵ تا ۷۵ ساله که مبتلا به فشار خون ضعیف و سالم بودند، در برنامههای فعالیت بدنی منظم شرکت داشتند. کیفیت زندگی افراد، حالات روانی و نیمرخ حالات خلقی آنها ارزیابی گردید. نمرات آمادگی جسمانی با نتایج مطلوب در ناراحتی خلقی، دردهای جسمانی در پرسشنامه (SF-36 )، افسردگی، ناراحتیهای رفتاری، کارکرد جسمانی، شادابی و نمرات آمادگی جسمانی رابطه داشت. فعالیت جسمانی بیشتر با وضعیت خلقی بهتر ارتباط داشت، ولی قدرت با کیفیت زندگی مرتبط با تندرستی و حالات رفتاری رابطهای نداشت. آمادگی هوازی قویترین معیار پیش بینی نمره SF- 36 برای شادابی، و ناهنجاریهای رفتاری بود، در حالی که میزان چربی، قویترین معیار پیش بینی نمره عصبانیت، دردهای جسمانی کارکرد جسمانی و میزان آمادگی جسمانی بود. این نتایج علیرغم نبود فعالیت جسمانی منظم و یک رژیم کاهش وزن، انجام میزان نسبتا کم فعالیت بدنی روزانه، با یک سبک زندگی معمولی، افزایش جزیی در آمادگی جسمانی و چربی کمتر بدن با کیفیت زندگی بهتر و حالت خلقی بهتر مرتبط بود.
هاتمن و همکاران[۱۰۹](۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی فعالیت بدنی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در میان افراد میانسال مبتلا به آرتریت پرداختند. جامعه آماری این تحقیق را تعداد ۲۱۲۰۰۰نفر از افراد میانسال(زن و مرد) تشکیل دادند. به طور میانگین ۳۳% از افراد مبتلا به آرتریت در مقایسه با افرادی که مبتلا به آرتریت نبودند فعالیت بدنی داشتند. نتایج نشان داد که زنان و مردان فعال در مقایسه با زنان و مردان غیر فعال از کیفیت زندگی بهتری برخوردار بودند.
چن و همکاران[۱۱۰] (۲۰۰۵)، در تحقیقی نشان دادند که کیفیت زندگی مرتبط با تندرستی با روش زندگی و سلامت جسمانی و بهداشت روانی مرتبط است. سبک زندگی نامناسب همچون حذف صبحانه از وعدههای غذایی، فعالیت بدنی کمتر، تماشای طولانی مدت تلویزیون، دیر به بستر رفتن و نمره بیشتر داشتن آمادگی جسمانی، احساسات روانی، سلامتی کلی و کیفیت زندگی ضعیفتر رابطه دارد. این همبستگیها مستقل از جنسیت، BMI، پیشینه اجتماعی و نشانههای جسمانی بود.
ماجسکی و همکاران[۱۱۱](۲۰۰۴) مطالعهای به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی و موفقیت تحصیلی، بر روی ۶۶۷ دانش آموز دبیرستانی انجام دادند. نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت و قوی بین موفقیت تحصیلی و تمامی ابعاد هوش هیجانی بود. همچنین نتایج تحقیق اهمیت قابلیتهای اجتماعی و هیجانی را در پیشرفت تحصیلی تاکید کرد.
وانگ و لاو(۲۰۰۴) هوش هیجانی را در کارگران و کارفرمایان اندازه گیری کرده و تاثیر آن را در محیط کار بررسی کردند، نتایج نشان دادند که هوش هیجانی هم در کارگران و هم در کارفرمایان اثرات مثبتی دارد به نحوی که هوش هیجانی، در کارگران، رابطه مثبت با عملکرد، تعهد، تمرکز بر کار و رضایتمندی حرفهای داشت و هوش هیجانی در کارفرمایان با رضایت مندی حرفهای و رفتار اضافه بر نقش، همبستگی مثبت داشت.
اشمیتز؛ کروس و کوگلر[۱۱۲](۲۰۰۴) در تحقیقی تحت عنوان«بررسی ارتباط بین فعالیت بدنی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در بیماران دارای اختلالات روانی» به این نتیجه رسیدند که بیمارانی که فعالیت بدنی بالا داشتند از کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی متفاوتی نسبت به همتایان خود برخوردار بودند؛ اما این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نبود.
آنونیماس[۱۱۳](۲۰۰۵) در تحقیقی به این نتیجه رسید که دبیران تربیت بدنی از سلامت روانی بالایی برخوردارند اما به علت داشتن شغلی که از نظر حرفهای دارای تنش و استرس فراوانی است، بیشتر از سایر مشاغل در معرض تحلیل رفتگی قرار دارد.
جکوز و کلین(۲۰۰۶) در تحقیقی تحت عنوان نقش تفاوتهای فردی در پیش بینی هوش هیجانی و رهبری به این نتیجه دست یافتند که ارتباط قوی و مثبت بین عناصر هوش هیجانی و فاکتورهای رهبری وجود دارد.
ﭘﺮﻟﯿﻨﯽ وﻫﺎﻟﻮرﺳﻮن (۲۰۰۶) در ﭘﮋوﻫﺸﯽ، ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﻫﺎﮐﯽ و اﻓﺮاد ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ را در ﯾﮏ ﺗﺤﻘﯿﻖ زﻣﯿﻨﻪایﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﺮدﻧﺪ و ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪﮐﻪ ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﻫﺎﮐﯽ، ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮی در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ اﻓﺮاد ﻋﺎدی دارﻧﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﻄﻮر ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ورزﺷﮑﺎران در ﺣﯿﻦ ﺑﺎزیﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﻮد. در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﯿﺶﺑﯿﻦ ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺎزﯾﮑﻨﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ.
ﺳﺎﮐﻠﻮﻓﺴﮑﻪ (۲۰۰۷) در ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪی ﺑﯿﻦ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، ﺷﺨﺼﯿﺖ و ورزش ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ واﺳﻄﻪی رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ و رﻓﺘﺎر ورزﺷﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎﮐﻠﻮﻓﺴﮑﻪ ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﯽداری ﺑﯿﻦ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ اﻓﺮاد ورزﺷﮑﺎر و ﻏﯿﺮورزﺷﮑﺎر وﺟﻮد دارد(خسروجردی، ۱۳۸۷).
راس و هایس[۱۱۴](۲۰۰۸) در تحقیقی تحت عنوان« تمرین و سلامت روانی در عموم مردم» به این نتیجه رسیدند که بین تمرین و سلامت روانی همبستگی مثبتی وجود دارد و تمرینات ورزشی با کاهش علائم افسردگی، اضطراب و احساس بیماری در عموم جامعه همراهند.
ال دولان[۱۱۵] در سال ۲۰۰۸ پژوهشی را درجهات بررسی رابطه نیازهای شغلی، انگیزش، عوامل حمایتی و سطح سلامتی کارکنان با کیفیت زندگی کاری آنها را انجام داد نتایج نشان داد که کمبود عوامل حمایتی در محیط کار باعث کاهش سطح سلامتی و کاهش کیفیت زندگی کاری کارکنان میشود.
راس؛ میلسون و ریکل[۱۱۶](۲۰۰۹) در تحقیقی گزارش کردند که تمامی ابعاد کیفیت زندگی به غیر از عملکرد فیزیکی با فعالیت بدنی و آمادگی جسمانی ارتباط معنی وجود دارد.
ﻟﺌﻮ و ﻫﻤﮑﺎران (۲۰۰۹) ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ را ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ در داﻧﺸﮑﺪه ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ و در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ در ﻓﺮآﯾﻨﺪآﻣﻮزﺷﯽ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ ۷ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﺮاواﻧﯽ دارد.
ﮔﻼدﯾﺲ و ﻫﻤﮑﺎران (۲۰۰۹) ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﺑﺮرﺳﯽ رواﺑﻂ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎی ﺗﺎﯾﻮان اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. آنﻫﺎ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ورزﺷﮑﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ورزﺷﮑﺎر از ﻣﯿﺰان ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ.
کاﺗﺮﯾﻦ و ﻫﻤﮑﺎران (۲۰۰۹) ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ را ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﯽ اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ و در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ رﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ورزﺷﮑﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻏﯿﺮورزﺷﮑﺎران در ﻣﯿﺰان ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آﻣﺎدﮔﯽ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺖ زﻧﺪﮔﯽ از ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻨﯽداری ﺑﯿﺸﺘﺮی ۹ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ.
گیلسون؛ سوزان و ساتو[۱۱۷](۲۰۰۹) در تحقیقی فرا تحلیلی تحت عنوان« اثرات مداخلات تمرینات بدنی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی» گزارش کردند که فعالیتهای بدنی بر هر دو بعد روانی و فیزیکی کیفیت زندگی اثر گذار است. همچنین آنها رابطه پایداری بین مداخلات درمانی از طریق ورزش و فعالیت بدنی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی را گزارش کردند.
واﺳﯿﻠﯿﮑﯽ و دﯾﻤﯿﺘﺮا (۲۰۰۹) در ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﯿﻦ ورزﺷﮑﺎران از ﻟﺤﺎظ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و ﺗﺼﻮر از ﺑﺪن در ورزشﻫﺎی رﻗﺎﺑﺘﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﮐﯽ از آن ﺑﻮد ﮐﻪ ورزﺷﮑﺎران ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮی از ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻏﯿﺮ ورزﺷﮑﺎران دارﻧﺪ.
سونیا؛ واتینبی و باراخوز[۱۱۸](۲۰۰۹) در تحقیقی تحت عنوان « ارتباط بین فعالیت بدنی با کیفیت زندگی در بیماران سرطانی» گزارش کردند که ۳۰ دقیقه پیاده روی روزانه در بیماران بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی اثر معنیداری دارد.
کیورنیا؛ تامبورینای و ولکات[۱۱۹](۲۰۱۰) در تحقیقی که بر روی بیماران انجام داده بودند؛ گزارش کردند که گروههایی که در برنامه های تمرین بدنی شرکت کرده بودند؛ در مقایسه با گروه کنترل در ابعاد عملکرد فیزیکی، سلامت عمومی، سرزندگی و احساس حیات و درد بدنی امتیاز بالاتری در ابعاد کیفیت زندگی کسب کرده بودند. همچنین آنها خاطر نشان کردند که فعالیتهای بدنی هوازی و انجام فعالیت بدنی منظم توانایی ارتقاء کیفیت زندگی را دارد.
ایامی؛ هاروی؛ پاین و برون[۱۲۰](۲۰۱۰) در تحقیقی که به منظور تعیین نقش ورزش و فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی انجام دادند که به این نتیجه رسیدند کسانی که فعالیت بدنی مستمر دارند و ورزشکار هستند؛ در مقایسه با کسانی که ورزش نمیکنند و فعالیت بدنی اندکی دارند از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند. همچنین نتایج تحقیقات آنها نشان داد که بین ابعاد محدودیت نقش ناشی از عملکرد بدنی، سلامتی عمومی، احساس حیات و سرزندگی، عملکرد اجتماعی، محدودیت نقش ناشی از مشکلات احساسی، سلامت روانی و بعد روانی بین دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنیداری وجود دارد؛ اما آنها بین ابعاد درد بدنی و عملکرد فیزیکی تفاوت معنیداری گزارش نکردند.
سالگوئرو؛ گارسیا و گارسیا[۱۲۱](۲۰۱۰) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که بین ابعاد عملکرد فیزیکی، محدودیت نقش ناشی از عملکرد بدنی، سلامتی عمومی، احساس حیات و سرزندگی، عملکرد اجتماعی، سلامت روانی، درد بدنی، ابعاد روانی و جسمانی با فعالیت بدنی رابطه معنی داری وجود دارد؛ اما بین محدودیت نقش ناشی از مشکلات احساسی با فعالیت بدنی رابطه معنی داری گزارش نشد.
رودریگو؛ کادر و توریس[۱۲۲](۲۰۱۰) در تحقیقی خاطر نشان کردند که فعالیت بدنی بدون وسایل کمکی با کیفیت زندگی رابطه معنی داری ندارد.
ماوروونیتیس؛ ارگیرادو و پاپایوانو[۱۲۳](۲۰۱۰) در تحقیقی تحت عنوان« حرکات موزون سنتی یونان و کیفیت زندگی سالمندان» به این نتیجه رسیدند که حرکات موزون و فعالیت بدنی در کاهش حالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات روحی- روانی سالمندان موثر است. همچنین آنها گزارش کردند که فعالیت بدنی و حرکات موزون با کیفیت زندگی سالمندان رابطه معنیداری دارد و زنان سالمند از کیفیت زندگی بالاتری در مقایسه با مردان برخوردارند.
وانس تونی[۱۲۴](۲۰۱۱) در تحقیقی که بر روی اثرات عوامل محیطی بر کیفیت زندگی سالمندان انجام داد به این نتیجه رسید کیفیت زندگی و عوامل سلامت روانی بر میزان امیدواری به زندگی و خوش بین بودن افراد مسن اثرگذار است به گونهای که افرادی که کیفیت زندگی بالاتری دارند احساس امیدواری بیشتری در مقایسه با کسانی که کیفیت زندگی پایین تری دارند، میکنند. به بررسی بیشتر وی پی برد که سالمندان فعال که به صورت روزمره در فعالیت های ورزشی شرکت داشتند، از کیفیت زندگی و سلامت روانی بالاتری برخوردار بودند.
رپتو و همکاران[۱۲۵](۲۰۱۲) در تحقیقی گزارش کردند که کیفیت زندگی با فعالیت بدنی در بیماران سرطانی سالمند ارتباط معنیداری دارد. همچنین خاطر نشان کردند که کیفیت زندگی از آنجا که با متغیرهای روانی مانند رضایت از زندگی و فعالیت بدنی در ارتباط است؛ بنابراین برای کیفیت زندگی بالا بایستی از سطح مطلوبی از فعالیت بدنی برخوردار بود.
ویرجینیا و همکاران[۱۲۶](۲۰۱۲) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که عوامل متعددی از جمله فعالیت بدنی منظم، برخورداری اقتصادی، حمایت اجتماعی، جو اجتماعی مثبت بر سلامت روانی و هوش هیجانی اثر میگذارند. همچنین آنها خاطر نشان کردند که کیفیت زندگی عاملی حیاتی و تعیین کننده در سلامت روانی است.
کادی و همکاران[۱۲۷](۲۰۱۲) در پژوهشی خاطر نشان کردند که فعالیت بدنی و ورزش باعث تغییر عادات ناسالم افراد میشود و اعتماد به نفس، خوداتکایی، کیفیت زندگی، رضایتمندی از زندگی و امیدواری به زندگی در آنها افزایش مییابد.
جمع بندی
مطالبی که تحت عنوان ادبیات پیشینه در فصل دوم آورده شده است؛ نتایج حاصل از بررسی تحقیقات، مطالب کتابهای معتبر محققین و نویسندگان در ارتباط با فعالیت بدنی، کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی است. هر چند بسیاری از آنها به طور مستقیم به عنوان و حتی موضوع تحقیق اشاره نداشتهاند، با این حال موارد و ویژگیهای مشترک و مؤثر در فرایند تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. مسألهای که در اینجا محققان را به سمت فرایند تحقیق سوق داده است، بررسی تفاوت در کیفیت در زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی در کارکنان پایور ورزشکار وغیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران است. از آنجا که اکثر تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج در زمینه کیفیت زندگی، سلامت روانی و بعضاً هوش هیجانی به صورت ویژه در رابطه با بیماران بوده است و همچنین تحقیق داخلی در زمینه ارتباط میزان فعالیت بدنی و ورزش با متغیرهای تحقیق در رابطه با جامعه مورد مطالعه(کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی ایران) انجام نشده است؛ لذا محقق بر آن شده تا این سه متغیر در تحقیقی تحت عنوان کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی را در کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار مورد بررسی قرار دهد و به طور ویژهای باب جدیدی برای تحقیقات آتی در زمینه جنبه های مختلف مرتبط با متغیرهای روانی در زمینه های ورزشی ایجاد نماید. به صورت کلی نتایج بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق نشان می دهد که درگیری فعال و مستمر در فعالیت های بدنی و همجنین شرکت مستمر در ورزش می تواند به عنوان عاملی ارتقاء دهنده در شاخص های روانی افراد محسوب شود. البته باید خاطر نشان کرد که کارکنان پایور و نظامیان باید همواره از یک وضعیت روانی و جسمانی مطلوبی برخودار باشند. بنابراین شناخت عواملی که می تواند وضعیت جسمانی و روانی آنها را ارتقاء دهد حائز اهمیت می باشد. از این رو در این تحقیق تلاش شد که به این امر پرداخته شود.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
مقدمه
در این فصل به بررسی روش تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه، متغیرهای تحقیق؛ روش نمونه گیری، ابزار جمع آوری اطلاعات، روش اجرا و روش تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته میشود.
روش تحقیق
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار انجام شده است. این تحقیق توصیفی_ مقایسهای است و به شکل میدانی اجرا شد. در این تحقیق به دلیل اینکه سعی میشود تا “آن چه هست” را بدون هیچ گونه دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش دهد و نتایج عینی از موقعیت بگیرد و در نهایت نیز تحلیلی از وضعیت موجود صورت پذیرفته که از طریق تحقیق توصیفی_مقایسهای به عمل آمده است.
جامعه آماری و روش نمونه گیری و حجم نمونه
جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی مستقر در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در این مرکز مشغول به خدمت میباشند. براساس فرمول نمونه گیری کوکران در زمانی که حجم جامعه نامشخص باشد{( ) که در آن n= نمونه،=zمقدار متغیر نرمال واحد استاندارد، که در سطح اطمینان ۹۵ درصد برابر ۹۶/۱ می باشد، p= مقدار نسبت صفت موجود در جامعه است. اگر در اختیار نباشد می توان آن را ۰/۵ درنظر گرفت. در این حالت نقدار واریانس به حداکثر مقدار خود می رسد، q= درصد افرادی که فاقد آن صفت در جامعه هستند(q =1-p) و d= مقدار اشتباه مجاز است}، ۲۵۴ نفر از کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به افت بازگشت پرسشنامه های تحقیق ۶۶ نمونه تحقیق به این تعداد افزوده شدند و روی هم رفته نمونه را ۳۰۰ نفر از کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی تشکیل می داند. لازم به ذکر است که نمونه تحقیق به دو دسته تقسیم شد. کارکنان پایور ورزشکار(کسانی که به صورت منظم حداقل ۳ جلسه در هفته ورزش می کنند)، و کارکنان پایور غیر ورزشکار(کسانی که به صورت منظم حداقل ۳ جلسه در هفته ورزش نمی کنند). براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری انجام شد.
متغیرهای تحقیق
این تحقیق دارای چهار متغیر به شرح زیر میباشد:
ویژگیهای دموگرافیکی(سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، مدرک تحصیلی و…)؛
استفاده از منابع پایان نامه ها درباره :مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ...