۶۲۳٫۵۳۷
۱
۶۲۳٫۵۳۷
۸۱٫۳۱۳
.۰۰۰
.۷۵۱
خطا
۲۰۷٫۰۴۶
۲۷
۷٫۶۶۸
جمع
۱۱۵۶۳۵٫۰۰۰
۳۰
جمع اصلاحشده
۴۶۱۴٫۱۶۷
۲۹
۴- آموزش مؤلفه های تصمیم گیری مجدد در کاهش خودناتوانسازی تأثیر بیشتری داشتهاست و یا افزایش جرات ورزی.
برای بررسی این فرضیه به بررسی و مقایسه اندازه اثر و یا میزان تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته در تجزیه و تحلیل آماری میپردازیم.
برای بررسی تأثیر مؤلفه های تصمیم گیری مجدد بر کاهش ابعاد خودناتوانسازی از روش تحلیل واریانس چندمتغیره برای نمرات تفاضلی استفادهشد که نمره F به دستآمده برای نمرات تفاضلی خلق منفی برابر بود با ۵۴۵/۱۴ که در سطح ۰۰۱/۰ معنیدار بود و اندازه اثر آن برابر بود با ۳۴۲/۰ و مقدار F به دستآمده برای نمرات تفاضلی تلاش برابر بود با ۰۲۱/۲۵ که در سطح ۰۰۱/۰ معنیدار بوده و میزان اندازه اثر آن یعنی اثربخشی تصمیم گیری مجدد بر کاهش بعد تلاش برابر بود با ۴۷۲/۰ و مقدار F به دستآمده برای نمرات تفاضلی عذرخواهی برابر بود با ۳۷۴/۴۹ که در سطح ۰۰۱/۰ معنیدار بوده و میزان اثربخشی تصمیم گیری مجدد بر کاهش بعد عذرخواهی و یا اندازه اثر آن برابر بود با ۶۳۸/۰ و برای بررسی تأثیر مؤلفه های تصمیم گیری مجدد بر کاهش نمره کل خودناتوانسازی از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه (ANCOVA) استفادهشد که مقدار F به دستآمده برابر بود با ۹۲/۶۷ و در سطح ۰۰۱/۰ معنیدار بود و اندازهاثر آن و یا اثربخشی تصمیم گیری مجدد بر کاهش نمره کل خودناتوانسازی برابر بود با ۷۱۶/۰ و همچنین برای بررسی تأثیر مؤلفه های تصمیم گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی از روش تحلیل کواریانس استفادهشد که مقدار F به دستآمده ۳۱۳/۸ بود و میزان اثربخشی تصمیم گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی و یا اندازه اثر آن برابر بود با ۷۵۱/۰ که از مقایسه میزان اندازه اثر متغیرهای مربوطه میتوان نتیجهگرفت که آموزش مؤلفه های تصمیم گیری مجدد بر افزایش جرات ورزی تأثیر بیشتری داشتهاست.
فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
موضوع این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های تصمیم گیری مجدد بر کاهش خودناتوانسازی و افزایش جرات ورزی دانش آموزان پسر سال سوم هنرستان است، جامعهآماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر سال سوم هنرستان منطقه ۹ شهر تهران میباشد.
از بین این جامعه یک هنرستان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب شد و پس از اجرای پیشآزمون در بین دانش آموزان سال سوم، ۲ کلاس که بیشترین نمره را در خودناتوانسازی و کمترین نمره را در جرات ورزی کسبکردند انتخاب و به صورت تصادفی به ۲ گروه آزمایش و کنترل تقسیمشدند. میانگین سن دانش آموزان برابر ۷/۱۶ با انحرافمعیار ۵/۱ بود.
در این فصل ابتدا به بررسی فرضیه های پژوهش، سپس پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی و در نهایت به محدودیتها پرداخته می شود.
فرضیه اوّل