ای کاش رئیسی و سروری از ما نیز مانند گاندی روزه می گرفت ، شاید روزه اش مفید واقع می شد .
در فلسطین ، رئیس نباید از طعام روزه بگیرد چون اگر طعامش نباشد می میرد .
بایستی از فروش زمین روزه بگیرد تا قطعه ای باقی گذارد و استخوانهایش در آن استراحت کنند .
آفرین بر حریص با غیرتی که نهایت توجه واهتمام خود را نسبت به وطنش به کار برده است .
آنها کشور را در مقابل هر اتفاق شومی حمایت می کنند و پناهگاه حریمها و پشتیبان آن هستند .
درراه انسانهای نیرومند و قوی گام بر می دارند و برای جهادی که پرچمهایش یاری شده اند ، صف بسته اند.
ابراهیم در تمجید از جماعت « السار» ( گروهی آلمانی الأصل که در پی جنگ جهانی اول در
فرانسه اسکان گرفتند و بعد از برگذاری رفراندم و همه پرسی نظر خود را دالّ بر بازگشت به
کشورشان اعلام داشتند و آنچه را که می خواستند به دست آوردند . ) قصیده « الإیمان وطنی»
یا « جماعه السار» را سرود :
لیتَ لی مِن جماعهِ السّار قوماً یتفانون فی خلاصِ البلادِ
أو کإیمانِهم رسوخاً و عمقاً ثابتُ الأصل فی قرار الفؤادِ
مثلُ هذا الإیمان یَضمنُ للأوطان عزّاً ، و مثل هذا التفادی
لا کإیمان مَن تری فی فلسطینَ … قصیرِ المدی ، کَلیل الزنادِ …
لا تلمنی إن لَم أجِد مِن ومیضٍ لِرِجاءِ ما بین هذا السوادِ ( همان ،
ص۳۲۷)
ای کاش من نیز قومی مانند گروه سار داشتم که برای رهایی کشور خود را فنا و نابود می کردند .
و یا ایمانی راسخ و عمیق مانند ایمان آنها که قلبشان را محکم و استوار کرده است ، داشتند .
ایمانی همانند این ایمان و از جان گذشتگی چون این فداکاری ، عزّت و سرافرازی را برای وطن به دست
می آورد .
نه مانند ایمان کسانی که در فلسطین می بینی ، زود گذر و کم سو همانند جرقه ای در دل تاریکی شب .
مرا ملامت نکن اگر تلألؤی در بین این سیاهی و ظلمت برای امید نمی بینم .
ابراهیم اگرچه تمام اشعار خود را با نام وطن و در وصف آن نسروده است اما بیشتر آنها حتی
مرثیه ها و غزلهای عاشقانه اش خالی از مفاهیم پـرمعنای وطن نیستند ، و تنها نسخه ای که
برای رهایی آن می پیچد جهاد است .
شهری که طوقان در آن متولد شد و رشد نمود ، نابلس ، اززمانهای قدیم مرکزی برای جهاد و
مجاهدین ورستنگاه معرفت وشناخت بوده است که درزمان حیات ابراهیم ومصادف باقیمومیت
انگلستان درتکاپوی نارضایتی ملتش به سر می برد . وشاعرجوان که فرزند این سرزمین است
و روحی لطیف و قلبی مشفق درسینه دارد بیش ازهمه با مسأله جهاد مأنوس می شود . اوامید
را درقلبها می دمد وآنها را به حرکت وا می دارد وتلاش برای بازپس گیری حق ازدست رفته
را هدف قرار می دهد و صبر و استقامت در مقابل سختیها را سفارش می کند .
پیروزی وموفقیت در نظرابراهیم شکلی از حکمت و اندیشه است که بنیان و اساس آن برعمل
وتفکر واخلاص نیّت بدون شکایت وگریه و زاری استوار است. ( شراره ، ۱۹۶۴م ، ص ۲۲ )
کَفکف دموعَک ، لیس یَنفعُکَ البکاءُ و لا العویل ُ
و انهض و لا تشکُ الزمانَ ، فما شکا إلّا الکسول
و اسلک بهمّتکَ السَّبیلَ ، و لا تقل کیف السّبیل
ما ضَلَّ ذو أملٍ سعی یوما و حکمتهُ الدَّلیلُ ( ابراهـیـم ط . ،
۲۰۰۵م، ص۲۸۶)
گریه نکن، زیرا که گریه و زاری سودی ندارد .
برخیز و از روزگار شکایت نکن، زیرا فقط فرومایگان زبان به شکایت می گشایند.
با همت و پشتکار این راه را بپیمای و از چگونگی راه سخن مگوی.
هر آرزومند کوشایی که راهنمایش حکمت و خرد باشد، گمراه نخواهد شد.
خوشبینی دو نوع است : یکی خوشبینی انسان آگاه و دیگری انسان نادان . و خوشبینی طوقان
اساسش دانایی ، هوشیاری وعقل است ، چراکه او هیچگاه تکیه برتصادف واگروشاید نمی کند
و به سحر وجادوی ستارگان اعتقاد ندارد ودست به دامن ارواح وشبح نمی شود بلکه در ورای
حقیقت فرو می رود و در ژرفای آن شنا می کند تا بهترین و راست ترین راه را بیابد . و با هر
توهمی که منجر به گمراهی و یا بی قید و بندی شود مبارزه می کند . ( شراره ،۱۹۶۴م ، ص ۲۴)
أَضحَی التَشاؤُمُ فی حَدیثِک بِالغَریزَه وَ السَّلیقَه
مِثلَ الغُرابِ ، نَعی الدِّیارَ وَ أسمَعَ الدُّنیا نَعیقَه
تِلک الحَقیقَه ، وَ المَریضُ القَلبِ تَجرُحُه الحَقیقَه
أَمَلٌ یَلوحُ بَریقـُهُ فَاستَهدِ یا هذا بَریقـَه
ما ضاقَ عیشُکَ لَو سَعیتَ لَه، وَ لَو لَم تَشکُ ضیقَه
به ترتیب غیر معنی دار و معنی دار در سطح احتمال ۱ درصد و ۵ درصد می باشد. *,**,ns
۴-۲- صفات مرفولوژیکی:
۴-۲-۱- ارتفاع بوته:
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ارتفاع بوته تحت تأثیر تراکم بوته و کود اوره قرار گرفته است و در سطح احتمال ۵ درصد در هر دو تیمار اختلاف معنی داری مشاهده شد ولی اثر متقابل تراکم بوته و کود اوره برای این صفت اختلاف معنی داری را نشان نداد (جدول ۴-۱).مقایسه میانگین برای این صفت نشان داد که تراکم سوم با ۲/۲۵۳ سانتی متردارای بالاترین (a) وتراکم اول با ۳/۲۲۲ سانتی متردارای کمترین میانگین ارتفاع بوته میباشد(جدول۴-۳).همچنین مقایسه میانگین نشان داد که کود اوره سطح سوم با ۲۵۲ سانتی متر دارای بیشترین( a) وکود اوره سطح اول دارای با ۲۱۸ سانتی متر دارای کمترین میانگین ارتفاع بوته میباشد(جدول ۴-۴).
بوته ذرت خوشهای برای جبران کمبود نور ناچار است ارتفاع خود را افزایش دهد اما این افزایش تا حدی است که ذخیره بیولوپیکی اجازه دهد(۳۴). در تراکم های بالا به دلیل کاهش تخریب نوری اکسین فاصله میانگرها افزایش یافته و ارتفاع زیاد میشود ولی در تراکم های پایین به دلیل تشعشعات زیادتر در اجتماع گیاهی تخریب نوری اکسین بیشتر شده و در نتیجه ارتفاع گیاه افزایش نمییابد (۲۹).به عبارت دیگر علت اصلی افزایش ارتفاع در تراکم های بالا رقابت برای جذب نور بوده که این افزایش ارتفاع بیشتر ناشی از افزایش طول میانگر ها در تراکم های بالا می باشد. در تحقیقی نیز افزایش تراکم بوته بیشتر از ۱۰ بوته در متر مربع باعث کاهش ارتفاع شد و حدأکثر ارتفاع بوته از تراکم ۶ تا ۱۰ بوته در متر مربع به دست آمد. در این آزمایش نیزبیشترین (۱۰۰). ارتفاع بوته از تراکم ۱۰ بوته در متر مربع به دست امد
نمودار۴-۱- اثر تراکم بوته برارتفاع بوته
کود(کیلوگرم درهکتار)
نمودار ۴-۲-اثر کود اوره بر ارتفاع هر بوته
نمودار ۴-۳- اثر متقابل تراکم بوته و کود اوره بر ارتفاع بوته
جدول۴-۲-تجزیه واریانس صفات وزن ساقه وزن برگ وزن سنبله
میانگین مربعات
ز
وزن برگ
وزن ساقه
درجه آزادی
منابع تغببرات
۷۹۱/۱۱۵ns
۲۴۸/۱ns
۴۷۷/۳۲۹ns
۲
بلوک
۳۹۰/۷۱۵**
۳۸۳/۳۷**
۰۸۰/۱۳۸**
۳
کود اوره
۷۶/۱۶۹
۵۶/۱
۶۶/۵۵۴۲۶
۶
خطای اول
۱۱۹/۲۶ ns
۲۵۴/۳**
۵۰۴/۱۹۳**
۲
تراکم
۰۴۷/۱۰۱**
۴۳۶/۳*
۸۲۱/۱۶۸**
۲۵۶۰
۱۸۳۳
۹۱۶
۶۷۳
۶۷۸
نتایج به دست آمده در جدول (۴-۱۳) نشان میدهد که در ماه می با رخداد ۲۵۶۰ مورد در طول دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴) دارای بیشترین رخداد بارشهای همرفتی میباشند و در ادامه به ترتیب ماههای ژوئن و آوریل با فراوانی ۱۸۳۳ و۱۳۱۱ مورد بوده که دلیل وجود این فراوانیها وجود رطوبت باقیمانده به وسیله بادهای غربی به منطقه میباشند. در این بین ماههای اوت و سپتامبر فراوانی روند بارشهای همرفتی کاهش یافته که دلیل اصلی آن کاهش رطوبت از شروط اصلی بارشهای همرفتی است, همانطور که اشاره شد شرایط بارشهای همرفتی ۳ عامل رطوبت, ناپایداری تودههوا (گرم شدن سطوح پایین اتمسفر ) و وارونگی است. اکنون که عامل رطوبت کاهش یافته ناپایداریها به شکل توفانهای تندری گردوخاک نشان میدهند. آنچه از این نتایج مشهود بود کاهش یک باره بارشهای همرفتی در شهرهای جنوبی آذربایجان یعنی شهرهای پیرانشهر, تکاب, سردشت و مهاباد و همچنین مراغه است که دلیل این کاهش استقرار پرفشار جنب حاره ای در عرض ۳۸ درجه ماه ژوئن (اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد ) در قسمت جنوبی منطقه آذربایجان است که مکانیسم صعود را مختل می کند و با نزول دینامیکی هوای گرم همراه بوده, رطوبت هوا کاهش یافته آسمان صاف و آفتابی که مانع تشکیل بارشهای همرفتی در جنوب آذربایجان خواهد شد, این در حالی است که شهرهای شمالی آذربایجان بادهای غربی حضور دارند که پر فشار جنب حاره بدان عرض جغرافیایی نرسیده است و مشاهده میشود که بارشهای همرفتی هنوز در شمال آذربایجان از فراوانی قابل ملاحظه ای برخوردار هستند. تصویر زیر میانگین ارتفاع ۵۰۰ (hp)هکتو پاسکال را در زمانی که پرفشار جنب حاره ای بر جنوب آذربایجان قرار گرفته رانشان میدهد.
تصویر شماره (۴-۲۲) ضخامت ۵۰۰ هکتوپاسکال استیلای پر فشار جنب حاره
این تصویر مربوط به نقشه ضخامت ۵۰۰ هکتوپاسکال است زمان استیلای پرفشار جنب حاره در فصول گرم سال را نشان میدهد.
در ادامه بحث بارشهای منطقه آذربایجان همچنان که در نمودار ( ۴-۲۳) کاملاً مشهود است روند بارشهای همرفتی حالت صعودی را نشان میدهد بطوریکه در دهه ۹۰ میلادی ابتدا صعود و در ادامه روند ثابتی دنبال کرده است, اما در دهه اول قرن بیستم روند بارشهای همرفتی با نوسان همراه بوده و درکل این دهه روند افزایشی خود را حفظ نموده است نهایتاً در پایان ۵ ساله دوره آماری روند کاهشی و در ادامه جهشی افزایشی به خود گرفته است روی هم رفته در دوره مورد مطالعه روند بارشهای همرفتی صعودی داشته است. بطوریکه در ابتدای دوره ۱۹۹۰ با میانگین ۱۷۳ مورد بارش همرفتی گزارش شده وجود داشته که در پایان دوره سال ۲۰۱۴ این بارشها به ۵۵۹ مورد در منطقه آذربایجان رسیده است که از تقسیم حداکثر بر حداقل رخداد بارشهای همرفتی ۲/۳ برابر افزایش پیدا کرده است که مقدار قابل ملاحظه است همچنین با توجه به روند افزایشی که به خود گرفته است همچنان انتظار افزایش بارشهای همرفتی در منطقه آذربایجان خواهیم داشت .
تصویر نمودار(۴-۲۳)روند بارشهای تندری آذربایجان در دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴)
فصل ۵
۵- نتیجه گیری
وقوع توفانهای تندری همه ساله خسارات سنگین اقتصادی و حتی جانی به شکلهای سیل، رعدوبرق،… بر مردم منطقه آذربایجان وارد می سازند. شاخصهای ناپایداری ابزار عملی مفیدی برای درک ماهیت و پیش بینی مخاطرات جوی به حساب می آیند. از شاخصهای ناپایداری می توان در پیش بینی احتمال فعالیتهای همرفتی استفاده نمود این فعالیتها ممکن است در محدوده رگبارهای بارانی در یک توفان تندری با شدتهای متفاوت یا توفانهای تندری حاصل از یک توفند متغیر باشد.
با بررس و تحلیل مجموع دادهها از سوندینگ های به عمل آمده در ایستگاه جو بالای تبریز، در دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴) دریافتیم که استفاده از شاخصهای ناپایداری، کارایی بسیار خوبی در پیش بینی و هشدار وقوع انواع ناپایداریهای شدید در منطقه در ماههای گرم سال را خواهند داشت و می توان بهعنوان یک روش تکمیلی قوی در کنار دیگر روشهای پیش بینی مورد بهره برداری قرار گیرد. در این پژوهش از سوندینگ های موجود ساعات ۰۰ و۱۲ ایستگاه تبریز استفاده گردید.برای شاخصهای SWEAT,BRN,CIN نتایج مطلوبی به دست نیامده واین شاخصها برای استناد پیش بینی یا هشدار وقوع ناپایداری در منطقه آذربایجان مطلوب نمی باشند . بکارگیری این شاخصها به عنوان تنها فاکتور پیش بینی مناسب دیده نمی شوند اما شاخصهای SI,CAPE,KI,TTI,LI در حالت متوسط شرایط ناپایداری جوی را برای ایستگاه جو بالای تبریز نشان می دهند. کاربرد این شاخصها هر یک بهتنهایی بهعنوان پیش بینی کننده شرایط جوی اشتباه بوده و لازم است که همه این شاخصها در ترکیب با هم و در کنار روشهای سینوپتیکی پیش بینی و نیز با بهره گرفتن از سایر پارامترهای جوی مانند الگوهای فشاری و باد در سطوح مختلف و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
نتایج حاصل از محاسبه میزان و شدت ناپایداری بر اساس شاخصهای LI,SI وCAPE نشان میدهد که میزان ناپایداریهای ایجاد شده بر اثر عامل همرفت در ماههای گرم سال ایستگاه تبریز که میانگین این شاخصها به ترتیب ۱۲/۰-، ۰۵/۰- و۱/۹۷ می باشد و که از شدت متوسطی برخوردار بوده که بر این اساس عامل همرفت و ناپایداری ایجاد شده توسط آنها را می توان بهعنوان عامل اصلی بارشهای دوره گرم سال منطقه آذربایجان معرفی نمود. این نتایج بهطور کلی در ماههای گرم سال منطقه آذربایجان قابل تعمیم بوده و می توان در کنار سایر روشهای پیش بینی شرایط جوی منطقه مورد بهره برداری قرار گیرد .
بر اساس شاخصهای KI و TTI که نشان دهنده میزان همرفت را می باشند. میانگین شاخصهای مذکور ایستگاه تبریز به ترتیب ۸/۲۷ و۸۶/۴۹ می باشند حد متوسط به بالای شرایط جوی تبریز در شرایط همرفتی قرار می گیرد و می توان عامل همرفت را اصلیترین عامل بارشهای دوره گرم سال آذربایجان معرفی نمود که انتظارش میرفت بارشهای همرفتی دوره گرم سال بیش از ۸۵% بارشهای منطقه آذربایجان را تشکیل میدهد.
شاخص SWEAT که به شاخص خطر معروف است شدت توفانهای تندری تا تورنادو را اعلام می کند بر این اساس میانگین شاخص مذکور ایستگاه تبریز که برابر۷/۱۶۵ می باشد نشان از قرارگیری توفانهای اتفاق افتاده در منطقه آذربایجان در حالت ضعیف توفانها اشاره دارد.
مبرهن است که زمانی که مقدار بازدارندگی همرفتی CIN خیلی کوچک یا اصلاً وجود نداشته باشد همرفت در مراحل اولیه ناپایداری و زمانی که مقادیر CIN زیاد باشد صعود وجود نداشته یا کم بوده که میتواند توسعه همرفتی را بهطور کلی منع نماید. میانگین شاخص مذکور برای ایستگاه جو بالای تبریز ۴/۲۴۶- بوده است که قرارگیری انرژی بستههوا را در ناحیه منفی نشان میدهد که به مهیا نبودن سازوکار همرفت یا ضعیف بودن همرفت دلالت دارد.البته در کل ۴/۴۵ درصد مواقع احتمال تشکیل توفان تندری در ایستگاه جو بالای تبریز بر اساس این شاخص وجود دارد.
مقدار پایین شاخص ریچاردسون BRN ایستگاه تبریز در دوره گرم سال عدد۹ می باشد که نشان از ضعف انرژی پتانسیل همرفتی منطقه در حالتی که برش باد قائم قوی وجود دارد که نهایتاً به تشکیل سلولهای منفرد ابرهای کومولونیمبوس منجر میشود که نامناسب بودن این شاخص در تبریز را نشان میدهد.
۵-۲ نتایج آماری بارش های تندری
حداکثر میانگین سالیانه وقوع رخداد توفان تندری در منطقه آذربایجان طی دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴) در ایستگاه ماکو برابر ۴/۵۳ مورد و حداقل رخداد آن در ایستگاه تکاب با ۸ مورد در سال به وقوع پیوسته است. آمار ۲۵ ساله بارشهای تندری نشان میدهد که حداکثر رخداد توفانهای تندری بیشتر در قسمتهای شمالی آذربایجان متمرکز شدهاند بهطوری که دو ایستگاه ماکو و جلفا به ترتیب ۱۳۳۵ و۱۱۴۲ مورد دارای بیشترین شدت رخداد توفانهای تندری در آذربایجان بودهاند و در این بین ایستگاه تکاب در جنوب شرق ناحیه آذربایجان با ۲۰۰ مورد دارای کمترین رخداد این پدیده است. همچنین ایستگاه تبریز که بهعنوان تنها ایستگاه جو بالای منطقه آذربایجان که از دادههای آن برای بررسی شاخصهای ناپایداری بهرهبرداری شده است این نتایج به دست آمده که در طول دوره آماری (۱۹۹۰-۲۰۱۴) تعداد ۹۸۱ مورد توفان تندری رخ داده است که میانگین گیری نشان میدهد که در ایستگاه تبریز بهطور متوسط ۲/۳۹ مورد در هرسال انتظار رخداد توفان تندری می رود که دارای تغییرپذیری ۱۵/۱۱ مورد در سال است که ازنظر آماری ایستگاه تبریز را نماینده منطقه آذربایجان معرفی نماییم, نتایج به این واقعیت اشاره دارد که منطقه آذربایجان از شرایط ناپایداری دائمی خصوصاً در فصول گرم سال برخوردار است که صدور پیشبینیها را با توجه به شاخصهای ناپایداری را در کنار دیگر روشهای پیشبینی را می طلبد.
بارشهای همرفتی در سراسر طول سال به وقوع می پیوندند,از این میان فراوانی بیشترین بارشهای همرفتی مربوط به فصل بهار و ماه می با ۲۵۶۰ رخداد بارش تندری و کمترین فراوانی بارشهای همرفتی مربوط به فصل زمستان و ماه ژانویه با ۴۳ مورد رخداد بارشهای تندری است . که گستردگی و فراوانی بارشهای تندری تودههای هوا را بر بارشهای تندری جبهه ای را در منطقه آذربایجان نشان میدهد.
کاهش غیرمنتظره بارشهای همرفتی در شهرهای جنوبی آذربایجان یعنی شهرهای پیرانشهر, تکاب, سردشت و مهاباد و همچنین مراغه است که دلیل این کاهش استقرار پرفشار جنب حاره ای در عرض ۳۸ درجه ماه ژوئن (اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد ) در قسمت جنوبی منطقه آذربایجان است که مکانیسم صعود را مختل می کند و با نزول دینامیکی هوای گرم همراه بوده, رطوبت هوا کاهش یافته آسمان صاف و آفتابی که مانع تشکیل بارشهای همرفتی در جنوب آذربایجان خواهد شد, این در حالی است که شهرهای شمالی آذربایجان بادهای غربی حضور دارند که پر فشار جنب حاره به آن عرض جغرافیایی نرسیده است و مشاهده میشود که بارشهای همرفتی هنوز در شمال آذربایجان از فراوانی قابل ملاحظه ای برخوردار هستند.
۵-۲ پیشنهادات
نظر به بالا رفتن مخاطرات جوی و لزوم صدور پیش بینیهای جوی به موقع دسترسی به دادههای جوی خصوصاً دادههای جو بالا در فصول گرم سال پیشنهاد میشود که تأخیر قرارگیری این دادهها از سرعت صدور پیش بینیها برای محققان میکاهد. همچنین با توجه به اینکه رخداد توفانهای تندری در هر ساعت شبانه روزی امکان وقوع وجود دارد زیرا در ایستگاههای جو بالای ایران این دیده بانیها در یک یا دو بار در شبانه روز صورت میگیرد که هر چه تعداد برداشت دادههای جو بالا بیشتر باشد میتواند به صدور این پیش بینیها کمک شایانی کرد. توسعه ایستگاههای جو بالا و ارسال رادیوسوند و ثبت دقیق دادههای حاصله جهت پوشش دادههای جو بالا زیرا وسعت مطلوب پوشش این ایستگاهها ۲۰۰ کیلومتر و نهایتاً ۳۰۰ کیلومتر میباشد.
فهرست منابع
کتاب
۱- آرنس، سی دونالد، (۱۳۹۱), هواشناسی نوین، ترجمه بابایی، محمد رضا، انتشارات آییژ.
۲- علیجانی، بهلول: کاویانی محمد رضا، (۱۳۸۳) مبانی آب و هواشناسی، انتشارات سمت تهران.
۳- علیجانی، بهلول (۱۳۸۹), آب و هواشناسی ایران، انتشارات سمت دانشگاه پیام نور، تهران.
۴- قویدل رحیمی، یوسف؛ ۱۳۸۹، نگاشت و تفسیر سینوپتیک اقلیم با بهره گرفتن از نرمافزار Grads، انتشارات سها دانش، تهران.
۵ - قائمی ,هوشنگ :عدل, محمود (۱۳۸۴) ناپایداری وطوفانهای رعد و برق,انتشارات سازمان هواشناسی تهران.
مقالات فارسی
۱- امیدوار، کمال: صفرپور، فرشاد؛ زنگنه اینالو، اسماعیل، ۱۳۹۰، بررسی و تحلیل همدیدی سه رخداد تگرگ شدید در استان اصفهان، مجله جغرافیا و توسعه، شماره ۳۰، صص ۱۵۷-۱۷۸.
۲- - تاج بخش، سحر؛ غفاریان، پروین؛ میرزایی، ابراهیم، ۱۳۸۷، روشی برای پیش بینی رخداد توفانهای تندری با طرح دو بررسی موردی، مجله فیزیک زمین و فضا، شماره ۴، صص ۱۴۷-۱۶۶
۳- ثنایی نژاد، حسین، صالحی، حسن، بابائیان، ایمان،۱۳۸۹. تحلیل سینوپتیکی و دینامیکی پدیدههای همرفتی محلی بهمنظور بهبود پیشبینی آنها، مطالعه موردی توفان و تگرگ مورخه ۶ مرداد ۱۳۸۸ در مشهد. مقالات چهاردهمین کنفرانس ژئوفیزیک ایران، فیزیک زمین فضا صص ۲۳۴-۲۳۷.
۴- خوشحال دستجردی، جواد، قویدل رحیمی، یوسف (۱۳۸۶), شناسایی ویژگیهای سوانح علوم انسانی مدرس، بهار ۱۳۸۶, صص ۱۰۱-۱۱۵.
۵- شاکری، فهیمه (۱۳۹۳) –تحلیل شاخصهای ناپایداری هنگام وقوع پدیده تگرگ در شهرستان مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دکتر محمد سلیقه، اقلیم شناسی سینوپتیک، دانشگاه خوارزمی
۶- صادقی حسینی، سید علیرضا: رضائیان، مهتاب، (۱۳۸۵) –بررسی تعدادی از شاخصهای ناپایداری و پتانسیل بارور سازی ابرهای همرفتی منطقه اصفهان، مجله فیزیک زمین و فضا، جلد ۳۲, شماره ۲, صص ۸۳-۹۸.
۷- صالحی، حسن: ثنایی نژاد، سید حسین: موسوی بایگی، محمد (۱۳۹۳) –بررسی شاخصهای ناپایداری هنگام وقوع پدیدههای آبوهوایی مخرب در مشهد، مجله جغرافیا و مخاطرات محیطی، پژوهشکده علوم انسانی، صص ۱۱۳-۱۲۳
۸- علی اکبری بیدختی، عباسعلی: بیوک، ندا: ثقفی، محمد علی، (۱۳۸۳) مجله فیزیک زمین و فضا، جلد ۳۰, شماره ۲۵ –صص ۹۳-۱۱۳.
۹- قرایلو، مریم: مزرعه فراهانی، مجید: علی اکبری بیدختی، عباسعلی (۱۳۸۹), بررسی طرحواره های پارامتر سازی همرفت کومه ای در مدلهای بزرگ مقیاس و میان مقیاس، مجله فیزیک زمین و فضا دوره ۳۶, شماره ۱, صص ۱۷۱-۱۹۲.
۱۰- قویدل رحیمی، یوسف، (۱۳۹۱), تحلیل سینوپتیکی بارشهای رعدوبرقی ۴ و ۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ تبریز، نشریه علمی پژوهشی جغرافیا و برنامه ریزی، سال ۱۶, شماره ۴۲, صص ۲۲۳-۲۳۸.
۱۱- کریم خانی، مهناز: ارکیان، فروزان، (۱۳۹۳) –بررسی نوع طوفانهای تندری منجر به سیل در منطقه آذربایجان شرقی، شانزدهمین کنفرانس ژئوفیزیک ایران، صص ۲۵۷-۲۶۱.
۱۲- لشکری، حسن، آقاسی، نوشین، (۱۳۹۲) تحلیل سینوپتیکی توفانهای تندری تبریز در فاصله زمانی (۱۹۹۶-۲۰۰۵), نشریه علمی پژوهشی جغرافیا و برنامه ریزی-شماره ۴۵-صص ۲۰۳-۲۳۴.
۱۳- معصوم پور سما کش، جعفر: میری، مرتضی: ذوالفقاری، حسن: یار احمدی، داریوش، (۱۳۹۲) –تعیین سهم بارشهای همرفتی شهر تبریز بر اساس شاخصهای ناپایداری، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، سال ۱۳, شماره ۳۱, صص ۲۲۷-۲۴۵.
۱۴- موسوی بایگی، محمد: اشرف، بتول (۱۳۸۹) – بررسی و مطالعه نمایه قائم هوای منجر به بارندگیهای مخرب تابستانه (مشهد), مجله آبوخاک جلد ۲۴, شماره ۵-صص ۱۰۳۶-۱۰۴۸.
۱۵- میر موسوی، سید حسین: اکبر زاده، یونس (۱۳۸۸) –مطالعه شاخصهای ناپایداری در تشکیل تگرگ در ایستگاه هواشناسی تبریز، مجله علمی پژوهشی فضای جغرافیایی دانشگاه آزاد واحد اهر، سال نهم، شماره ۲۵, صص ۹۵-۱۰۸.
منابع لاتین
Top of Form
۵۸۸/
۴۴ ضرورت داشتن انتظار منطقی در تعیین تکلیف برای دانشجویان با توجه به تعداد واحد درس
۱۸/۴
۵۸۳/
۴۵ توجه استادان به تعداد جلسات در نظر گرفته شده برای آنان به منظور جلوگیری از کشیده شدن تعداد جلسات به بعد از اتمام ترم
۱۶/۴
۶۷۴/
۴۱ مشارکت استادان در ارائه یک درس بر اساس معیار تخصص داشتن در آن درس
۱۶/۴
۶۹۷/
۴۳ عدم تغییر مداوم ترکیب استادان ارائه دهنده یک درس به خاطر مشکلات اجرایی مثل رعایت سقف واحد
۱۲/۴
۷۳۹/
۴۰ توجیه نمودن دانشجویان نسبت به مزایا و فواید تدریس مشارکتی
۰۷/۴
۸۸۵/
۴۶ حضور همزمان استادان در کلاس در شروع ترم برای روشن شدن شیوه کار استادان برای دانشجویان
۸۲/۳
۱/۱
براساس نتایج جدول (۴-۳۷) مشاهده میشود که بیشترین میانگین نمره پاسخها به ترتیب مربوط به
“۱- نشست مشترک دو استادقبل ازآغاز ترم در رابطه با تعیین سرفصل، منابع، تکالیف دانشجویان و شیوههای ارزشیابی” بامیانگین ۴۶/۴، “۲- ضرورت داشتن انتظار منطقی در تعیین تکلیف برای دانشجویان با توجه به تعداد واحد درس” با میانگین ۱۸/۴ و “۳- توجه استادان به تعداد جلسات در نظر گرفته شده برای آنان به منظور جلوگیری از کشیده شدن تعداد جلسات به بعد از اتمام ترم” با میانگین ۱۶/۴ بوده است. نکته بسیار جالب توجه این است که بین دیدگاه استادان و دانشجویان در مورد گزینه شماره ۴۲ شباهت دارد و هر دو گروه مهمترین الزام تدریس مشارکتی را “نشستت مشترک دو استاد قبل از آغاز ترم برای تعیین سرفصل، منابع و تکالیف بقرای دانشجویان” بیان کردند.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
مقدمه
با توجه به اهمیت روشهای تدریس در آموزش عالی و تأثیر این روشها بر محیطهای یاددهی و یادگیری و رشد و ارتقاء قابلیتهای حرفهای استادان ودانشجویان، در این پژوهش به بررسی نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخته شد. سوالات در ۳ مولفه نقاط قوت، نقاط ضعف و الزامات تدریس مشارکتی تدوین و مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده این پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی که در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ حداقل یک درس را به شیوه مشارکتی گذارنده و استادانی که حداقل یک درس را به شیوه مشارکتی تدریس کردهاند، میباشند. برا ی پی بردن به دید گاه های عمیق استادان و دانشجویان در رابطه با روش تدریس مشارکتی و تنظیم پرسشنامه، مصاحبه اکتشافی با تعدادی از استادان ودانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی انجام شد. برای توزیع پرسشنامه نیز از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده شد که برای این کار از بین سه دانشکده علوم انسانی و ادبیات، علوم تربیتی و روانشناسی و علوم پایه ۱۸۰ نفر از دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه در بین آنها توزیع شد. توزیع پرسشنامه در بین استادان نیز به روش سرشماری صورت گرفت. بعد از تعیین روایی، پرسشنامه در بین ۳۰ نفر از استادان و دانشجویان اجرا شد تا ضریب پایایی آن برآورد شود که ضریب پایایی پرسشنامه پس از اجرا در بین استادان ۹۱/ و دربین دانشجویان۸۴% بدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده شد و در سطح استنباطی از آزمونt تک متغیره، تحلیل واریانس دوراهه، آزمون LSD و، آزمون tمستقل برای تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفت.
سوال اول پژوهش: نقاط قوت تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و دانشجویان چیست؟
در تجزیه و تحلیل یافتههای مربوط به سوال اول، پاسخهای دانشجویان به تفکیک گروههای آموزشی آنها در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافتههای مربوط به سوال یک از بین دانشجویان گروه علوم پایه نشان داد که دانشجویان گروه علوم پایه قوتهای تدریس مشارکتی را بر اساس میانگین کسب شده هر سوال به ترتیب اولویت اینگونه بیان کردند: ۱- آشنایی بیشتر با زمینههای تخصصی و توان علمی و تجارب عملی استادان ۲- آشنایی با منابع تخصصی بیشتر از طریق استادان و۳- افزایش تلاش علمی دانشجویان به واسطه افزایش تکالیف درسی بیان کردند. دانشجویان گروه علوم انسانی قوتهای تدریس مشارکتی را ۱- آشنایی با منابع تخصصی بیشتر از طریق استادان ۲- ارائه موضوعات از چشم اندازهای مختلف به واسطه تدریس متفاوت دو استاد و ۳- گسترش فضا و امکان حضور استادان جوان در دورههای تحصیلات تکمیلی بیان کردند. مقایسه نمره قوتهای تدریس مشارکتی با میانگین فرضی ۳ نیز معنادار بوده و نشان داده که نقاط قوت تدریس مشارکتی از دیدگاه دانشجویان بالاتر از سطح متوسط بوده است و این نشان دهنده این است که این قوتها قوتهای قابل ملاحظهای هستند.
نتایج مصاحبه با دانشجویان نیز نشان داد که دانشجویان از مهمترین قوتها ی تدریس مشارکتی را آشنایی دانشجویان با استادان بیشتر و استفاده از تواناییهای علمی آنان و همچنین آشنایی با مباحث و موضوعات از چشم اندازهای مختلف بیان کردند. در این زمینه لازم است تاکید کرد که نتایج حاصل از مصاحبه با دانشجویان و نتایج حاصل از پرسشنامه در یک جهت قرار داردو نشان میدهد که دیدگاه اکثریت دانشجویان در یک جهت قرار دارد.
اعضای هیات علمی نقاط قوت تدریس مشارکتی را بر اساس میانگین نمره کسب شده به ترتیب ۱- افزایش همکاری و تبادل آراء و افکار میان استادان ۲-آشنایی دانشجویان با منابع تخصصی بیشتر از طریق استادان و۳- آشنایی دانشجویان با زمینههای تخصصی و علمی و تجارب عملی استادان شرح بیان کردند. نکته جالب توجه این است که استادن و دانشجویان در بیان قوتهای تدریس مشارکتی در دو مورد با هم اشتراک عقیده دارند و این مطلب نقطه قوت بسیار مهمی برای این شیوه تدریس به حساب میآید. نتیجه قابل توجه این بخش از یافتهها این است که استادان در بیان قوتهای روش تدریس مشارکتی به ویژگیهای دانشجویان نیز توجه داشته اند و مواردی را ذکر کردند که حاکی از توجه انها به دانشجویان و یادگیری انان بوده است.همچنین به انچه موجبات رشد علمی و حرفه ایی دانشجویان را فراهم میکند نیز توجه داشته اند.
همچنین استادان در مصاحبهها بیان کردند که برخی از عمدهترین قوتها ی تدریس مشارکتی ایده گرفتن استادان از همدیگر و رشد حرفه ایی آنان، ارائه مباحث به صورت تخصصی و حتی ایده گرفتن دانشجویان از استادان برای کارهای تیمی است. علاوه بر این تحلیلها نشان میدهند که استادان و دانشجویان تدریس مشارکتی را هم برای رشد قابلیتهای دانشجویان و هم برای رشد حرفهای استادان مفید دانستهاند. یافتههای حاصل از این سوال با یافتهای کارلس، ۲۰۱۱ همسویی دارد. کارلس نیز در تحقیق خود به این نتیجه دست یافت که تدریس مشارکتی باعث میشود تا مدرسان در مورد دیدگاهای خود با هم بحث کنند و به گسترش ارتباطات با هم کمک کنند. در این تحقیق نیز اعضای هیات علمی افزایش همکاری و تبادل آراء و افکار میان استادان را یکی از قوتهای تدریس مشارکتی بیان کردند. همچنین با تحقیق ساند هولتز (۲۰۰۰) نیز همسویی دارد. ساند هولتز نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسید که تدریس مشارکتی باعث افزایش همکاری میان مدرسان و همچنین رشد قابلیتهای حرفهای مدرسان و فراگیران کالجها میشود.
سوال دوم پژوهش: نقاط ضعف تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و دانشجویان چیست؟
در تجزیه و تحلیل دادهها در مورد این سوال نیز پاسخهای دانشجویان به تفکیک گروه اموزشی علوم پایه و علوم انسانی مورد تحلیل قرار گرفت. دانشجویان گروه علوم پایه ضعفهای تدریس مشارکتی را بر اساس میانگین کسب شده هر سوال و به ترتیب اولویت به این صورت بیان کردند: ۱- افزایش حجم مطالب برای امتحان و ارزشیابی ۲- کاهش انسجام موضوع درسی و ۳- عدم هماهنگی استادان در ارائه تکالیف و عدم رعایت تناسب تکالیف با تعداد واحد درسی. این قسمت از یافتهها با پژوهش پری و استوارت، ۲۰۰۵ همسویی دارد. پری و استوارت نیز بیان کردند که مشارکت غیر مؤثر میان مدرسان باعث ناهماهنگیها و مشکلات میان مدرسان میشود
دانشجویان گروه علوم انسانی ضعفهای تدریس مشارکتی را افزایش حجم مطالب برای امتحانٰ دو گانگی در شیوههای ارزشیابی استادان و کمبود زمان برا ی انجام تکالیف بیان کردند. نتایج حاصل از مصاحبهها نشان داد که اکثریت دانشجویان ضعفها ی تدریس مشارکتی را به ترتیب ناهماهنگی استادان در فرایند تدریس، افزایش حجم مطالب و مباحث امتحانی و افزایش تکالیف دانشجویان و بیکیفیت شدن کارهای دانشجویان بیان کردند.
یافتههای این قسمت نیز با پژوهش پری و استوارت (۲۰۰۵) همسویی دارد. آنها در پژوهش خود در مصاحبه با مدرسان به ضرورت زمان زیاد به عنوان عنصر ضروری در تدریس مشارکتی پی بردند. نکته جالب توجه در مورد دیدگاه دانشجویان گروه علوم انسانی این است که سه محدودیتی که بالاترین اولویت را در میان محدودیتهای بیان شده دانشجویان کسب کردند رابطه علت و معلولی دارند به این صورت که در رشتههای انسانی به دلیل اینکه گستردگی مطالب زیاد است و هر مدرسی میتواند مطالب را از دیدگاه خود بسط و گسترش دهد در نتیجه تکالیف امتحانی افزایش مییابد و برای اینکه دانشجویان بتوانند از عهده امتحان و انجام تکالیف برآیند نیاز به زمان زیادی دارند در نتیجه کمبود زمان الزاما بعد از دو مشکل بیان شده بروز خواهد کرد. این نشان دهنده این مطلب است که دانشجویان در بیان ضعفها ی روش تدریس مشارکتی تحت تاثیر ویژگیهای گروههای آموزشی خود قرار گرفته اند.
از دیدگاه استادان ضعفهای تدریس مشارکتی بر اساس میانگین کسب شده هر سوال به ترتیب اولویت:
۱- عدم هماهنگی استادان در در ارائه تکالیف و عدم رعایت تناسب با تعداد واحد درسی ۲- عدم هماهنگی در مراحل طراحی، اجرا و ارزشیابی درس و ۳- از بین رفتن انسجام موضوعات تخصصی بیان کردند. در این مورد استادان و دانشجویان عدم هماهنگی را ضعف و معزلساز بیان کردند و دید گاه استادان و دانشجویان در مورد ضعفهای تدریس مشارکتی مشابه است و نشان دهنده این است که تدریس مشارکتی به هماهنگی بالا میان مدرسان نیاز دارد تا بتواند کارا و مؤثر باشد. در فصل دوم پژوهش به تفصیل بیان شد که یکی از گامهای اساسی روش تدریس مشارکتی این است که مدرسان ملاقاتهای مرتب و منظمی را با هم داشته باشند.
تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با استادان درباره ضعفهای تدریس مشارکتی نشان داد که استادان بر ناهماهنگی استادان درفرایند تدریس، زمان بر بودن تدریس مشارکتی وهمچنین تقسیم نابرابر وظایف و مسئولیتها تاکید داشتهاند و علاوه بر آن اضطراب فکری دانشجویان به واسطه دو سبک متفاوت ارزشیابی استاد را نیز از ضعفهای روش تدریس مشارکتی بیان کردند. یافتههای حاصل از این پژوهش با نتایج پژوهش پری و استوارت همسویی دارد. آنها نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که اگر مشارکت اصولی و صحیح نباشد باعث ایجاد مشکلات و ناهماهنگی میان مدرسان میشود. چونگ چانگ (۲۰۰۶) نیز در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که مدرسان به خاطر عدم امادگی برای حضور موثردر چنین کلاسهایی در برخورد با شاگردان با چالش مواجه شدند و این نشان دهنده این است که آماده نبودن مدرسان ناشی از ناهماهنگی میان آنهاست که نا هماهنگی محصول عدم توجه به گامهای اساسی روش تدریس مشارکتی است. همانطور که بیان شد که اگر به گامها و اصول تدریس مشارکتی در فرایند تدریس توجه شود از ناهماهنگیها کاسته شده و روش تدریس مشارکتی روند موفقیت آمیزی را طی خواهد کرد.
سوال سوم پژوهش: آیا بین دیدگاه استادان و دانشجویان در مود نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی تفاوت وجود دارد؟
در پاسخ به این سوال، تحلیل یافتهها بر اساس مقایسه میانگین نمره استادان با دانشجویان در مورد مزیتهای تدریس مشارکتی نشان داده است که بین دید گاه استادان و دانشجویان در مورد نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی تفاوت وجود دارد. یافتههای نشان دادند که استادان دید گاه مثبتتری نسبت به قوتهای تدریس مشارکتی داشتهاند. یعنی میانگین نمره استادان در رابطه با قوتهای تدریس مشارکتی بیشتر از میانگین نمره دانشجویان بوده است. استادان اولین قوت روش تدریس مشارکتی را افزایش همکاری وتبادل آراء میان استادان بیان کردند در حالیکه نتایج جدول نشان داد که این پاسخ در بین دانشجویان اولویت یازدهم را به خود اختصاص داده است.در این بحث دو دیدگاه قابل طرح میباشد. دیدگاه اول بر این مورد توجه دارد که همکاری بین استادان به گونهای نبوده است که برای دانشجویان قابل توجه باشد و در نتیجه این گزینه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. دیدگاه دوم یر این نکته متمرکز است که از نظر دانشجویان همکاری و تبادل آراء میان استادان اهمیت ندارد. البته با توجه به یافتهها ی حاصل از دو سوال قبلی این احتمال که دیدگاه اول پذیرفته شود بیشتر است.
از شیوه اشتراک برازندگی[۱۵۶] برای جواب های نزدیک استفاده می شود تا به این ترتیب پراکندگی جواب ها به نحو مطلوبی تنظیم شود و جواب های به طور یکنواخت در فضای جستجو پخش شوند.
با توجه به حساسیت نسبتا زیادی که نحوه عملکرد و کیفیت جواب های الگوریتم NSGA به پارامترهای اشتراک برازندگی و سایر پارامترها دارند، نسخه دوم الگوریتم NSGA با نام NSGA-II توسط کالیانموی دِب و همکارانش [۱۵۷]در سال ۲۰۰۰ معرفی گردید. در کنار تمام کارایی هایی که NSGA-II دارد، می توان آن را الگوی شکل گیری بسیاری از الگوریتم های بهینه سازی چند هدفه دانست. این الگوریتم و شیوه منحصر به فرد آن در برخورد با مسائل بهینه سازی چند هدفه، بارها و بارها توسط افراد مختلف برای ایجاد الگوریتم های بهینه سازی چندهدفه جدید تر، مورد استفاده قرار گرفته است. بدون شک این الگوریتم یکی از اساسی ترین اعضای کلکسیون الگوریتم بهینه سازی چندهدفه تکاملی است که می توان آن ها را نسل دوم این گونه روش ها نامید. ویژگی های عمده این الگوریتم عبارتند از :
تعریف فاصله تراکمی[۱۵۸] به عنوان ویژگی جایگزین برای شیوه هایی مانند اشتراک برازندگی
استفاده از عملگر انتخاب تورنومنت دو- دویی
ذخیره و آرشیو کردن جواب های نامغلوب که در مراحل قبلی الگوریتم به دست آمده اند (نخبه گرایی)
در الگوریتم NSGA-II از میان جواب های هر نسل، تعدادی از آن ها با بهره گرفتن از روش انتخاب تورنمنت دودویی انتخاب می شوند. در روش انتخاب دودویی، دو جواب به تصادف از میان جمعیت انتخاب می شوند و سپس میان این دو جواب، مقایسه ای انجام می شود و هر کدام که بهتر باشد، نهایتا انتخاب می شود. معیارهای انتخاب در الگوریتم NSGA-II در درجه اول، رتبه جواب و در درجه دوم فاصله تراکمی مربوط به جواب است. هر چه قدر رتبه جواب کمتر باشد و دارای فاصله تراکمی بیشتری باشد، مطلوب تر است. با تکرار عملگر انتخاب دودویی بر روی جمعیت هر نسل، مجموعه ای از افراد آن نسل برای شرکت در تقاطع[۱۵۹] و جهش[۱۶۰] انتخاب می شوند. بر روی بخشی از مجموعه افراد انتخاب شده، عمل تقاطع و بر روی بقیه، عمل جهش انجام می شود و جمعیتی از فرزندان و جهش یافتگان ایجاد می شود. در ادامه، این جمعیت با جمعیت اصلی ادغام می شود. اعضای جمعیت تازه تشکیل یافته، ابتدا برحسب رتبه و به صورت صعودی مرتب می شوند. اعضایی از جمعیت که دارای رتبه یکسانی هستند، بر حسب فاصله تراکمی و به صورت نزولی مرتب می شوند. حال اعضای جمعیت در درجه اول بر حسب رتبه، و در درجه دوم بر حسب فاصله تراکمی مرتب سازی شده اند. برابر با تعداد افراد جمعیت اصلی، اعضایی از بالای فهرست مرتب شده انتخاب می شوند و بقیه اعضای جمعیت دور ریخته می شوند. اعضای انتخاب شده جمعیت نسل بعدی را تشکیل می دهند. و چرخه مذکور در این بخش، تا محقق شدن شرایط خاتمه، تکرار می شود.
جواب های نا مغلوب به دست آمده از حل مسأله بهینه سازی چندهدفه، غالبا به نام جبهه پارتو [۱۶۱]شناخته میشوند. هیچ کدام از جواب های جبهه پارتو، بر دیگری ارجحیت ندارند و بسته به شرایط، می توان هر کدام را به عنوان یک تصمیم بهینه در نظر گرفت.
۴-۵-۲-۱- گامهای الگوریتم NSGA-II
گام اول: تولید جمعیت اولیه در این روش همانند معمول بر مبنای مقیاس ومحدودیت مسئله
گام دوم: ارزیابی جمعیت تولید شده از دید توابع هدف تعریف شده
شکل۴- ۱- شمایی ازگام دوم
گام سوم: اعمال روش مرتب سازی نامغلوب
اعضای جمعیت در داخل دسته هایی قرار گرفته به گونه ای که اعضای موجود در دسته اول، یک مجموعه کاملاً غیرمغلوب توسط دیگر اعضاء جمعیت فعلی می باشند. اعضای موجود در دسته دوم نیز بر همین مبنا تنها توسط اعضای دسته اول مغلوب شده و این روند به همین صورت دردسته های دیگر ادامه یافته تا به تمام اعضای موجود در هر دسته، یک رتبه بر مبنای شماره دسته اختصاص داده شود.
شکل۴-۲- شمایی ازگام سوم
گام چهارم: محاسبه پارامتر کنترلی به نام فاصله جمعیت[۱۶۲]
این پارامتر برای هر عضو در هر گروه محاسبه می شود و بیان گر اندازه ای ازنزدیکی نمونه مورد نظر به دیگر اعضای جمعیت آن دسته و گروه می باشد. مقدار بزرگ این پارامتر منجر به واگرایی و گستره بهتری در مجموعه اعضای جمعیت خواهد شد.
شکل ۴-۳- محاسبه پارامتر کنترلی به نام فاصله جمعیت(دب وهمکاران ،۲۰۰۰)
گام پنجم: انتخاب جمعیت والدین برای تولید مثل
یکی از مکانیزم های انتخاب مبتنی بر تورنمنت دوتایی میان دو عضو منتخب به طورتصادفی از میان جمعیت می باشد.
گام ششم: انجام جهش و تقاطع
شکل ۴-۴- عملکرد الگوریتم NSGA-II(کالیانموی دِب،۲۰۰۰)
۴-۶- معیار مقایسه برای ارزیابی کیفیت جواب
معیارهای مقایسه ای جهت ارزیابی دوالگوریتم پیشنهادشده معرفی می شود.بطورکلی از آنجا که همگرائی به جوابهای بهینه پارتووفراهم نمودن تنوع در میان مجموعه جوابهای بدست آمده دوهدف مجزاوتا حدودی متضاد در الگوریتم های تکاملی چند هدفه می باشد،معیاری که بتواند به تنهایی ومطلق در مورد عملکرد الگوریتم ها تصمیم بگیرد،تاکنون ارائه نگردیده است.دراین پایان نامه با دوهدف مواجه هستیم لذابمنظوربررسی عملکرد دوالگوریتم حداقل به دو معیار برای ارزیابی مناسب استفاده خواهد شد.
۴-۶-۱- فاصله از جواب ایده آل[۱۶۳]( MID )
این معیار به منظور محاسبه میانگین فاصله جواب های پارتو از مبدا مختصات استفاده میشود.
۴-۶-۲- معیار بیشترین گسترش[۱۶۴](D)
این معیار، که توسط زیتلر[۱۶۵] ارائه شده است، طول قطر مکعب فضایی که توسط مقادیر انتهایی اهداف برای مجموعه جوابهای نامغلوب بکار میرود را اندازه گیری می کند.به طور مثال در حالت دو هدفه، این معیار برابر فاصله اقلیدسی بین دو جواب مرزی در فضای هدف میباشد. هر چه این معیار بزرگ تر باشد، بهتر است.
۴-۶-۳- معیار فاصلهگذاری[۱۶۶](S)
این معیار که توسط اسکات[۱۶۷] ارائه شد، میزان فاصله نسبی جوابهای متوالی است. فاصله اندازه گیری شده برابر با کمترین مقدار مجموع قدرمطلق تفاضل در مقادیر توابع هدف بین i امین جواب وجوابهای واقع در مجموعه نامغلوب نهایی است.این معیار انحراف معیارهای مقادیر مختلف را اندازه گیری می کند. زمانی که جوابها به طور یکنواخت در کنار هم باشند آنگاه مقدار s نیز کوچک خواهد بود، بنابراین الگوریتمی که جوابهای نامغلوب نهایی آن دارای مقدار فاصله گذاری کوچکی باشند بهتر خواهد بود.
۴-۶-۴- تعداد جوابهای پارتو[۱۶۸](NPS)
مقدار معیار NPS نشاندهنده تعداد جوابهای بهینه پارتو هستند که در هرالگوریتم میتوان یافت.
۴-۶-۵- زمان محاسباتی[۱۶۹] (CPU Time )
زمان اجرای الگوریتم ها از مهم ترین شاخص ها در کارایی هرالگوریتم فراابتکاری می باشد.
۴-۷- تجزیه وتحلیل نتایج
دربخشهای بعدی برای تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از حل مدل پیشنهادی ابتدادرخصوص تولید مسائل آزمایشی وسپس درموردتنظیم پارامترهای ورودی توضیحاتی ارائه می شودو به مقایسه وتحلیل نتایج می پردازیم.
۴-۷-۱-تولید مسائل آزمایشی
دراین بخش از قابلیتهای مدل ارائه شده از طریق یک مطالعه موردی یک شبکه ساختگی زنجیره تأمین حلقه - بسته که شامل چندین تسهیلات موجود و جدید ایجاد گردیده است. در طول افق برنامهریزی تسهیلات میتوانند بسته و امکانات بالقوه جدید را میتوان از مجموعهای از مکانهای انتخابی باز نمود. همچنین تعدادی تأمینکننده، مشتریان و پیمانکاران فرعی در مکانهای ثابت وجود دارند.
پس از آن با توجه به NP-hard بودن مسئله(درمقالاتی که قبلاً اشاره شد،شبکه های زنجیره حلقه – بسته جزء مسائل NP-hard می باشدمطرح گردید.) مدل رابرای ۱۰مسئله آزمایشی پیاده سازی کرده و روش های حل را مورد مقایسه قرار می دهیم.(جدول ۴-۲) هریک از الگوریتم ها با بهره گرفتن از نرم افزارR2012a(7.14.0.739) 64-bit Matlab وبا سیستم عامل Windows 7اجرا شده اند.پارامترهای ورودی مدل جهت اجراالگوریتم ها در جدول( ۴-۳ )آمده است. سپس با الگوریتم های پیشنهادی برای مقایسه روش های حل ،مسائل را در سایزهای مختلف به اجرا گذاشته وبهترین مقدار شاخص های الگوریتم های چند هدفه را درنظر می گیریم.
جدول ۴- ۲- تعدادسطوح مختلف مسائل نمونه
شماره مسئله | تامین کننده | مرکز تولید/ مرکزجداسازی- بازسازی |
پیمانکارخارجی |