عوامل اقتصادی به عنوان عامل موثر در انتخاب شغل
میزان بازده و کارآیی یک شغل حائز اهمیت فراوانی است و در واقع هدف عمده انتخاب شغل دستیابی به درآمد حاصل از آن است. بالا بردن بازده و کارآیی اقتصادی برخی مشاغل توجه افراد را به خود جلب
میکند و موجب گرایش افراد به آن زمینهها میگردد.
جایگاه اجتماعی به عنوان عامل موثردر انتخاب شغل
تقریبا تمام افراد تمایل دارند شغلی داشته باشند که از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشند. هر چند در عمل بنا به تاثیر عوامل متعدد دیگر ممکن است این تمایل به واقعیت نرسد. اما افرادی که این مساله الویت بیشتری برای آنها دارد منتظر چنین موقهیتهایی بوده و با توجه به شرایط فردی خود تلاش میکنند چنین شرایطی را برای خود مهیا کنند. توجه و تاکید زیاد به آن عامل، گاه مشکل بیکاری را برای افراد افزایش میدهد. هر چند وقت یکبار رشتهها و مشاغلی در جایگاه اجتماعی بالاتری قرار میگیرند و موجب جاری شدن خیلی زیادی از افراد به سمت این رشته و مشاغل میگردند(معمارزاده و همکاران، ۱۳۸۹، ص۴۱).
استرس شغلی
۱- احساس اضطراب و افسردگی ثانوی به دلیل تعارض بین فردی (آزار تصور شده، دوری و اجتناب، مواجهه و غیره) با همکاران
۲- شکست های جدی در شغل
۳- ترس از شکست متعاقب موقعیت یا پیشرفت(فرد تصور میکند موقعیتهای بزرگتر توقعات و انتظارات بیشتری را در بر خواهد داشت و ممکن است از عهده آنها بر نیاید.)
۴- تمرد در مقابل تعارض های اشکال قدرتمند در موقعیت شغلی
۵- احساس اضطراب و افسردگی ثانویه برای اخراج
۶- اضطراب مربوط به مخاطره شغلی
عامل تنش شغلی
کار زیاد و تعارض شخصیت (به ویژه با بالادستان) دو نمونه از رایجترین علل تنش شغلی است. قبول مسئولیت سنگین، علت دیگری است.کسانی که در مشاغل مدیریت انجام وظیفه می کنند، غالباً از حجم زیاد کار شکوه می کنند. اما امتیازی دارند که شاید از وجودش بی خبر باشند و آن نرمش پذیری است. این قدرت در آنهــا هست کــه ازطریق جستار(بحث و گفتوگو) و حتی رویارویی، تنش محل کار را بزدانید. این حالت پیوسته برای سایر کارکنان مانند کارگرانی که در خط تولید کار میکنند یا کسانـی که به کارهای دفتری سرگرمند، رخ نمیدهد. پژوهش ثابت میکند پیشه هایی که ملال آور و یکنواخت به نظر می رسند همان قدر بر انسان فشار وارد می سازند که مشاغل اجرایی کارآمد.پنج واکنش اساسی در برابر تنشهای محل کارعبارتند از:
شریک غم دیگران بودن بیآنکه گامهای اساسی درجهت تغییر وضعیت برداشته شود؛
برای کاستن از سنگینی کار، طولانی تر و بیشتر کارکردن؛
روی آوردن به تلاش جالب واکنشی به منظور اینکه بتوانیم سرزندگی را بازگردانده و کار بیشتری را در مدت کوتاهتری انجام دهیم.
جسماً از شغل خویش کناره گرفتن یا آن را رها کردن و به دنبال کار دیگری گشتن یا زمان و توان صرف شده در مسیر کار را کاهش دادن؛
تجزیه و تحلیل وضع، بازبینی راهبردها و به جست و جــوی راهکـارهـایـی برای دگرگون سازی موارد پرداختن.
راهکارهای سازمان جهت پیش گیری از فشارها و استرسهای شغلی
حجم کار را با استعدادها و توانائیهای کارمند متناسب شود.
کار به گونهای طراحی شود که به فرد انگیزه دهد و امکان استفاده از مهارتهای فرد درآن کار وجود داشته باشد.
وظایف و مسئولیتهای افراد به وضوح مشخص شده باشد.
به کارمندان امکان مشارکت در تصمیمگیری در کار خود داده شود.
بهبود ارتباطات، پیشرفت شغلی و تشویق.
فراهم کردن امکان تبادلات اجتماعی بین کارمندان.
عوامل ایجاد کننده تعارض و فشارهای روانی معلمان
تعارض ناشی از هدف را به سه نوع تقسیم کرده اند:
تعارض خواست – خواست
تعارض خواست – ناخواست
تعارض ناخواست – ناخواست
تعارض خواست – خواست
در هدفهای زمانی پیش می آید که انسان چند هدف مطلوب و دلخواه دارد اما نمیتواند تمامی آنها را با هم تحقق بخشد. مثلاً فردی که در مقابل دو شغل دلخواه قرار گرفته است و نمیتواند کدام را انتخاب کند ممکن است دچار فشار عصبی شود.
تعارض خواست – ناخواست
هنگامی رخ میدهد که انسان مایل است به هدفی دست یابد و در همان حال میخواهد از آن هدف بگریزد و اجتناب کند. در اینگونه موارد هدف دارای دو جنبه مثبت و منفی است مثلاً شغل خوب و مسئولیت بیش از اندازه در شغل مذکور نمونه ای از تعارض خواست – ناخواست است که در آن فرد خواهان شغل خوب است اما مسئولیت بیش از حد را دوست ندارد و از آن احتراز میکند. یا اجرای یک برنامه اصلاحی برای مدیر که با اعمال آن، وی عده ای از طرفداران خود را ازدست میدهد نمونهای دیگر از تعارض خواست– ناخواست است زیرا مدیر مایل به اجرای برنامه است ولی در عین حال نمیخواهد گروهی از حامیان خود را از دست بدهد.
تعارض ناخواست- ناخواست
تعارض ناخواست ناخواست سازمانی زمانی پیش می آید که فرد میخواهد از دو هدف اجتناب کند اما امکان احتراز از هردوی آنها وجود ندارد. بعنوان مثال کارمندی که از بیگار شدن بیزار است در عین حال از کار در محیط سازمان و نحوه سرپرستی نیز دل خوشی ندارد. تعارض در چنین حالتی میتواند موجبات فشار عصبی را در افراد فراهم سازد و تعادل آنان را بر هم بزند. اتفاقات و تغییـرات غیـر منتظـره در زندگی شخصی نیز میتواند از علائم ایجـاد کننده استـرس باشـد مانند جدایی از همسر، مرگ نزدیکان و عزیـران، بیمـاریهـای سخت و لاعلاج وغیره.
عوامل ایجاد کننده استرس درون سازمانی دربین معلمان
این عوامل را می توان نوعی عوامل موجد استرس گروهی بشمار آوریم زیرا در سازمان ایجاد و از روابط جمعی در سازمان بین افراد یا بین افراد و محیط سازمان حاصل میشود.
خط مشی های سازمانی
سیاست های ناعادلانه و عدم وجود عدالت شغلی
قوانین خشک و غیر قابل انعطاف
جابجایی های مکرر و انتظارات نابجا
شرح شغل های غیر واقعی
ساختار سازمانی
تمرکز بیش از حد و عدم وجود اختیار کافی برای تصمیم گیری
عدم امکان ارتقاء و پیشرفت
تخصص گرایی افراطی و جزئی شدن وظایف شغلی