۴۵
بسط
۲ دقیقه
۷۲
بسط نهایی
۱۰ دقیقه
۷۲
۱
الکتروفورز محصول PCR
محصولات PCR و بافر نمونه گذاری (۶X) به نسبت ۵ به ۱ مخلوط گردید و روی ژل آگارز ۲ درصد در بافر /۵XTBE0با ولتاژ ۱۰۰ ولت به مدت ۵/۲ ساعت الکتروفورز شد. رنگ آمیزی ژل با رنگ گرین ویوور انجام شد، و عکس برداری با دستگاه UV ترانس ایلومیناتور در شدت نور یکسان انجام شد.
برای تهیه محلول ۱۰X TBE مقدار ۶/۲۱ گرم تریس را همراه با ۱۱ گرم اسید بوریک در ۱۵۰ میلی لیتر آب مقطر دیونیزه حل کرده و سپس ۴ میلی لیتر از محلول pH=8 1M EDTA را به آن اضافه نموده و سپس با آب مقطر دیونیزه حجم محلول را به ۲۰۰ میلی لیتر رسانیده شد.
برای تهیه محلول pH=8IM EDTA مقدار ۶۱۲/۱۸ گرم اتیلن دی سولفات تترااستات را وزن و ۴۰ میلی لیتر آب مقطر به آن اضافه شد.محلول توسط یک همزن مغناطیسی به هم زده شد. سپس توسط سود pH محلول در حدود ۸ تنظیم شد. در نهایت با آب مقطر حجم محلول به ۵۰ میلی لیتر رسانیده شد.
آنالیز های آماری
تجزیه و تحلیل صفات مورفولوژیک توسط نرم افزار JMP4 انجام گرفت. داده های حاصل از آزمایش با بهره گرفتن از نرم افزار Diallel 98 وبراساس روش ۲ گریفینگ (والدین و F1ها )،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقادیر ترکیب پذیری عمومی و خصوصی و برخی پارامترهای ژنتیکی مانند واریانس ترکیب پذیری عمومی و خصوصی ،و متوسط در جه غالبیت ،واریانس غالبیت، افزایشی ،میانگین کل هیبرید ها و والدین با این نرم افزار محاسبه شد.
برای برآورد هتروزیس از معادله های زیر استفاده شد:
F1-(P1+P2)/2 = هتروزیس نسبت به میانگین والدین (HMP)
والد برترF1- =هتروزیس نسبت به والد برتر (HHP)
آنالیز داده های مولکولی ISSR
امتیاز دهی باند ها و تجزیه و تحلیل اطلاعات DNA به این صورت انجام شد،که وجود باند با (۱) و فقدان آن با (۰) امتیاز دهی شد.سپس داده ها در Excel وارد و جهت تجزیه و تحلیل و رسم دندروگرام شباهت ژنتیکی به نرم افزار NTSYSPC2.2 منتقل و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. معمول ترین روش ها برای اندازه گیری فاصله ژنتیکی (GD) و تشابه ژنتیکی (GS) که برای داده های نشانگر های مولکولی بکار می روند عبارتند از:
ضریب نی و لی GDNL(1978)
ضریب جاکارد GDJ(1908)
ضریب تطابق سادهGDMR (۱۹۵۸)
فواصل ژنتیکی تخمین زده شده با بهره گرفتن از ضرایب بالا به صورت زیر محاسبه شدند.
GDNL=1-[2N11/(2N11+N01+N10)]
GDJ = ۱-[N11/(N11+N10+N01)]
GDSM = ۱-[(N11+N00)/(N11+N10+N01+N00)]
که در آنها N11تعداد باند یا آلل حاضر در هر دو عضو N00 تعداد باند یا الل غایب در هر دو عضو N10 تعداد باند حاضر تنهادر عضو i و N01 تعداد باند یا الل حاضر تنها در عضو j و N تعداد کل باند ها یا آلل ها می باشد.
فصل چهارم
نتایج و بحث
برای برآورد اثرات ژنها و نحوه کنترل ژنتیکی صفات مبادرت به تجزیه دای آلل به روش ۲ گریفینگ شده است.وجود GCA و SCA معنی دار و مثبت(جدول ۴-۱) برای صفات نشان از آن دارد که اثرات افزایشی و غیر افزایشی تواماً در کنترل این صفات نقش دارند . نتایج جاصل با مطالعه (سانیتا و همکاران، ۲۰۱۳) مطابقت دارد.با توجه نقطه تقاطع بین خط رگرسیون و نمودار کواریانس نتاج – والدو مقادیر درجه غالبیت برای صفات مختلف نوع غالبیت مشخص می گردد. با توجه به پراکنش والدین نسبت به مبدا مختصات در نمودار کواریانس نتاج –والد نشان داده می شود والدینی که فاصله کمتری نسبت به مبدا مختصات دارند بیشترین ژنهای غالب و والدینی که بیشترین فاصله را تا مبدا مختصات دارند دارای بیشترین ژنهای مغلوب می باشند .مقادیر ترکیب پذیری عمومی بدست آمده نشان داده است که والدین P4 ، P5 و P7 ترکیب پذیری خوبی برای صفات مختلف دارند و می توان در برنامه های اصلاحی برای انتقال صفات از این والدین استفاده کرد.بررسی همبستگی بین فاصله ژنتیکی بدست آمده بر اساس مارکر های ISSR و میزان هتروزیس مشاهده شده در هیبرید ها نشان داد برای اکثر صفات رابطه مثبت و معنی داری وجود ندارد.
تعداد روز تا شروع گلدهی
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر ترکیب پذیری عمومی(GCA) و خصوصی (SCA ) برای صفت تعداد روز تا شروع گلدهی درسطح آماری۵/۰و۱درصد معنی دار است ( جدول ۴-۱) که نشان از نقش توام اثرات افزایشی و غیر افزایشی در کنترل این صفت دارد.همچنین معنی دار شدن نسبت GCA/SCA ( جدول۴-۱) ، نشان می دهد که سهم اثرات افزایشی نیز در کنترل این صفات قابل توجه است.با توجه به قطع شدن نمودار Wr (کواریانس نتاج با والد مشترکشان ) در قسمت زیر منحنی بوسیله خط رگرسیون و مقدار درجه غالبیت ۴۳/۱ (جدول ۴-۳) صفت بیشترتحت کنترل اثرات فوق غالبیت قرار دارد.
مقادیر GCA نشان داد لاینهای P10 و P5 به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش تعداد روز تا شروع گلدهی داشتند (جدول ۴-۲).بنابراین از والد P5 می توان برای انتقال صفت زود رسی به ژنوتیپهای مورد نظر استفاده کرد. اما والد P10 در افزایش تعداد روز تا شروع گلدهی بیشترین نقش را دارد و صفت دیررسی را به نتاج منتقل می کند.
نتایج SCA حاکی از این بود که تلاقی هایP4*P3 ،و P4*P10 ، به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد روز تا شروع گلدهی را دارند.بنابراین می توان تلاقی های P4*P10را به عنوان زود رس ترین هیبرید در بین تلاقی ها معرفی کرد که دارای کمترین تعداد روز تا شروع گلدهی می باشد.
میانگین کل هیبرید ها و والدین به ترتیب ۱۴/۶۵ و۳۳/۶۶ می باشد که نشان دهنده ۱۱% هتروزیس کل برای این صفت می باشد(جدول۴-۳). بیشترین میزان هتروزیس نسبت به والد برتر در تلاقی P3*P4 ، و کمترین هتروزیس نسبت به والد برتر در تلاقی P2*P3 مشاهده شد(جدول۴-۲).
با توجه به نحوه پراکنش والدین در اطراف مبدا مختصات مشخص می گردد که والدP2،P6و P10 دارای بیشترین ژنهای مغلوب می باشد در والد P5بیشترین ژنهای کنترل کننده صفت از نوع غالب می باشد.
شکل ۴–۱: خط رگرسیونWr-Vrبرای صفت تعداد روز تا شروع گلدهی Wr=aVr+b، Wr(کواریانس نتاج –والد) ،Vr (واریانس والدین )، نقاط ژنوتیپ های P1تا P10می باشند.
جدول ۴–۱ :خلاصه تجزیه واریانس صفات بر اساس روش ۲ گریفینگ در تلاقی دای آلل لاین های اینبرد گلرنگ.
میانگین مربعات