روش تحقیق از جهت طرح تحقیق: نهایتاً با عنایت به اینکه دادههای اصلی تحقیق در کار میدانی بر مبنای عملکرد گذشته و دادههای تاریخی مندرج در صورتهای مالی به دست خواهد آمد، بنابراین تحقیق فوق از جهت طرح تحقیق، پس رویدادی است.
قلمرو پژوهش
هر پژوهش باید دامنه مشخص و تعریفشدهای داشته باشد تا پژوهشگر در تمامی مراحل احاطه کافی بر کار خود داشته باشد و بتواند پیامدهای حاصل از نمونه را به جامعه آماری تعمیم دهد. قلمرو این پژوهش ازلحاظ موضوعی، زمانی و مکانی به شرح زیر میباشد:
قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی پژوهش تعیین رابطه بین ریسک سیستماتیک شرکت، عملکرد، نوسانات سرمایه و کارایی بازار سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
قلمرو مکانی
حیطه مکانی اجرای تحقیق و به تعبیری افراد جامعه آماری موردمطالعه در این تحقیق عبارت از شرکتهای منتخب پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با ویژگیهایی چون ختم دوره مالی به ۲۹/۱۲، عدم تعلق به مجموعه شرکتهای واسطهگری مالی یا سرمایهگذاری، نداشتن بیش از سه ماه توقف معاملاتی و در اختیار بودن صورتهای مالی در بازه زمانی موردمطالعه، به عضویت بورس درآمدن پیش از بازه زمانی موردمطالعه و عدم خروج از بورس طی این تازه زمانی است که در فصل سوم این گزارش تحقیقی بهعنوان جامعه آماری تعریفشده است.
قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق حاضر بر مبنای بازه زمانی دادههای موردمطالعه عبارت از بازه زمانی ۵ ساله مربوط به سالهای عملکردی مالی ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ بوده است.
تعریف واژهها و اصطلاحات تحقیق
ریسک شرکت:برابر است با تفاوت نرخ بازده مورد انتظار شرکت و نرخ بازده واقعی با در نظر گرفتن نرخ بیخطر بازده بهاضافه صرف ریسک.
نوسانات سرمایه:نوسان سرمایه عبارت است از تفاوت نرخ رشد داراییها از نرخ رشد فروش شرکتها.
کارایی بازار سهام:کارایی بازار سهام شرکت از طریق نرخ رشد بازدهی بازار سهام قابلمحاسبه میباشد که بازدهی بازار سهام نیز عبارت است از بازده تخمینی یک سهام که سرمایهگذاران انتظار دارند در یک دوره آینده به دست آورند (آقشن و همکاران، ۲۰۰۹).
ساختار تحقیق
گزارش تحقیق حاضر طی ۵ فصل به ترتیب زیر ارائهشده است.
فصل اول: در این کلیات تحقیق ارائه مشتمل بر تشریح و بیان موضوع، اهداف و سؤالات تحقیق، روش کلی تحقیق، قلمرو تحقیق، تعاریف عملیاتی واژهها مورداشاره قرار گرفته است.
فصل دوم: در این فصل ادبیات و پیشینه موردبررسی قرارگرفته است. در این فصل پس از ارائه مبانی نظری موضوع تحقیق، تحقیقات مختلفی که در رابطه با ابعاد مختلف موضوع پژوهش انجامگرفته، بررسی شده است.
فصل سوم: در این فصل به شرح جزییات اجرایی روش تحقیق اختصاصیافته است. در این فصل به ترتیب روش کلی تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، ابزار و روشهای گردآوری و تحلیل دادهها موردبحث قرارگرفته است.
فصل چهارم: در این فصل نسبت به توصیف نمونه آماری، توصیف یافتهها، تحلیل پیشفرضها و نهایتاً تجزیهوتحلیل روابط بین متغیرها در راستای فراهم آوردن یافتههای موردنیاز برای استنتاج در فرضیات تحقیق اقدام شده است..
فصل پنجم: در این فصل به ترتیب یافتههای تحقیق، خلاصه یافتهها، نتیجهگیری، پیشنهادها و نهایتاً محدودیتهای تحقیق تشریح گردیدهاند.
علاوه بر فصول اصلی تحقیق مبتنی بر ساختار فوقالذکر، در انتهای این گزارش، پیوستها، منابع و مأخذ مورداستفاده در این تحقیق جهت تدوین ادبیات تحقیق آورده شده است.
فصل دوم:
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
دراین فصل ابتدا در چهار گفتار ، درباره متغیر وابسته و متغیرهای مستقل و مبانی نظری تحقیق بحث شده، سپس در دو بخش پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی بیان گردیده و در نهایت نسبت به جمع بندی ادبیات تحقیق اقدام شده است.
گفتار اول: ریسک سیستماتیک
تعریف ریسک
مفهوم ریسک در بازار مالی نقش کلیدی را بازی میکند، بنابراین باید آن را شناخت و اندازه گیری کرد و برنامهای در نظر گرفت که بتواند ریسکهای غیرضروری را از بین برده، ریسکهای همراه با فرصت را مدیریت کند. ضمناً، یادآوری این نکته نیز ضروری است که ریسک لزوماً پدیدهای منفی نیست، بلکه به همراه هر فرصتی، ریسک نیز وجود دارد و اصولاً نمیتوان کلیه ریسکها را از بین برد، چراکه کلیه فرصتها نیز بدینصورت از بین میروند. به همین علت رشته علمی - حرفهای مهندسی مالی با مدیریت ریسک و خلق فرصتها، راه حل های بدیهی را ارائه میدهد و صاحبان صنعت را با شرایطی مطمئنتر مواجه میسازد تا در کنار آن بتوانند فعالیتهای سرمایهگذاری خود را بهطور بهینه به انجام رسانند.
تاکنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسک توسط صاحبنظران معرفیشدهاند که هر یک به جنبهای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مکمل یکدیگر نیز بودهاند. شاخص اندازهگیری ریسک، اولین بار از طریق مطالعات شاخصهای پراکندگی آماری محاسبه گردیدند و از آن به بعد روشهای جدیدتری ازجمله «ریسک نامطلوب»[۱]، استفاده از «دیدش»[۲] و درنهایت «ارزش در معرض ریسک و خطر»[۳] معرفی گردیدند که همگی از روشهای آماری استفاده میکنند. در سال ۱۹۵۲، هری مارکویتز با ارائه مدلی کمی به اندازهگیری ریسک پرداخت و با معرفی مدل مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه «خط مجموعه کارا»[۴] برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده بهعنوان متغیری دیگر جهت انتخاب دارایی برای سرمایهگذاری قرار داد. وی برای این کار، انحراف معیار را بهعنوان شاخص پراکندگی، معیار عددی ریسک خواند. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا (ضریب حساسیت) را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی «خط مشخصات»[۵] ارائه کرد و با معرفی مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای[۶]، مدیریت علمی پرتفوی را پایهگذاری کرد. مک کالی، معیار «دیرش» را بهعنوان ملاک اندازهگیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و بر اساس آن مدیریت داراییها و بدهیها و طراحی استراتژیهای مدیریت ریسک ازجمله تطابق دیرش و مصونسازی ارائه گردید. ادامه کارهای مک کالی، به رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ سود بازار منتهی شد و معیار تحدب بهعنوان شاخص دقیقتر برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید.
بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسکها در جنبههای مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیشازپیش به عامل ریسک جلب شد و در حقیقت کنترل معیار ریسک بهعنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر موردتوجه قرار گرفت و حتی نرخهای بازدهی تعدیلشده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابیها قرار گرفت. همزمان با پیدایش ابررایانهها که قدرت محاسباتی بالایی داشتند، برخی نظریات قدیمی که به علت زمانبر بودن و پیچیدگیهای محاسباتی کنار گذاشتهشده بودند، مجدداً مطرح گردیدند، ازجمله ریسک نامطلوب که ابتدا توسط متقدمین مطرح گردیده بود در سال ۱۹۹۶ مجدداً در بین محققین مالی جانی دوباره یافت و تحقیقات متعددی نیز انجام گرفت که چالشهای آن نیز هنوز ادامه دارد.
همزمان در سال ۱۹۹۶ وترستون[۷]، مدیر مؤسسه جی. پی. مورگان[۸]، مدل ارزش در معرض ریسک را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه میکرد و مقداری از سرمایه یک مؤسسه را که در معرض زیان قرار میگرفت تعیین مینمود، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هرروز به کاربردهای آن و روشهای محاسباتی و دقیق کردن عدد نهایی از طرق مختلف خصوصاً فرآیندهای تصادفی و شبیهسازی افزوده گردید (بنتیس،۱۹۹۸، ۱۲۵)[۹].
با توجه به تاریخچه تاریخها و تلاشها در جهت اندازهگیری ریسک و پیشرفتهایی که هر دوره به وقوع پیوسته است، میتوان طبقهبندی زیر را در مورد معیارهای اندازهگیری ریسک ارائه داد (همان منبع، ۱۲۶).
الف) حساسیت[۱۰]: تغییر یک متغیر وابسته براثر تغییر یک متغیر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود، دیرش و ضریب حساسیت (بتا)، هر دو از این طبقه میباشند.
ب) نوسان[۱۱]: عبارت است از نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر، مثل: واریانس و انحراف معیار.
ج) معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها برعکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را موردمحاسبه قرار میدهند. معیار نیم واریانس و نیم انحراف معیار برای محاسبه ریسک نامطلوب `و معیار ارزش در معرض ریسک (خطر) ازایندست میباشند.
انواع ریسک: نگرش نظریه نوین پرتفوی[۱۲] (ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک)
نگرش قبلی پیرامون ریسک را معمولاً «نگرش بنیادی» مینامند، زیرا عوامل ذاتی مؤثر بر تغییرپذیری (انحراف معیار) بازدهی اوراق بهادار را در طول زمان نشان میدهد.
نگرش دیگر نیز برای ریسک از مفاهیم نظریه پرتفوی، مدل تک عاملی و مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای[۱۳]، توسط مارکویتز، شارپ و سایر محققان استخراجشده است. این نظریهها بهتفصیل در قسمتهای بعدی همین فصل موردبحث قرار خواهد گرفت. بر اساس نگرش نظریه نوین (مدرن) پرتفوی، کل ریسک به دو نوع: ریسک قابلکنترل (ریسک غیر سیستماتیک)[۱۴] و ریسک غیرقابلکنترل (ریسک سیستماتیک)[۱۵]، تقسیمبندی میشود. همچنین در صورت ایجاد پرتفوی متنوع از سهام منتخب بازار ریسک غیر سیستماتیک قابلیت به حداقل رسیدن پیدا میکند. ریسک سیستماتیک که زائیده تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی بازار سرمایه است، غیرقابلکنترل بود. برای سهام مختلف روندی تقریباً یکسان دارد. شواهد تجربی این ادعا، روند مشابه قیمت شاخصهای مختلف در طول زمان است.
ریسک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
تورم، بیکاری، تحولات اقتصادی و سیاسی، تغییرات مالیاتی و … از مواردی هستند که در ایجاد ریسک سیستماتیک نقش دارند. ساختار هزینههای شرکت، نوع مدیریت شرکت، ساختار هزینههای شرکت و … میشود که در نمودار زیر نشان دادهشده است.
نمودار (۲-۲): ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
(منبع: جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۵، ۱۱۹)
سرمایهگذاران میتوانند با تشکیل یک پرتفوی متنوع، قسمتی از ریسک کل را کاهش دهند. هر چه تعداد اوراق بهادار موجود در پرتفوی بیشتر شود، عناصر خاص شرکتی میل به حذف شدن خواهند داشت و ریسک غیر سیستماتیک کوچکتر و کوچکتر میشود و ریسک کل پرتفوی به ریسک سیستماتیک نزدیکتر میشود؛ بنابراین ایجاد تنوع در اوراق بهادار، نمیتواند باعث کاهش ریسک سیستماتیک شود و بهعبارتدیگر کل ریسک پرتفوی، نمیتواند بیشتر از کل ریسک پرتفوی بازار کاهش یابد. با تنوع بخشیدن به داراییها (خرید اوراق بهادار گوناگون) میتواند ریسک منحصربهفرد و یا غیر سیستماتیک سهام عادی را از بین برد.
گفتار دوم: عملکرد
شاخصهای عملکرد مالی
بحث ارزیابی عملکرد[۱۶] شرکت از دیرباز بهعنوان یکساله سهم مطرح بوده است و مباحث متعددی در حسـابداری و مدیریت به بحث عملکرد شرکتها اختصاصیافته و بیشترین نوشتههای تئوریک در این زمینه است که کدامیک از معــیارهای ارزیــابی عملــکرد شرکتها از اعتبــار بیشتری برخوردار است. برخی معتقدند یک شاخص ایده آل برای سنجش عملکرد شرکتها وجود ندارد. برای اندازهگیری و سنجش عملکرد و تعیین ارزش شرکت روشهای مختلفی وجود دارد که هرکدام دارای معایب اساسی بوده چنانچه این روشها بهعنوان معیاری برای اندازهگیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت در نظر گرفته شود قطعاً منجر به تعیین ارزش واقعی شرکت نخواهد شد. حالآنکه ارزیابی عملکرد شرکت یک ضرورت است و برای انجام آن باید از معیــارهای پذیرفتهشدهای استفاده شود که تا حد امکــان، جنبههای متفاوت ازلحاظ محدودیت در فعالیتها و امکان بهرهمندی از امکانات را موردتوجه قرار دهد. در یک تقسیمبندی کلی معیارهای سنجش و عملکرد را میتوان به دو گروه معیارهای مالی و غیرمالی تقسیم کرد. معیار غیرمالی شامل معیارهای تولیدی، بازاریابی، اداری و معیارهای اجتماعی است و نسبتهای مالی ازجمله تکنیکهایی است که بهعنوان معیار مالی پیشنهادشده است. برخی از پژوهشگران امور مالی پیشنهاد نمودهاند که باید از شاخص ترکیبی (مالی و غیرمالی) استفاده شود. بااینحال این معیارها هم نمودار است زیرا تعیین نوع معیارها، نوع همبستگی بین آنها و نیز تعیین ارزش و وزن هر یک از آنها درمجموع معیارها، کار سادهای نیست توجه به این موضوع که ارزیابی عملکرد از چه دیدگاهی و چه منظوری میباشد، ضروری است. (نمازی و ابراهیمی،۱۳۸۸).
اشخاص و گروهای مختلفی به ارزیابی عملکرد شرکتها پرداخته و از نتایج آن در تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند به نظر یوجی ایجیری ، معیارهای موردنظر هرکدام از افراد ذینفع ممکن است منطبق و همسو با سایر ذینفعان نباشد. در این تحقیق تمرکز اصلی بر دیدگاه سرمایهگذاران و ارزیابی آنها از عملکرد شرکت است. برای محاسبه عملکرد مالی شرکتها در این تحقیق از هشت شاخص مالی در پنج گروه بهعنوان نماینده اندازهگیریها برای عملکرد مالی شرکتها انتخابشده است.
جدول (۲-۱): شاخصها و گروهای سنجش عملکرد مالی شرکتها
ردیف |