۵-۲-خلاصه پژوهش : ۷۰
۵-۳-پیشنهادها: ۷۲
۵-۳-۱پیشنهادهای کاربردی: ۷۲
۵-۳-۲-پیشنهادهایی برای پژوهشگران آینده ۷۲
۵-۴-محدودیت های پژوهش ۷۲
منابع فارسی ۷۳
منابع انگلیسی ۷۶
فهرست جداول
جدول(۲-۱): سه انقلاب و تغییر اساسی دانش ۱۲
جدول شماره (۲-۲)مربوط به بیان مختصر سابقه پژوهش های انجام شده ۵۲
جدول شماره(۳-۱) تعدادمعلمان وکارکنان مرد و زن ۵۵
جدول شماره (۴-۱)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت ۵۹
جدول شماره (۴-۲)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن ۶۰
جدول شماره(۴-۳) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب وضعیت تاهل ۶۱
جدول شماره(۴-۴)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات ۶۲
جدول شماره(۴-۵) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سابقه خدمت ۶۳
جدول شماره (۴-۶)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سطح درآمد ۶۴
جدول شماره (۴-۷)ضریب همبستگی بین حیطه های پنج گانه مدیریت دانش با چابکی سازمانی ۶۵
جدول شماره (۴- ۸)مقایسه میانگین نظرات پاسخگویان ۶۶
جدول شماره (۴-۹) مقایسه میانگین نظرات پاسخگویان ۶۷
جدول شماره(۴- ۱۰) تحلیل رگرسیون ۶۸
جدول شماره (۴-۱۱) نتایج مربوط به جدول ANOVA 68
فهرست نمودار
نمودار شماره (۴-۱)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت ۵۹
نمودار شماره(۴-۲) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سن ۶۰
نمودار شماره (۴-۳)توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر وضعیت تاهل ۶۱
نمودار شماره(۴-۴) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر تحصیلات ۶۲
نمودار شماره (۴-۵) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سابقه خدمت ۶۳
نمودار شماره (۴-۶) توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب متغیر سطح درآمد ۶۴
فهرست اشکال
۱۷
۲۴
۲۵
۲۵
فصل اول
کلیات پژوهش
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با چابکی سازمانی کارکنان ومعلمان آموزش و پرورش شهرکرمانشاه می باشد. روش پژوهش ازنوع توصیفی به شیوه پیمایشی است .جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان و معلمان آموزش و پرورش ناحیه۳ شهر کرمانشاه در سال تحصیلی۹۴-۱۳۹۳ که تعداد آنها حدود۱۳۰۰ نفر می باشد.نمونه آماری نیز با بهره گرفتن از جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیری تصادفی تعداد۳۰۰ نفر انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل :۱-پرسشنامه مدیریت دانش دارای ۳۸ گویه می باشد و به منظور اعتباریابی، پرسشنامه بر روی یک گروه ۳۷ نفری اجرا شد و با بهره گرفتن از فرمول آلفای کرونباخ همسانی درونی پرسشنامه ۸۶/۰ به دست آمد. ۲-پرسشنامه سنجش چابکی سازمانی که دارای ۱۶ گویه می باشد.که با طیف لیکرت تنظیم شده است . و به منظور اعتباریابی، پرسشنامه بر روی یک گروه ۳۷ نفری اجرا شد و با بهره گرفتن از فرمول آلفای کرونباخ همسانی درونی پرسشنامه ۷۹/۰ به دست آمد.درتحلیل داده ها از آمارتوصیفی(میانگین،فراوانی،انحراف معیار)وآماراستباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون)استفاده گردید . یافته های پژوهش نشان دادند که بین مدیریت دانش و ابعاد آن(اکتساب دانش/ایجاد دانش/ توزیع دانش /روایی وپایایی/ ذخیره کردن دانش / نگهداری دانش) با چابکی سازمانی کارکنان ومعلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین امروزه ثابت شده که دنیای تکنولوژی، دنیای دانش است. سازمانهایی که راهی کارامد برای استخراج، استفاده و مدیریت دانش یافتهاند و به دانش به عنوان یک دارایی مطرح مینگرند، به افزایش
بازدهی کارمندان و حفظ رضایت مشتری رسیده و رمز موفقیت امروز و فردای خود را به دست آوردهاند.
کلید واژه ها : مدیریت دانش - چابکی سازمانی – کارکنان ومعلمان
۱-۱-مقدمه:
مدیریت دانش در اوایل دهه ۱۹۹۰ به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید، گرچه بحث و مذاکره در رابطه با دانش خیلی پیشتر آغاز شده بود؛ در سال ۱۹۶۵ مارشال[۱] ادعا میکند که بخش اعظم سرمایه، شامل دانش است. وی همچنین معتقد است که دانش قدرتمندترین موتور تولید است، بدین ترتیب سازمانها باید به طور فزایندهای بر مدیریت آن تاکید کنند؛ مدیریت دانش به مجموعه ای از فعالیتهای منظم و سیستماتیک سازمانی گفته می شود که جهت دستیابی به ارزش بزرگتر، از طریق دانش در دسترس صورت میگیرد. دانش در دسترس کلیه تجربیات و آموختههای افراد یک سازمان و کلیه اسناد و گزارشها در داخل یک سازمان را شامل می شود(مارویک[۲]،۲۰۱۰) مدیریت دانش در برگیرنده رفتارهای انسانی، نگرشها و قابلیت های انسانی، فلسفههای کسب و کار، الگوها، عملیات، رویه ها و فناوریهای پیچیده است(وینگ[۳]،۲۰۰۹).مدیریت دانش، فرایند خلق و تسهیم، انتقال و حفظ دانش به گونه ای است که بتوان آن را به شیوهای اثر بخش در سازمان به کار برد (هافمن[۴]،۲۰۰۷).
متغیر دیگری که در ارتباط با مدیریت دانش است چابکی سازمانی است.چابکی عبارت است از،شناسایی موفق مبانی رقابت (سرعت،انعطاف پذیری،نوآوری،کیفیت و سودآوری)، انسجام منابع،و اقدامات مناسب در محیط دانش و دارای تغییرات سریع به وسیله فراهم کردن محصولات و خدمات مشتری پسند (شعیب زاده،۱۳۸۶،ص۱).
چابکی با تولید ناب و انبوه تفاوتهایی دارد.به عنوان مثال،تولید ناب به نوعی معماری عملیاتی منعطف گفته می شود.در حالی که چابکی،معماری قابل شکل دهی مجدد را ایجاد می کند.در عین حال رقابت مبتنی بر چابکی برای بیرون راندن رقابت مبتنی بر تولید انبوه و به عنوان یک نرم برای تجارت جهانی در نظر گرفته شده است (گلدمن[۵] و همکارانش ،۱۹۹۵).نیاز به چابکی،مبتنی بر افزایش نرخ تغییر در محیط است که مؤسسات را وادار به پاسخ پیش کنشی به تغییرات می کند.بازارها و مشتریان خواهان محصولات ارزان،متناسب با سلایق خود و دسترسی سریع به آن هستند (گلدمن۱ ،۱۹۹۵).
امروزه شرایط صنعتی به ویژه در حوزه های تکنولوژی،شرایط بازار و خواسته های مشتری در قیاس با گذشته به طور اساسی تغییر کرده است وموجب چالش هایی از جمله بخش بندی بازارهای پویا،کاهش زمان رسیدن به بازار،افزایش تنوع محصول،تولید برای مشتریان مشخص،کاهش طول عمر محصول،جهانی سازی تولید و غیره برای بنگاه ها شده و سبب گردیده استراتژی های عملیاتی کمپانی ها تغییر کند.در نتیجه بنگاه های صنعتی امروز با چالش ها و فشارهای رقابتی جدیدی روبرو شده اند به همین دلیل است که برخی صاحبنظران،توانایی بنگاه های صنعتی برای تطبیق سریع و دقیق با شرایط در حال تغییر را یک عامل کلیدی برای موفقیت در آینده می دانند و بیان می کنند که در این فرایند،بنگاه باید نقطه نظرات مدیریتی،سازمانی و تکنولوژیکی را یکپارچه و متحد کند.در این عصر،دو عامل قیمت رقابتی و کیفیت بالا ضروری هستند اما عوامل تعیین کننده موفقیت تجاری نیستند و به جای آن سرعت رسیدن به بازار و پاسخ سریع و منعطف به مشتری به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گرفته است.به همین دلیل،اهمیت سرعت و پابکی افزایش یافته و جانشین اولویت های رقابتی گذشته شده است(لحافی،۱۳۹۰،ص۱۹).
واژه چابک توصیف گر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است.سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به ساختاربندی خود می پردازد.از عوامل اساسی که باعث ایجاد و ارتقای چابکی سازمان است می توان به آگاهی، انعطاف پذیری و بهره وری اشاره نمود.تولید چابک راهی برای تغییر روش تولید، طراحی و ایجاد مدیریت و بازاریابی سازمان های بزرگ و کوچک است(لحافی،۱۳۹۰،ص۱۹).
دانش به عنوان مهمترین جنبه رقابتی آن سازمان را قادر میسازد تا بهرهور باشد و از محصولات و خدمات رقابتی رها شود. یکی از پایههای افزایش بهرهوری انتقال دانش، چابک بودن مؤثر است. حجم بالای توسعه ادبیات در حوزه انتقال دانش و چابکی سازمانی، اهمیت این دو مقوله را نشان میدهد. ما در این پژوهش، شکلی از همگرایی این دو را از این نظر که ابعاد آنها قویاً با یکدیگر ارتباط دارند، مورد بررسی قرار میدهیم و استدلال میکنیم که چابکی سازمانی زمانی حاصل میشود که انتقال دانش، از هر حیث، در حال تعادل باشد(حاتمی نسب،۱۳۹۰،ص۱۳۱).
۱-۲-بیان مسأله :
ادبیات پژوهش چابکی، توانمندسازهای زیادی را برای ارتقای چابکی سازمانها پیشنهاد میکند که در سابقه تحقیق به آنها پرداخته شده است. در این تحقیقات، متغیرهای سازمانی به عنوان متغیرهای توانمندساز
برای چابکی بررسی شدهاند و ارتباط و تأثیر آنها بر چابکی کنکاش شده است. مدیریت دانش نیز به عنوان یکی از پایههای چابکی، مورد توجه محققین متعدد (مانند داو [۶]۱۹۹۹، اشرافی ۲۰۰۵، و بیکر[۷]۲۰۰۱ ) قرار گرفته است. این تأکید بر مدیریت دانش، با عنایت به اهمیت تخصص و ارتقای جایگاه سرمایههای انسانی در سازمانها، به خوبی قابل توجیه است. بدیهی است شناسایی مهمترین عناصر مدیریت دانش در راستای ارتقای چابکی سازمانی میتواند گام بسیار ارزشمندی برای چابک سازی سازمانهای تولیدی و غیر تولیدی قلمداد شود. لذا به نظر میرسد شناسایی ابعاد و اقدامات مدیریت دانش در سازمانهای چابک از یک سو و بررسی ارتباط آنها با اقدامات و ابعاد چابکی از سوی دیگر، یک ضرورت انکارناپذیر در حوزه پژوهش های چابکی است.