موتور استنتاج مینیمم
(۴-۵۷)
که در آن مجموعه خروجی اصلی،M تعداد قواعد؛ L شماره قواعد؛ مجموعه ورودی اصلی؛ n تعداد ورودی ها؛ i شماره ورودی ها Aو B به ترتیب مجموعههای ورودی و خروجی بکار رفته در قوانین فازی هستند.
موتور استنتاج لوکاشیویکز
(۴-۵۸)
که در آن مجموعه خروجی اصلی،M تعداد قواعد؛ L شماره قواعد؛ مجموعه ورودی اصلی؛ n تعداد ورودی ها؛ i شماره ورودی ها Aو B به ترتیب مجموعههای ورودی و خروجی بکار رفته در قوانین فازی هستند.
موتور استنتاج زاده
(۴-۵۹)
که در آن مجموعه خروجی اصلی،M تعداد قواعد؛ L شماره قواعد؛ مجموعه ورودی اصلی؛ n تعداد ورودی ها؛ i شماره ورودی ها Aو B به ترتیب مجموعههای ورودی و خروجی بکار رفته در قوانین فازی هستند.
(۴-۶۰)
که در آن مجموعه خروجی اصلی،M تعداد قواعد؛ L شماره قواعد؛ مجموعه ورودی اصلی؛ n تعداد ورودی ها؛ i شماره ورودی ها Aو B به ترتیب مجموعههای ورودی و خروجی بکار رفته در قوانین فازی هستند.
۴-۵-۵- فازی ساز
فازی ساز به عنوان نگاشتی است از یک نقطه به یک مجموعه فازی در U تعریف شده است. سه گروه از فازی سازهای معروف و کاربردی را در اینجا معرفی میکنیم:
فازی سازی منفرد (Singleton Fuzzifier)
(۴-۶۱)
فازی ساز گوسین (Graussian Fuzzifier)
(۴-۶۲)
فازی ساز مثلثی(Trianjulr fuzzifier)
(۴-۶۳)
۴-۵-۶- غیر فازی ساز:
غیر فازی ساز به عنوان نگاشتی از مجموعه فازی B در (که خروجی موتور استنتاج فازی است.) به یک نقطه قطعی تعریف میگردد.
سه گروه از غیر فازی سازهای معروف و کاربردی را در اینجا معرفی میکنیم:
غیر فازی ساز مرکز ثقل (Center of Gravity Defuzzifier):
این غیر فازی ساز عملا مجموعه فازی را که دریافت میکند مرکز سطح زیر منحنی تابع عضویتش را در نظر گرفته و به عنوان جواب و خروجی قطعی به ما میدهد.
(۴-۶۴)
که در آن علامت به معنای انتگرال معمولی میباشد.
غیر فازی ساز میانگنین مراکز (Center Average Defuzzifier):
فرض کنید ورودی سیستم فازی باشد و ما از فازی ساز منفرد استفاده کنیم. خروجی سیستم فازی را در هر یک از حالات زیر حساب میکنیم.
موتور استنتاج حاصلضرب و غیر فازی میانگین مراکز
موتور استنتاج حاصلضرب و غیر فازی ساز مرکز ثقل
موتور استنتاج حال لوکاشیویکز و غیر فازی ساز میانگین ماکزیمم
از آنجا که ما از فازی ساز منفرد استفاده میکنیم داریم:
بنابراین در این حالت برابر است با:
اگر ما از موتور استنتاج لوکاشیویکز استفاده کنیم، داریم:
۴-۵-۷- کنترل فازی
کنترل فازی توجه اصلی را در کاربردهای اخیر نظریه مجموعه فازی به منظور توسعه سیستمهای صنعتی به خود معطوف نموده است. اما در این بخش تنها به ارائه مفاهیم اساسی کنترل فازی میپردازیم زیرا تحلیل دقیق آن مستلزم آگاهی داشتن اطلاعات وسیع در زمینه کنترل مهندسی است.
منطق کنترل فازی چیست؟
به بیان ساده منظور از منطق کنترل فازی مصداق خط مشی کنترل انسانی است. خط مشی ها ی کنترل در کنترل کنندههای معمولی از قبیل متناسب- انتگرال – مشتق - نسبی (proportional- Integral- Derivative- PID) به صورت توابع ریاضی تعریف میشوند. این روش اساسا با شیوه کنترل انسانی متفاوت است. مسلما بیان کنترل انسانی در قالب توابع ریاضی بسیار دشوار است. از طرف دیگر، کنترل فازی با بهره گرفتن از تجربه و آگاهی انسان عملکردی مشابه کنترل کننده انسانی از خود بروز میدهد و در واقع میتوان گفت که مصداق یک کنترل هوشمند است.
برای برقراری کنترل فازی نیازمند ایجاد قواعد اگر - آنگاه هستیم. قواعد اگر - آنگاه مورد استفاده در کنترل فازی قواعد کنترل نامیده میشوند. برای ایجاد قواعد فازی -اگر - آنگاه غالبا از اطلاعات اپراتورهایی که در بکار گیری سیستم مورد نظر دخالت دارند، استفاده میکنیم. همین که قواعد فازی اگر - آنگاه را ایجاد کردیم میتوانیم به کمک استدلال فازی خط مشی کنترل را برقرار سازیم. از این رو ساختار کنترل کنندههای فازی همان ساختار فرایند استدلال فازی است. با بهره گرفتن از سه روش استدلال که گفته شد میتوان سه نوع مختلف کنترل کننده بسازیم. که ما تنها روش مستقیم را توضیح میدهیم.
هنگامی که یک کنترل کننده را طراحی میکنیم، لازم است تا متغیرهایی را برای ورودیها و خروجی ها تعیین کنیم. متغیرهای خروجی بیانگر میزان عملیاتی است که کنترل کننده انجام ورودی است و لذا به وسیله سیستم کنترل شد تعیین میشوند. از طرف دیگر، تصمیم در مورد متغیرهای مربوط به ووردی ها وابسته به هر موقعیت است. اگر برای مثال، اپراتورهای انسانی برخی از متغیرهای سیستم را بازرسی میکنند تا خط مشی کنترل دستی را تعیین کنند، آنگاه لازم است تا ما نحوه برخورد و اقدامات اپراتوری انسانی را مورد بررسی قرار دهیم.
به طور کلی، در سیستمهای چند درجه آزادی (MIMO) تولید قواعد کنترل دشوار است. کاربردهای موفق کنترل فازی اساس در رابطه با سیستمهای تک ورودی خروجی (SISO) بوده است.