اطلاع رسانی
درمان
عدم مشارکت
سوء استفاده
( ماخذ : غمامی ، ۱۳۸۴ )
راهبردهای مشارکت مردمی در مدیریت یکپارچه شهری :
مشارکت یک مفهوم دچار کشمکش و چالش است . به منظور انجام یک گفتگوی اساسی منسجم در مورد موضوعات مختلف ، یک راهبرد مشارکت مورد نیاز است . ابعاد کلیدی چنین راهبردی به شرح زیر هستند : نوع مسائل مورد بحث : نوعی مسائلی که طرح می شوند عامل مهمی برای هر راهبرد بخصوص است.به جاست که دو عامل در اینجا ذکر شوند :۱- میزان دانش فنی که مردم برای درک و مشارکت نیاز دارند ۲- مدت زمان و محسوس بودن نتایج مادامی که تکنیک ها و مدت زمان مناسب به کار گرفته شوند مردم می توانند در مسائل بسیار فنی هم مشارکت کنند . طول مدت زمان موضوع دیگر است . معمولاً گفته می شود برنامه ریزی راهبری که برنامه ای بلند مدت است برای همه مردم فوریتی یکسان ندارد. عملی کردن مشارکت فعال مردم در موضوعات راهبردی دشوار است . مردم در بحث راجع به آینده قطعه زمینی ، احساس راحتی بیشتری می کنند تا گفتگو در مورد اهداف راهبردی برای کل یک محدود داشته باشند. (الوندی ، ۱۳۸۸)
۲-۱۴- اهداف مشارکت مردم در مدیریت یکپارچه شهری :
اهداف مشارکت بسته به الگوی مردم سالاری ، دربرگیرنده رابطه دولت – جامعه در مقیاس کلان است . اما در پس آن ، ممکن است اهداف دیگری باشند ، مثل مشارکت در آموزش مردم یا به دست آوردن جمعیت مردمی در مورد یک سیاست که قبلاً توسط متخصصین تنظیم شد است. برنامه ریزان باد پیش از عمل به چنین وظایفی ، از خود بپرسند با کمک فرایند مشارکت چه می خواهند انجام دهند و آنچه می خواهند در انجامش به سایرین کمک کنند چیست؟
از دیدگاه استقرایی ، الگوی مشارکت در جهان ، می توان آن ها را به سه دسته تقسیم بندی نمود :
الف – مشارکت در تصمیم گیری و مدیریت
ب- مشارکت در تامین مالی هزینه انجام طرح ها
ج- مشارکت در تامین نیروی انسانی
از این نظر مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزی و طراحی در زمره الگوی نخست قرار می گیرد.
به عبارتی وقتی سخن از مشارکت مردم در تهیه طرح ها و برنامه های شهری به میان می آید منظور مشارکت مردم در تعیین هدفها ، گرفتن تصمیمات و از میان برداشتن موانع و مشکلات است . ضروری مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزی و تهیه طرح های ساماندهی ، نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به ماهیت این طرح ها باز می گردد . طرح های ساماندهی بافت فرسوده در زمره طرح های تفصیلی ویژه ای اس که می باید بر اساس اصول و مبانی حاکم بر فرایند طراحی شهری تهیه و اجرا گردد . از مهمترین سازه ها وویژگی های اینگونه طرح ها ، بررسی و تعیین دقیق سرنوشت آن هاست. و اینکه تا چه حد می توان مردم را در برنامه ریزی و تهیه طرح ها مشارکت داد به ظرفیت مردم در تعمیم سازی در خصوص مسائل و مشکلات بافت مورد مطالعه بر می گردد. سه عامل فرهنگ مردم ، میزان فراهم بودن مقتضیات مدیریتی مشارکتی ، قواعد و قوانین حاکم بر زندگی مردم ،در توفیق یا عدم توفیق مشارکت مردم موثرند. عامل نخست (فرهنگ مردم ) از یک سو به میزان اطلاع و آگاهی آن ها از موضوعات و از سوی دیگر میزان اعتقاد به مقوله مشارکت ، اعتقاد به موفقیت در انجام امور در صورت بهره گیری ازروش های مشارکتی و با به تاثیر گذاری اعمال ودیدگاههای ایشان در روند برنامه ریزی و تهیه طرح است. (ربانی ، ۱۳۸۷)
در صورت فراهم بودن شرایط در حوزه های ( ساختار ، جهت گیری و ماهیت فعالیت ) موفقیت مدیریتی مشارکتی بیش از پیش افزایش می یابد:
الف – ساختار : هر چقدر محدوده مورد مطالعه طرح ساماندهی در اندازه کوچکتری سازمان یابد ، امکان بهره گیری از مدیریت مشارکتی در آن افزایش می یابد .
ب- جهت گیری : انتخاب یک مجموعه هماهنگ از مشارکت کنندگان با نوع نگرش و شیوه عملکرد همسو و علاقمندی هماهنگ ، به ارتقاء نتایج مشارکت کمک شایانی خواهد کرد.
ج- ماهیت فعالیت : پرهیز از فعالیت های محرمانه ، بسیار تخصصی و پیچیده و یا در مقابل
فعالیتهای پیش پا افتاده ، انگیزه مشارکت را افزایش خواهد داد.
شناخت سومین عامل ( قواعد حاکم بر زندگی مردم ) شامل احکام اخلاقی ، رسوم و قوانین و نحوه تعامل و بهره گیری از آن ها بر نحوه مشارکت موثر خواهد بود. ( موسوی ، ۱۳۸۷ )
انواع مشارکت
افزایش توجه و تاکید مجامع بین المللی به نقش مشارکت در امر برنامه ریزی ، دامنه ی تحقیقات و بررسی های مربوط به فرایند مشارکت و ابعاد و سطوح مختلف آن در زمینه های مختلف را نیز گسترش داده است. از میان اقدامات صورت گرفته در این خصوص و جمع بندی دیدگاه ه و نظرات پژوهشگران در این زمینه ، می توان به انواع مشارکت با ویژگی های متفاوت اشاره کرد :
پایین ترین سطح ؛ عضویت ظاهری ، این نوع مشارکت فقط گونه ای ظاهر فریبی است که نمایندگی و عضویت مردم در هیات های رسمی که انتخابی نیستند و قدرتی هم ندارند ، اعمال می شود.
پذیرش بی چون و چرا ؛ مشارکتی غیرفعال این مشارکت با اعلام تصمیم از سوی یک مقام اداری صورت می گیرد ، بدون این که به نظر افراد شرکت کننده توجهی شود.
مشارکت از طریق مشاوره ؛ از طریق مورد مشاوره قرار دادن اجتماعات و یا درخواست پاسخ به پرسشها از سوی آنان صورت می گیرد . چنین فرآیندی از مشاوره هیچ سهمی را در تصمیم گیری واگذار می کند و متخصصان امر ، هیچ تعهدی ندارند که دیدگاه های افراد رادر کار خود دخالت دهند.
مشارکت به دلیل انگیزه مادی ؛ اجتمات کمک خود را در زمینه ی منابع مورد نیاز در مقابل محرک مادی در اختیار می گذارند، در حالی که وقتی محرک های مادی دیگر مورد پیدا نمی کند، افراد معمولاً هیچگونه انگیزه ای برای ادامه کار ندارند.
مشارکت کارکردی ؛ مشارکت به عنوان وسیله ای برای نیل به اهداف برنامه قلمداد می شود و افراد در تحقق اهداف از پیش تعیین شده مشارکت دارند ، در واقع پس از تصمیمات اصلی که توسط افراد خارج از اجتماعات گرفته می شود ، در تصمیم گیری ها دخالت داده می شوند
مشارکت تعاملی ؛ افرا در فرایند آن در تجزیه و تحلیل ، توسعه ی برنامه ی کاری و تشکیل و توسعه موسسات محلی ، مشارکت می ورزند . مشارکت نه فقط به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف ، بلکه به مثابه ی حقی برای اجتماعات محلی شناخته می شود . افراد . گره ها بر روی تصمیمات محلی کنترل دارندوبنابراین در حفظ ساختارها و یا برنامه ها نقش دارند.
تحرک خود جوش ( اقدام جمعی ) ؛ افراد به طورمستقل از نهادهای خارجی برای تغییر سیستم ها عملی می کنند . آن ها برای تجهیز منابع و روش های فنی مورد نیاز با سازمان های مربوط ارتباط دارند و درباره ی نحوه ی استفاده از منابع ، اطلاعات دارند . چنین حرکت خودجوشی می تواند اقتدار آفرین داشته باشد.
( نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده ی شهری ، مجله دانش نما –سال شانزدهم – شماره ۱۵۸- ۱۶۰ ، ص ۷۰ )
ایده شهرسازی مشارکتی :
” مشارکت عبارتند از دخالت موثر اعضای یک گروه یا جامعه در تمامی فعالیت ها و تصمیم گیریها که به کل گره و جامعه مربوط می شود. ” ( احمدی ، ۱۳۸۰ ص ۴۰ )
مشارکت عمومی در شهرسازی ابزاری است که بوسیله آن اعضای جامعه قادر به شرکت کردن در تدوین سیاست ها و طرحهایی می گردد که برای محیط زندگی آنها تاثیر می گذارند . هر گاه شهروندان یک شهر بتوانند در تدوین سیاست ها ، طرحها و برنامه هایی که برای شهر آنها تهیه می شود شرکت کنند ، مشاکت شهروندان در شهرسازی صورت گرفته است.
عوامل ظهور ایده شهرسازی مشارکتی :