: ارتفاع طبقه اول،
: وزن کل سازه.
۴-۲-۴-۲- نحوه محاسبه خطا در فضاهای بررسی شده برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها
برای ارزیابی میزان دقت فضاهایی که برای تفکیک قابها بررسی میشوند، نیاز هست که درصد خطای هر فضا محاسبه شود. از آنجا که تعداد قابهای نهایی مورد بررسی در این پژوهش چندان زیاد نمی باشد (تنها ۳۴ قاب از کل قابهای مدل شده دارای شرط لازم برای منطقی بودن طراحی بود) و این نمودارها نیز به صورت نقطهای رسم شده اند، در هر فضا خطی که بهترین تفکیک را ایجاد کند به صورت چشمی رسم شده و معادله آن بدست می آید. میزان خطای هر فضا به صورت نسبت تعداد قابهای با عدم مطابقت به تعداد کل قابها تعریف می شود. همانطور که قبلاً نیز ذکر شد هدف از این تفکیک جدا کردن قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها میباشد، بنابراین بهترین خطی که بتواند این تفکیک را انجام دهد مدنظر خواهد بود. در این میان قابهای با مودهای زوال دیگر اگر در فضای مربوط به قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک قرار بگیرند به عنوان عدم تطابق شناخته شده و همینطور اگر بعضی از قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک در فضای مربوط به سایر قابها قرار بگیرند نیز به عنوان عدم تطابق در نظر گرفته میشوند و در واقع باعث افزایش مقدار خطای فضای تفکیک میشوند.
۴-۲-۴-۳- بررسی فضاهای مختلف برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها
در ادامه فضاهای مختلفی که با بهره گرفتن از معیارهای طراحی معرفی شده در جدول ۴-۲ برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها مورد مطالعه قرار گرفته ارائه شده است.
در شکل ۴-۱۸ بیشینه شاخص های آسیب در برابر متوسط این شاخص ها نشان داده شده است که هدف از رسم این نمودار نه تفکیک قابها که نشان دادن بهتر دستهبندی قابها بر اساس مقدار بیشینه شاخص آسیب مقاطعشان و نیز نوع زوال آنها میباشد. کاملاً مشخص است که مقدار بیشینه شاخص آسیب در قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک برابر با ۱ بوده و این مقدار در بقیه مدلها کمتر میباشد.
شکل ۴- ۱۸ بیشینه شاخص آسیب نسبت به متوسط شاخص آسیب (در لحظه زوال)
همه نمودارهایی که در ادامه آمدهاند معادله خطی که بهترین تفکیک را بین قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک و سایر قابها ایجاد می کند را نشان می دهند. مقدار خطای همه فضاها به همراه معادله بهترین خط جداساز در انتهای این بخش به صورت جدولی تهیه شده است. نحوه محاسبه خطا مطابق تعریفی است که قبلاً ارائه شد.
شکل ۴-۱۹ پارامتر Plastic g-Factor را که معیاری از مقاومت کل سیستم میباشد در برابر شکلپذیری نهایی قابها نشان میدهد. با توجه به مقدار خطای کمی که ارائه شده مشخص است این فضا تفکیک قابل قبولی را ایجاد کرده است اما از آنجایی که محاسبه هر دو پارامتر نیاز به انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون دارد، این محیط محیطی کاربردی برای تفکیک نخواهد بود. بنابراین در ادامه برخی از پارامترهای طراحی مورد بررسی قرار گرفتهاند، پارامترهایی که در محاسبه آنها نیازی به انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون نیست.
شکل ۴- ۱۹ Plastic g-Factor (در لحظه زوال) نسبت به شکلپذیری نهایی قاب
در شکل ۴-۲۰ محور قائم نسبت میلگرد طولی به عرضی تیر و محور افقی نسبت میلگرد طولی به میلگرد عرضی ستون را نشان میدهد. مقدار میلگردهای عرضی نسبت مستقیمی با میزان شکلپذیری اعضا دارد و از این نظر مورد بررسی قرار گرفتهاند. مشاهده می شود که مقدار خطا در این فضا زیاد بوده و بنابراین علیرغم کاربردی بودن، این فضا نمیتواند فضای مناسبی برای تفکیک باشد.
شکل ۴- ۲۰ درصد میلگرد طولی به عرضی، ρl/ρs، تیر نسبت به ρl/ρs ستون
قبل از پرداختن به نمودار بعدی نیاز است که راجع به پارامتر ρ Ratio که در واقع محور قائم دو نمودار بعدی را تشکیل میدهد توضیح مختصری داده شود. این پارامتر از تقسیم نسبت میلگرد طولی به عرضی ستون بر نسبت میلگرد طولی به عرضی تیر به دست می آید و برای راحتی ρ Ratio نامگذاری شده است. هدف از معرفی این پارامتر در نظر گرفتن همزمان نسبت میلگردهای طولی و عرضی در تیرها و ستونها میباشد.
شکل ۴-۲۱ ρ Ratio را نسبت به ρl/ρs ستون نشان میدهد. مشاهده می شود که مناسبترین خط برای انجام تفکیک مستقل از مقدار ρl/ρs ستون بوده و تنها به ρ Ratio وابسته است. اما در حالت کلی چون میزان خطای تفکیک زیاد میباشد این فضا نمیتواند فضای مورد نظر برای انجام جداسازی باشد.
تفاوت شکل ۴-۲۲ با شکل ۴-۲۱ در محور افقی آن میباشد. در شکل اخیر محور افقی نسبت میلگرد طولی به عرضی تیر بوده و همانطور که در شکل مشخص است باز هم بهترین جداسازی بوسیله خط y = 1.73 انجام شده و مستقل از محور افقی میباشد. خطای تفکیک در این فضا نیز زیاد بوده، بنابراین محیط مناسبی برای جداسازی فراهم نشده است.
شکل ۴- ۲۱ ρ Ratio نسبت به ρl/ρs ستون
شکل ۴- ۲۲ ρRatio نسبت به ρl/ρs تیر
y = 1.73
در شکل ۴-۲۳ نسبت میلگردهای طولی به عرضی ستون که به نوعی معیاری از شکلپذیری سیستم میباشد در مقابل دوره تناوب مود اول سازه که نمایندهای از سختی سیستم است قرار گرفته است (لازم به توضیح است که دوره تناوب مود اول در واقع دوره تناوب سازه خطی یعنی سازه بدون آسیبدیدگی میباشد). ملاحظه می شود که در این فضا خطای تفکیک کمتر از ۱۰ درصد بوده و از طرف دیگر هر دو پارامتر از پارامترهای طراحی به شمار میروند و در تعیین مقدار آنها نیازی به انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون نیست، بنابراین میتوان گفت یکی از فضاهای مناسب برای تفکیک همین فضا خواهد بود.
شکل ۴-۲۴ پارامتر g-Factor کاربردی را نسبت به قاب نشان میدهد. در محاسبه قاب، متوسط درصد میلگردهای طولی در تیرها و ستونها و نیز متوسط درصد میلگردهای عرضی در تیرها و ستونها میباشد. همانطور که قبلاً ذکر شد g-Factor کاربردی می تواند نمایندهای از مقاومت سیستم باشد، قاب نیز معیاری از شکلپذیری سیستم خواهد بود. چنین فضایی قبلاً نیز بررسی شده بود و از نظر دقت نتیجه قابل قبولی در بر داشت. در شکل ۴-۲۴ نیز دقت تفکیک بسیار خوب بوده و چون فضایی کاربردی نیز میباشد، میتوان این محیط را محیطی مناسب برای تفکیک در نظر گرفت. البته لازم است توجه شود که در این فضا خطی که بهترین تفکیک را ایجاد کرده مستقل از محور X بوده و تنها به پارامتر مقاومتی سیستم وابسته است، به عبارتی میتوان گفت این پارامتر به تنهایی توانسته است معرف نوع زوال سیستم باشد.
شکل ۴- ۲۳ ρl/ρs ستون نسبت به دوره تناوب مود اول
شکل ۴- ۲۴ g-Factor کاربردی نسبت به ρl/ρs قاب
تنها تفاوت شکل ۴-۲۵ با شکل ۴-۲۴ در محور افقی است که به جای نسبت میلگردهای طولی به عرضی قاب از نسبت این میلگردها در ستونها استفاده شده است. همانند شکل ۴-۲۴ در اینجا نیز پارامتر g-Factor کاربردی به تنهایی توانسته معیار خوبی برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها باشد.
شکل ۴- ۲۵ g-Factor کاربردی نسبت به ρl/ρs ستون
شکل ۴-۲۵ و شکل ۴-۲۶ از نظر ماهیت بسیار به هم نزدیک هستند. محور افقی یکسان انتخاب شده و محور عمودی در شکل اول Plastic g-Factor و در شکل دوم g-Factor کاربردی میباشد که هر دو معیاری از مقاومت سیستم بوده با این تفاوت که محاسبه اولی نیاز به انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون دارد و البته مقداری واقعی است ولی دومی مقداری تقریبی است که بدون انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون قابل محاسبه است. مقایسه این دو نمودار نشان میدهد که مقدار تقریبی از نظر رفتاری از Plastic g-Factor پیروی می کند و تنها از نظر مقداری تفاوت اندکی با آن دارد. محیط اخیر از لحاظ دقت کمی از شکل ۴-۲۵ بهتر میباشد اما کاربردی بودن فضای Plastic g-Factor در برابر درصد میلگرد طولی به عرضی ستون و همینطور میزان دقت قابل قبول آن باعث شده است که این محیط برای جداسازی به عنوان فضای بهتر مورد نظر قرار گیرد.
شکل ۴- ۲۶ Plastic g-Factor نسبت به ρl/ρs ستون
شکل ۴-۲۷ شکلپذیری نهایی سیستم را در برابر دوره تناوب مود اول آن نشان میدهد. دقت تفکیک در حد قابل قبول میباشد اما به لحاظ عدم کاربردی بودن (محاسبه شکلپذیری نهایی نیاز به تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون دارد) این فضا نمیتواند برای جداسازی مدنظر قرار گیرد.
شکل ۴- ۲۷ شکلپذیری نهایی نسبت به دوره تناوب مود اول
در شکل ۴-۲۸ دو معیار شکلپذیری در مقابل هم قرار گرفته است. ملاحظه می شود که دقت تفکیک در این فضا کاهش یافته است، از طرف دیگر شکلپذیری نهایی نیز یک پارامتر کاربردی نیست، بنابراین محیط معرفی شده برای جداسازی مناسب نخواهد بود.
شکل ۴- ۲۸ ρl/ρs قاب نسبت به شکلپذیری نهایی
در شکل ۴-۲۹ یک معیار رفتاری سیستم یعنی متوسط شاخصهای آسیب مقاطع در لحظه زوال در برابر پارامتر g-Factor کاربردی قرار گرفته است. ملاحظه می شود که خطای این محیط بسیار اندک میباشد و اگر بتوان راهی برای محاسبه متوسط شاخص های آسیب بدون نیاز به انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون بدست آورد میتوان از این محیط نیز برای تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک استفاده کرد (توضیح اینکه در حال حاضر برخی از دانشجویان دانشگاه شیراز تحت سرپرستی جناب آقای دکتر محمودرضا بنان در حال تحقیق روی این مسئله که پارامترهای رفتاری اعضا و همینطور کل سیستم را از طریق برخی روابط تجربی به پارامترهای طراحی آنها مرتبط سازند هستند و به نتایج قابل توجهی نیز دست یافتهاند).
شکل ۴- ۲۹ متوسط شاخص های آسیب نسبت به g-Factor کاربردی
شکل ۴-۳۰ متوسط شاخص آسیب ستونها را در مقابل شکلپذیری نهایی سیستم نشان میدهد. هر دو پارامتر معیاری از شکلپذیری سیستم هستند (با توجه به اینکه شاخص آسیب به کار رفته در این پژوهش شاخص آسیب شکلپذیری بوده است). همانطور که مشخص است این محیط به علت دقت کمی که در تفکیک قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک از سایر قابها دارد و نیز عدم کاربردی بودن نمیتواند فضای مناسبی برای دستهبندی قابها به شمار رود.
شکل ۴- ۳۰ متوسط شاخص های آسیب ستونها نسبت به شکلپذیری نهایی
شکل ۴-۳۱ باز هم دو معیار شکلپذیری را نسبت به هم نشان میدهد که محور افقی پارامتری ظرفیتی و محور قائم پارامتری رفتاری میباشد. با اینکه میزان دقت این فضا برای تفکیک قابل قبول است اما به علت عدم کاربردی بودن این پارامترها، این محیط نمیتواند برای جداسازی قابهای با مود زوال مفصل پلاستیک مورد استفاده قرار گیرد.
شکل ۴- ۳۱ متوسط شاخص های آسیب نسبت به شکلپذیری نهایی
شکل ۴-۳۲ متوسط شاخص های آسیب تیرها را نسبت به متوسط شاخص های آسیب ستونها نشان میدهد. کاملاً واضح است که این فضا نمیتواند فضای مناسبی برای تفکیک قابها باشد اما نکته قابل توجه در این شکل نحوه پراکندگی نقاط میباشد که الگوی خاصی را پیروی می کنند. علت این مسئله می تواند هندسه یکسان همه مدلهای مورد نظر باشد.
در جدول ۴-۴ همه فضاهای بررسی شده برای تفکیک به همراه معادله خطی که بهترین جداسازی را ایجاد کرده است و نیز مقدار خطایی که در هر محیط وجود داشته گزارش شده است. سلولهایی که با کادر پررنگتر مشخص شده اند بهترین فضاها برای تفکیک از نظر دقت و کاربردی بودن هستند. قسمت هایی که با نقطهچین مشخص شده است فضاهایی است که از دقت بالاتری برای تفکیک برخوردارند اما محاسبه آنها مستلزم انجام تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون میباشد.
شکل ۴- ۳۲ متوسط شاخص های آسیب تیرها نسبت به متوسط شاخص آسیب ستونها
جدول ۴- ۴ فضاهای بررسی شده برای تفکیک و میزان خطای آنها برای دستهبندی قابها
خطا (%) | معادله بهترین خط جداساز | فضای جداسازی (محور y نسبت به محور x) |
۸/۸ | y = 1.55 ( x - 1.01 ) + 1.01 | ρs ρl/ ستون نسبت به دوره تناوب مود اول |
۸/۸ | y= 0.10 | g-Factor کاربردی نسبت به ρl/ρs قاب |