حال که تاریخچه ی ازانواع قراردادهای نفتی درایران رابررسی کردیم به منظورایجاد دیدگاه دقیقتری نسبت به این قراردادها وآشنایی بانقات قوت وضعف آنها،ویژگی های کلی انواع قراردادهای نفتی وتاثیر گذای آنها برمدیریت ومالکیت صنعت نفت عنوان می نماییم.
۲-۹-قراردادهای امتیازی وتاثیرآن برچگونگی مالکیت ومدیریت درصنعت نفت ایران:
ماهیت قراردادهای منعقده تا قبل ازملی شدن صنعت نفت امتیازی بوده است.براساس امتیازبزرگترین منبع ثروت ملی وخدادی برای مدت طولانی تحت تملک ومالکیت شرکت نفتی خارجی قرارمی گرفت.اعطای امتیاز درچارچوب حقوق اداری وبراساس اندیشه مدیریت عامرانه واقتداگرا وحاصل تفکرمالکیت دولتی بود.
این نوع قراردادها عملا یک حق مشخص وعینی یا ترکیبی ازآنها رابه طورانحصاری به طرف مقابل اعطا می کند.به همین دلیل است که به تدریج عامه مردم به کلمه امتیازات حساسیت نشان داده و نسبت به این نوع توافقات بد گمان بودند .اگرچه به لحاظ حقوقی امتیاز تابع قوانین کشور امتیاز دهنده است ولی در امتیاز نامه رویتر مطلقا ذکری ازقانون حاکم برآن به میان نیامده است و حتی مرجعی برای حل و فصل دعوی حاصله نیز پیش بینی نشده است درهرحال .مجلس عملیات امتیازات .در ۱۳۰۸ وظیفه نظارت بر عملیات موضوع امتیازراداشته ویک دادگاه اداری برای رسیدگی به اختلافات حاصله از آن بوده است .
دراین نوع قراردادها همانگونه که قبلا هم اشاره شد .رویه انیگونه بوده که از اوایل قرن بیستم تا ۱۹۵۰ حق امتیاز مقطوعی صورت میگرفت و دارنده امتیاز برتمامی مراحل استخراج .بهره برداری کنترل نظارت مستمر داشته و عملا مقطوعی صورت میگرفت و دارنده امتیاز برتمامی مراحل استخراج ،بهره برداری کنترل و نظار ت مستمر داشته و عملا حکومت هیچگونه طرح و برنامه ای برای ساماندهی و کنترل موضوع امتیاز نداشت . رژیم امتیازات در خاورمیانه توام با رژیم کاپتولاسیون بود و از اعمال قوانین ملی نظیرمقررات سالیانه واردات و صادرات معاف بود و معمولا حوزه امتیاز به گونه ای وسیع بود که امکان وسیع بود که امکان واگذاری آن به دیگری باقی نمی ماند .
وجه اشتراک این نوع قراردادهای امتیازی مدت زمانی طولانی اعتبار امتیاز (از ۶۰ تا ۷۵ سال)وسعت ناحیه امتیاز ، ثابت بودن حق الامتیاز،انحصاری بودن حیطه اختیارات دارنده امتیاز از قوانین داخلی کشور بود. اولین قراردادی که در ایران به طور مشخص از اعطای امتیاز نامبرده شده .مربوط به امتیازنامه مورخ ۱۸۶۴ است که بنام “توری ” از اتباع انگلستان صادر شده است ،موضوع اصلی امتیاز مزبور احداث راه آهن بود بعد از آن چند فقره امتیازنامه مربوط به نفت صادر شد از جمله قراردادهای امتیازی نفت قرارداد امتیازی آلبرت هرتز هلندی برای معادن دالکی .قرارداد رویتر ،قرارداد دارسی ۱۹۰۱ و قرارداد استاندارد اویل نیوجرسی ،قرارداد نفت ۱۹۳۲ .میتوان نامبرد .
نقاط ضعف و قوت قراردادهای امتیازی :
الف – نقاط قوت
طولانی بودن مدت قرارداد
قلمرو وسیع قرارداد
مالکیت مطلق بیگانه برمنابع نفتی
مدیریت و نظارت مطلق بیگانه برتمامی مراحل لرزه نگاری ،اکتشاف ،استخراج و بهره برداری نفت
عدم انتقال تکنولوژی به ایرانیان
ثابت بودن مبلغ حق الامتیاز
انحصاری بودن حیطه اختیارات دارنده امتیاز
معافیت صاحب امتیاز از قوانین داخلی ایران
تسهیل دخالت بیگانه در برنامه ریزیهای اقتصادی و سیاسی کلان کشور
۱۰-ملحوظ نمودن معافیت های مالیاتی و گمرکی برای صاحب امتیاز
۲-۱۰قراردادهای مشارکت وتاثیر آن برچگونگی مالکیت و مدیریت در صنعت نفت ایران :
نوع دیگر قراردادها عبارت است از مشارکت به این معنی که دولت ازطریق یک شرکت Z100 دولتی برای مشارکت با شرکت نفتی خارجی قراردادی منعقد می کند.دراین نوع قراردادها سه مسئله حائز اهمیت است .
الف)سرمایه گذاری :معمولا در این نوع قراردادها هزینه های مربوط به تفحص و اکتشاف به عهده شرکت نفتی خارجی است و چنانچه منجر به کشف نفت شود .آن هم به گونه ای که شروع عملیات استخراج .تولید و بهره برداری به لحاظ تجاری مقرون به صرفه باشد .سرمایه گذاری و تامین وجوه لازم برای انجام این عملیات به عهده هر دو شرکت طرف قرارداد می باشد.
با آغاز دوره قانونگذاری در بخش نفت و گاز، نظارت و کنترل مستقیم بر قراردادهای بین المللی نفتی کشور توسط مجلس شورای ملی اعمال میگردید . دراین دوره قانونگذاری ،قوانین مختلف هریک ویژگی خاصی داشته اند .قانون تفحص (۱۳۳۶)ضمن ارائه شیوه مختلف سرمایه گذاری خارجی در بخش نفت و گاز به دوموضوع زیر توجه خاصی داشته است که این موضوعات به این قرارند:
اول – حفظ حاکمیت ملی کشور بر اراضی تحت کنترل شرکت های نفتی که این ویژگی جنبه سیاسی داشت.
دوم – نحوه اخذ و محاسبه مالیات ازشرکت های نفتی خارجی و همچنین مبالغ دیگر ازجمله پذیره و حق الارض که این ویژگی جنبه اقتصادی داشت.
ب)اداره فنی:شیوه های اداره فنی دراین قرارداد ها متفاوت است. در پاره ای از کشورها اداره فنی عملیات کاملا برعهده شرکت خارجی است ولی عملیات توسعه وبهره برداری مطابق شرایط قرارداد تنظیم می شود به طور مشترک صورت خواه گرفت .
ج)بازاریابی :دراین مرحله که مهم ترین و حساسترین مرحله اجرای قراردادها می باشد علی الاصول هرشریک متعهد است که سهم خود را براساس قرارداد مشارکت برداشت نموده و خود به فروش برساند.معذالک درعمل به این جهت که طرف ایرانی بازارکافی برای فروش نفت خود نداشت .شریک خارجی مجاز بوده سهم طرف ایرانی رانیز برداشت نموده و به فروش رساند.بدین جهت درمقدمه قراردادهای مشارکت که ایران منعقد نموده غالبا به این اشاره شد که شریک خارجی برای نفت خامی که به واسطه این قراردادها حاصل میشود بازاردارد .البته بدیهی است که شریک خارجی حاضر نخواهد بود از موقعیت ممتاز خود در بازارها برای فروش نفت طرف ایرانی استفاده نماید .بلکه عملا به این صورت عمل میشود که طرف خارجی سهم ایرانی را به قیمت معمول بازار برداشت و صادر می کند و خود با بهره گرفتن از موقعیت های ممتازش به نرخ بالاتری به فروش می رساند و لذا درعمل دسترسی شرکت خارجی به بازار،منافع چندانی رانصیب طرف ایرانی نمی کند.بااستفاده از تجربه ۱۷ ساله اجرای قانون تفحص ۱۳۳۶،قانون نفت درسال ۱۳۵۳ با ترکیب محتوایی وشکل متفاوت به تصویب رسید .از این قانون اصول کلی و آیین رسیدگی به درخواستهای سرمایه گذاری خارجی وبخش نفت و گاز تشریح شده بود و موارد تخصصی وفنی به موافقت نامه های دو جانبه یا شرکت های نفتی خارجی ارجاع داده شده بود .محور اصلی قانون مزبور را قراردهای پیمانکاری تشکیل می داد که اجرا ی آن محدود به دوره اکتشاف بود و امکان توسعه ناحیه قرارداد، مدیریت شرکت های طرف قرارداد در دوره بهره برداری از آنان سلب می گردد.
برای همین در قراردادهای ششگانه ۱۳۲۳و۱۳۲۴ فصول تازه ای توسط ایران گنجانیده شده که براساس آن شریک خارجی پس از برداشت مهم خود ، آن را به قیمت اعلان شده که توافق طرفین تعیین می شود به فروش می رساند طرف ایرانی نیز خود به این شیوه عمل می کند و چنانچه طرف ایرانی موفق به فروش کل سهام خود نشود.شریک خارجی متعهد است که آن میزان را برداشت و به بهای نیمه راه (یک دوم قیمت اعلان شده به اضافه مالیات بردرآمد دولت به اضافه هزینه تولید )به فروش برساند . درنتیجه که منافع حاصله بین شریک ایرانی و خارجی تقسیم خواهد شد .براساس این فرمول حداقل منافعی برای شریک ایرانی تضمین می شود . اصول کلی قراردادهای مشارکت که در آخرین تجربه ها برای ایران مورد استفاده قرار گرفت بدین شرح است :
طرف خارجی ریسک عملیات اکتشاف را برعهده می گیرد در این صورت هرگاه منابع نفتی اکتشافی به میزان قابل قبول و دارای منابع تجاری نباشد طرف خارجی حق مطالبه این مبالغ را نخواهد داشت .
در صورتی که نفت اکتشافی قابل بهره برداری باشد هزینه های بهره برداری به تساوی بین شریک خارجی و ایرانی تقسیم شده و نفت تولیدی به همان نسبت متعلق به طرفین است . به این ترتیب براساس قانون نفت ۱۳۳۶سهم منافع هریک تعیین شده و دولت ایران در هرحال نباید سهم کمتراز ۵۰% داشته باشد.هریک ازشرکا مالیات خود را جداگانه می پردازد . معذالک درعمل ممکن است تخفیفی نیز درخصوص بهای اعلان شده اعمال گردد .بدین ترتیب با احتساب پرداخت ۵۰% مالیات منافع شرکت خارجی به دولت سهم ایران از منافع به ۷۵%می رسید هزینه های عملیات اکتشاف عملا ازمحل درآمدهای شریک خارجی به تدریج مستهلک می شد .برخلاف قراردادهای امتیازی ناحیه عملیات در قراردادهای مشارکت بسیار محدود است و منطقه عملیات در اختیار طرف ایرانی می باشد.
دوره اکتشاف در این قراردادها ۱۲ سال بوده و در پایان فقط قسمتی که عملا مورد بهره برداری است دراختیار شریک باقی می ماند.مدت قراردادهای مشارکت ۲۵ سال ازتاریخ شروع بهره برداری تجاری است اگرچه امکان تجدید آن برای سه دوره پنج ساله پیش بینی می شود ولی دردوره های بعدی امکان بازنگری در شرایط قرارداد وجود دارد و طرف خارجی متعهد بوده پس از گذشت ۱۰ سال نفت ناحیه قرارداد را به طرف ایرانی مسترددارد .این نوع قراردادهای مشارکت که درقانون نفت (۱۳۳۶)باتفویض اختیار وسیع به شرکت ملی نفت ایران تجویز شد.پیش از این مورد استفاده قرارنگرفته بود و ایران تولید کننده نفت بود که استفاده از این نوع قراردادها راتجربه کرد.درعمل برای جلوگیری ازتکرار قرارداد کنسرسیوم و به منظور اینکه شرکت های نفتی خارجی کنترل بخش بزرگ و وسیعی از منابع نفتی کشور را در اختیار نگیرند .عملا دامنه اختیارات شریک خارجی محدودگردید.
درچارچوب قراردادهای مشارکت،طرفین یعنی شرکت ملی نفت ایران و کشور خارجی ملزم بودند که شرکت مشترکی برای اجرای پروژه تاسیس کنند . دستگاهی که به موجب این قراردادها تشکیل می شد برخلاف قرارداد آجیپ که سازمان مشترک بود به نام دستگاه مختلط نامیده میشد.که عامل دستگاه مزبور به صورت شرکت سهامی تشکیل شده و طرفین تواما تعهد می کردند دستگاه مختلط را ظرف ۶۰ روز ایجاد کند ولی دستگاه مذکور برطبق مقررات قرارداد و قانون نفت شخصیت جداگانه به وجود نخواهد آورد و عامل دستگاه یعنی دستگاه مختلط بصورت شرکت غیرانتفاعی بوده که سهام آن به طور مساوی متعلق به شرکت ملی و طرف خارجی قرارداد است . همین مساله خود ابتکاری بود که دراین قراردادها به کار رفته بودکه درنتیجه مورد اصل مالکیت نفت خام در سرچاه برای کشور طرف قرارداد شد.
طرفین این قرارداد مکلف بودند ظرف مدت ۳۰ روز ازتاریخ اجرا درخواست ثبت خود را طبق قوانین و مقررات ثبت شرکت ها در ایران به اداره ثبت ایران تسلیم نمایند . هریک از طرف قراردادها در شرکت عامل دستگاه مختلط مزبور به طور مساوی شرکت کرده و شرکت عامل عملیات مقرر در قرارداد را به حساب مشترک طرفین قرارداد و به عنوان عامل طرفین انجام میدهند.ولی در مورد انجام عملیات اکتشافی یاهرعمل دیگری که به موجب قرارداد فقط بعهده یک طرف قرارداد است شرکت مذبور فقط عامل طرف مربوطه بود.
مهمترین تفاوت سازمان مشترک و دستگاه مختلط دراین بود که شرکت عامل سازمان مشترک ،کلیه عملیات بنام خود انجام می داد و درآمد و هزینه نیز به حساب خود او بود و در پایان هرسال پس ازپرداخت مالیات منافع خالص خودرا بین شرکاء تقسیم میکرد .در صورتی که عامل دستگاه مختلط با این که شرکت سهامی است هیچ عملی را به نام خود انجام نمی دهد و اصولاشرکت غیر انتفاعی است و هرکاری که انجام می دهد به سمت عاملیت ازطرفین قرارداد بایک طرف قرارداد است که باید هزینه های آن هم به همان ترتیب به دستگاه عامل پرداخت شود و محصولی راهم که به دست می آورد در سرچاه بین طرفین به نسبت ۵۰-۵۰ تقسیم می کرد .درهریک از قراردادهای مشارکت ،برای شرکتی که به عنوان عامل دستگاه مختلط به صورت شرکت سهامی وغیرانتفاعی تشکیل شده یک نام ایرانی ویک نام خارجی انتخاب می شد.ازجمله قراردادهای مشارکت قرارداد سیریپ ۱۹۵۷ ،قرارداد ایپاک و قرارداد سافایر ،قراردادهای ششگانه مشارکت سال ۱۳۴۴ که عبارتنداز قرار ایمینوکو ،قرارداد ایروپکو ، قرارداد لایکو و قرارداد پگوپگو ،قرارداد اف ، پی سی و قرارداد دوپکو ،قراردادهای سه گانه مشارکت ۱۳۵۰ که شامل قراردادهای اینیکو ،بوشکووهوپگو بودند.
نقاط قوت و ضعف قراردادهای مشارکتی:
الف نقاط قوت:
۱-پذیرش ریسک عملیات اکتشافی از سوی طرف خارجی که دراین صورت هرگاه منابع نفتی اکتشافی به میزان قابل قبول و دارای منافع تجاری نباشد طرف خارجی حق مطالبه این مبلغ رانخواهد داشت.
۲-درصورتی که نفت اکتشافی عامل بهره برداری باشد هزینه های بهره برداری به تساوی بین کشور خارجی وایرانی تقسیم شده و نفت تولیدی به همان نسبت به طرفین تعلق می گیرد.
۳-هریک از شرکا مالیات خود را جداگانه می پردازند .معذالک درعمل ممکن است تخفیفی نیز در خصوص بهای اعلان شده اعمال گردد
۴-هزینه عملیات اکتشاف عملا ازمحل درآمدهای شریک خارجی به تدریج مستهلک می گردد .
۵-برخلاف قراردادهای امتیازی ،مساحت ناحیه عملیات وقراردادهای مشارکت بسیار محدود است
۶-برخلاف قراردادهای امتیازی که منطقه عملیات کلا دراختیار دارنده امتیاز بود .در قراردادهای مشارکت که منطقه عملیات دراختیار طرف ایرانی بوده واسطه عملیات رانیز وی برعهده می گیرد.
۷-افزایش بهره مالکانه
ب)نقاط ضعف
۱-محدود بودن حق مالکیت دولت ایران برمنابع و مخازن نفتی
۲-عدم کنترل و نظارت دولت ایران برفرآیند تولید نفت
۳-عدم تاکید برانتقال فن آوری
۱۱-۲ قراردادهای پیمانکاری و تاثیرآن برچگونگی مالکیت و مدیریت در صنعت نفت ایران:
ضریب هدایت حرارتی:
برای ضریب هدایت حرارتی نیز از مدل چون و همکارانش استفاده می شود که در بررسی با سایر مدلها، دقیقتر است. این مدل با در نظرگرفتن حرکت براونی نانوذرات ارائه شد که نسبت به سایر مدلها تاثیر عوامل مختلفی نظیر ضریب هدایت حرارتی نانوذرات، کسرحجمی، قطر نانوذرات و دما را در نظر میگیرد. این مدل بصورت زیر ارائه شده است]۵۹[:
(۳-۱۵)
که در آن:
a= 2.414E-5
b= 247
c=140
، قطر معادل مولکولهای سیال پایه میباشد که از رابطه بالا بدست می آید]۶۰[. جرم مولکولی سیال پایه، عدد آووگادرو و چگالی جرمی سیال پایه میباشد که در دمای ۳۰۰ کلوین محاسبه میشود.
پایش آزاد متوسط مولکولی آب، ثابت و برابر مقدار بالا در نظر گرفته شده است.
کلیه خواص سیال پایه آب در دمای ۲۵ درجه سلسیوس، بصورت زیر بیان می شود:
کلیه خواص نانوذرات اکسیدمس در دمای ۲۵ درجه سلسیوس، بصورت زیر بیان می شود:
حال با بهره گرفتن از کلیه اعداد و فرمولهای ذکر شده، خواص نانو سیال را برای ۳ کسرحجمی متفاوت بدست میآوریم.
با بهره گرفتن از فرمول ارائه شده برای چگالی نانوسیال، داریم:
با بهره گرفتن از فرمول ارائه شده برای ظرفیت گرمایی ویژه نانوسیال، داریم:
با بهره گرفتن از فرمول ارائه شده برای ویسکوزیته نانوسیال، داریم:
با بهره گرفتن از فرمول ارائه شده برای ضریب رسانایی نانوسیال در دمای ۳۰۰ درجه کلوین و با در نظر گرفتن ۲ قطر ۲۰ و ۸۰ نانومتر برای نانوذرات داریم:
۳-۶-بیان مساله:
بررسی تجربی و عددی انتقال حرارت جابجایی در کانالهای غیر دایرهای جهت استفاده درکاربردهای گرمایشی و سرمایشی اهمیت زیادی دارد. مقاطع غیر مدور بدلیل افت فشار کمتری که در مقایسه با مقاطع دایرهای ایجاد میکنند در مواردی که افت فشار سیال پارامتر مهمی باشد بسیار مورد توجه قرار میگیرند. البته مقدار حرارت منتقل شده در این کانالها نسبت به لوله های مدور کمتر است. در میان کانال های غیر دایره ای، کانال های مثلثی افت فشار کمتری نشان میدهند. یکی از روش های نوین بهبود انتقال حرارت در این مقاطع استفاده از نانوسیال است. نانوسیال،که سوسپانسیون پایدار نانوذرات در سیال پایه است، محیط جدیدی برای انتقال حرارت است. در اینجا انتقال حرارت نانوسیال آب-اکسید مس در کانال با مقطع مثلث متساوی الاضلاع به صورت عددی بررسی می شود. علت انتخاب کانالی با سطح مقطع مثلث متساوی الاضلاع این است که طبق نتایج بدست آمده، این پروفیل نسبت به تمامیمقاطع دایروی و غیردایروی و همچنین انواع مختلف مثلث، افت فشار کمتری در مسیر جریان ایجاد کرده و از آنجا که بحث افت فشار در نانوسیالات از اهمیت بالایی برخوردار است اهمیت انتخاب این پروفیل مشخص میشود. وجه افقی مثلث(صفحه داغ) در حالت دما ثابت و دو وجه دیگردر حالت شار ثابت و با مقادیر متفاوت قرارگرفته اند. در تمامی محاسبات Re=100 در نظر گرفته شده است.
۳-۶-۱-ابعاد کانال:
کانال با مقطع عرضی مثلث متساوی الاضلاع به ضلع ۱۴ میلیمتر، قطر هیدرولیکی ۸ میلیمتر و عمق ۱۰۰۰ میلیمتر مفروض است.
a
L
y
Z
X
۳-۷-روش حل:
مساله با بهره گرفتن از نرم افزار ANSYS-CFX حل می شود. قسمت های اصلی تشکیلدهنده این نرم افزار بصورت زیر است:
- GEOMETRY: در این قسمت هندسه مورد نظر ایجاد می شود که در این پروژه کانالی با مقطع مثلث متساوی الاضلاع به ضلع ۱۴ میلیمتر و عمق ۱۰۰۰ میلیمتر است.
- MESH: در این قسمت هندسه ایجاد شده مش ریزی می شود. برای جریانهای داخلی استفاده از روش SWEEP برای مش ریزی مناسبتر از روش های دیگر است. سطوح ورودی و خروجی با المانهای مثلثی و دیوارهها با بهره گرفتن از المانهای مستطیلی مش ریزی می شود. در قسمت ELEMENT SIZE ، اندازه المانها ۸/۰ میلیمتر انتخاب می شود که این عدد با بهره گرفتن از نتایج بدست آمده برای شبکه ریزیهای متفاوت و مقایسه جوابها بدست آمده است.
پس از اتمام عملیات مش ریزی، کلیه سطوح موجود در قسمت Create named selection نامگذاری میشوند که در این مساله به شرح زیر است:
- INLET
- OUTLET
- WALL1
- WALL2
- WALL3
۱۱۹٫۱۵
۱۰٫۵۸%
۱۳٫۸۶%
۲۰ Segments
ستون سوم این جدول نشان دهنده دقت این روش در قیاس با روش مونت-کارلو با بالاترین تعداد تکرار (۶۰۰ تکرار) است. نتایج نشان داده شده بیان میکنند که عموما با افزایش تعداد قسمتها، دقت روش بالاتر میرود که این افزایش دقت با افزایش میزان محاسبات همراه است. هرچند باید این موضوع را مد نظر قرار داد که افزایش تعداد قسمت ها لزوما منجر به افزایش دقت نمیشود. باید این موضوع را در نظر داشت که در این روش این احتمال وجود دارد که یک تعداد قسمت خاص و کوچک دقتی بالاتر از تعداد قسمت بندی بزرگ داشته باشد. برای مثال، در جدول ۵-۱۳، برای حالت بارگذاری ناپایدار، دقت روش کوانتایز با ۲۰ قسمت اندکی بالاتر از دقت این روش با ۴۰ قسمت است. هرچند، همانطور که گفته شد با افزایش تعداد قسمت ها عموما دقت این روش افزایش مییابد. تعداد نسبتا پایین تکرار برای دستیابی به دقتی نسبتا بالا، روش کوانتایز را به روشی مناسب برای سیستم هایی با تعداد متغیر احتمالی ورودی کم تبدیل میکند. هرچند با افزایش تعداد متغیر ها این روش کار آمدی خود را به طور کامل از دست میدهد.
اکنون به بررسی پایداری احتمالی ریزشبکه با بهره گرفتن از روش تخمین دو نقطه ای میپردازیم. جدول ۵-۱۴ احتمال ناپایداری ریزشبکه ای که از توربین بادی با ماشین القایی قفس سنجابی استفاده میکند را برای دو حالت بارگذاری مرزی و ناپایدار نشان میدهد. با توجه به این جدول، روش تخمین دو نقطه ای از سرعت بسیار بالایی (درقیاس با روش کوانتایز و مونت-کارلو) برخوردار است هرچند دقت این روش از روش مونت-کارلو و روش کوانتایز با تعداد قسمت های زیاد پایین تر است. حجم محاسبات بسیار پایین این روش و کم بودن نسبی پیچدگی آن، روش تخمین دو نقطه ای را به روشی بسیار مناسب برای سیستم های با ورودی احتمالی زیاد بدل میکند. این موضوع در ادامه نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
جدول ۵-۱۴- نتایج بررسی احتمالی روش تخمین دو نقطه ای بر روی ریزشبکه با SCIG
Two Point Estimation Method (Boundary loading):
Run time (Sec)
Relative Err.
Instability Probability
۲۳٫۳۲
۱۱٫۷۷%
۳٫۹۷%
Two Point Estimation Method (Unstable loading):
Run time (Sec)
Relative Err.
Instability Probability
۲۲٫۹۷
۹٫۰۹%
۱۴٫۰۹%
تابع توزیع احتمالی به دست آمده از روش تخمین دو نقطه ای یک تابع نرمال میباشد. این تابع نرمال برای حالت بارگذاری مرزی میانگین و واریانسی برابر با -۰٫۲۴۳۴ و ۰٫۱۳۸۹ را دارد و برای بارگذاری ناپایدار این مقادیر برابر با -۰٫۱۱۷۳ و ۰٫۱۰۸۹ میباشند. این توابع توزیع در شکل های ۵-۷ و ۵-۸ نشان داده شده اند.
شکل۵-۷- تابع توزیع مقدار ویژه بحرانی در شرایط مرزی به دست آمده برای ریزشبکه با SCIG توسط روش تخمین دو نقطه ای
شکل۵-۸- تابع توزیع مقدار ویژه بحرانی در شرایط ناپایدار به دست آمده برای ریزشبکه با SCIG توسط روش تخمین دو نقطه ای
در مرحله بعد، نتایج به دست آمده توسط روش مبتنی بر بسط گرم چارلیر را مورد بررسی قرار میدهیم. روند به دست آوردن احتمال پایداری در فصل ۴ بیان شد. با توجه به تابع چگالی احتمال باد که در شکل ۴-۱ نشان داده شده است و روابط ۴-۲۱ الی ۶-۳۰، مومنت ها و کیومولنت های توان تولیدی توربین قابل استحصال است. همچنین حساسیت مقدار ویژه بحرانی نسبت به توان تولیدی توربین بادی با توجه به روش ازائه شده در فصل چهارم قابل محاسبه است. با بهره گرفتن از این مقادیر و رابطه ۴-۳۴ تا ۴-۴۰ میتوان مومنت های مرکزی و کیومولنت های مقدار ویژه بحرانی را به دست آورد و از روی آنها میتوان ضرایب بسط گرم چارلیر را محاسبه نمود. این ضرایب در جدول ۵- ۱۵ و ۵-۱۶ آورده شده اند. در شرایط کارکرد مرزی سیستم dλ/dP برابر با ۰٫۱۴۳۹ و برای شرایط کارکرد ناپایدار این مقدار برابر با ۰٫۱۲۵۷ میباشد. باید توجه داشت که مومنت های مرکزی، کیومولنت ها و ضرایب بسط گرم چارلیر مربوط به مقدار ویژه بحرانی میباشند و سایر مقادیر ویژه در اینجا در نظر گرفته نشده اند. احتمال ناپایداری سیستم برای شرایط بارگذاری مرزی و ناپایدار نیز در جدول ۵-۱۷ ارائه شده اند.
جدول ۵-۱۵- مومنت ها و کیومولنت های متغیر های احتمالی ورودی و خروجی برای ریزشبکه با SCIG
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، تحقیقی با عنوان “بررسی نقش آموزش کارآفرینی در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی ایران،(مطالعه موردی استان اصفهان)” انجام دادند، بر اساس نتایج تحقیق، نیمی از پاسخ دهندگان تا حدی موافق نقش این نوع آموزش در ایجاد اشتغال بودند. پاسخ دهندگان بیان کردند که آموزش کارآفرینی می تواند باعث ارتقا مدیریت کسب و کار شود.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، تحقیقی با عنوان “فاکتورهای موثری که بالقوه منجر به کارآفرینی نانوتکنولوژی در بخش کشاورزی ایران می شوند” انجام دادند. در این پژوهش بیان شد پتانسیل کامل نانوتکنولوژی بویژه در ایجاد مشاغل جدید و فراهم سازی فرصتها برای کارآفرینان در بخش کشاورزی تا بحال تحقق نیافته است. در این زمینه، بررسی فاکتورهایی که می تواند پتانسیل کارآفرینی در نانوتکنولوژی را ارتقا دهد باید بعنوان قدم اصلی در جهت ایجاد فرصت برای فعالیتهای اقتصادی جدید مورد توجه قرار گیرد. اهداف اصلی این تحقیق فاکتورهایی اند که منجر به پتانسیل کارآفرینی نانوتکنولوژی در بخش کشاورزی ایران می شوند. جمعیت کلی این تحقیق ۱۲۲۶ محقق در ۲۵ موسسه تحقیقی وزارت کشاورزی هستند که در تحقیق نانوتکنولوژی و توسعه آن مشارکت دارند. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه بندی ، ۱۸۰ شرکت کننده بعنوان جمعیت نمونه تحقیق انتخاب شدند. انالیز رگرسیون نتایج نشان داده که ۴۸% تفاوت در درک محققین کشاورزی از طریق ۴ متغیر مفهوم کارآفرینی، تجربه شغلی، آشنایی با کاربردهای نانوتکنولوژی در کشاورزی و دوره های آموزشی نانوتکنولوژی قابل مشاهده است. بیان این نکته از اهمیت برخوردار است که تنها کمتر از ۵۰ درصد تفاوت در این تحقیق توضیح داده شده و یافته ها بیانگر این است که به تحقیقات بیشتری در خصوص فاکتورهای اثرگذار بر کارآفرینی نیاز است.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، آذر و همکاران(۱۳۹۱)، پژوهشی با عنوان “اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط حوزه فناوری های برتر- رویکرد فرایند تحلیل شبکه ای فازی” انجام داده، این پژوهش از شیوه ی فرایند تحلیل شبکه ای فازی برای تحلیل داده ها و رتبه بندی استفاده شده است. جامعه ی آماری این تحقیق خبرگان حوزه ی کسب وکارهای کوچک (شامل اساتید دانشگاه، کارآفرینان و سیاست گذاران) می باشد، که از این میان ۶ نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. براساس نتایج تحقیق از میان شاخص های ۱۰ گانه ی موفقیت، سیاست ها و قوانین کسب وکار در کشور، فناوری و ویژگی های کارآفرین با وزن های ۰.۱۹۴، ۰.۱۴۱ و ۰.۱۳۵ به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر موفقت کسب وکارهای کوچک و متوسط حوزه ی فناوری های برتر شناسایی شدند.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، آذر و همکاران(۱۳۹۱)، آراستی و همکاران(۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “عوامل نهادی تاثیرگذار بر پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی، به نقش محیط در پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی با رویکرد نهادی و با توجه به دیدگاه نورث” بررسی نموده و عوامل نهادی تاثیرگذار بر پیدایش فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی با بهره گرفتن از روش تحقیق کیفی در دو دسته ی عوامل نهادی رسمی و غیررسمی از طریق مصاحبه با ده کارآفرین اجتماعی در شهر تهران شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نیاز و ارزش اجتماعی و نگرش و مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل نهادی غیر رسمی و ناکارآمدی دولت از عوامل نهادی رسمی تاثیرگذار بر پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی هستند.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، آذر و همکاران(۱۳۹۱)، آراستی و همکاران(۱۳۹۱)،عیدی و عیدی(۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان"کارآفرینی راه حلی برای کاهش بیکاری فارغ التحصیلان کشاورزی و منابع طبیعی” به این نتیجه دست یافتند که از مسائل مبتلا به دانش آموختگان دانشگاهی نبود فرصت های لازم برای اشتغال و در نتیجه بیکاری پس از دانش آموختگی است که عوامل و دلایل بسیاری نظیر ضعف مهارتی، عدم توانایی در راه اندازی واحدهای اشتغال زا و نبود یا کمبود فرصت های شغلی به این امر دامن زده است. با این حال می توان اذعان داشت که فرهنگ سازی کارآفرینی که همانا توسعه و تقویت روحیه کارافرینی و آموزش آن در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می باشد به عنوان راه حلی مناسب پیشنهاد می شود. با توجه به نتایج بدست آمده ارتقا قابلیت ها و توانایی های دانشجویان اساسی ترین نیاز بازار کار امروز تلقی می شود و نتیجه آن که دانشجویان امروزی نمی بایست صرفا دریافت کننده اطلاعات علمی باشد، بلکه انتظار می رود تا بتواندگستره دانش خود را سمت بخشیده و از آن دانش فعالانه و تحت نظات مربیان و استادان خود استفاده نماید.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، آذر و همکاران(۱۳۹۱)، آراستی و همکاران(۱۳۹۱)،عیدی و عیدی(۱۳۹۰)، داودی و همکاران(۱۳۹۰)، تحقیقی با عنوان “بررسی موانع توسعه فناوری های کشاورزی در پارک های علم و فناوری دانشگاه تهران” انجام دادند. نتایج نشان داد که مهمترین موانع در توسعه فناوری های کشاورزی ضعف در قوانین صیانت از مالکیت فکری در کشور، فقدان زیر ساخت های لازم به منظور توسعه فناوری، عدم آشنایی با قوانین مربوط به مالکیت فکری، عدم شناخت از پارک های با کیفیت خدمات رسانی بالا در کشورهای دیگر و عدم توجه به مقوله انتقال فناوری در بخش کشاورزی و روستایی در سیاست های کلان کشور می باشد.
در پژوهش خود با عنوان “بررسی شاخص های فردی موثر مدیران شرکت های فناورنوپا (مطالعه موردی شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری خراسان)” به ویژگی های رفتاری و فردی مدیران شرکت هایی پرداخته شده است که در شرکت های فناور نوپا بوده و در محیط های حمایتی به فعالیت مشغولند. در این تحقیق تلاش شده است شاخص های فردی موثر در موفقیت این گروه از مدیران شناسایی و ارائه گردد. همچنین این تحقیق تلاش می کند ویژگی ها و شاخص های موثر در انتخاب و انتصاب صحیح مدیران و در نتیجه پیشرفت و بهبود صنعت کشوررا تعیین کند. برای مطالعه ی موردی شرکت های مستقر در پارک علم وفناوری خراسان در نظر گرفته شده اند. بر مبنای نتایج این تحقیق از میان ویژگی های متعدد شخصیتی افراد، ۶ ویژگی و شاخص فردی برجسته انتخاب شد که عبارتند از: داشتن اعتماد به نفس، توانایی رهبری، خلاقیت وابتکار، مشارکت و تفویض اختیار، مهارت های روابط انسانی و کنترل درونی. شاخص ها و ویژگی های پیش گفته بر اساس نتایج تحقیقات و مطالعات دیگر محققین شنایایی و تعیین شده اند. آنگاه از طریق بررسی نتایج به دست آمده از توزیع پرسشنامه بین مدیران، اطلاعات لازم به دست آمد و از این رهگذر، شاخص های فردی موثر در موفقیت مدیران مورد بحث شناسایی گردید. نتایج این تحقیق، نشان می دهد که فرضیه های اول و ششم مطرح شده در تحقیق درست هستند یعنی اعتماد به نفس و کنترل درونی به عنوان شاخص های موثر در موفقیت این مدیران مورد تایید قرار می گیرد. در این تحقیق به بحث رضایتمندی کارکنان پرداخته نشده است.
حسینی و همکارن(۱۳۹۱)، سلیمان پور و همکاران(۱۳۹۱)، آذر و همکاران(۱۳۹۱)، آراستی و همکاران(۱۳۹۱)، عیدی و عیدی(۱۳۹۰)، داودی و همکاران(۱۳۹۰)، ملک زاده و کیانی نژاد(۱۳۹۰)، سالاری(۱۳۹۰)، در پژوهش خود با عنوان “تعیین و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش در پارک های علم و فناوری” با هدف تعیین و اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت دانش در یک پارک علم و فناوری به عنوان اولین قدم در پیاده سازی فرایند مدیریت دانش در پارک های علم و فناوری ، در این راستا ۳۱ عامل فرعی در قالب هفت عامل اصلی نیروی انسانی، استراتژی، مدیریت، ارزیابی، فرهنگ سازمانی، فرایندها، فناوری اطلاعات که همان عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش در یک پارک علم و فناوری شناخته شدند و بر اساس مطالعات مرتبط شناسایی شده و به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گرفتن از نظران خبرگان و متخصصین وزن دهی شده بودند. بر این اساس اولویت عوامل اصلی موثر بر موفقیت مدیریت دانش به صورت: نیروی انسانی، استراتژی، مدیریت، فرهنگ سازمانی، فرایندها، ارزیابی و فناوری اطلاعات تعیین شده است. با توجه به تعداد زیاد عوامل فرعی موثر، از بین عوامل فرعی موثر بر هر عامل اصلی ۲ عامل فرعی با بالاترین اولویت تاثیر بر مدیریت دانش انتخاب شده است. در نهایت مدل مذکور برای ارزیابی ۹ مرکز رشد فناوری وابسته به پارک علم و فناوری یزد مورد استفاده قرار گرفته شده است.
نریمانی(۱۳۸۹)، در پژوهش خود با عنوان” بررسی تأثیر پارکهای علم وفناوری برمیزان کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه” به بررسی تأثیر پارکهای علم وفناوری برمیزان کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی بوده است که بدین منظور از روش های پیمایشی، مقطعی برای توصیف متغیرهای تحقیق و تبیین روابط بین آنها استفاده شده است، در این تحقیق برای سنجش میزان روایی آن از نظرات تعدادی ازاساتید دانشگاه، خبرگان و مدیران استفاده گردید و برای پایایی آن روش آلفای کرونباخ استفاده شده که میانگین پایایی شاخصها ۸۳% بدست آمده است . تعداد ۳۵۰ پرسشنامه مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته شد. در این تحقیق از نمونه گیری طبقه ای نسبی، و تعدادی هم بصورت تصادفی انتخاب شده اند. پس از جمع آوری اطلاعات تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار رایانه ای(SPSS) صورت گرفت و از آمارهای توصیفی و استنباطی چون آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه میانگین ها استفاده شد. شامل یک فرضیه اصلی: بین پارکهای علم و فناوری و میزان کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه رابطه معنا داری وجود دارد و دو فرضیه فرعی دارد: بین پارکهای علم و فناوری و افزایش تعداد شغل های جدید ایجاد شده ارتباط معنا داری وجود دارد. بین پارکهای علم و فناوری و جذب کارآفرینان و دانش آموختگان ارتباط معنا داری وجود دارد. و نتیجه تحقیق نیز معنادار بودن تأثیر پارکهای علم و فناوری برمیزان کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسامی واحد کرمانشاه را نشان می دهد.
حسینی و همکاران(۱۳۸۹)، پژوهشی با عنوان “شناسایی و تحلیل موانع کارآفرینی در آموزش عالی کشاورزی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد استان تهران” انجام دادند و به این نتیجه دست یافتند که فقدان یا کمبود حمایت دولتی از مشاغل کشاورزی مهمترین مانع برای اشتغال فارغ التحصیلان در بخش کشاورزی است. ضمن اینکه تحلیل عاملی موانع کارآفرینی در دانشگاه ها به دسته بندی این موانع در پنج عامل اصلی منجر شد که این عوامل در مجموع ۶/۶۱ درصد از واریانس کل را تبیین کردند. مهمترین عامل شناخته شده در این پژوهش عامل پشتیبانی می باشد که به تنهایی ۸/۱۷ درصد از واریانس کل را تبیین می کند. این عامل دربرگیرنده موانعی مثل کمبود امکانات، تجهیزات و زمین های کشاورزی برای کار عملی، کمبود وسایل آموزشی و کمک آموزشی و نیز کمبود امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی بوده است. پس از این عامل به ترتیب عوامل آموزشی، برنامه ریزی، سیاست گذاری و عامل انسانی بیشترین مقدار واریانس کل را تبیین نموده اند.
ﺣﺠﺎزی و ﺷﮑﺎری(۱۳۸۷)، به ﺑﺮرﺳﯽ “ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪه ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ در ﺑﯿﻦ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﯿﻼن ﮐﺸﺎورزی در استان بوشهر” پرداختند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ در ﺑﯿﻦ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ، ﮐﻢ ﺑﻮدن روﺣﯿﻪ اﺳﺘﻘﻼلﻃﻠﺒﯽ، ﻣﺮﮐﺰ ﮐﻨﺘﺮل دروﻧﯽ و رﯾﺴﮏ ﭘﺬﯾﺮی ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺎزدارﻧﺪه ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ. از ﺑﯿﻦ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ﻣﺤﯿﻄﯽ، ﻣﻘﺪار و ﮐﯿﻔﯿـﺖ آﻣﻮزشﻫﺎی ﻋﻤﻠﯽ، ﻣﺨﺎﻃﺮه آﻣﯿﺰ ﺑﻮدن ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺰاری در ﺑﺨﺶ ﮐﺸﺎورزی و ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی ﻗـﺎﻧﻮﻧﯽ و اداری از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﺑﺎزدارﻧﺪه ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ.
اسکندری و همکاران(۱۳۸۵)، پژوهشی با عنوان “عوامل موثر بر عملکرد کارآفرینانه دانش آموختگان آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی ایران” انجام دادند. نتایج نشان داد که: ۱)گرایشهای کارآفرینانه کسب وکار، تمایلات کارآفرینانه اعضای اصلی کسب وکار، پویایی محیط و رقابتی بودن بازار تأثیر مثبت و معنی داری در عملکرد کارآفرینانه کسب وکار دارند؛ ۲)از دیدگاه پاسخگویان، محیط پیرامون کسب وکار حامی رفتار کارآفرینانه نبوده بلکه مانع رشد و توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی به حساب آمده است و ۳)درحالی که آموزش نقش مثبت و معنی داری بر عملکرد کارآفرینانه دارد. پاسخگویان اظهار داشتند که آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی تنها در کسب مهارتهای تخصصی تأثیر داشته و نقش چندانی در کسب سایر مهارتهای مورد نیاز(مهارتهای کسب و کار و مهارتهای کارآفرینانه) کارآفرینان دانش آموخته آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی ایران نداشته است.
بدری و همکاران(۱۳۸۳)، در تحقیقی که با عنوان “بررسی قابلیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه اصفهان” انجام داده اند، به این نتایج دست یافتند که قابلیت های کارآفرینی دانشجویان در زمینه استقلال طلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت و خلاقیت بالاتر از حد میانگین بود، اما نمرات ریسک پذیری از متوسط نمره معیار پایین تر بود. همچنین آموزش های دانشگاهی در پرورش ویژگی های کارآفرینی در دانشجویان موثر نبوده است.
کلانتری و همکاران(۱۳۸۳)، در پژوهشی با عنوان “بررسی میزان کارآفرینی دانش آموختگان در عرصه نشریات و مطبوعات” به این نتیجه دست یافتند که بین ویژگی های کارآفرینی با دارا بودن آموزش های رسمی دانشگاهی، ریسک پذیری، داشتن مهارت فردی و خلاقیت، رابطه معنادای وجود دارد و در این میان سهم دانش آموختگان رشته های علوم انسانی در توسعه مطبوعات و نشریات کشور بیش از سایر دانش آموختگان در رشته های دیگر دانشگاهی بوده است.
شریفزاده (۱۳۸۳)، با بررسی چهار خصیصه توفیقطلبی، قدرتطلبی، رقابتطلبی و ریسکپذیری به “تعیین نیازهای آموزشی دانشجویان کشاورزی در راستای تقویت آنها” پرداخته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که ۸/۳۹، ۱/۳۷، ۲/۵۱ و ۴/۴۹ درصد از دانشجویان به ترتیب، از نظر چهار خصیصه فوقالذکر در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. توفیقطلبی در دانشجویان تیپهای شخصیتی نظمگرا، فکرگرا و حسگرا؛ قدرتطلبی در تیپهای شخصیتی برونگرا، نظمگرا و فکرگرا؛ رقابتمندی در تیپهای شخصیتی نظمگرا و برونگرا؛ و ریسکپذیری در تیپهای شخصیتی شهودگرا، انعطافپذیر و برونگرا در وضعیت مطلوبتری وجود دارد.
عزیزی (۱۳۸۲)، پژوهشی با عنوان “بررسی و مقایسه زمینه های بروز پرورش کارآفرینی دانشجویان شهید بهشتی” انجام داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین متغیرهایی چون میزان تحمل، اعتماد به کنترل درونی، نیاز به توفیق طلبی، مخاطرهپذیری، خلاقیت و نوآوری و استقلال طلبی با کارآفرینی رابطه معنیداری وجود دارد. علاوه بر آن، نتیجه این پژوهش نشان داد که بین برنامههای تحصیلی و آموزشی ارائه شده و میزان کارآفرینی در دانشجویان از نظر آنان رابطه معنیداری وجود ندارد.
ب) پیشینه پژوهش های انجام شده در خارج کشور
لاستن و لیدلف[۲۴](۲۰۰۶)، “رشد شرکت ها را در پارک های فناوری کشور سوئد” مورد بررسی قرار دادند. نتایج مطالعات نشان داد که پارک های علم و فناوریی تاثیر مثبتی بر رشد شرکت ها در زمینه فروش و تعدا د کارمندان و قابلیت سود آوری آنها دارند.
محمد حاج وحید[۲۵](۲۰۰۴)، پایاننامه خود را با هدف “کشف دانش مشارکتکنندگان در پودمانهای برنامه کارآفرینی جوانان (PUM) و تاثیر آن بر توسعه صلاحیت کارآفرینی و ارزشهای انسانی” انجام داده است. نتایج حاصل از اجرای آزمون t و تحلیل واریانس نشان داد که مشارکتکنندگانی که تمایل داشتند تا خوداشتغال شوند نسبت به مشارکتکنندگانی که میخواستند توسط دیگران به کار گمارده شوند دانش بیشتری دارند. که این با کسانی شباهت دارد که خانوادهشان سابقه تجارت دارد (پدر). سایر عوامل مانند جنسیت، مقام، سمت، دلایل پیوستن به PUM و تحصیلات خانواده تفاوت معناداری از این لحاظ نداشتند. این بررسی نشان داد که مشارکتکنندگان نسبت به اجرای برنامه PUM نگرش مثبتی داشتند. تحلیل همبستگی بین سطح دانش با صلاحیت کارآفرینی نشاندهنده این است که یک رابطه مثبت وجود دارد. در حالی که سطح دانش با ارزشهای انسانی دارای چهار رابطه مثبت هستند. به هر حال این رابطه ناچیز و قابل چشمپوشی است.
لطیفه اوتمان[۲۶](۲۰۰۴)، با هدف “شناسایی ویژگیهای کارآفرینی بین شرکتکنندگان در برنامههای PUM ” تحقیقی انجام داده است. نتایج حاصل از این تحقیق نیز نشان داد که همبستگی معنادار و مثبتی بین ویژگیهای کارآفرینی پاسخگران و استنباط آنها از مدرسان مشاوره وجود دارد. همبستی معنادار و مثبتی نیز بین ویژگیهای کارآفرینی پاسخگران و استنباط آنها از برنامه PUM وجود داشته است. این رابطه کاملا متوسط بود و نشان داد که ویژگیهای کارآفرینی میتوانسته تحت تاثیر استنباط پاسخگران از مدرسان مشاوره و استنباط پاسخگران PUM قرار داشته باشد. یافتهها همچنین نشان دادهاند که تاکید بر مرکز کنترل درونی در صورت افزایش دانش تجاری توسعه مییابد.
نورفادزیلا نصردین[۲۷](۲۰۰۳) پایاننامه خود را با هدف “شناسایی عناصر آموزش و مهارت آموزی کارآفرینی مورد نیاز کسب و کارهای کوچک” تحقیقی را در بنگلادش انجام داده است. نتایج نشان میدهد که تنها ۳۷ تا ۴/۴۷ درصد پاسخگران، نیاز به آموزش و مهارت آموزی در زمینه کارآفرینی را پذیرفتهاند. همچنین رابطه معناداری بین عملکرد سازمانی، صلاحیت علمی، سابقه آموزش کارآفرینی و مهارت آموزی با نیاز به آموزش و مهارتآموزی در زمینه کارآفرینی وجود دارد. آزمون t نشان میدهد که تفاوت معناداری در رابطه با این نیاز بین مردان و زنان مورد مطالعه در توسعه تجربیات کاری آنها وجود ندارد. در تجزیه و تحلیل واریانس دو راهه مشخص شده است که تفاوتهایی در رابطه با این نیاز برای تعلیم و تربیت کارآفرینی بین تاجران با تجربه و بیتجربه وجود دارد. در ضمن هیچ تفاوت معناداری از لحاظ این نیاز برای تعلیم و تربیت کارآفرینی بین تاجرانی با طول خدمت کاری متفاوت وجود ندارد.
مینسک[۲۸](۱۹۹۸)، نشان داد که دانشگاههای آلمان نقش ثانویهای در ایجاد انگیزش و شرایط لازم برای کارآفرینان آینده را ایفا میکنند. گرایش افراد به کارآفرینی و زمینه خانوادگی آنها، مهمتر از دانش و مهارتهایی است که فارغالتحصیلان در طی دوره تحصیلشان به دست آوردهاند.
موان و کالورید[۲۹](۱۹۹۷)، در پژوهشی با عنوان “نقش آموزش کارآفرینی در کارآفرین شدن دانشجویان” نشان دادند که دانشجویانی که تخصص خاصی در کارآفرینی میگیرند علاقه زیادی به کارآفرین شدن از خود نشان میدهند. تا آنهایی که بدون آموزش به شروع کسب و کار جدید میپردازند. لذا آنها پیشنهاد میکنند که هر چند کارآفرینی را صرفا از طریق آموزشی نمیتوان ایجاد کرد، با این حال زمینههای خاص آموزش منجر به افزایش کارآفرینی در افراد میشود.
هشام حاج و عثمان[۳۰](۱۹۹۵)، در طرح پژوهش خود به “بررسی نقش آموزشهای رسمی و غیر رسمی در عملکرد کارآفرینان در سنگاپور” پرداختهاند. در پایان این پژوهش نتیجه گرفته شد که آموزشهای رسمی و غیر رسمی عامل مهمی محسوب میشوند که سهم قابل توجهی در عملکرد کارآفرینان دارند. از نقطهنظر نتایج به دست آمده توصیههایی برای ارتقا آموزش کارآفرینی در مقاطع مختلف تحصیلی انجام شد. همچنین دورههای مهارت آموزی کارآفرینی که به کارکنان و معلمان ارائه میشود، میتواند نقش مهمی در آموزش کارآفرینی ایفا کند. همینطور نقش بخش خصوصی در آموزشهای غیر رسمی در کل فرایند توسعه کارآفرینی مهم ارزیابی شده است.
مینسک(۱۹۸۸)، برنامههای کارآفرینی در دانشگاههای دو کشور امریکا و آلمان را با یکدیگر مقایسه نموده و اثرات و نتایج برنامههایی را که به منظور پرورش کارآفرینی در دانشجویان دانشگاههای معروف آلمان تدوین میشوند با اثرات و نتایج چنین برنامههایی در موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) مقایسه کرده است. نتایج نشان میدهد که در دانشجویان امریکایی بعد از فارغالتحصیلی، علاقه و گرایش بیشتری نسبت به دانشجویان آلمانی، برای شروع و راهاندازی شرکتهایی با تکنولوژی بالا وجود دارد. این اختلاف با ارزیابی مطلوبتر آموزش کارآفرینی در MIT همراه شده است. با این وجود، شواهد معتبری دارد که برنامههای آموزش کارآفرینانه در دانشگاههای مهم امریکا میتواند به عنوان مدل و الگوی موفقیتآمیزی در موسسات آکادمیک آلمان به کار گرفته شود.
کت دو وری[۳۱](۱۹۸۶)، در بررسی خود نتیجه گرفته است که در اکثر مطالعات تنها صفات افراد کارآفرین موفق مورد برسی قرار گرفته است و سایر توانایی ها و شایستگی های آنان بررسی نشده است. به تازگی برخی از پژوهشگران اعتبار صفات شخصیتی را به عنوان پیش بینی کننده کارآفرینی زیر سوال برده اند و رفتار فرد کارآفرین را در ارتباط با موفقیت حرفه جدید صورت بندی کرده اند.
در مطالعه دیگر که توسط وب[۳۲] و همکاران (۱۹۸۲) انجام شد، نشان داد دانشجویانی که در دورههای کارآفرینی شرکت کردهاند بیشتر از دانشجویان دیگر احتمال شروع کسب و کار جدید را دارند.
ردیف | عنوان تحقیق | نویسنده تحقیق | یافته های تحقیق |
۱ | اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط حوزه فناوری های برتر- رویکرد فرایند تحلیل شبکه ای فازی | آذر و همکاران، ۱۳۹۱ | براساس نتایج تحقیق سیاست ها و قوانین کسب وکار در کشور، فناوری و ویژگی های کارآفرین به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر موفقت کسب وکارهای کوچک و متوسط حوزه ی فناوری های برتر شناسایی شدند. |
۲ | عوامل نهادی تاثیرگذار بر پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی، به نقش محیط در پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی با رویکرد نهادی و با توجه به دیدگاه نورث | آراستی و همکاران، ۱۳۹۱ | نیاز و ارزش اجتماعی و نگرش و مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل نهادی غیر رسمی و ناکارآمدی دولت از عوامل نهادی رسمی تاثیرگذار بر پیدایش فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی هستند. |
۳ | کارآفرینی راه حلی برای کاهش بیکاری فارغ التحصیلان کشاورزی و منابع طبیعی | عیدی و عیدی، ۱۳۹۰ |
در رگرسیون چندگانه، دو یا چند متغیر مستقل وجود دارد و لازم است که برای مشخص شدن معنادار بودن آنها دو آزمون انجام گیرد. ابتدا آزمون معنیدار بودن معادله رگرسیون و در مرحله بعد آزمون معنادار بودن هر کدام از ضرایب متغیرهای مستقل صورت میگیرد که به اختصار در زیر شرح داده میشود (مومنی، ۱۳۸۶، ۱۲۰).
۳-۱۱-۸)آزمون معنیدار برای معادله رگرسیون
در یک معادله رگرسیون چندگانه، چنانچه هیچگونه رابطهای میان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل وجود نداشته باشد، باید تمامی ضرایب متغیرهای مستقل در معادله، مساوی صفر باشند. بدین ترتیب، میتوانیم معنادار بودن معادله رگرسیون را آزمون کنیم. این کار با بهره گرفتن از آماره F صورت میگیرد. چنانچه در سطح اطمینان ۹۵% آماره F محاسبه شده از معادله رگرسیون کوچکتر از مقدار F بدست آمده از جدول باشد در این صورت معادله رگرسیون معنادار خواهد بود.
۳-۱۱-۹)آزمون معنیدار بودن ضرایب
هدف از انجام آزمون معنادار بودن رگرسیون آن است که مشخص شود آیا در سطح اطمینان مورد نظر ضرایب محاسبه شده مخالف صفر میباشد یا خیر.
برای آزمون این فرضیهها از آماره t استفاده میشود. اگر در سطح اطمینان ۹۵% آماره بدست آمده از آزمون، کوچکتر از t بدست آمده از جدول با همان درجه آزادی باشد، در این صورت ضرایب مدل رگرسیون مخالف صفر میباشد.
۳-۱۱-۱۰)آزمون خودهمبستگی جملات خطا
همانگونه که در مفروضات رگرسیون گفته شد در مدلهای رگرسیون فرض بر آن است که جملات خطا از دورهای به دورهای مستقل میباشد، اما در بسیاری از کاربردها، جملات خطا در دورههای مختلف همبستهاند. در چنین مواردی جملات خطا، اصطلاحاً دارای خودهمبستگی یا همبستگی متوالی میباشند. برای بررسی آنکه در یک مدل رگرسیون جملات خطا خودهمبسته میباشند یا خیر، آزمونهایی طراحی گردیده است. در این میان آزمونی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد آزمون دوربین ـ واستون است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱) مقدمه
هدف اساسی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود و نظارت صندوق های سرمایه گذاری شرکتهای پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران می باشد. در راستای هدف مذکور، فرضیاتی مطرح شد که در فصل سوم روش تحقیق و نحوه آزمون این فرضیات ارائه گردید. در این فصل، یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل آماری ارائه می شود. ابتدا متغیرهای تحقیق بلحاظ آماری توصیف و بررسی می شوند. در ادامه، فرضیات تحقیق باتوجه به الگوی آزمون علمی مطرح شده در فصل قبل و از طریق نرم افزار Eviews و در سطح اطمینان ۹۵ درصد اجرا و نتایج حاصل ارائه می شود. در هر یک از آزمون های رگرسیونی، نحوه انتخاب روش مناسب برای تخمین و برقراری فرض های اساسی رگرسیون، به جهت دستیابی به نتایج معتبر، مورد توجه قرار گفته است.
۴-۲) تحلیل توصیفی متغیرهای تحقیق
نقطه شروع تجزیه و تحلیل داده هایی که بر اساس مبانی کمی اندازه گیری می شوند؛ به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، ابتدا لازم است آماره های توصیفی داده های تحت بررسی محاسبه شود.تحلیل توصیفی، تکنیکی است که به بررسی شاخصهای مرکزی و پراکندگی داده های تحقیق می پردازد. تعداد مشاهدات تحقیق حاضر ۴۲۰ سال-شرکت است. این مشاهدات ناشی از ترکیب داده های ۸۴ شرکت پذیرفته شده در بورس، بعنوان نمونه آماری در طول ۵ سال(۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰)، بعنوان دوره آزمون می باشد. همچنین، از آنجاییکه برخی از متغیرهای تحقیق، مبتنی بر روند تغییرات در طول دوره محاسبه می شوند؛ داده های سال های ۱۳۸۳، ۱۳۸۴، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۱ نیز جمع آوری و در محاسبه متغیرهای اساسی موردنظر قرار گرفته است. جدول ۴-۱ تحلیل توصیفی متغیرهای بکار رفته در مدل آزمون فرضیات را نشان می دهد.
جدول شماره۴- ۱تحلیل توصیفی متغیرهای بکار رفته در مدل آزمون فرضیات
سطح مدیریت سود | عدم تقارن اطلاعاتی | درصد مالکیت صندوق های سرمایه گذاری | دوگانگی وظیفه مدیرعامل | استقلال هیات مدیره | نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری | نیاز مالی شرکت | اندازه شرکت | مالکیت دولتی | نسبت فروش به دارایی ها | تمرکز مالکیت | |
میانگین | ۰٫۰۰۰۴۸۱ | ۰٫۱۰۰۶۳۸ | ۰٫۱۶۵۱۷۵ | ۰٫۴۲۶۱۵۰ | ۰٫۴۲۹۴۷۱ | ۰٫۴۴۶۲۰۲ | ۰٫۷۹۴۱۸۹ | ۱۳٫۴۹۴۳۷ | ۰٫۰۴۵۲۶۲ | ۰٫۸۷۱۸۹۲ | ۰٫۵۲۸۸۹۸ |
میانه | -۰٫۰۰۶۹۷۸ |