- kotter and Armstrong 2- 4P 3-Production 4- Price 5- Place 6- Promotion
شکل ۲-۲: عناصر آمیخته های بازاریابی
مأخذ: کتاب اصول بازاریابی (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۹۹۱)
در صورتی که مؤسسه یا واحد تولیدی در انجام امور بازاریابی موفقیت کسب کند بایستی
آمیختههای مذکور بنحو احسن مورد بررسی قرار داده و الویت ها در هر یک از آمیختههای مذکور را تشخیص دهد و براساس آنها مدل بهینه تصمیم گیری بازاریابی را طراحی کند و بنگاه تولیدی یا مؤسسات مذکور خصوصیات مشتری را مورد بررسی قرار داده و براساس ویژگی های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، کالا یا خدمات مناسب و مورد نیاز را با شیوه مناسب، قیمت مناسب و در زمان و مکان مناسب در اختیار مصرفکننده قرار دهند (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۹۹۱).
در جای دیگری آمیختههای بازاریابی در هر بنگاه اقتصادی به هشت پی۱ معروفند و شامل موارد ذیل
میباشند:
۱- کالا یا محصول۲ ۲- بسته بندی۳ ۳- قیمت۴ ۴- تبلیغات و پیشبرد فروش۵ ۵- مکان و زمان توزیع۶ ۶- روابط عمومی۷ ۷- قدرت های حاکم بر بازار۸ ۸- مردم۹ (انویه تکیه،۱۳۸۱).
۲-۲-۱-۷- عوامل بازاریابی
این عوامل در واقع افراد خاصی هستند که در طول فرایند بازاریابی خدمات ارزشمندی انجام
میدهند و در قبال ارائه خدمات مبلغی را دریافت کرده که بر قیمت تمام شده کالا یا محصول اضافه میگردد این عوامل از دیدگان محققان مختلف به گروه های خاصی تقسیم بندی شده اند براساس تقسیم بندی کاتلر و آرمسترانگ (۱۹۹۱) عوامل مذکور بصورت ذیل ارائه شدهاند:
الف- فروشندگان اولیه: افراد یا مؤسساتی هستند که منابع مورد نیاز واحدهای تولیدی را جهت تولید و ارائه خدمات فراهم میکنند. ایجاد هرگونه تأخیر و یا کمبود و یا عدم توجه به کیفیت مواد اولیه در کوتاه مدت باعث افزایش هزینه و عدم موفقیت در ارائه کالای مناسب و با کیفیت به بازار شده و در بلند مدت نیز به ایجاد ذهنیت های نامطلوب از ارائه محصول منجر میشود. این گروه از عوامل در ارتباط با محصولات کشاورزی با توجه به شرایط خاص آنها نقش مهمی را ایفا میکنند که میتوانند بذر تولیدی، کود شیمیایی و سایر عوامل تولید را تهیه و خدمات فنی برای کشاورزان ارائه دهند.
ب- واسطه ها: عوامل مذکور در امر تبلیغات، توزیع کالا به مصرف کنندگان و ارائه اطلاعات
میتوانند نقش مفیدی داشته باشند و این عوامل شامل دلالان، مؤسسات توزیع محصول، آژانسهای خدمات بازاریابی، مؤسسات و واسطه های مالی می باشند که در ذیل بطور خلاصه به نقش هر یک در فرایند بازاریابی پرداخته شده است:
-۸P 2- Production 3- Packaging 4- Price 5- Promotion 6- Place and Time of Distributio 7- Public Relation 8- Power 9- Peopl
* دلالان: آن دسته از واحدهای توزیع هستند که واحدها و مؤسسات تولیدی و تولیدکنندگان واقع در مزارع و غیره را در یافتن مشتری و فروش کالا یاری میدهند که این گروه از عوامل بازاریابی در محصولات باغی که پیش فروش میشوند مثل مرکبات، سیب درختی و … نقش ارزشمندی ایفاء میکنند.
* واحدهای توزیع فیزیکی: این دسته از واسطه ها، واحدهای تولیدی را در خدمات انبارداری، حمل کالا تا مقصد و غیره کمک میکنند که در واقع میتوان سردخانه داران یا شرکت های حمل و نقل زمینی، هوایی، دریایی را در این گروه جای داد.
* آژانسهای خدمات بازاریابی: این دسته از عوامل بازاریابی شامل واحدهای تحقیقاتی بازاریابی، مؤسسات تبلیغاتی، رسانه های جمعی و شرکت های مشاورهای و … می باشند و در واقع میتوانند تمام مراکز تولیدی را در انتخاب بازار هدف و پیشبرد و تشویق و معرفی محصولات در بازارهای مناسب کمک کنند.
* واسطه های مؤسسات مالی: این دسته از عوامل بازاریابی شامل مؤسسات مالی و اعتباری شهری و روستایی، بانکها، شرکتهای بیمه هستند که کشاورزان و سایر واحدهای تولیدی را در تأمین مالی، معاملات با بیمه خرید و فروش محصول در مقابل خطرات یاری میکنند.
ج- مشتریان: این گروه از عوامل بازاریابی به چند نوع در بازارهای گوناگون تقسیم می شوند که عبارتند از :
* بازار مصرف کننده: این گروه شامل افراد و خانوارهایی هستند که محصولات را جهت مصرف مستقیم و شخصی خریداری میکنند.
* بازار صنعتی: این دسته از عوامل شامل آن گروه از سازمان ها هستند که به منظور بازپروری بیشتر و یا ایجاد تغییر و تبدیل و یا استفاده مجدد از محصول آن را خریداری میکنند.
* بازار واسطه ای: شامل آن دسته از عوامل و سازمان هایی هستند که محصولات را به منظور فروش مجدد با تحصیل سود، خریداری میکنند.
* بازار دولتی: عوامل یا نمایندگیهای دولت بوده و به منظور ایجاد خدمات عامالمنفعه یا انتقال این محصولات یا خدمات به افراد نیازمند میباشد.
* بازارهای بین المللی: این گروه شامل خریداران خارجی بوده و شامل مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و واسطه های فروش و دولتهای خارجی میباشد و در واقع بازاریابی در محدوده این عوامل شاخه دیگری از بازاریابی به نام بازاریابی بین المللی را تشکیل میدهد.
چ- رقبا: این دسته از عوامل می توانند با تأمین بهتر نیاز مصرفکنندگان، جای رقبای دیگر را پر نمایند و در بحث بازاریابی موضوعی در ارتباط با رقیب وجود دارد و آن این که هر رقیبی که بتواند محصول مناسبتر و قیمت ارازنتر با مناسب را در اختیار مصرف کننده قرار دهد و به عبارت دیگر خدمت و یا محصول بهتری را به بازار مصرف ارائه دهد از رقبای خود پیشی میگیرد.
ح- جوامع: این گروه به صورت نهادهای اجتماعی از عوامل مؤثر بر بازاریابی شامل جوامع مالی، رسانه های جمعی، جوامع دولتی، جوامع شهروندی، جوامع محلی، جوامع عمومی و داخلی میباشند.
۲-۲-۱-۸- اطلاعات بازار و گروه های منتفع از آن
اطلاعات بازار عبارت است از مجموعه دانش بالقوه در دسترس برای عوامل بازار به شرح فوق از کل سامانه بازار که شامل موارد زیر میباشد:
۱- میزان و حجم عرضه محصول: که در مورد محصولات کشاورزی به خصوص فساد پذیر، داشتن آگاهی از میزان عرضه انواع واریته های مختلف محصولات و درجات مختلف آن و آگاهی از میزان محصولی است که وارد کانالهای بازاریابی میشود.
۲- میزان تقاضای مورد انتظار مصرف کنندگان: در مکانهای مختلف تقاضا برای یک محصول در نوسان است عرضه محصول باید با میزان تقاضای پیشبینی شده در بازارهای متفاوت همخوانی داشته باشدو همانطور که می دانیم تقاضای عمده فروشی بر مبنای تقاضای مصرف کننده شکل میگیرد، که لازمه همه موارد فوق شناخت واقعیتهای بازار محصول است.
۳- اطلاعات مربوط به قیمتهای جاری در سطح مزرعه، عمده فروشی، خرده فروشی
۴- آگاهی از جو حاکم بر بازار: یا احساس بازار مثل حالتهای روانی که در بازار وجود دارد.
۵- اطلاعات روند آینده عرضه و تقاضا: که عوامل متعددی مثل عوامل جوی، زمان برداشت محصول، قیمت محصولات جانشین، حمایتهای دولت در زمینه های مختلف میتواند شامل این دسته اطلاعات باشد. بنابراین داشتن پیشبینیهایی از تولید و مصرف و جریان بازاریابی در آینده یک ضرورت اطلاعاتی است به عبارت دیگر حرکت کلی بازار و قیمت ها به چه سمتی است.
۶- اطلاعات در ارتباط با تغییرات فصلی در عرضه محصول: که این عامل بر عامل قیمت تأثیر خواهد گذاشت وعرضه و تقاضای محصول نیز عموما” بر اساس قیمت تغییر مییابد.
۷- سایر اطلاعات: علاوه بر اطلاعات بالا آگاهی از هر نوع عاملی از جمله عوامل سیاسی که میتواند بر شرایط معاملات تأثیر بگذارد از جمله سایر اطلاعات در بازار است (انویه تکیه،۱۳۸۱).
در مجموع گروه های منتفع از اطلاعات بازار که در فوق ذکر گردید به شرح زیرین است:
اولین گروه استفادهکننده از اطلاعات بازار تولیدکنندگان میباشند. تولیدکنندگان از زمان تصمیم گیری برای تولید تا زمان فروش محصول به این اطلاعات نیاز دارند این اطلاعات میتواند به کشاورز کمک کند که قیمتهایی را دریافت کرده و محصول خود را به قیمتی به فروش برساند که بالاترین درآمد را کسبکند و در تصمیمگیری در مورد فروش میتواند قیمتهای موجود در بازارهای مختلف را مقایسه کند.
دومین گروه استفادهکننده از این اطلاعات عمده فروشان یا بازرگانانی هستند که در مسیرهای بازاریابی معاملاتی روی محصول انجام میدهند. دسترسی به این اطلاعات باعث می شود که عمده فروشان، تخمین درستی از تقاضای مصرف کننده و میزان عرضه تولید کننده داشته باشند و در صورت دسترسی به اطلاعات مذکور میزان ریسک کاهش یافته و با حاشیه بازاریابی کمتری فعالیت خود را انجام دهند. وقتی اطلاعات دقیق و صحیح در دسترس نباشد خریداران قیمت پایینی به تولیدکنندگان پیشنهاد می کنند تا ریسک خودشان را بپوشانند.
در مورد محصولات فسادپذیر مثل میوه و سبزیجات از جمله مرکبات داشتن اطلاعات ناقص از بازار باعث افزایش ضایعات می شود و در نتیجه عدم دسترسی به اطلاعات محصول موقعی روانه بازار شده است که محصول در آن زمان در بازار اشباع می باشد و تولید کننده مجبور است با قیمت کمتری محصول خود را بفروشد و یا مجبور شود به جای دیگری منتقل کند که در موقع حمل مجدد میزان هزینه و ضایعات افزایش مییابد.
سومین گروه منتفع از اطلاعات بازار دولت می باشد. برای اتخاذ سیاستهای مهم کشاورزی، نیاز به آمارهای مربوط به تولید، مصرف ومیزان ذخیره انبار می باشد بنابراین در صورتی که هدف تعدیل یا تثبیت قیمتها و عرضه محصول باشد دولت به این اطلاعات نیاز دارد. طبیعی است دولت اگر بتواند با داشتن اطلاعات دقیق میزان عرضه و تقاضا را تخمین بزند در صورت مشاهده فراوانی یا کمبودها، برنامه ریزی برای تعدیلات یا واردات را تدوین میکند (کاتلرو آرمسترانگ،۱۹۹۱).
۲-۲-۱-۹- ویژگی های بازاریابی محصولات کشاورزی
بازاریابی محصولات کشاورزی با توجه به بعضی ویژگی های خاص خود تا حدودی متمایز از بازاریابی صنعتی میباشد. کار بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی را به مراتب مشکل تر از بازاریابی محصولات صنعتی می کند که این ویژگیها را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
- زمان محدود تولید و فصلی بودن محصولات کشاورزی : اکثریت محصولات کشاورزی در یک دوره کوتاه برداشت شده ولی در یک دوره طولانیتر مورد مصرف قرار میگیرند. برای این وضعیت نیاز به امکاناتی از قبیل سیلو، انبار و محل های ویژه از قبیل سردخانه است تا مصرف با تولید هماهنگ شود و از پایین آمدن قیمت محصول در زمان برداشت و ضایعات بالا جلوگیری شود. علاوه بر آن نیاز به دسترسی به امکانات حمل و نقل نیز وجود دارد. از آنجا که این امکانات در زمان برداشت زیاد مورد نیاز بوده و در نتیجه احتمال کمبود در این زمینه با توجه به فصلی بودن محصولات کشاورزی وجود دارد. در حالی که محصولات صنعتی به تدریج تولید می شوند و چنین خدماتی برای محصولات صنعتی سهولت تعدیل بیشتری دارند.
- حجیم بودن محصولات کشاورزی: اغلب محصولات کشاورزی حجیم بوده و ارزش آنها نسبت به وزن و حجمی که دارند ناچیز میباشد. بنابراین هزینه حمل و نقل وسایر خدمات بازاریابی محصولات کشاورزی افزایش یافته و نیاز به تأسیسات انبارداری و بازاررسانی زیاد میشود.
- فسادپذیری محصولات کشاورزی: این ویژگی مانع نگهداری طولانی این محصولات میشود در حالی که محصولات صنعتی را میتوان به مدت طولانی نگهداری کرد و اگر بخواهیم زمان مصرف را طولانی کنیم به شرط پذیرش هزینه های مربوطه نیاز به امکانات بازارسانی و بازاریابی بیشتر میشود.
- کوچک بودن واحدهای کشاورزی: این ویژگی از عوامل جانبی بوده و با توجه به کوچک بودن واحدهای کشاورزی و پراکنده بودن آنها بازاررسانی با مشکل مواجه شده و جمعآوری محصول از این گونه مزارع بسیار سخت و پر هزینه میباشد.
- تمرکز مصرف کنندگان در مراکز شهری: نمونه این الگو همان شهرنشینی و گرایش به شهرهای بزرگ میباشد. چنین روند توزیع مصرف کنندگان نیاز به امکانات و خدمات بازاررسانی داشته و هر چه این فاصله بیشتر باشد نیاز به نظام بازاررسانی کارآمد بیشتر میشود.
همچنین هویت را می توان حاصل توافق میان فرد و پدیده مورد ارزیابی تعریف می کند بر این مبنا، هویت مفهومی نسبی است که یک سرآن به انسان بر می گردد و سر دیگرش درمحیط تعریف می شود(قاسمی، ۱۳۸۳: ۶۹-۷۰). که شرط هویتمندی آن محله را می توان موارد زیر ذکر نمود:
تعلق مکانی ساکنان محله به محیط زندگی شان
خاطره ای که در ذهن ساکنان از محله بر جای مانده است
خاطرات جمعی که در حافظه جمعی ساکنان از محله بر جای مانده است.
حس تعلق خاطر افراد به محله خود شان.
درتعریفی دیگر، هویت مکان، بخشی از هویت شخصی تعریف می شود هویت مکان در اثر تجربه مستقیم محیط فیزیکی رشد می یابد. بنابراین بازتابی از وجوه اجتماعی وفرهنگی مکان است رابطه میان انسان ومکان دو طرفه است زیرا کنش و خواست انسانی معنی را به فضا مرتبط می سازد(والمسلی[۲۰]، ۱۹۹۰: ۶۴).
هویت معماری
اکثر مردم حضور در یک فضای خاص را تجربه کرده اند، آن را ارج می نهند و از فقدان آن متأثر می شوند. حس کردن جهان لذتی خاص دارد. مکان های معنی دار و قابل درک تکیه گاه مناسبی هستند که خاطرات شخصی، احساس ها و ارزش ها بر آن تکیه می کنند. هویت مکانی پیوند نزدیکی پیدا می کند با هویت شخصی، اینکه «من اینجا هستم»، حکایت از «من هستم» می کند(لینچ، ۱۳۸۱).
در رابطه با مسئله هویت محیطی، صاحب نظران مختلف عقاید خود را بیان داشته اند و مولفه های مختلفی برای این مفهوم در نظر گرفته اند.واز نظر راپاپورت، هویت قابلیت تمیز و تشخیص عنصری از عنصر دیگر است. او هویت را خصوصیتی از محیط می داند که در شرایط مختلف تغییر نمی کند. این خصوصیات می تواند خصوصیات فیزیکى محیط نظیر شکل، ابعاد، تزیینات، سبک ساختمانى و … باشد، یا فعالیت هاى خاص جارى در محیط و یا عملکرد هاى یک محیط.
به عقیده الکساندر، هویت در محیط هنگامی تجلى می کند که ارتباط طبیعى و منطقى بین فرد و محیط حاصل شده باشد. وى معتقد است که بین فرد و محیط زندگى اش ارتباط و احساس تعلق خاطر به وجود نخواهد آمد مگر آنکه قادر به شناخت عمیق و تشخیص آن باشد و توان درک تمایز آن نسبت به محیط هاى دیگر را نیز داشته باشد، و بداند در چه زمانى و به چه صورت پاسخ مناسبى به کنش هاى انجام یافته در آن محیط بدهد.
از نظر »والتر بور»، هویت همان تفاوت های کوچک و بزرگی است که باعث بازشناخت یک مکان و خوانایی محیط می شود و حس دلبستگی و حساسیت محیط را به وجود می آورد. خاص بودن هر محیط به معنی اجتناب از یکنواختی، وجود تنوع و جذابیت است و در نحوه قرارگیری فضاها و طرز دسترسی به فضاها و در کاربری ها نیز می باید وجود داشته باشد. ولف معتقد است که هویت محیط نتیجه کنش متقابل سه مورد است که عبارت اند از:
ترکیب ظاهر و کالبدی نماها؛
عملکردها و فعالیت های قابل مشاهده؛
مفاهیم در محیط.
«گوردن کالن» بر اهمیت تفاوت هر محیط با سایر محیط ها تأکید دارد. او هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و تشابه محیط های شهری از طریق به جلوه در آوردن ویژگی های خاص هر محیط تعریف می کند(دانشپور، ۱۳۸۰: ۵۵). در واقع معماری به خودی خود پدیده ای است که از صراحت در تعریف و تجزیه و تحلیل می گریزد و در دنیای پیچیده امروز این مقوله هویتی بس پیچیده تر و مبهم تر از گذشته یافته است.
برای پرداختن به موضوع ایجاد معماری با هویت و نسبت معماری با هویت، می توان دو دیدگاه در مورد نگاه به معماری در نظر گرفت، نگاه اول نگاه عام است که معماری را به معنای ساختن، تحدید فضا، ایجاد سرپناه و تعاریفی از این دست در نظر می گیرد که جایی برای بحث هویت در معماری باقی نمی گذارد. برای بازکردن بحث هویت در معماری باید از دیدگاه دیگری به مسئله نگاه کرد و بحث چیستی و کیستی معماری را از آن نقطه نظر مطرح کرد. اگر به معماری به عنوان یک اثر هنری نگاه کنیم و انسان را خالق اثر هنری در نظر بگیریم از آن جهت که انسان مدعی است که می تواند حقیقت هستی را کشف کند و آن را در اثر هنری متجلی سازد و به بیان آورد و اثر هنری حاصل فهم انسان و تجلی حقیقت کشف شده از سوی اوست، می توان به بحث هویت در معماری پرداخت.
معمولاً هویت یک اثر معماری را با میزان ایده ها و اثرات برگرفته از ویژگی های فرهنگی موجود در آن اثر می سنجند. این روش با آنکه از یک صحت نسبی برخوردار است اما در جاهایی ناکافی و گمراه کننده نیز می شود.
با در نظر گرفتن فاکتور کارکرد، بهتر می توان ارزیابی مسئله پرداخت، و می توان آثاری را با هویت یافت که مستقل از میراث محیطی و فرهنگی مکان آن آثار باشد. از این رو عوامل دیگری نیز باید در تکوین هویت معماری مداخله داشته باشد تا فقدان چنان مهمی نتواند مهر بی هویتی بر موجودیت اثر معماری زند. این عوامل همان هایی هستند که تمام آثار والای معماری چه آنها که از پیشینیان بر جای مانده و چه آنها که معاصرند و چه آنهایی که با گذشته پیوند دارند و چه آنهایی که فن آوری را همچون نمودی از دنیای امروز و فردا ارائه می کنند به یک اندازه از آنها برخوردارند و عبارت اند از: زیبایی، دانش، اصالت طرح، جوهر طرح.
زمان نیز مولفه بسیار اساسى اما خارج از کنترل انسان است و هر یک از عوامل فوق خود مقروض زمان هستند. از این رو اگر در جست وجوى هویت در معمارى امروز هستیم می بایست آن را در ارتباط با زمان حاضر سنجید.
فرهنگ و هویت
فرهنگ وظیفه هدایت و جهت دادن به رفتارها و فعالیت های انسانی را دارد و به عنوان روح و فضای زندگی نقش ایفا می کند. اگر این فضای زندگی (فرهنگ) تمایلات معنوی داشته باشد، تجلیات شکلی و کالبدی آن نیز هویتی معنوی را به نمایش خواهد گذاشت. لذا از شرایط پایداری توسعه می توان به سازگاری با نیازها و آداب و رسوم و امیال زیستی اقوام اشاره نمود و آن را توسعه فرهنگی یا بومی پایدار نامید. در فرایند تجلی کالبدی و عینی اندیشه و به عبارتی در روند تبدیل یک اندیشه و سامانه فکری به یک محصول که در خدمت آن اندیشه و صاحبان آن اندیشه باشد، می توان از سلسله مراتبی نام برد که با جهان بینی آغاز می شود و با تولد فرهنگ و به دنبال آن تدوین سیاست ها و برنامه ها به تولید محصول عینی ختم می شود که ناگزیر به عنوان مبین و مروج و نماد فرهنگ و جهان بینی خاستگاهش است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که زمینه گرایی و ساماندهی کالبدی و ساختاری از راهکارهای افزایش هویت کالبدی شهرهاست(نقی زاده، ۱۳۸۷).
عواملی هم چون رشد و ارتقای کیفی فضاهای جمعی و فرهنگی، ظهور جلوه های جدید فرهنگی، حفظ و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی، برنامه ریزی جهت خلق هدفمند نمادهای هویتی- فرهنگی و همچنین توسعه صنعت گردشگری، همه باعث افزایش سطح فرهنگ عمومی جامعه، ارتقای هویت وتشخص کالبدی و معنایی شهر و جذب سرمایه و دست آخر توسعه فرهنگی و پایدار می گردد؛ به طوری که هویت شهر یکی از پایه ها و مبنا افزایش حس تعلق و مشارکت شهروندان و نهایتاً توسعه پایدار می باشد(دهقانی و کریم زاده،۱۳۸۷).
مولفه های هویتی شهر
برای تقویت هویت شهر، از مشخصات و مؤلفه هایی مختلفی استفاده می گردد که دسته بندی مؤلفه های مربوطه در جهت تقویت هویت شهر ضروری است. عناصر هویت یک شهر، همانند مولفه های شخصیتی انسان دارای دو ساحت عینی (کالبدی) و ذهنی (معنایی) است
لذا هویت منظر و سیمای شهری به مجموعه ویژگی های زیست محیطی، کالبدی و بصری گفته می شود که بتوانند به صورت مجموعه عناصر چیره و غالب در کارکرد و سیمای شهر و محله “تداوم” یابند(بنتلی و همکاران،۱۳۸۹)
کیفیت و هویت
ساماندهی محیط کالبدی، یکی از عواملی است که برای افزایش دلبستگی شهروندان به شهر و آگاهی عمومی آنان از محیط شهری ضروری است. معیارهای کیفی سنجش فضا را می توان در سه بعد عملکردی، زیبایی شناختی(کالبدی) و زیست محیطی دسته بندی کرد که همگی در زیبایی و هویت محیط نقش اساسی دارند. هر یک از نظریه پردازان طراحی شهری، در نظریه های مختلف خود از زوایای گوناگون به موضوع کیفیت فضای شهری و مکان ها پرداخته اند. این کیفیت های فضایی به اختصار عبارتند از: نفوذ پذیری و دسترسی، تنوع کاربری ها و افزایش حق انتخاب (گوناگونی)، نظارت عمومی و امنیت، انعطاف پذیری و انطباق پذیری (سازگاری)، نگهداری و کنترل فضاها (مدیریت فضا و مشارکت عمومی)، همه شمول بودن و تعاملات جمعی، تسهیل پیاده مداری، تناسبات بصری(زیبایی، هویت و انسجام کالبدی)، غنای حسی (روح مکان)، رنگ تعلق (حس مالکیت و مشارکت عمومی)(کارمونا و همکاران،۱۳۸۸).
هویت از دیدگاه اندیشمندان
«استورات هال» هویت را یک روند در حال شدن می داند که شناسنامه و عامل شناخته شدن است(قطبی، ۱۳۸۷: ۸۱). هویت عامل شناسایی فرد از افراد، شیء از اشیاء و گروه از سایر گروه ها به حساب می آید. چارلز جنکز معتقد است: هویت طبقه بندی اشیا و افراد و مرتبط ساختن خود با چیزی یا کسی دیگر است(تاجیک، ۱۳۸۴: ۲-۱۱). به عبارتی دیگر هویت محملی برای قرارگیری مسئولیت می باشد. همچنین می توان از آن به عنوان لایه ورود پدیده ها به شامل شدن در یک اجتماع یاد کرد.
هویت با عبارات مشابهت و تفاوت نیز ارتباط دارد، «کاترین وودوارد» معتقد است که هویت از طریق تشابه ارزیابی می شود؛ تشابه با انسان هایی مثل ما و تفاوت با آنهایی که مثل ما نیستند(میرمقتدایی، ۱۳۸۳: ۳۲). از این رو واژه هویت مستلزم درک دو معنای متضاد است؛ دو معنایی که در تقابل های دوگانه در مقابل هم قرار می گیرند ولی در واقع تکمیل کننده ی یک مفهوم به نام هویت هستند. این دو معنا شباهت و تفاوت می باشند؛ شباهت درون گروهی در عین تفاوت برون گروهی. این کیفیت به مفهوم متباین بودن در عین هماهنگی نیز شباهت دارد و می توان آن را تمایز از غیر و تشابه با خودی دانست(همان). هویت به طور ضمنی بیانگر این حقیقت است که هر پدیده از طریق بروز برخی صفات عینی و ذهنی، شباهت خود را با گروهی از اشیاء و تفاوتش را از گروهی دیگر نشان می دهد. از این رو هویت عامل شناسایی پدیده در ضمن داشتن دو مفهوم تفاوت و شباهت معرفی و تبیین می شود.
«کریستوفر الکساندر»، هویت را تجسم کالبدی کیفیت های بی نام در بناها می داند،کیفیت هایی که مبنای اصلی حیات و روح هر انسان، شهر، بنا و یا طبیعت بکر هستند، اما نمی توان نامی بر آنها گذاشت (الکساندر،۱۳۸۱: ۴۵۷).
کالن بر اهمیت تفاوت هر محیط با سایر محیط ها تاکید دارد. او هویت را توجه به شخصیت فردی هر محیط و پرهیز از یکنواختی و تشابه محیط های شهری از طریق به جلوه در آوردن ویژگی های خاص هر محیط تعریف می کند. از نظر راپاپورت هویت قابلیت تمیز و تشخیص عنصری از عنصر دیگر است. راپاپورت در زمینه مسئله هویت راه حل هوشمندانه ایی را ارائه می دهد و هویت عمومی و خصوصی را تبیین می کند(فن مایس، ۱۳۸۴: ۱۶۷):
دارا بودن هویت خصوصی به معنای تفاوت برون گروهی است. در حالی که هویت عمومی به معنای داشتن تشابه درون گروهی است. لذا دارا بودن هویت مستلزم داشتن دو کیفیت تفاوت و تشابه خصوصیات، به طور همزمان است؛ این خصوصیات باید به گونه ایی باشند که جسم شهر در عین تداوم زمانی، در حال تحول و تکامل نیز باشد و نهایتا به پیدایش کل منجر شود(میرمقتدایی، ۱۳۸۳: ۳۵).
رابطه هویت و تقلید
تقلید از آثار گذشته یکی از مفاهیمی است که با شنیدن واژه هویت به ذهن متبادر می شود در حالی که هویت با تقلید از گذشته متفاوت است چرا که در بهره گیری از آثار گذشته اگر اشکال و فرم ها به طور خلاصه و جسد گذشته تکرار شوند نامی جز واپس گرایی را نخواهند یافت(نقی زاده، ۱۳۷۹: ۹۰).
در حالی که هویت در بناها نه ناشی از تاریخی بودن و نه ناشی از ابتدایی بودن روند احداث آن هاست، تنها ملازمت و همراهی ضرورت ها اهمیت دارد. هگل نیز ساخت دوباره بناهای تاریخی را متمایز از هویت می داند و معتقد است: رویدادهای تاریخی همیشه دو بار روی می دهد: بار اول به صورت تراژیک و بار دوم به صورت کمیک و هر کوششی برای تکرار آگاهانه صورت های تاریخی گذشته جز به صورت دوم نخواهد بود(آشوری، ۱۳۸۴: ۸۴). به علاوه بهره گیری از سنت در آثار معماری نیز به معنای تکرار و تقلید آثار گذشته نبوده و بر اصول و مبانی نظری و فلسفی که خود نیز در حال تکامل هستند متمرکز می باشد(تقی زاده، ۱۳۷۹: ۹۰). به تعبیر ادوارد سعید پرسش از هویت چگونه خود ماندن است نه چگونه همان ماندن (مهدوی نژاد، ۱۳۸۳: ۱۰). همان ماهیتی است که در برابر زمان مقاومت می کند ولی خود در زمان شکل می گیرد و بی آن ناپدید می شود(رحیم زاده، ۱۳۷۹: ۲۶۱-۲۷۳).
رابطه هویت ونوآوری
در بسیاری موارد هویت متضاد با نوآوری قلمداد می گردد. در حالی که نه تنها در تقابل با هم نیستند بلکه لازمه یکدیگرند، نوگرایی مطلوب، پذیرش اصول و ارزش های اصیل و فرهنگی و هویت بخش گذشته به همراه تجلی مطابق نیاز انسان و نیز بومی نمودن هر آنچه که از سایر تمدن ها وارد شده و تزاحم با ارزش های فرهنگی جامعه ندارد، می باشد(نقی زاده، ۱۳۷۹: ۹۰).
در واقع نوگرایی یافتن پاسخ مناسب زمان و مکان به خواسته های مخاطب از طریق بهره گیری از آراء و تجارب پیشینیان و تکامل بخشیدن آنها می باشد که همواره به طور ضمنی به پویایی، تصفیه و تکامل مداوم فرهنگ و جامعه نیز توجه دارد. نوگرایی به دستاورد های علمی و فنی دیگران به عنوان وسیله و ابزاری برای تحصیل آرمان ها و اهدافی انسانی منبعث از باورها و فرهنگ ملی می نگرد و در صورتی که عامل تشخص و علامت برتری به شمار آید، تحصیل آن، نتیجه ایی جز حقارت جامعه را در پی نخواهد داشت(همان، ۸۹).
البته نوآوری نیز با بدعت متفاوت است. نوآوری آنگاه از جنس خلاقیت است که جدید زاده موجود و مکمل آن باشد و آنگاه که جدید جایگزین موجود و متضاد با آن باشد از نوع بدعت خواهد شد(حجت، ۱۳۸۴: ۶۶) و هویت همخوانی نخواهد داشت. از این رو چیزی به دلیل متجدد بودن و یا تعلق به معماری گذشته حائز اهمیت و ارزش نمی گردد بلکه درستی و صلابت طراحی است که در کانون توجه قرار دارد. معماری شراب یا پنیر نیست که یکی به سبب کهنه بودن و دیگری به صرف نو بودن، عنوان بهتر بودن به خود بگیرد(نوحی، ۱۳۷۴: ۶۰۹).
تداوم ارزش های خودی به معنای پیوند با گذشته و عدم انقطاع، در عین نوآوری و خلاقیت با توجه به شرایط زمانه که از آن به تحول یاد می شود، در راستای یکدیگر می توانند هویت کالبدی را شکل دهند(میرمقتدایی ، ۱۳۸۳: ۲۹).
بنابراین می توان به این نکته اذعان داشت که هویت در معماری نه صرف تقلیدی بودن است و نه بدیع بودن. مفهوم هویت در معماری با نیازهای افراد مرتبط است و زمان حال را شامل می شود. هویت، مفهومی پویا است که در گذر زمان دچار تحول می شود و تاثیرپذیری از زمان و روح زمانه از ضرورت وجودی آن است.
فصل دوم :دیدگاه های نظری پژوهش
۲-۱-مقدمه
هویت شهرها فضایی برای رشد و توسعه انسان می باشد و بافت های تاریخی در شهرها، محل هویت و تبلور فرهنگ شهری می باشند. رشد سریع و ناهنجار مراکز شهری، افزایش جمعیت شهرها و همچنین گسترش ساخت و سازهای نامناسب شهرها بیشتر به بافت های تاریخی و بی هویتی شهر و تاثیر منفی بر ساکنان شهر می شود. بنابراین حفظ بافت تاریخی به عنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها می گردد. امروزه بر خلاف گذشته، کالبد شهر با دگرگونی های قابل توجهی مواجه می شود. چرا که شهر نیز همچون سایر پدیده های مصنوع انسان ساخت در طول زمان دچار تغییر، تحول، رشد و توسعه می گردد. این توسعه فرآیندهای پویا و مداوم است(حبیبی،۱۳۸۶).
در شهرهای امروزی، باید تلاش گرددکه در حین رشد، توسعه و ایجاد فضای جدید، ارتباط منطقی و منسجم بین فضاهای جدید و قدیم بر قرار نموده و یکپارچگی و هویت شهر را حفظ و تقویت نماید. لازمه نظم ساختاری و کالبدی هر منطقه ای، هویت تاریخی آن است که آن را از گزند آسیب ها دور نگه داشته و باعث زنده ماندن و پویایی چنین بافت هایی می گردد. شهرهای امروزی بدون بافت های تاریخی و کهن بی هویت اند و باید بخش های مرکزی با بافت های تاریخی و کهن چون محله ها، گذرها، بازارها و سایر فضاهای با ارزش گذشته بازشناسی و احیاء شوند و زندگی در آن ها جریان یابد تا شاهد سرزندگی بافت های تاریخی باشیم. برای بازگرداندن «حیات مجدد»[۲۱] به بنا، مجموعه و یا فضاهای شهری می توان تغییراتی در سازمان کالبدی فضایی بافت تاریخی شهر ایجاد کرد. با توجه به این مطالب در این فصل در نظر داریم تا به مبانی نظری و دیدگاه های مورد نظر در زمینه هویت کالبدی و روش های مختلف مواجهه با بافت های تاریخی شهری بپردازیم و پیشینه ی پژوهش های انجام گرفته و نتایج آنها را مورد بررسی قرار دهیم.
۲-۲-هویت
همان طور که در فصل اول به طور مفصل بیان گردید؛ هویت به معنای تشخص، هستی و وجود و آنچه موجب شناسایی شخص باشد(فرهنگ فارسی معین) هویت مانند شخصیت یا کیفیت بیان گر ویژگی های هر فرد یا پدیده ای می باشد. هویت، شخصیت و یا کیفیت هر چیز می تواند در سنجش با معیارهایی، خوب یا بد، ارزیابی شود. بی هویت، بی شخصیت و یا بی کیفیت خواندن افراد یا پدیده ها اشتیاه رایجی است که به جای بد هویت، بد شخصیت و یا بد کیفیت به کار می رود. هویت وابسته لاجرم هر چیزی است که وجود دارد.
در نظام های مختلف فکری با شاخص های مختلفی هویت پدیده ها سنجیده می شود؛ در جامعه ای با معیارهای پایدار ارزشی، همچون جامعه سنتی-مکتبی، محک هایی متعین و در جامعه ای با معیارهای ارزشی ناپایدار، همچون جامعه مدرن-مدنی، محک هایی نامتعین ملاک ارزیابی هویت قرار می گیرند. صدرالمتالهین هویت هر موجودی را عبارت از نحوه خاص وجود او می داند: هویت هر موجودی عبارت از نحوه خاص وجود اوست، در انسان هویت واحده است که متشان به شئون مختلف می شود. افراد انسانی را مشخصاتی هست که به واسطه آن ها هر یک از دیگری متمایزند و تا آخر عمر وحدت شخصیت در آنها باقی است و به آن هویت گویند(سجادی، ۱۳۶۳، نقل از اقبالی، ۱۳۷۸).
تعلق یا عدم تعلق اثری به هویتی جمعی و پایدار، آن چیزی است که در نگاه عموم باهویت یا بی هویت جلوه می دهد. از این دیدگاه، اثر با هویت اثری است که هویت آن در راستای هویت جمعی باشد، همچون یک بنای تاریخی در یک بافت تاریخی و اثر بی هویت اثری است که هویت آن در تعارض با هویت جمعی باشد، مانند یک بنای مدرن در یک بافت تاریخی. یک اثر معماری می تواند تبلور یک هویت جمعی(مذهبی، سرزمین، نژادی، …) باشد و یا صرفا به بیان شخصیت و هویت طراح و سازنده خود، مستقل از هنجارهای جمعی بپردازد.
۲-۲-۱-هدف انسان از زندگی و ساختن
هدف انسان از زندگی در این دنیا دست یافتن به بهشتی موعود است در دنیایی دیگر. بهشتی که بهترین و یگانه هدف اوست و خداوند آن را در جای جای قرآن کریم به عنوان پاداش نیکوکاران معرفی نموده است. زیستن انسان سنتی در این جهان آمیخته با ریاضت ها، رعایت ها، خودداری ها و بردباری هاست. او می داند که غایت او فراتر از این قلمرو از این قلمرو ناسوتی است که به او داده شده تا بر آن حکومت کند(نصر، ۱۳۸۰: ص ۱۳۴).
معادلات حاکم و روش های حل
در این فصل، مدلهای فیزیکی که در FLUENT برای حل جریان سیال و انتقال حرارت تدارک دیده شده، پیشنهادات برای به کارگیری آنها و تعریف پارامترهای لازم برای هر کدام توضیح داده می شود. ابتدا معادلات حاکم بر رژیم آرام سیال خالص توضیح داده میشوند و سپس به بررسی خواص نانو سیال پرداخته می شود و در ادامه روش های بررسی تغییر فاز توضیح داده خواهد شد که برای شبیه سازی فرایند انجماد در نانوسیال در یک حفره مربعی قائمالزاویه سه بعدی، معادلات ممنتوم و پیوستگی و انرژی را برای یک سیال پیوسته در نظر گرفته، سپس این معادلات برای جریان نانوسیال توسعه داده شده است. در پژوهش حاضر به منظور در نظر گرفتن اثر افزودن نانوذرات به سیال پایه که روابط مربوط به آن در بخش مربوط به معادلات آورده شده از UDF استفاده گشته است. بدین ترتیب خواص نانو سیال به این کد تجاری افزوده شده تا مدلسازی بصورت صحیح انجام پذیرد. سپس گسستهسازی معادلات حاکم و روش حل کلی تفکیکی[۳۳] و پیوسته[۳۴] موجود معرفی شده و آنگاه درباره انتخاب روشهای گسستهسازی توضیح داده خواهد شد. روش پیوند فشار- سرعت و الگوریتمهای SIMPLE، SIMPLEC و PISO نیز از مطالب این بخش میباشد.
۳-۱ فرض پیوستگی
قبل از اینکه بتوان نانوسیال را به صورت پیوسته درنظر گرفت باید عدد نادسن راکه ازمعادلهی (۳-۱) بدست آمده محاسبه نمود.
(۳-۱) |
همان طور که گفته شد عدد نادسن به صورت نسبت متوسط فاصلهی آزاد بین ملکولهای سیال (در این تحقیق آب) به طول مشخصهی هندسهی مورد بررسی تعریف می شود.
فرض که عدد نادسن کوچکتر از ۰.۱ باشد، فرض پیوستگی قابل قبول است و نیاز به حل ملکول به ملکول سیستم نمی باشد. متوسط فاصله ملکولهای آب حدود nm 0.3 است و طول هندسی ما نیز cm1 میباشد. این اعداد عدد نادسن کوچکتر از ۰.۱ را شامل می شود در نتیجه فرض پیوستگی قابل قبول میباشد.
۳-۲- معادلات حاکم بر رژیم آرام سیال خالص
به منظور حل میدان جریان سیال خالص با توجه به خصوصیات جریان، معادلات حاکم، همان معادلات ناویر-استوکس دو بعدی هستند که شامل معادله بقای جرم، مومنتوم و انرژی میباشند. این معادلات برای جریان جابجایی طبیعی و آرام و گرادیان دمایی کم، به ترتیب به صورت زیر نوشته میشوند.
(۳-۲) | |
(۳-۳) | |
(۳-۴) |
در معادلات فوق شتاب جاذبه، u و v سرعتهای افقی و عمودی، ρ دانسیتهی سیال، p فشار درون سیستم، T دمای سیال و κ ضریب هدایت حرارتی سیال میباشد.
۳-۳- مدل بوزینسک[۳۵]
برای بسیاری ازجریانهای جا به جایی طبیعی، میتوان با بهره گرفتن از مدل بوزینسک به جای تعریف چگالی به صورت تابعی از دما به یک همگرایی سریعتر رسید. . این مدل چگالی را در تمام معادلات حل شده ثابت میگیرد بجز عبارت شناوری در معادله ممنتوم :
(۳-۵) |
که چگالی (ثابت) جریان ، دمای کارکرد و ضریب انبساط حرارتی است. معادله بالا با بهره گرفتن از تقریب بوزینسک، به دست آمدهاست، تا را از عبارت شناوری حذف کند. این تقریب تا هنگامیکه تغییرات در چگالی کوچک باشد دقیق میباشد.
ضروری است که از تقریب بوزینسک برای محاسبه جا به جایی طبیعی وابسته به زمان در محیطهای بسته استفاده شود. این مدل همچنین می تواند برای مسائل حالت دائم به شرط آنکه تغییرات در دما کوچک باشند استفاده گردد. مدل بوزینسک برای مسائل گونه های شیمیایی و احتراق و جریانهای با واکنش نمیتواند استفاده گردد.
۳-۴- خواص نانوسیال
اگرچه نانوسیالات محتوی مقادیر بسیار کم نانوذرات جامد میباشد اما همین مقادیر کم نیز در خواص نانوسیالات تاثیر خواهند گذاشت. در این تحقیق از روابطی که در ادامه آورده شده برای حل نانوسیال استفاده شده است.
در معادلات فوق دانسیته و ظرفیت گرمایی ویژه نانوسیال در دمای مرجع برابر است با:
(۳-۶) |
ب: شارژ با تاخیر زمانی: یک راه حل ارزان و ساده برای به تعویق انداختن شارژ باتری خودروها این است که از یک تایمر استفاده شود تا هنگامی که مصرف کننده به خانه مراجعت می نماید، خودروی خود را به برق بزند اما شروع فرایند شارژ با یک تاخیر زمانی که توسط تایمر تنظیم می شود، از ساعات پیک به ساعات غیر پیک تغییر نماید. در [۴۵] اشاره شده است که بهرهوری این روش هنگامی بیشتر می شود که مصرف کنندگان زمان تاخیر یکسانی را برای شارژ خودروی خود در نظر نگیرند.
ج: شارژ با مدیریت بهره بردار ناوگان[۲۱] : در سناریوی آخر، بهرهبردار ناوگان یا تجمیع کننده[۲۲] مسئولیت تعیین نحوه شارژ خودروها را عهدهدار می شود. خواسته های مالک خودرو برای نحوه شارژ باتری وسیله نقلیهاش از طریق مفاد قراردادی که با بهرهبردار ناوگان یا تجمیع کننده منعقد نموده است، لحاظ می شود. هرگاه خودروی الکتریکی به شبکه وصل شود، تجمیع کننده یک برنامه ی شارژ برای خودرو در نظر میگیرد که از زمان اتصال آغاز و تا زمان تخمینی انفصال از شبکه تداوم مییابد.
آنچه تاکنون ذکر شد به شارژ هماهنگ خودروهای الکتریکی بر میگردد که با هدف کاهش اثرات نامطلوب این نوع بارها بر شبکه قدرت صورت میگیرد. اما خودروی الکتریکی می تواند اثرات مطلوب دیگری برای شبکه فراهم آورد. از جمله آنکه خودرو می تواند در ساعات کم باری که قیمت برق ارزان است، برق را در باتری خود ذخیره نموده و در ساعات پرباری که قیمت برق بالاست، آن را به شبکه تحویل دهد.
۲-۱۰-۳ فرصتها و چالشهای اتصال خودروی الکتریکی به شبکه
بر طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است، در طی ۲۵ سال آینده، تقاضای جهانی انرژی با رشد پنجاه درصدی روبرو خواهد شد. بخش قابل توجهی از این انرژی در حوزه حمل و نقل مصرف شده و از طرف دیگر این حوزه یکی از مهم ترین منابع تولید و انتشار گازهای گلخانه ای است [۴۶]. به همین دلیل معلوم می شود که چرا خودروهای الکتریکی به عنوان یک راه حل گریزناپذیر برای زندگی بشر و آینده محسوب می گردند.
موسسه تحقیقات توان الکتریکی، در گزارش خود در سال ۲۰۰۷ به نقش خودروهای الکتریکی در کاهش گازهای گلخانهای اذعان داشته و عنوان کرده است که گرم شدن کرهی زمین بر اثر گاز خروجی از خودروهای متعارف از جمله دلایلی است که منجر به لزوم حرکت به سمت استفاده از خودروهای برقی می شود [۴۷]. گزارش [۴۵] اعلام نموده چنانچه یک خانواده دانمارکی بخواهد یک خودروی الکتریکی به لوازم خود اضافه کند، هر سال ۵۶ درصد مصرف برق را افزایش داده است. لذا با فرض اینکه ۲۵ درصد از خودروهای شخصی از نوع خودروی برقی باشند، مصرف برق بخش خانگی در دانمارک افزایشی بین ۱۱ تا ۱۴ درصد را تجربه خواهد نمود.
مدیریت صحیح در شکل دهی به جایگاه ناوگان خودروهای الکتریکی در سیستم قدرت می تواند از این پدیده که به صورت بالقوه می تواند به عنوان یک چالش برای صنعت برق مطرح شود، یک فرصت مناسب برای کمک به بازار برق بسازد. در مرجع [۴۳] به نتایج یک مطالعه اشاره شده است که بر طبق آن در سال ۲۰۲۰ میلادی با بیست و پنج درصد نفوذ خودروهای الکتریکی در سیزده ناحیه ایالات متحده آمریکا، در صورتی که هر خودرو در ساعت پنج بعدازظهر به شارژ زده شود، حدود ۱۶۰ نیروگاه جدید برق لازم خواهد بود. اما مقابله با این چالش بزرگ در بحث برنامه ریزی سیستم قدرت توسط مدیریت شارژ و دشارژ خودروها با هزینه بسیار کمتری قابل انجام است. امری که نیاز به معرفی یک چارچوب اجرایی کارآمد دارد.
گزارش [۴۸] اظهار می دارد که توسعه مفهوم V2G سه اثر مثبت بر آلودگی هوا دارد. اول با ایجاد منبع درآمد، مالکین خودرو را ترغیب به استفاده از خودروی الکتریکی می نماید. دوم آنکه تولید توان پیک و توان اضطراری عمدتاً از نیروگاه هایی با سوخت فسیلی حاصل می شود که اغلب در نزدیکی مراکز پر جمعیت واقع هستند.
خودرو الکتریکی و بحث V2G می تواند آلودگی منتجه از منابع تولید توان پیک و اضطراری را کاهش دهد. سومین مزیت مرتبط با آلودگی هوا به انرژی های تجدیدپذیر بر میگردد. وجود یک ناوگان بزرگ از خودروهای الکتریکی که بتواند سرویس ذخیره انرژی الکتریکی ارائه نماید، منجر به رفع مسأله نوسانات توان خروجی واحدهای تجدیدپذیر میگردد. مزایای اقتصادی و افزایش قابلیت اطمینان ناشی از V2G برای سیستم قدرت، مزیت ثانویهای برای آن است.
از نظر [۴۹] مزایای V2G شامل مواردی همچون کاهش پیک و به تبع آن کاهش پرشدگی در شبکه انتقال است. کاهش تلفات خط، به تعویق انداختن سرمایه گذاری برای بخش انتقال و کاهش زمان بهره برداری تحت فشار سیستم قدرت از جمله سایر مزایای این نوع خودروها برای شبکه است. کارکرد دیگر این خودروها در بازارهای خدمات جانبی است.
۲-۱۰-۴ روش مدل سازی باتری
به منظور پیش بینی بار شارژ خودروهای برقی به برخی اطلاعات مانند احتمال وصل روزانه آن ها به شبکه، زمان وصل آن ها به شبکه، مدت زمان مورد نیاز فرایند شارژ و ظرفیت باتری آنها نیاز است. تا زمانی که خودروهای برقی به طور کامل جایگزین خودروهای متعارف کنونی نشوند تخمین دقیق این پارامترها ممکن نخواهد بود. با این حال، میتوان با فرض اینکه عادتهای رانندگی و پارک خودروهای برقی مشابه خودروهای متعارف موجود خواهد بود به این اطلاعات دست یافت. با این فرض، این اطلاعات می تواند از طریق پردازش اطلاعات جمع آوری شده ای که از پرسش نامه های توزیع شده در میان مالکان خودروهای متعارف کنونی حاصل شده است به دست آید. همچنین لازم است با تشریح ویژگی های خودروهای برقی آینده برای این مالکان، نوع خودرویی که قرار است در آینده بخرند مشخص شود. این کار برای مشخص شدن نوع باتری و شارژری که در آن خودرو استفاده می شود ضروری است. با این اطلاعات می توان به مدل احتمالاتی بار شارژ خودروهای برقی در طی مراحل زیر دست یافت:
الف: تخمین احتمال وصل روزانه خودرو به شبکه، زمان وصل خودرو به شبکه، مدت زمان مورد نیاز فرایند شارژ
با پردازش زمان رسیدن به خانه خودروی متعارف کنونی که در طول یک دوره زمانی مشخص مانند یک ماه در پرسش نامه ثبت می شود می توان به احتمال وصل روزانه خودروی برقی جایگزین آن خودرو دست یافت. محتمل ترین ساعتی که در آن خودرو به خانه می رسد زمان وصل روزانه آن خودرو به شبکه و احتمال متناظر آن احتمال وصل روزانه آن خودرو به شبکه در نظر گرفته می شود. مدت زمان مورد نیاز فرایند شارژ برای هر خودرو از طریق توان نامی شارژر باتری و ظرفیت باقی مانده برای شارژ باتری به دست می آید.
ظرفیت باقی مانده برای شارژ از (۲-۱۴) و بر اساس میانگین مسافت طی شده روزانه و ظرفیت باتری به دست می آید [۵۰] که این اطلاعات نیز از روی پرسش نامه های توزیع شده به دست میآیند.
(۲-۱۴) |
در این رابطه SOC وضعیت شارژ باتری (kwh)، D میانگین مسافت طی شده(km)، C ظرفیت باتری(kwh) و EC بازه مصرف الکتریکی کلی در هر کیلومتر(kwh/km) را بیان می کند.
ب: محاسبهی تابع توزیع احتمال بار شارژ خودروهای برقی که برای اولین بار به شبکه متصل میشوند در هر ساعت (یعنی خودرویی که در آن ساعت تازه به خانه رسیده و خودروی خود را برای شارژ به شبکه وصل می کند).
برای محاسبه تابع توزیع احتمال بار شارژ خودروهای برقی که برای اولین بار به شبکه متصل میشوند یک مدل احتمالاتی بر اساس مرحله ی قبل ساخته می شود. برای این منظور، ما در هر ساعت خودروهایی که تازه برای اولین بار در آن ساعت به شبکه متصل شده اند را بر اساس احتمال وصل روزانه یکسان و توان شارژر یکسان به دسته های مختلف تقسیم می کنیم. در هر دسته احتمال اتصال همزمان خودروهای برقی به شبکه با بهره گرفتن از توزیع دو جمله ای که در (۲-۱۵) داده شده است محاسبه می شود.
(۲-۱۵) | () = P(k) For k=0,1,…,n |
که در آن k تعداد خودروهای وصل شده به شبکه، احتمال وصل مشترک و n تعداد کل خودروها در هر دسته است.
از لحاظ ریاضی، نتایج توزیع دو جملهای در صورتیکه تعداد داده ها به اندازه کافی زیاد باشد می تواند با تابع توزیع نرمال تقریب زده شود. بنابراین میتوان تابع توزیع دو جمله ای اتصال همزمان خودروهای قرار گرفته در هر دسته را با تابع توزیع نرمال تقریب زد که پارامترهای آن در [۵۱] داده شده است.
(۲-۱۶) | N(np, np(1-p)) |
در هر دسته برای به دست آوردن تابع توزیع احتمال بار شارژ خودروهای برقی که برای اولین بار به شبکه متصل می شوند، تنها لازم است (۲-۱۶) را از طریق ضرب در مقدار توان نامی یکسان شارژهای آن دسته اصلاح کنیم که رابطه اصلاح شده آن در (۲-۱۷) نشان داده شده است.
در این رابطه m مقدار توان نامی یکسان شارژهای هر دسته می باشد. انجام این کار بر مبنای این اصل استوار است که متغیر تصادفی x با توزیع نرمال، میانگین و انحراف معیار می تواند از طریق (۲-۱۸) خطی شود.
(۲-۱۷) | تابع توزیع احتمال خودروهایی که برای اولین بار به شبکه متصل می شوند در هر دسته N(mnp,np(1-p)) |
(۲-۱۸) | N |
۳-۲-۳- شیوه اجرا و واحد تحلیل:
۳-۲-۳-۱) شیوه اجرا:
مراحل انجام این پژوهش از آغاز تا پایان به شرح ذیل است :
الف) بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق
در این مرحله از تحقیق به بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرداخته شد. اطلاعات این مرحله از طریق مطالعات کتابخانهای با مراجعه به کتب، مجلات، نشریات مرتبط با موضوع، جستجو در اینترنت از سایتهای مرتبط با موضوع از جمله سایتهایWWW.Cpkd.net وWWW.ica.org و پایگاههای اینترنتی دیگر و مطالعه آمارهای اداره زندان استان چ و ب و شهرکرد و همچنین دستگاههای قضایی و انتظامیجمع آوری گردید.
ب) مرحله کارمیدانی: ابتدا بررسیهایی در مورد جامعه آماری مورد نظر انجام گرفت و اطلاعات مربوط به جرم سرقت منزل شهرستان شهرکرد با مراجعه به دستگاههای قضایی و انتظامی شهرکرد انجام و به دنبال آن جهت به دست آوردن اطلاعات لازم در مورد وضعیت جرایم و به ویژه جرم سرقت منزل در شهرستان شهرکرد با مسئولین قضایی و انتظامی شهر شهرکرد از جمله مسئولین اداره آموزشی و پژوهشی زندان شهر شهرکرد، رئیس پلیس آگاهی و فرماندهی انتظامی شهرستان شهرکرد و دادگستری شهرستان شهرکرد مصاحبه و گفتگو به عمل آمد. به منظور مصاحبه و پرسشگری از زندانیانی که در زندان شهر شهرکرد به سر میبردند بعد از ارائه مجوز و هماهنگیهای لازم پرسشنامه ای بر اساس فرضیات تحقیق تدوین و از برخی زندانیانی که در مدت زمان تحقیق مرتکب جرم سرقت منزل شده بودند مصاحبه و پرسشگری به عمل آمد. جهت تکمیل اطلاعات به پروندههای جرم سرقت منزل به دادگستری و رئیس پلیس آگاهی مراجعه و از پروندههای موجود نیز اطلاعات لازم تهیه شد. اطلاعات مربوط به مشخصات مکانی شهرستان شهرکرد از طریق منابع و نقشههای موجود در اداره مسکن وشهرسازی استان و طرح تفصیلی شهر شهرکرد گردآوری شد.
ج) مرحله استخراج اطلاعات و تهیه جداول : در این مرحله با بهره گرفتن از اطلاعات گردآوری شده اقدام به تهیه پایگاه دادهای به وسیله نرم افزار(Office/Excell) گردید. بدین صورت که به هر کدام از گزینههای پرسشنامه کدهای مشخص داده شد.
د)مرحله تجزیه و تحلیل، آزمون فرضیات و ارائه یافتهها
برای بررسی فرضیههای تحقیق از روش تحلیل فرصتهای جرم استفاده شد. این روش نخستین بار توسط جفری[۷۷] در سال ۱۹۷۱ و سپس هریس[۷۸] در سال ۱۹۷۳ به کار گرفته شد. اساس این شیوه بر تحلیل عوامل مستقیم و شرایط مکانی موثر در جرایم شهری نهاده شده است. به عبارت دیگر مشخصههای مکانی که در اندیشه یک مجرم بالقوه مناسب و مفید برای ارتکاب جرم تشخیص داده میشود مورد تحلیل قرار میگیرد. با بهره گرفتن از روش فرصتهای جرم و بررسی شرایط مکانی و الگوهای فضایی که موجب افزایش احتمال ارتکاب جرم در سطح شهر میشوند مکانهای مستعد وقوع سرقت در سطح شهر مشخص میگردد. در این مورد فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. (حقی، ۱۳۸۳، ۲۰)
ه) مرحله نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات: در این مرحله از یافتههای تحقیق و نتایج آزمون فرضیات، نتیجهگیری به عمل آمد و در پایان پیشنهادات و راهکارهایی از منظر پیشگیری وضعی جهت کاهش جرم سرقت منزل در شهرستان شهرکرد ارائه گردید.
به عبارتی بعد از اتمام شدن مرحله جمع آوری دادهها و اطلاعات لازم، پرسشنامه مورد بازبینی قرار میگیرد. بعد دفترچه کد کامپیوتری برای پرسشنامه تنظیم و بر اساس سطح اندازه گیری متغیرها و گویهها و دادههای خام و. .. کدگذاری و استخراج شدند پس از استخراج و وارد کردن دادهها به کامپیوتر و تبدیل لازم جهت آزمون فرضیات و پایایی پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS پردازش اطلاعات روی متغیرها انجام و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
۳-۲-۳-۲) واحد تحلیل
واحد آماری برای تجزیه و تحلیل این پژوهش کارکنان و مدیران اجرایی شهرستان شهرکرد در امر پیشگیری ازسرقت منازل میباشند به عبارت دیگر نتایج این تحقیق حاصل سنجش متغیرهای تحقیق در نمونه آماری و مقایسه آنها با یکدیگر میباشد.
۳-۲-۴- قلمرو تحقیق
۳-۲-۴-۱- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق محدوده جغرافیایی شهرستان شهرکرد است بنابراین جمع آوری دادهها از پرسنل معاونت آگاهی و دوایر پیشگیری کلانتریها که بطور مستقیم در مشاغل مرتبط با پیشگیری و برخورد با جرم سرقت منزل از نزدیک دخیل بوده و با شیوه و شگردهای سارقین و چگونگی وقوع سرقت و علل و انگیزههای مربوطه آشنایی کامل دارند، و همچنین پرسشگری از سارقینی (زندانیانی)که در محدوده شهرستان شهرکرد و درمدت زمان تحقیق( ۱۰ سال) مرتکب جرم سرقت منزل شده اند و در مورد آنها پرونده تشکیل و ثبت گردیده، صورت گرفته است.
۳-۲-۴-۲- قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق از تاریخ ۱۳۸۳ لغایت ۱۳۹۳ میباشد بنابراین تمامی سرقتهایی(منزل ) که در این مقطع زمانی در محدوده شهرستان شهرکرد به وقوع پیوسته است مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.
۳-۲-۴-۳-قلمرو موضوعی
موضوع پژوهش حاضر مجموعه رفتار و اعمال مجرمانهای است که تحت عنوان جرم سرقت منزل در محدوده شهرستان شهرکرد رخ داده است و شرایط مکانی و نحوه انتخاب مکان ارتکاب جرم در وقوع آنها موثر بوده است.
۳-۲-۵- روشها و تکنیکهای آماری
با توجه به نوع پژوهش(روش پیمایشی) در این تحقیق، جهت جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامهای استفاده شده است. پرسشنامه تحقیق از ۲۲ سؤال اصلی در قالب مقیاس ترتیبی سازماندهی و سؤالها با پاسخ ۵ گزینه ای کیفی به صورت: کاملاً موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملاً مخالفم نظر سنجی شده است. با توجه به اینکه جامعه آماری تحقیق به صورت تمام شمار میباشد لذا جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیازی به آزمونهای آمار استنباطی نشده است و صرفاً از آمار توصیفی جهت توصیف جمعیت مورد مطالعه و آزمون فرضیات و یافتههای تحقیق استفاده گردیده است.
۳-۳- شناسایی متغیرها
۳-۳-۱- متغیر وابسته
این متغیرها تابع تغییرات متغیر مستقل هستند یا در واقع معلول آنها به حساب میآیند . (حافظ نیا، ۱۳۸۲، ۴۴). به عبارتی متغیری است که ارزش یا مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد. متغیر وابسته در اختیار محقق نیست و محقق نمیتواند در آن دخل و تصرف و دستکاری به عمل آورد. متغیر وابسته این تحقیق را سرقتهای انجام شده از منازل شهرستان شهرکرد (زمان مورد نظر) تشکیل میدهد.
۳-۳-۲- متغیر مستقل
این متغیرها نقش علت را به عهده دارند و بر متغیرهای دیگر تاثیر میگذارند و منشأ بروز پدیدهها میشوند و محقق معمولاً در جستجوی رابطه بین دو عامل یا متغیر است و تشخیص تاثیر متغیر مستقل و میزان آن از اهداف عمده تحقیق محسوب میشود.(حافظ نیا، ۱۳۸۲، ۴۴). متغیرهای مستقل این تحقیق را «عوامل موثر بر انتخاب مکان ارتکاب جرم» تشکیل میدهد.
ابعاد این متغیرها عبارتند از:
الف) بین شرایط محیطی محل وقوع جرم و انتخاب مکان جرم از سوی سارقین رابطه وجود دارد.
متغیر مستقل: شرایط محیطی محل وقوع جرم متغیر وابسته: سرقت منزل
ب) بین طرح و نقشه ی قبلی سارقین و انتخاب مکان جرم از سوی آنان رابطه وجود دارد.
متغیر مستقل: طرح و نقشه ی قبلی سارقین متغیر وابسته: سرقت منزل
د) بین موقعیت زمانی ارتکاب جرم و انتخاب مکان جرم سرقت رابطه وجود دارد.
متغیر مستقل: موقعیت زمانی ارتکاب جرم متغیر وابسته: سرقت منزل
ه)بین خصوصیات و ویژگیهای فردی سارقین و نحوه انتخاب مکان جرم رابطه وجود دارد.
متغیر مستقل: خصوصیات و ویژگیهای فردی سارقین متغیر وابسته: سرقت منزل.
۳-۴- جامعه آماری و نمونه
۳-۴-۱- جمعیت آماری
جامعه آماری عبارتست از مجموعه ای از افراد، اشیاء که حداقل در یک صفت مشترک باشند. معمولاً جامعه آماری را با N نشان میدهند. (صارمی، ۱۳۸۴، ۱۱۴) جمعیت آماری این تحقیق شامل دو طیف به شرح ذیل میباشد.
الف: کلیه پرسنل پلیس آگاهی و پرسنل پلیس پیشگیری کلانتریهای سطح شهرستان شهرکرد (به تعداد ۱۴۰ نفر) که هریک از این افراد به طور مستقیم در مشاغل مرتبط با پیشگیری و برخورد با جرم سرقت منزل، از نزدیک دخیل بوده اند و با شیوه و شگردهای سارقین و چگونگی وقوع سرقت و علل و انگیزههای مربوطه آشنایی کامل دارند.
ب: کلیه سارقینی که در حوزه استحفاظی شهر شهرکرد مرتکب جرم سرقت منزل، بر اساس تعاریف عملیاتی دراین تحقیق شده اند و در مدت زمان انجام تحقیق در حال تحمل کیفر در زندان شهر شهرکرد بوده اند که تعدادآنها ۲۰ نفر میباشند و بقیه اطلاعات مورد نیاز از پرونده افراد مورد مطالعه که به هر نحو در مرحله تحقیقات مقدماتی به اتهام آنها رسیدگی شده لیکن محکوم به حبس در زندان نشده اند، از پلیس آگاهی شهرکرد استخراج شده است.
۳-۴-۲- جامعه نمونه آماری
نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانهها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگتر انتخاب میشود، به طوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگیهای آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشد. معمولاً نمونه آماری را با n نشان میدهند. (نادری، ۱۳۷۸، ۱۵۹) در پژوهش مذکور با توجه به اینکه جامعه آماری تحقیق به طور تمام شماری میباشد لذا فاقد جامعه نمونه آماری میباشد.
۳-۴-۳- نمونه گیری و شیوه انتخاب
نمونهگیری فرآیندی است که طی آن تعدادی از واحدها به گونهای انتخاب میشوند که معرف جامعه بزرگتر (جامعه آماری N=) باشند. (صارمی، ۱۳۸۴، ۱۱۶) در این پژوهش با توجه به اینکه جامعه آماری تحقیق به صورت تمام شماری میباشد لذا فاقد نمونه گیری و شیوه انتخاب میباشد.
۳-۵-روایی و پایایی تحقیق
۳-۵-۱- روایی ابزار سنجش
منظور از روایی این است که مقیاس و محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد (حافظنیا، ۱۳۸۲، ۱۵۵) به منظور حصول اطمینان از روایی، پرسشنامه در اختیار چند نفر کارشناس و خبره قرار داده شده است و کمیت و کیفیت سؤالات مورد بررسی قرار گرفته و پس از اخذ و اعمال نظرات آنان اعتبار پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته است.
۳-۵-۲- پایایی ابزار سنجش
پایایی ابزار که از آن به اعتبار، دقت و اعتماد پذیری نیز تعبیر میشود عبارت است از اینکه اگر یک وسیله اندازه گیری که برای سنجش متغیر و صفتی ساخته شد، در شرایط مشابه در زمان یا مکان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، نتایج مشابهی از آن حاصل شود. به عبارت دیگر، ابزار پایایی یا معتبر ابزاری است که از خاصیت تکرار پذیری، سنجش یکسان برخوردار باشد. (همان).
به منظور سنجش پایایایی، ابتدا پرسشنامه بر روی ۲۰ نفر از افراد جامعه آماری به صورت اتفاقی آزمون شده است. سپس برای ارزیابی سؤالها و همبستگی هر سؤال با سایر سؤالها از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شدهاست که میزان آن قابل قبول میباشد . با توجه به اینکه پایایی ۲۲ سؤال مربوط به پرسشنامه گروه کارکنان ۶۹ درصد بوده و بسیار به ۷۰ درصد نزدیک است بنابراین پایایی پرسشنامه مورد قبول واقع میشود. در پایین، خروجی نرم افزار SPSS نشان داده شده است.
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل دادهها