جدول۴-۳- وضعیت پاسخ گویی به سه درصد پیشنهادی برای محاسبه تمایل به پرداخت برنج ارگانیک ۶۳
جدول ۴-۴- نتایج آزمون تجزیه واریانس ۶۴
جدول ۴-۵- نتایج حاصل از برازش الگوی لاجیت ۶۵
جدول۴-۶- محاسبه اثر نهایی الگوی لاجیت. ۶۷
جدول ۴-۷- نتایج حاصل از برازش الگوی لاجیت. ۶۹
جدول ۴-۸- محاسبه اثر نهایی الگوی لاجیت ۷۱
جدول ۴-۹- نتایج مدل دو مرحله ای هکمن ۷۲
جدول ۴-۱۰- مرحله اول الگو پروبیت. ۷۳
جدول ۴-۱۱- پیش بینی تولید یک هکتار شالیکاری در استان گیلان در سال زراعی ۹۲-۹۱ ۷۵
فصل اول
کلیات
مقدمه
در دهه ۵۰ میلادی دو عامل افزایش جمعیت و محدودیت منابع اولیه تولید، موجب بروز انقلاب سبز در دنیا شد. انقلابی که به موجب آن کشاورزی سنتی به سوی کشاورزی صنعتی حرکت کرد. استفاده از نهادههای شیمیایی مانند کود و سم از ارمغانهای کشاورزی صنعتی بود. اما استفاده بیرویه از این نهادهها موجب شد تا در کمتر از دو دهه مشکلات و معضلاتی در فرایند تولید به وجود آید و سلامت محصولات کشاورزی و به تبع آن سلامت مصرفکنندگان به مخاطره بیافتد.
اتکای بیرویه بر نهادههای خارجی به ویژه، کودها و سموم شیمیایی، ماشینآلات کشاورزی و بهرهبرداری بیرویه از آب و خاک فشار بیرویهای را بر محیط زیست طبیعی همچنین سلامت جامعه وارد ساخته است. به طوری که در دهههای اخیر به دلیل نگرانی از این مشکلات، نظامهای کشاورزی مدرن مورد انتقاد شدید قرار گرفت و یک اجماع جهانی به وجود آمد تا نوعی کشاورزی را توسعه دهد که بتواند ضمن افزایش بهرهوری، کمترین آسیب را وارد سازد (کاظمی، ۱۳۹۱). در واقع تاثیر نامطلوب و اثرات باقی مانده مصرف انواع مواد و سموم شیمیایی در تولیدات غذایی و محیط زیست در کشورهای صنعتی پیشرفته، سبب شده است کشاورزی در جهتی کاملا متضاد با روش مدرن تحول یابد که آن جلوگیری از مصرف هرگونه مواد شیمیایی یا نهاده مصنوع انسان در تولیدات زراعی و باغی و دامی است (Kavoosi Kalashami et al, 2012). نگرانیهایی که از بابت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی، سبب توجه به کشاورزی ارگانیک در بسیاری از کشورهای دنیا شد به طوری که در سالهای اخیر تولید محصولات ارگانیک در جهان رشد فزایندهای داشته است.
در کشاورزی ارگانیک استفاده از نهادههای سنتز شده مانند کودها و سموم شیمیایی، آفتکشها، داروهای دامپزشکی و گیاهان اصلاحشده ژنتیکی جایگاهی ندارد. در واقع کشاورزی ارگانیک موجب تقویت و توسعه سلامت اکوسیستمهای زیستی، چرخههای زیستی و فعالیت بیولوژیکی خاک میشود. به عبارت دیگر محصولات ارگانیک محصولاتی هستند که مراحل رشد آنها به صورت طبیعی است و در خاکی رشد میکنند که از چند سال قبل هیچگونه سموم دفع آفات گیاهی مانند علفکشها و قارچکشها استفاده نشده و فقط با مواد طبیعی مانند کمپوست گیاهی و کودهای جانوری تقویت شده است. همچنین در ترکیب محصولات ارگانیک هیچگونه اصلاح ژنتیکی انجام نمیشود و به همین دلیل رنگ، بو، اندازه و شکل این محصولات طبیعی است. در بسیاری از کشورهای دنیا نماد محصولات ارگانیک سیب کوچکی است که از آن یک کرم خندان خارج شده است. در واقع این نماد بیانگر آن است که این محصول به دلیل عدم سمپاشی آفات طبیعی خود را از دست نداده و به علت عدم استفاده از کود شیمیایی طعم واقعی خود را حفظ کرده و به اندازه طبیعی رشد کرده است.
الگوهای مصرف کنونی محصولات ارگانیک در کشورهای درحال توسعه به ویژه در مناطق شهری ناپایدار است، افزایش بهرهوری و پیشرفتهای فنآوری به تنهایی برای رسیدن به رشد مصرف محصولات ارگانیک در جامعه کافی نیست، همچنین آمادگی مصرفکننده برای پرداخت هزینه برای محصولات ارگانیک ایجاد چالش دیگر برای حفظ مصرف به دلیل قیمت محصولات ارگانیک به نسبت محصولات معمولی است. قیمت محصولات ارگانیک بعضی مواقع تا دو برابر بیشتر از محصولات معمولی در بازار است از این رو، قیمت مانع مصرف افراد کم درآمد و همیشه شکایت مشتریان در مورد قیمت بیش از حد بالا این محصولات دارد. افزایش شیوع بیماریها، همراه با ظهور آگاهی عمومی از خطرات ناشی از فرآوری مواد غذایی نگرانی نسبت به روشهای ایمنتر و سالمتر در تولید مواد غذایی و تولید محصولات ارگانیک مطرح کرده است، به همین دلیل، بسیاری از دولتها کشاورزان را تشویق به رفتن بسمت کشاورزی ارگانیک از طریق نوآوری، بازاریابی و ارتباطات و با همکاری مصرفکنندگان برای دستیابی به شیوه زندگی سالمتر و پایدارتر میکند (Valerian et al, 2011). از این رو این حرکت بسوی پذیرش تولید و استفاده از محصولات ارگانیک نیازمند انجام تحقیقاتی است تا مشخص شود که دانش تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نسبت به محصولات ارگانیک چه میزان است. به عبارتی دیگر، بدون شناخت و آگاهی از عوامل مزبور هرگونه اقدامی منجر به هدر رفتن منابع مادی و انسانی خواهد شد.
بیان مسأله
همگام با افزایش جمعیت مصرف مواد شیمیایی در بخش کشاورزی با رشد چشمگیری روبرو بوده است. برطبق آمار در یک دهه گذشته میزان مصرف کودهای شیمیایی در ایران از ۴/۲میلیون تن در سال ۱۳۷۸ به ۴/۳ میلیون تن در سال ۱۳۸۷ افزایش یافت و همچنین، سالیانه بیش از ۲۷ هزار تن آفتکش شیمیایی در بخش کشاورزی مصرف میشود (رجبی و همکاران،۱۳۹۲).
سیستمهای کشاورزی مبتنی بر مصرف بیرویه سموم و مواد شیمیایی، توازن و تعادل اکوسیستمهای زراعی و طبیعی را برهم زده و حاصلخیزی خاک را نیز کاهش می دهند. تحقیقات مختلف نشان دادهاند که سموم و آفتکشها اثرات مستقیمی بر روی موجودات زنده، دام و به ویژه انسان دارند (رزمجو، ۱۳۷۷).
علیرغم ارتقاء آگاهی های عمومی در سطح جهان نسبت به خطرات کاربرد بیرویه کودها و آفتکشهای شیمیایی، هر ساله در ایران شاهد افزایش هزینه های بهداشتی و زیست محیطی ناشی از کاربرد این مواد در بخش کشاورزی هستیم (نسیمی، ۱۳۷۹).
عدم آگاهی و نبود دانش فنی کشاورزان باعث استفاده غیربهینه از نهادههای کشاورزی گردید به نحوی که شواهد موجود نشان میدهد که مصرف بیش از حد برخی نهادههای کشاورزی نه تنها باعث افزایش تولید نگردید بلکه موجبات کاهش تولید را فراهم ساخت (عمانی، ۱۳۸۰). در این راستا، عمده نگرانیهای موجود در گزارشهای جهانی، در رابطه با کاهش سریع و جدی منابع پایه کشاورزی از طریق فرسایش خاک، شوری زمینها، بیابانزایی، انقراض گونه های گیاهی و جانوری و آلودگی محیطی میباشد. عامل اصلی این نگرانیها، ناشی از استفاده بیرویه سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی و ادوات کشاورزی و گسترش کشت مکانیزه بوده است (ذوقی، ۱۳۷۶). ضروری بهنظر میرسد که از مصرف بیرویه آفتکشها و دیگر مواد شیمیایی که باعث افزایش بیماریهای مانند انواع سرطانست گرفته شود آمار بدست آمده از مرکز ثبت آمار سرطان ایران، سرطان بعد از بیماریها قلبی عروقی دومین عامل شایع مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته و سومین عامل مرگ در کشورهای کمتر توسعه یافته است و به تنهایی بیش از بیماریها سل، ایدز و مالاریا افراد را بکام مرگ میکشاند بطوریکه در صورت عدم مداخله جهت پیشگیری از بروز آن در ۱۰سال آینده شاهد مرگ بیش از ۸۵ میلیون نفر در جهان خواهیم بود. در حال حاضر سرطان عامل ۱۲% مرگ و میر در سرتا سر جهان است پیشبینیها نشانگر آناست که تعداد مرگ و میر ناشی از سرطان در کل جهان تا ۴۵% طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۳۰ افزایش خواهد داشت (از ۹/۷ میلیون به ۱۲میلیون مرگ میرسد). در دههی۱۹۶۰ نزدیک به ۲۵ در صد بار بیماریها سرطانی در کشورهای با درآمد متوسط و پایین گزارش شده بود که در سال۲۰۱۰ به ۵۵ درصد و در سال ۲۰۲۰ به ۷۰ درصد با میزان بروزی نزدیک به بیست میلیون نفر میرسد و بیشترین تأثیر را نیز در این کشورها خواهد داشت، چرا که با افزایش جمعیت جهان و متوسط سنی آن، افزایش امید زندگی و بهبود وضعیت بهداشت و کنترل نسبی بیماریها واگیر و بویژه افزایش مواجهه با عوامل خطر محیطی، با افزایش بروز سرطان ها روبرو هستیم با توجه به نرخ رشد فعلی بروز سرطان اینگونه بنظر میرسد که تا سال ۲۰۳۰ سالیانه ۱۳میلیون مرگ ناشی از سرطان خواهیم داشت که حداقل نه میلیون مورد آن در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته، و شانس ابتلا به سرطان برای هر فرد در سال ۲۰۵۰ بین ۵۰ تا ۶۰ درصد خواهد بود. در ایران سرطان سومین عامل مرگ و میر است. سالانه بیش از ۳۰۰۰۰ نفر از هموطنان عزیز ما در اثر سرطان جان خود را از دست می دهند. از طرفی با افزایش امید زندگی و افزایش درصد سالمندی در جمعیت کشور، پیشرفت تکنولوژی و دور شدن سبک زندگی از محیط پاک، سالم و بدون آلاینده های سرطانزای صنعتی انتظار میرود موارد بروز سرطان در دو دهه آینده به دو برابر افزایش یابد بنابر پیش بینی سازمان جهانی بهداشت بروز سرطان در ایران در سال ۲۰۲۰ به ۸۵۶۵۳ مورد در کل جمعیت و میزان مرگ و میر ناشی از سرطان به ۶۲۸۹۷ مورد خواهد رسید که امید میرود با برنامه ریزی صحیح و علمی در جهت پیشگیری از بروز سرطانهای قابل پیشگیری و کنترل، این میزان با گذشت زمان روند روبه افولی را نشان دهد(سایت رسمی ثبت آمار سرطان ایران)[۱].
و از روشهای سالم تر یا به عبارتی ارگانیک استفاده شود. این روش از نظر اقتصادی نیز برای زارعان بهدلیل مصرف نکردن مواد شیمیایی با توجه به قیمت گران کودهای شیمیایی مقرون به صرفهتر بوده و کشاورزان به جای استفاده از کودهای شیمیایی و سموم به منابع بیولوژیک، حشرات مفید و کود سبز روی میآورند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از راهبردهای مهم توسعه کشاورزی در کشور ارتقاء سطح سلامت جامعه و تحقق شعار پیشگیری مقدم بر درمان است. تغذیه نامتعادل گیاهان منجر به سوء تغذیه در انسان میگردد. از علائم سوء تغذیه، میتوان به ریزش مو، بداخلاقی، سرماخوردگیهای مزمن، افسردگی، کم خونی، ایمنی پائین بدن و سرطان گوارشی اشاره نمود. مطابق گزارش سازمان بهداشت جهانی[۲] در سال ۲۰۰۷، رتبه بهداشتی ایران ۱۲۳ میباشد که این رتبه بسیار پایین بوده و علت اصلی آن سوء تغذیه است. استمرار در مصرف نامتعادل کود علاوه بر اینکه که تهدیدی جدی برای سلامت خاک میباشد، سبب کاهش عملکرد کمی و کیفی محصولات کشاورزی میشود.
ولی در کنار آن پیشرفت علوم و فناوری، راهکارهای موثرتری را برای مقابله با آنها ارائه مینماید. از جمله این چالشها میتوان به افزایش نیاز غذایی به دلیل رشد جمعیت، افزایش تعداد افراد گرسنه، کاهش حاصلخیزی خاکهای کشاورزی و افت سطح سفره های آبهای زیرزمینی اشاره کرد. همچنین بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که سیستم کشاورزی متداول یا مرسوم با کاربرد بیرویه نهادههای شیمیایی، محیط را ویران کرده و منابع طبیعی را دچار تحلیل میکند. تاکنون راهبردهای متفاوتی برای حل مسایل کشاورزی متداول مطرح شده است که از آن جمله میتوان به کشاورزی ارگانیک اشاره نمود (صالحی، ۱۳۸۷).
آمار رسمی سازمان خواربار جهانی نشان میدهد که میزان مصرف سموم حشرهکش مورد استفاده در بخش کشاورزی در ایران از ۱۵۸۴ هزار تن در سال ۱۹۹۰ به ۷۱۲۰ هزار تن در سال ۲۰۰۷ رسیده است. به طوری که در طی این دوره نرخ رشد میزان مصرف حشرهکش ۵/۳۴۹ درصد بوده است (FAO[3], 2010).
براساس آمارهای ارائه شده توسط خواروبار جهانی، مصرف انواع کودهای شیمیایی در ایران از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۲ همواره روندی افزایشی داشته است، به طوری که طی سال های ۲۰۰۲ – ۲۰۰۱ مصرف این مواد در تولید انواع محصولات کشاورزی به حدود ۳۲۷۶۰۰۰ تن رسید (FAO, 2005). همچنین، براساس بررسیهای انجام شده توسط وزارت جهاد کشاورزی (۱۳۸۹)، اگر چه مصرف انواع آفتکشها به ازای واحد سطح (هکتار) کاهش یافته اما همچنان مصرف این مواد در سطحی بالاتر از حد استاندارد جهانی قرار دارد. در کشاورزی متعارف، بیش از ۳۰۰ نوع ترکیب شیمیایی مصنوعی خطرناک مانند سموم و کودهای شیمیایی به منظور کنترل آفات، بیماریها، علفهای هرز و حاصلخیزی خاک مورد استفاده قرار میگیرد که علاوه بر آلوده کردن آب و خاک و هوا، بخشی وارد گیاهان شده و به صورت بقایای سموم در محصولات کشاورزی باقی مانده و طی فرایند مصرف به بدن انسان انتقال مییابد که باعث بروز امراض خطرناکی مانند انواع سرطانها و نیز حساسیتها در انسان می شود (Ghorbani et al, 2008).
کشاورزی ارگانیک یک دیدگاه جامع از کشاورزی است که هدف آن انعکاس روابط متقابل ژرف بین موجودات زنده مزرعه، تولید کشاورزی و محیط است. الگوهای مصرف کنونی محصولات ارگانیک در کشورهای درحال توسعه به ویژه در مناطق شهری ناپایدار است، افزایش بهرهوری و پیشرفتهای فنآوری به تنهایی برای رسیدن به رشد مصرف محصولات ارگانیک در جامعه کافی نیست، همچنین آمادگی مصرفکننده برای پرداخت هزینه برای محصولات ارگانیک ایجاد چالش دیگر برای حفظ مصرف به دلیل قیمت محصولات ارگانیک به نسبت محصولات معمولی است. قیمت محصولات ارگانیک بعضی مواقع تا دو برابر بیشتر از محصولات معمولی در بازار است از این رو، قیمت مانع مصرف افراد کم درآمد و همیشه شکایت مشتریان در مورد قیمت بیش از حد بالا این محصولات دارد. افزایش شیوع بیماریها، همراه با ظهور آگاهی عمومی از خطرات ناشی از فرآوری مواد غذایی نگرانی نسبت به روشهای ایمنتر و سالمتر در تولید مواد غذایی و تولید محصولات ارگانیک مطرح کرده است، به همین دلیل، بسیاری از دولتها کشاورزان را تشویق به رفتن بسمت کشاورزی ارگانیک از طریق نوآوری، بازاریابی و ارتباطات و با همکاری مصرفکنندگان برای دستیابی به شیوه زندگی سالمتر و پایدارتر میکند (Valerian et al, 2011). از این رو این حرکت بسوی پذیرش تولید و استفاده از محصولات ارگانیک نیازمند انجام تحقیقاتی است تا مشخص شود که دانش تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نسبت به محصولات ارگانیک چه میزان است. به عبارتی دیگر، بدون شناخت و آگاهی از عوامل مزبور هرگونه اقدامی منجر به هدر رفتن منابع مادی و انسانی خواهد شد.
این قاعده برای محصولی چون برنج نیز صادق است برنج از خانواده گندمیان بوده و یکی از غلات اساسی مورد مصرف انسان در جهان میباشد. این گیاه سرشار از مواد قندی و نشاستهای بوده، اما پروتئین و چربی آن کم است. زراعت برنج در دنیا قدمتی ۴هزار ساله دارد. بیشترین تولید برنج در قاره آسیا و به ویژه در مناطق مرطوب و گرمسیری جنوب شرقی آن صورت میگیرد. کشورهای چین، هند، اندونزی و تایلند از مهمترین تولیدکنندگان برنج به شمار میآیند.
بر اساس آخرین آمار منتشره از سوی سازمان خواروبار جهانی در طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ سطح زیر کشت شلتوک در جهان از ۱۵۳۷۸۳ هزار هکتار تا ۱۶۱۷۶۲ هزار هکتار متغیر بوده است. در سال ۲۰۱۰ بیشترین سطح زیر کشت شلتوک معادل با ۹/۴۲ میلیون هکتار مربوط به کشور هندوستان و پس از آن کشور چین با سطحی معادل ۱/۳۰ میلیون هکتار رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. این دو کشور مجموعاً ۴۵ درصد سطح زیر کشت شلتوک جهان را در سال ۲۰۱۰ دارا میباشند. در این میان برنج ارگانیک محصولی نوپا در جهان و کشور ما به شمار میآید دادهها و اطلاعات دقیقی از میزان کشت و تولید آن به دلیل نوپا بودن وجود ندارد، همچنین به دلیل اینکه برنج محصول استراتژیک است و به سمت تولید بیشتر در فضای کمتر میرود و این روند میتواند با اهداف برنج ارگانیک مقایرت داشته باشد، یکی از سوالاتی که مطرح میشود این است که از یک طرف با توجه به رشد جمعیت و محدودیت منابع باید به سمت استفاده از تولید بیشتر پیش رفت اما از سوی دیگر مخاطرات سلامت را داریم که رویکرد کشاورزی ارگانیک را اجتناب ناپذیر نموده است، با توجه به افزایش روزافزون ابتلا به سرطان و همچنین هزینه بالای آن که به گفته دکتر اکبری رییس مرکز تحقیقات سرطان ایران مخارج سالانه سرطان در ایران بالغ بر ۶میلیارد دلار است (خبرگزاری جمهوری اسلامی[۴])، که نیاز به سیاست گذاری درست در زمینه کنترل مصرف سموم و کودهای شیمایی و فراهم کردن روند سوق به سمت کشاورزی ارگانیک با ابزاری چون جلوگیری از تخریب زمینهای زراعی، جایگزینی کودهای مناسب از شیمیایی به ارگانیک تقویت خاک و مبارزه بیولوژیک بجای مبارزه شیمیایی، می توان هم سرانه تولید برنج را افزایش داد و هم در افزایش سطح سلامت جامعه کوشید. باید تحقیقات گستردهای در زمینه تولید و مصرف صورت گیرد تا سیاست حمایتی درستی اتخاذ گردد. لذا، در این پایان نامه درصدد هستیم تا در زمینه دانش افراد نسبت به شناخت از محصول ارگانیک برنج و میزان تمایل به پرداخت در مصرفکنندگان شهری محصول ارگانیک برنج به منظور سیاستگذاری بهتر گامی برداریم.
اهداف تحقیق
۱-۴-۱- هدف کلی
دانش افراد نسبت به شناخت از محصول ارگانیک برنج و همچنین، ارزیابی میزان تمایل به پرداخت خانوارهای شهری برای برنج ارگانیک در استان گیلان است.
۱-۴-۲- اهداف اختصاصی
ارزیابی مهمترین مشخصههای اجتماعی- اقتصادی اثرگذار بر میزان تمایل به پرداخت خانوارهای شهری برای برنج ارگانیک در استان گیلان.
ارزیابی دانش خانوارهای شهری استان گیلان نسبت به شناخت برنج ارگانیک
شناسایی مهمترین دلایل عدم پذیرش مصرف برنج ارگانیک.
محدوده های تحقیق
۱-۵-۱- محدوده زمانی
محدوده زمانی تحقیق حاضر در پاییز و زمستان سال ۱۳۹۲ میباشد.
۱-۵-۲- محدوده موضوعی
موضوع مورد پژوهش ارزیابی تمایل به پرداخت خانوارهای شهری گیلانی برای برنج ارگانیک
۱-۵-۳- محدوده مکانی
مکان این تحقیق استان گیلان است و جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای شهری گیلانی میباشد.