آنها به این موضوع اشاره دارند که هزینه های کیفیت کل شامل درآمدهای کسب نکرده و سودهای از دست رفته نیز میباشد. مدرس و انصاری (۱۹۸۷) همچنین بیان کرده اند، مدل هزینه های فرصت همان مدل پیشگیری- ارزیابی- شکست بوده که به منظور انطباق با ابعاد بیشتر و در قالب استفاده بیکفایت از منابع و هزینه های طراحی کیفیت شناخته می شود. هزینه های کیفیت در مدل هزینه فرصت به سه دسته طبقه بندی می شود:
۱) هزینه های انطباق. ۲) هزینه های عدم انطباق. ۳) هزینه های فرصت از دست رفته (شیفارووا و تامسون، ۲۰۰۶).
۲-۱۶-۹- مدل هزینه فرایند
مدل هزینه فرایند توسط راس (۱۹۷۷) توسعه یافت و اولین استفاده عملی از این مدل به منظور اندازه گیری هزینه های کیفیت توسط مارش[۵۲] (۱۹۸۹) صورت گرفته است. این مدل از هزینه های کیفیت بر روی فرایند به جای محصول یا خدمات تمرکز دارد. هزینه فرایند مجموع هزینه انطباق و هزینه عدم انطباق برای یک فرایند به خصوص میباشد. هزینه انطباق هزینه فرایند واقعی تولید محصولات یا خدماتی است که برای اولین بار مطابق با استانداردهای خواسته شده هر فرایند میباشد. در مقابل هزینه های عدم انطباق هزینه شکست مرتبط با فرآیندی است که منطبق با استانداردهای خواسته شده اجرا نمیگردد. این هزینهها می تواند در هر گام از فرایند اندازه گیری شود. استفاده از مدل هزینه فرایند به عنوان روشی مناسب منطبق با رویکرد مدیریت کیفیت جامع پیشنهاد می شود زیرا مدیریت کیفیت جامع توجه خاصی به اندازه گیری فرآیندها از خود نشان میدهد. مدل هزینه فرایند کاربرد بیشتری برای تسهیل در جمعآوری و تجزیه و تحلیل هزینه های کیفیت برای توابع مستقیم و غیر مستقیم دارد. با این حال مدل مذکور به طور گسترده مورد استفاده قرار نگرفته است (شیفارووا و تامسون، ۲۰۰۶).
۲-۱۶-۱۰- مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC[53])
سیستمهای حسابداری موجود معمولا برای ایجاد گزارشات اندازه گیری کیفیت مناسب نمیباشند. آنها داده های مناسب و مرتبط در باب کیفیت را فراهم نمیکنند و منافع منتج شده از کیفیت به اثبات رسیده، اندازه گیری نمی شود. همچنین بیشتر مدلهای اندازه گیری هزینه های کیفیت محوریت فعالیت/فرایند دارند. حسابداری هزینه سنتی بر پایه هزینهها به وسیله دستهبندی هزینهها به جای فعالیتها ایجاد گردیده است. بنابراین در سیستم حسابداری بسیاری از عناصر هزینه های کیفیت میبایست تخمین زده شود و یا از روشهای دیگری جمعآوری شود. روش واحدی به منظور تخصیص سربار به عناصر هزینه های کیفیت و ترسیم رابطه بین هزینه های کیفیت و منابع مرتبط با آنها وجود ندارد. مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت توسط کوپر[۵۴] و کاپلان[۵۵] به منظور حل این مشکل ارائه گردید.
بر مبنای مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت، هزینه های پرداخت شده برای رسیدن به اهداف خاص از طریق ترسیم ارتباط بین هزینهها و فعالیتهای مورد انتظارشان معین میگردند. و در نتیجه، این امر موجب ترسیم ارتباط بین هزینه فعالیتها با اهداف خاص میگردد. رویکرد هزینهیابی بر مبنای فعالیت در حقیقت یک مدل هزینه های کیفیت نمی باشد بلکه یک رویکرد برگزیده برای شناسایی، به کمیت درآوردن و اختصاص هزینهها بین محصولات است و در نتیجه به مدیریت موثر هزینهها یاری میرساند. اهداف بلند مدت سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت بر حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده و بهبود مستمر فرآیندها، فعالیتها و کیفیت به طوریکه هیچ گونه عیبی بر محصولات ایجاد نگردد، نهاده شده است (رحمتی، ۱۳۸۹).
در جدول ذیل انواع مدلهای معروف هزینه های کیفیت آورده شده است:
جدول ۲-۳- دستهبندی مدلهای هزینه کیفیت (شیفارووا و تامسون، ۲۰۰۶).
طبقه بندی هزینهها یا فعالیتها | مدل عمومی |
ارزیابی+ پیشگیری+ شکست | مدل پیشگیری- ارزیابی- شکست |
هزینه انطباق+ عدم انطباق | مدل کرازبی |
ارزیابی+ پیشگیری+ شکست+ فرصت | مدل هزینه فرصت |
انطباق+ عدم انطباق+ فرصت | |
هزینه های محسوس+ نامحسوس | |
ارزیابی+ پیشگیری+ شکست(هزینه فرصت در هزینه شکست دیده شده است) | |
انطباق+ عدم انطباق | مدل هزینه فرایند |
ارزش افزوده+ بدون ارزش افزوده | مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت |
همانطور که بیان شد در مورد هزینه های کیفیت مدلهای مختلف و متعددی وجود دارد که هر یک از جنبه های مختلف به هزینه های کیفیت مینگرند. اما یکی از مهمترین و معروفترین مدلهای موجود، مدل طبقه بندی فایگنبام میباشد که هزینه های کیفیت را به چهار گروه، هزینه های پیشگیری، هزینه های ارزیابی، هزینه های شکست داخلی و هزینه های شکست خارجی تقسیم می کند و معروف به مدل P-A-F میباشد.
مزایای مشخص این دستهبندی خاص عبارت است از:
۱) پذیرش عمومی و جهانی. ۲) هماهنگی نسبی با انواع مختلف هزینهها. ۳) از همه مهمتر اینکه، شاخص کلیدی برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا هزینهها واقعا در ارتباط با کیفیت هستند یا خیر را فراهم می آورد (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
بنابر دلایل ذکر شده مبنی بر اهمیت مدل فایگنبام، در این پژوهش از این مدل استفاده میگردد و عناصر هزینه های کیفیت بر اساس این مدل، (P-A-F) طبقه بندی میشوند.
۲-۱۷- هزینهیابی کیفیت
سیستم هزینهیابی کیفیت به عنوان ابزاری کارآمد در تعیین و جمعآوری، ثبت و گزارش هزینه های کنترل کیفیت، به مدیریت کمک نموده و مبنای شناسایی انواع فعالیتهای موثر در کاهش یا تغییر ترکیب هزینه های آن، تجزیه و تحلیل آنها و امکان اولویت بندی فعالیتهای بهبود کیفیت را فراهم می آورد (دارابی و فلاحی نژاد، ۱۳۸۸).
محاسبه هزینهها این امکان را فراهم می آورد که فعالیتهای کیفی را به زبان مدیریت بیان کنیم. این امر به نوبه خود باعث می شود که کیفیت به عنوان یک پارامتر تجاری در کنار سایر پارامترها از قبیل بازاریابی، تحقیق و توسعه و بالاخره تولید و عملیات در نظر گرفته شود. با وارد کردن هزینه های کیفیت به میدان تجارت در واقع اهمیت کیفیت در جهت سلامت مورد تاکید قرار گرفته و از طرفی رفتار و برخورد کارکنان کلیه سطوح سازمان در جهت مدیریت کیفیت جامع و بهبود مستمر کیفیت تحت تاثیر قرار میگیرد. محاسبه هزینه های کیفیت بر زمینههایی چون هزینه های بالا و ضایعات تمرکز کرده و مشکلات بالقوه مربوطه و زمینه های کاهش هزینه و روشهای بهبود را مشخص می کند. همچنین زمینه محاسبه اجرا را فراهم آورده و مبنایی برای مقایسه داخلی بین محصولات، خدمات، فرآیندها و ادارات ایجاد می کند. محاسبه هزینه های کیفیت از طرفی دیگر نمایانگر تغییرات ناگهانی و ناهماهنگیهای مربوط به تخصیص هزینهها، استانداردها و روشهای فروش محصولات است که ممکن است با بهره گرفتن از مطالعات متداول در زمینه تولید/عملیات بر مبنای نیروی کار قابل بررسی نباشد. علاوه بر این مشخصکننده موارد عدم تطابقی است که به وسیله روشهای حسابداری قراردادی قابل بررسی نیستند. نهایتا و مهمتر از همه آنکه، محاسبه هزینه های کیفیت، اولین قدم به سوی کنترل و بهبود است (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).