(مفعول) :
حسن فقط سیب ها را می خورد
Hssn feqt sip mixore
مفعول
آنها را گم کرده بود
Gome kerde bid
(متمّم)
به دو دست بریده ی حضرت عبّا س واگذارت کردم
Be do ds boride hrzete bs vgozret kerdm
متمّم
از صبح تا شام می دوم آخرش هم خیری از زحمت کشی خودم نمی بینم
sb t pasi midowvm xere xeyri zmat keI nemibinm
متمّم
از (حرف اضافه)
صبح (متمّم)
تا (حرف اضافه)
شب (متمّم)
از (حرف اضافه)
زحمت کشی خودم (متمّم)
در جمله بالا جایگاه متمم که قبل آن حرف اضافه آمده است شناخته شده است.
قید :
خیلی وقت است که او را ندیده ام . duri nedide me
قید
Duri : قید
خیلی لاغر است . xeyli lar-e
Xeyli : قید
Lar : متمّم
e : فعل
۴-۴-۱۰- حذف در جمله
در گویش رفسنجانی – مانند زبان فارسی – برای رعایت اختصار و کوتاه کردن کلام در بسیاری از موارد و در برخی از اقسام جمله ها جزء یا اجزاء و گاه قسمتی از جمله به بیان نمی آید و چنین می نماید که جزء یا رکن یا قسمتی از جمله افتاده و حذف شده است و چون ساختمان جمله و چگونگی آمدن واژه ها در جمله این گویش تفاوت چندانی با فارسی رسمی ندارد. “حذف” نیز در جمله های این گویش نیز کمابیش همانند “حذف” در جمله های زبان فارسی است، از این رو آنرا بر اساس دو عنوان که در دستورهای زبان فارسی باز شناخته شده است – با آوردن نمونه هایی – بررسی می کنیم یعنی حذف به قرینه لفظی و حذف به قرینه معنوی :
۱) حذف به قرینه لفظی :
گاهی در این گویش جزء یا رکن یا اجزاء و حتی قسمتی از جمله حذف می شود اما در خود جمله یا در جمله های پیش و پس آن لفظ یا الفاظی است که گوینده به آن سبب آوردن و تکرار آن اجزاء را در جمله ضروری نمی بیند و آنها را بر زبان نمی آورد و به قرینه آن لفظ یا الفاظ را حذف می کند و این حذف ها چون لفظی هستند قرینه لفظی گویند. مانند :
حسن آمد ، رفت = حسن آمد و (حسن) رفت
نهاد فعل فعل نهاد حذف شده است.
Hssno omdo rft
کتاب ها را چیدم ketvro endm
در این جمله ضمیر منفصل “ما” که نهاد (فاعل) جمله است که می بایست در آغاز جمله و قبل فعل بیاید به قرینه ی شناسه “-ِ م” که در پایان فعل آمده حذف گردیده است.
آنان با هم رفتند ، پارک رفتند ، بستنی خوردند ، خندیدند ، بازی کردند.
در این عبارت آنان که فاعل است و “با هم” مفعول هر پنج جمله است چون در جمله اول آمده در چهار جمله بعد به قرینه حذف شده است.
آنان با هم رفتند ، آنان با هم پارک رفتند ، آنان با هم بستنی خوردند ، آنها با هم خندیدند ، آنها با هم بازی کردند.
۲) حذف به قرینه ی معنوی :
در این گویش – مانند زبان فارسی – در برخی از اقسام جمله ها گاهی یک یا چند جزء از جمله بی هیچ قرینه لفظی گفته نمی شود و حذف می گردد و شنونده از ساختمان و ترتیب و ترکیب واژه ها و “آهنگ” گفتار و یا از مفهوم اجزاء و مضمون جمله های پیش یعنی به قرینه ای “معنوی” قصد گوینده و معنی کامل جمله را در می یابد . این نوع حذف که حذف به قرینه معنوی خوانده می شود بیشتر در فعل های برخی از انواع جمله ها و گاهی نیز در دیگر اجزاء و ارکان جمله روی می دهد از قبیل :
الف) فعل های دعائی ، تمنّائی و التزامی که برای دعا ، بیان آرزو و امید و … باید در جمله گفته شود بیشتر حذف می گردد چنانکه فعل “بو/bu” = (بود) یا (با شد / باد) در جمله های زیر حذف شده است :
(خدا نگه دار تو (باد)) : xod negdret
(روز شما خوش (باشد)) : roz m xo
(عاقبت شما به خیر (باد)) : qebtem bexyev
ب) فعل های جمله هائی که برای تحسین ، تنّفّر ، نفرین ، خوش آمیزی ، بد آمیزی و اظهار ارادت گفته می شود – گرچه ممکن است گاهی هم خبری باشد – بیشتر اوقات حذف
می گردد چنانکه فعل bu/بَود/ یا /باشد/ از جملات زیر حذف گردیده است :
فارسی معیار رفسنجانی
آفرین بر شما ffri vr sm
بارک ا… بر تو brekll vr to
مقالات و پایان نامه ها درباره :بررسی زبان شناختی لهجه رفسنجان۹۲- فایل ۴۷