برای شرکتی که هدفش تحصیل سود است کدام سیاست ازنظر اداره سرمایه در گردش مطلوب است ؟بهطورکلی ،پاسخ به این پرسش آسان است . در مورد سرمایه در گردش سیاستی مطلوب است که ثروت سهامداران را به حداکثر برساند . ولی در مرحله عمل ،اجرای این سیاست و تبدیل آن بهصورت نسبتهای نقدینگی ،نسبتهای جاری و سرمایه در گردش خالص مطلوب و موردنظر ،کار چندان سادهای نیست و این بدان جهت است که باید متغیرهای متعددی(ازجمله محیط عملیاتی شرکت )را همزمان تحت کنترل درآورد و بر آنها اعمالنفوذ کرد . بنابراین وقتیکه مدیران میخواهند نوعی سیاست در خصوص سرمایه در گردش شرکت اتخاذ کنند و در مورد ساختار داراییهای جاری و بدهیهای جاری شرکت ،استراتژی خاصی را به اجرا در اویند ،ناگزیر به سلیقه شخصی خود عمل میکنند و قضاوتشان ذهنی خواهد بود . (نوو،۱۳۸۵)
۲-۱-۱۷ سیاستهای سرمایه در گردش و عملکرد مالی شرکتها
شرکتها میتوانند سرمایهگذاری در سرمایه در گردش خود را به حداقل برسانند یعنی یک سیاست جسورانه را در پیش گیرند و یا اینکه یک سیاست محافظهکارانه را انتخاب کنند، بنابراین مدیریت شرکت مجبور است قبل از انتخاب سیاست سرمایه در گردش خود در مورد موازنهی ریسک و بازده تصمیمگیری نماید. حداقل کردن سرمایهگذاری در سرمایه در گردش( سیاست تهاجمی) ممکن است بهطور مثبتی بر روی سودآوری شرکت تأثیر بگذارد. از سوی دیگر سرمایهگذاری سنگین در سرمایه در گردش(سیاست محافظهکارانه) نیز ممکن است منجر به سودآوری گردد چراکه بهعنوانمثال، نگهداشتن موجودی کالای زیاد، هزینه وقفههای احتمالی در فرایند تولید و خسارات ناشی از کمیابی تولیدات را کاهش میدهد و همچنین هزینههای تأمین را کاهش داده و در مقابل نوسانات قیمت از شرکت حمایت میکند. مزایای یک سیاست تهاجمی کاهش هزینهها و افزایش سود میباشد. چندین هزینه با بهره گرفتن از یک سیاست تهاجمی ممکن است کاهش یابد که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد :
-
- هزینههای موجودی کالا پایینتر و درنتیجه نگهداری کمتر موجودیها و گردش سریع موجودیها.
-
- هزینههای وصول مطالبات پایینتر با بهره گرفتن از سیاست اعتباری تهاجمی.
-
- کاهش هزینههای بودجهبندی به دلیل استفادهی زیاد از بدهیهای کوتاهمدت.
لازم به ذکر است برای شرکتهای کوچکتر به دلیل استفاده بیشتر از بدهیها در مقایسه با شرکتهای بزرگتر، سیاست سرمایه در گردش تهاجمی میتواند سودآوریشان را بهطور فراوان ای افزایش دهد. اگرچه باید توجه داشت که سیاستهای سرمایه در گردش تهاجمی، ریسک ناتوانی در ادای تعهدات را هم افزایش میدهد. در کل میتواند اینچنین استدلال کرد که سیاستهای سرمایه در گردش جسورانه، اگرچه ریسک زیادی را نیز دارا میباشد در مقایسه باسیاستهای سرمایه در گردش محافظهکارانه دارای سودآوری بیشتری است و شرکتها باید از طریق موازنهی ریسک و بازده که شالودهی تمام تصمیمگیریهای مالی است، سیاستهای سرمایه در گردش مناسب را اتخاذ نمایند (حسینی ، ۱۳۸۸)
بخش دوم :
عملکرد مالی
۲-۲-۱ مقدمه
یکی از دغدغههای اساسی سازمان کنونی، دستیابی به یک شیوه ارزیابی عملکرد جامع، قابلاعتماد و انعطافپذیر است تا با بهره گرفتن از آن، اطلاعات دقیق و کافی را درباره جایگاه امروز خویش به دست آورند و با نگاه به آینده، از خطاهای گذشته درس بگیرند در ضمن، ساختار مالی نیز بهعنوان مهمترین ، عامل مؤثر بر ارزشگذاری شرکتها و برای جهتگیری آنها در بازارهای سرمایه مطرحشده است. محیط متحول و متغیر کنونی، درجهبندی شرکتها را به لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار مالی آنان منوط کرده است. این وضعیت، برنامهریزی راهبردی آنها را به انتخاب منابع مؤثر بر هدف “حداکثر کردن ثروت سهامداران نزدیک کرده است. درواقع باید گفت ، که عملکرد بهینه نظام اقتصادی و مالی در هر نهاد و شرکت وابسته به وجود بخش مالی کارا و قدرتمنداست. بنابراین، تدوین راهکارهای صحیح، بهمنظور بهبود عملکرد مالی یک سازمان، یکی از مهمترین اجزای فرایند ارزیابی عملکرد مالی سازمانها است. (میرغفوری و همکاران،۱۳۹۰)
در ارزیابی عملکرد مالی یک مؤسسه، به دنبال یافتن راههایی برای اندازهگیری دستاوردهای مالی و اقتصادی تصمیمات پیشین مدیران آن مؤسسه هستیم که در طول زمان، منجر به شکلگیری سرمایهگذاریها، عملیات اجرایی و وضعیت مالی آن مؤسسه شده است(محمد پور زرندی و همکاران،۱۳۹۲)
۲-۲-۲ تعریف عملکرد
عملکرد مفاهیم مرتبط با آن در حوزه علوم نظری هستند .بنابراین با توجه به اینکه به علت نسبی بودن اصول ،قوانین و نظریههای موجود ،منابع مطالعاتی و تحقیقی مختلف ،دیدگاههای متفاوتی در مورد تعریف یک مفهوم اجتماعی انسانی ارائه میدهند.در اواخر سال ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ حرکتی رخداده است که بهموجب آن پرسنل شرکت به گروه “منابع انسانی"تغییر نام داد. این تغییر اذعان داد که کارمندان داراییهای مهماند.،نه اینکه تنها قطعات دارایی باشند این نیز حاکی از به رسمیت شناخته در حال ظهور است که در سازمان باید بهعنوان هزینههای عمل تاریخی از کارکنان با توجه به قطع ،و نه بهعنوان منابع مهمی از درآمد و سود پرداخت کند. بااینحال در بسیاری از شرکتها ،تغییر بیشتر نمادین و نه اساسی بود.حداقل بخشی از ا
ین مشکل را میتوان به این واقعیت نسبت داد که سرمایهگذاری روی منابع انسانی(مانند جلسات آموزشی و برنامههای تشویقی)میتوان بسیار قابلمشاهده باشد،درحالیکه بازگشت در آن دسته از سرمایهگذاری برای اندازهگیری دشوار است. پژوهشگران علاقهمند در مدیریت منابع انسانی (HRM)[34]زمان و انرژی قابلتوجهی در تلاش برای درک اینکه دقیقاً چگونه میباشد و همچنین تحت شرایطی،سرمایهگذاریهای مختلفی درHRM موجب بهبود عملکرد یک شرکت است ،صرف میکنند.اگرچه پیشرفت ایجادشده تلاش محققان برای اثر شیوههای مدیریت انسانی به نتایج متناقضی منجر شده است. عدم یکنواختی در آن بیشازحد تعجبآور نیست ،بهطورکلی،علم تمایل حرکت به جلو ،متناسب با شروع دارد.(بیجاری،۱۳۹۱)
دهه ۱۹۵۰ | دهه ۱۹۶۰ | دهه۱۹۷۰ | دهه ۱۹۸۰ | دهه ۱۹۹۰ | دهه ۲۰۰۰به بعد |
کارایی | کارایی و اثربخشی | کارایی واثربخشی بهره وری | کارایی واثربخشی بهره وری و انعطاف پذیری | کارایی واثربخشی بهره وری و انعطاف پذیری وخلاقیت | کارایی واثربخشی بهره وری و انعطاف پذیری وخلاقیت و بهبود مستمر |
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد و عبارت است از فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته. (زاهدی ،۱۳۹۰)
جدول ۲-۲-۱
عملکرد، به چتری تشبیه میشود که تمام مفاهیم موردنیاز یک سازمان برای دستیابی به موفقیت و فعالیتهای مرتبط با آن را پوشش میدهد. بهاینعلت که نوع عملکرد سازمانی خاص، منحصربهفرد است، مفهوم عملکرد کلی یک سازمان نیز پدیدهای پیچیده است.
تعاریف مختلفی در متون مختلف راجع به عملکرد صورت گرفته است که در اینجا به بعضی میپردازیم:
عملکرد عبارت است از معیار پیشبینیشده یا معیار وابسته کلیدی در چارچوبی که ارائه میدهیم. این چارچوب که ارائه میدهیم. این چارچوب بهعنوان وسیلهای برای قضاوت در مورد افراد، گروههای و سازمانها عمل میکند. عملکرد عبارت است از رفتاری که در جهت رسیدن به اهداف سازمانی، اندازهگیری شده یا ارزشگذاری شده است.
عملکرد عبارت است از افراد رفتن یا دستیابی به اهداف سازمانی و اجتماعی و انجام مسئولیتهایی که به عهده فرد میباشد. عملکرد نتیجه واقعی و قابلاندازهگیری تلاش است. «عملکرد عبارت است از میزان رسیدن به اهداف سازمانی که بهوسیله معیارهای گوناگون سنجیده میشود. عملکرد یک مفهوم کلی است که نتیجه فعالیتهای سازمانی را نشان میدهد.
مباحث ارزیابی عملکرد را میتوان از زوایای متفاوتی موردبررسی قرارداد. دو دیدگاه اساسی سنتی و نو دراینباره وجود دارد. دیدگاه سنتی، قضاوت و یادآوری عملکرد و کنترل ارزیابیشونده را هدف قرار داده و سبک دستوری دارد. این دیدگاه صرفاً معطوف به عملکرد دوره زمانی گذشته است و با مقتضیات گذشته نیز شکلگرفته است. دیدگاه نو، آموزش، رشد و توسعه ظرفیتهای ارزیابیشونده، بهبود و بهسازی افراد و سازمان و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاورهای و مشارکت عمومی ذینفعان، ایجاد انگیزش و مسئولیتپذیری برای بهبود کیفیت و بهینهسازی فعالیتها و عملیات را هدف قرار داده و مبنای آن را شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعالی سازمانی تشکیل میدهد. خاستگاه این دیدگاه مقتضیات معاصر بوده و به ارزیابی سیستمی عملکرد با بهره گرفتن از تکنیکها و روشهای مدرن، توسعه پیدا میکند. حوزه تحت پوشش اندازهگیری عملکرد میتواند سطح کلان یک سازمان، یک واحد، یک فرایند و کارکنان باشد. (تولایی،۱۳۸۷)
شکل ۲-۲-۱ : چرخه عملکرد(تولایی،۱۳۸۷)
۲-۲-۳ اندازهگیری عملکرد
برخی معتقدند، یک شاخص ایده آل برای سنجش عملکرد شرکتها وجود ندارد و برای اندازهگیری و سنجش عملکرد تعیین ارزش شرکت روشهای مختلفی وجود دارد که هرکدام دارای معایبی اساسی بوده و چنانچه این روشها بهعنوان معیاری برای اندازهگیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت در نظر گرفته شوند قطعاً منجر به تعیین ارزش واقعی شرکت نخواهد شد حالآنکه ارزیابی عملکرد شرکت یک ضرورت است و برای انجام آن باید از معیارهای پذیرفتهشدهای استفاده شود که تا حد امکان، جنبههای متفاوت ازلحاظ محدودیت در فعالیتها و امکان بهرهمندی از امکانات را موردتوجه قرار دهد.( محمودی،۱۳۹۰)
ارزیابی عملکرد به فرایند سنجش و اندازهگیری مقایسه ونحوه دستیابی به وضعیت مطلوب و موردنظر اطلاق میشود.ارزیابی عملکرد ابزار ضروری برای پاسخگویی به سؤالاتی در مورد بهبود بهرهوری اثربخشی و قابلیت پاسخگویی است.