جانیک ، کالاماری ، ریمن و هفیلفینگر[۱۲۹] (۲۰۰۱) نشان دادند که مؤلفه خودآگاهی شناختی بین بیماران وسواس و گروه اضطرابی غیر وسواس تفاوت ایجاد می کند . تمایل به بازگشت های فراوان به پردازش شناختی ممکن است فرصت های ارزیابی منفی افکار ناخوانده را افزایش داده به پرورش اهمیت باورهایی راجع به افکار منفی و در نهایت به افزایش احتمال تحول وسواس منجر شود .
استوبر و جورمن[۱۳۰] (۲۰۰۱) در تحقیقی نگرانی ، تعلل و کمال گرایی دانشجوی دانشگاه آزاد برلین را بررسی کردند . نتایج نشان داد که بین نگرانی غیرمرضی با نمره اضطراب و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد.
در تحقیقی با عنوان نقش باورهای فراشناختی در توهمات شنیداری ، لوبان و همکاران (۲۰۰۲) به مقایسه مؤلفه های باورهای فراشناختی در چهار گروه پرداختند : بیماران اسکیزوفرنیک با توهم ، بیماران اسکیزوفرنیک بدون توهم ، بیماران اضطرابی بدون وسواس ، اضطراب فراگیر و استرس پس از سانحه که اکثریت آنها اختلال پانیک داشتند ، و بهنجاران . در این تحقیق تفاوت معنی داری بین ۴ گروه مذکور در مؤلفه باورها مثبت در مورد نگرانی به دست نیامد. گروه دارای توهم و گروه اضطرابی به طور معنی داری در مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار نمره بالاتری از بهنجار ها بدست آورند . همچنین در این مولفه گروه اضطرابی به طور معنی دار بالاتر از گروه اسکیزوفرنیک بدون توهم نمره آورند . در مؤلفه خودآگاهی شناختی بیماران دارای توهم به طور معنی داری بیشتر از بهنجاران نمره آورند . گروه اسکیزوفرنیک توهم دار و بیماران اضطرابی در مؤلفه اعتماد شناختی نمره پایین تری نسبت به دو گروه دیگر کسب نمودند . این یافته ها نشان می دهد که حداقل یک مولفه فراشناختی در بیماران اضطرابی و اسکیزوفرنیک دارای توهم، نسبت به دو گروه دیگر نقش بیشتری در پایداری و تحول بیماری دارد. ترکیب افکار آزاردهنده مرتبط با اضطراب ، اعتماد شناختی پایین و باور به اهمیت افکار می تواند به رخداد توهمات شنیداری یاری برساند.
در تحقیق دیگر با عنوان بازبینی واقعیت و باورهای فراشناختی مرتبط با اعتماد شناختی در اختلال وسواس ، هرمنز[۱۳۱] و همکاران (۲۰۰۳)به بررسی باورهای فراشناختی در بیماران وسواس و ۱۹ بیمار غیراضطرابی کنترل پرداختند . نتایج نشان دادکه بین این دو گروه در فراشناخت و مؤلفه های آن تفاوت معنی دار است . مشابه با داده های ارائه شده توسط کارترایت ، هاتون و ولز (۱۹۹۷) بیماران وسواسی در باور مثبت در مورد نگرانی از گروه کنترل متفاوت نبودند . طبق مدل نظر ولز (۲۰۰۰ ، ۱۹۹۷) در مورد نگرانی و فراشناخت ، نگرانی بهنجار وقتی مرضی می شود که فرد شروع به نگرانی می کند یا وقتی باورهای منفی در مورد نگرانی ، اجتناب ناموفق یا سرکوب افکار نگران کننده را بر می انگیزد .
این موضوع که در مؤلفه باورهای فکر راجع به غیرقابل کنترل بودن و خطر ناک بودن افکار واقع شده است، چنین باورهای فراشناختی منفی را ارزیابی می کند.
تفاوت های معنی دار بین دو گروه نشان می دهد که افراد وسواسی به این واقعیت مجابتر می شوند که افکار نگران کننده و مزاحم آنها غیرقابل کنترل است و یک نفر باید آنها را کنترل کند و اینکه نگرانی برای حالت فیزیکی و جسمانی خطرناک است . همچنین داده ها نشان دادند که گروه وسواسی باورهای منفی بیشتری در مورد تفکری دارند که مشتمل بر موضوعات فکری خرافی ، تنبیه و مسئولیت پذیری در مورد نگرانی است . برای مثال بیماران وسواسی نمرات بالاتر در ماده های مربوط به باورهایی که پیامد های منفی را ارزیابی می کند، به دست می آورند و ممکن است از داشتن افکار معین راجع به حس مسئولیت برای جلوگیری از این پیامدها ، تبعیت کنند .
در تحقیق فرانسیس و دوگاس (۲۰۰۴) بین نگرانی ، افسردگی و اضطراب رابطه معنی داری بدست آمد همچنین آنها نشان دادند که باورهای ناکارآمد در مورد نگرانی با نگرانی مرضی ، افسردگی و اضطراب ارتباط معنی دار دارد
در تحقیق فرانسیس و دوگاس (۲۰۰۴)، مولفان بین ۴ مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نگرانی به عنوان یک راهبرد کنار آمدن رابطه مثبت و معنا دار پیدا کردند . این چهار مؤلفه عبارتند از : ۱- نگرانی به عنوان راهبر حل مسئله و برانگیزاننده ۲- نگرانی به عنوان محافظت کننده از هیجانهای منفی ۳- نگرانی به عنوان یک صفت شخصیتی مثبت و ۴- نگرانی به عنوان تفکر جادویی .
کامر[۱۳۲] و همکاران (۲۰۰۴) در پژوهشی نشان دادند که همپوشی میان اختلال وسواس فکری – عملی و اختلال اضطراب تعمیم یافته در نوجوانان با نگرانی و اشتغال ذهنی زیاد قابل تبیین است . در واقع نگرانی مؤلفهی اصلی هر دو اختلال می باشد و اشتغال ذهنی در اختلال وسواس ، اختصاصی و در مورد اضطراب تعمیم یافته مبهم و کلی می باشد .
تولین[۱۳۳] و همکاران (۲۰۰۴) با مقایسه ای میان کل اختلالات اضطرابی به بررسی این مطلب پرداختند که آیا باورهای وسواسی مختص اختلال وسواس هستند ؟ نتایج نشان دادند که برآورد تهدید ، تحمل بلا تکلیفی ، اهمیت و کنترل افکار و کمال گرایی به طور قوی تری در بیماران وسواس وجود دارد اما با کنترل افسردگی و اضطراب صفت گروه وسواس گروه سایر اختلالات اضطرابی تفاوتی از لحاظ تفکر کلی وجود ندارد که ممکن است لازم باشد افکار شخصی کنترل شوند .
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- روش پژوهش و نوع طرح پژوهش
روش پژوهش مطالعه حاضر با توجه به بررسی دو گروه بیماران از نظر متغیرهای روان شناختی از نوع تحقیقات علی مقایسه ای است .
۳-۲- جامعهی آماری پژوهش
جامعهی آماری این پژوهش کلیه افراد مراجعه کنند بالاتر از ۲۰ سال با میزان سواد حداقل ابتدایی هستند که به مراکز مشاوره و کلینیک های تخصصی روان شناختی و روان پزشکی در استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۲ مراجعه کرده اند.
۳-۳- شیوهی نمونه گیری و حجم نمونه
با توجه به اینکه تحقیقات علی مقایسه ای تعداد ۱۵ نفر برای هر زیر گروه کفایت می کند (دلاور ، ۱۳۸۲) اما در مطالعه حاضر جهت افزایش اعتبار بیرونی طرح تعداد ۱۰۰ نفر ازمودنی (برای هر زیر گروه ۵۰ نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . بدین صورت که پس از تشخیص متخصص مبنی بر محرز شدن اختلال افسردگی یا اختلال وسواس ، پرسش نامه ها در اختیار آزمودنی های انتخاب شده قرار می گیرد . بررسی نهایی پرسش نامه ها و صحت پاسخ ها ، موجب شد تا تعداد ۱۶ نفر از تحلیل نهایی حذف گردند . در نهایت داده های بدست آمده از ۸۴ نفر تحلیل شد.که از این تعداد ۴۶ نفر مبتلا به اختلال افسردگی بودند و ۳۸ نفر هم مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بودند.
۳-۴- ابزارهای پژوهش
۳-۴-۱- مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا[۱۳۴]
این آزمون در سال ۱۹۹۸ توسط روسل [۱۳۵] و پیلو از دانشگاه کالیفرنیا ساخته شده ، دارای ۲۰ سوال است که با بهره گرفتن از مقیاس ۴ نقطه ای (اصلاً =۱ و اغلب =۴) نمره گذاری می شود. ۱۰ سوال به جهت مثبت و ۱۰ سوال به جهت معکوس نمره گذاری می شود .
میانگین نمرهی هر آزمودنی در ۲۰ سوال بیانگر میزان تنهایی او است (احساس کم =۱، احساس تنهایی زیاد=۴).
همسانی درونی پرسش نامه در مطالعات مقدماتی برابر ۹۳% به دست آمد (شیخ و همکاران ، ۱۳۸۵) . این پرسشنامه برای گروه های سنی مختلف و مقاطع گوناگون شغلی اجرا شده است.
۳-۴-۲- مقیاس حساسیت به اضطراب [۱۳۶]
این پرسش نامه خود گزارش دهی توسط پیرسون و رایس[۱۳۷] (۱۹۸۷) ساخته شده است . دارای ۳۶ آیتم می باشد که باورهای تهدید آمیز راجع به علائم برانگیختگی را مورد سنجش قرار می دهد . هر آیتم روی مقیاس درجه بندی شده (صفر -خیلی کم) تا (۴- خیلی زیاد) قرار می گیرد . در مطالعه نورمن و توماس[۱۳۸] (۲۰۰۲) که بر روی ۲۳۳ نفر افراد نرمال انجام گرفته بود پایایی این آزمون با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ ۸۷% بدست آمده
همچنین اعتبار صوری و محتوایی این آزمون و اعتبار سازه آن به دست آمد که در حد قابل قبول و رضایت بخش می باشد .
۳-۴-۳- مقیاس کمال گرایی اهواز[۱۳۹]
مقیاس خود گزارشی ۲۷ ماده ای است که به وسیله تحلیل عوامل توسط نجاریان ، عطاری و زرگر (۱۳۷۸) در یک نمونه ۳۹۵ نفری از دانشجویان دانشگاهای شهید چمران و آزاد اسلامی اهواز ساخته شده است . ماده های اولیه آن براساس متون معتبر روان شناسی ، ماده های ذی ربط در مقیاس های پرسشنامه چند وجهی شخصیتی مینه سوتا اضطراب اسپیل برگر ، مقیاس فکری – عملی مادزلی و افکار غیرمنطقی جونز و همچنین از طریق پرسش نامه مصاحبه های بالینی تهیه گردیده است .
ماده های این مقیاس دارای چهار گزینه (هرگز ، بندرت ، گاهی اوقات و اغلب اوقات) می باشد که آزمودنی ها یکی از این گزینه ها را انتخاب و با ضربدر علامت می زند . در این مقیاس به استثنایی ماده ۱۱ ، ۱۶ ، ۱۷ ، ۲۲ که به شیوه معکوس نمره گذاری می شوند. به بقیه ماده ها براساس مقادیر «۱» ، «۲» ، «۳» ، «۴» نمره گذاری می گردند ، در نهایت حاصل جمع نمرات است و میزان کمال گرایی فرد را نشان می دهد
نجاریان و همکاران برای سنجش همسانی درون مقیاس کمال گرایی اهواز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده نموده اند . براساس نتایج حاصله ضرایب آلفا برای کل نمونه ۹۰% آزمودنی های دختر ۹۰% و آزمودنی های پسر ۸۹% می باشد
همچنین ضریب پایایی بازآزمایی با چهار هفته فاصله زمانی بر روی ۱۹۰ دانشجو به ترتیب برای کل آزمودنی ها ، آزمودنی های دختر و آزمودنی پسر به ترتیب ۶۸% ، ۶۹% و ۶۷% می باشد یک نمونه ۱۱۵ نفری دانشجوان با بهره گرفتن از روش های دو نیمه سازی ، آلفای کرونباخ و گاتمن به دست آورد که این ضرایب به ترتیب ۸۸% ، ۹۰% و ۸۳% گزارش شده است .
وردی (۱۳۸۰) ضرایب پایایی بازآزمایی (فاصله زمانی یک ماه) و ضریب آلفای کرونباخ این پرسش نامه را در یک نمونه ۷۰ نفری به ترتیب ۶۳% و ۸۵% بدست آورد .
نجاریان و همکاران برای سنجش اعتبار مقیاس کمال گرایی ، مقیاس مذکور را به طور همزمان با مقیاس های الگوی رفتاری تیپ A سمی ، خرده مقیاس شکایات جسمانی و مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت به دانشجویان نمونه پژوهش خود دادند . ضرایب همبستگی بین نمره های کل آزمودنی ها در مقیاس کمال گرایی با مقیاس الگوی رفتاری تیپ A سمی ۶۵% بوده است ، ضرایب همبستگی بین مقیاس کمال گرایی با مقیاس رفتاری تیپ A غیر سمی ۰۲/۰- بود که معنی دار نیست . ضریب همبستگی بین مقیاس کمال گرایی اهواز با مقیاس شکایات جسمانی مثبت (۴۱/۰ = r) و با مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت منفی (۳۹/۰=r) بود (۰۵/۰ ≥pvalue). هرمزی نژاد (۱۳۷۹) ضریب اعتبار این مقیاس را با پرسش نامه افسردگی و تیپ A محاسبه کرد .
ضریب اعتبار ۷۴/۰ را برای عامل اول تیپ A (سمی) و ۱۹/۰- را برای عامل تیپ A (غیرسمی) به دست آورده است.
همچنین وردی (۱۳۸۰) ضریب اعتبار این مقیاس را با پرسش نامه افسردگی بک و تیپ A محاسبه کرد . این محقق ضریب اعتبار ۵۰/۰ را با پرسش نامه بک، ۶۲% را برای عامل اول تیپ A (سمی) و ۳۰/۰ – را برای عامل دوم تیپ A (غیر سمی) به دست آورده است (۰۱/۰ ≥pvalue).
۳-۵- روش جمع آوری
ابتدا با توجه به روش مطالعه حاضر حجم نمونه ۱۰۰ نفر برای دو گروه بیماران وسواس و افسرده در نظر گرفته شد و در ادامه به روش نمونه گیری در دسترس از بین کلیه افراد مراجعه کننده بالاتر از ۲۰ سال با میزان سواد حداقل ابتدایی که به مراکز مشاوره و کلینیک های تخصصی روان شناسی و روان پزشکی در استان کرمانشاه در سال ۱۳۹۲ مراجعه کرده اند . و براساس تشخیص متخصص ، اختلال افسردگی یا اختلال وسواسی بودن در آنان مشخص شده. نمونه مورد نظر انتخاب شد و به کمک همکاران و متخصصان ، پرسش نامه های مقیاس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا (UCLA) ، مقیاس حساسیت به اضطراب ، مقیاس کمال گرایی اهواز در اختیار هر یک از بیماران انتخاب شده قرار گرفت و توضیحات لازم در مورد چگونگی پاسخ دادن و دقت آنان داده شد.
بررسی نهایی پرسش نامه ها و صحت پاسخ ها ، موجب شد تا تعداد ۱۶ نفر از تحلیل نهایی حذف گردند . در نهایت داده های بدست آمده از ۸۴ نفر تحلیل شد .
روش پردازش داده ها در سطح توصیفی با بهره گرفتن از شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی بود و در سطح استنباطی برای بررسی فرضیه های پژوهش و جلوگیری از میزان خطای آلفا ، از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA )استفاده شده است.
فصل چهارم
یافته های پژوهش
۴-۱- یافته های پژوهش
اطلاعات جمعیت شناختی
اطلاعات جمعیت شناختی در این پژوهش شامل سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، و نوع اختلال می باشد، که بطور خلاصه در جدول زیر آمده است :
جدول (۴-۱) توزیع فراوانی و درصد آزمودنی ها براساس نوع اختلال
گروه | فراوانی | درصد |