رابرت مرتن :
یک عنصر از ساخت اجتماعی ، هدف ها یا مقاصدی هستند که فرهنگ جامعه تعیین می کند و به صورت آرمان های اجتماعی در می آید احساس مردم نسبت به آنها و میزانی که برای هدف ها ارزش قایل می شوند یکسان نیست برخی از این اهداف فرهنگی به سائق های اولیۀ وجود انسان بر می گردد، اما توسط آن ها تعیین نمی شوند. عنصر دیگر ساخت اجتماعی راه های است که جامعه برای رسیدن به هدفها و
آرمان های فرهنگی توصیه می کند، هر گروه اجتماعی هدفهایش را با راه های مجاز و نهادی شده منطبق می سازد. (سخاوت ، ۱۳۷۴: ۵۰)
از دیدگاه مرتن واکنش های زیر از سوی افراد جامعه که ناشی از فشارهای بین اهداف فرهنگی و راه ها و وسایل دستیابی به آن اهداف است انجام می شود :
۱ـ هم نوایی : حالتی که جامعه متعادل است و افراد اهداف فرهنگی و راه ها و ابزارهای نهادی شده و قابل قبول برای نیل به آن اهداف را پذیرفته و در آن جهت تلاش می کند به عقیده ی مرتن بعضی جوامع تعادلی میان اهداف فرهنگی و ابزارهای نهادی شده به منظور دستیابی به یک ثبات نسبی در جامعه فراهم کرده اند .
۲ـ نو آوری : وضعیتی است که در آن افراد اهداف فرهنگی را پذیرفته اند ، اما برای نیل به آن اهداف وسایل و راه های مشروع برای رسیدن به آن اهداف را نپذیرفته و راه ها و وسایل غیر مشروع و غیر قانونی را انتخاب کرده اند . این نوع رفتار انحرافی میان طبقات پایین جامعه یعنی کسانی که اهداف مورد انتظارشان به وسیلۀ ساختهای اجتماعی محدود شده بیشتر شایع است . اختلاس به منظور تأمین هزینه تحصیل فرزندان رفتار انحرافی از نوع بدعت گذاری است .
۳ـ تشریفات پرستی : به این معنی است که افراد ابزارها و وسایل مورد تأیید جامعه را پذیرفته اند ، اما اهداف فرهنگی در سطح وسیع انکار می شود .
۴ـ عقب نشینی : حالتی که در آن افراد جامعه نه اهداف فرهنگی قبول دارند و نه وسایل و راه های مشروع نیل به آن اهداف را می پذیرد .
۵ـ طغیان : وضعیتی که افراد هم اهداف فرهنگی و هم راه ها و ابزارهای مشروع نیل به آن اهداف را انکار نموده ،اما در جهت ایجاد شرایطی بهتر و اهدافی جدید به منظور تعدیل ساختهای اجتماعی تلاش
می کنند. (احمدی ، ۱۳۸۴ : ۵۲ـ۵۱)
نظریه ی آیزنشتات[۸]:
از نظر آیزنشتات یکی از وظایف مهمی که هر جامعه یا سیستم اجتماعی دارد، حفظ ساختارها، هنجارها وارزش ها « به رغم دگرگونی مستمر ترکیب این ساختار ها بر اثر مرگ و تولد» است.نقش های اجتماعی و همچنین نقش های مناسب هر عضو یک جامعه در هر سن وسالی (نقش های سنی) با چگونگی تداوم همان نقش در جامعه پیوندمستقیم دارند. در فرایند جامعه پذیری سیستم شخصی با سیستم اجتماعی در ارتباط قرار می گیرند.
آیزنشتات برای نمونه مراسم تشرف رادر فرهنگ های بومی مثال می آورد که در واقع ،پاسخ به انتظاراتی است که جامعه از دگرگونی سنی دارد. در فرهنگ های بومی پیوندهای خویشاوندی و گروهای تباری
مهم ترین وسیله انتقال الگوهای رفتاری هستند؛ عموما هر سنی الگوی رفتاری مناسب آن سن را دارد. از نظر آیزنشتات ، چنین الگوهای رفتاری سنتی ای برای جامعه مدرن کافی نیستند ، تا حفظ میراث فرهنگی و تداوم ساختار اجتماعی را تضمین کنند.
در اینجا نقش گروه های همسال دارای اهمیت است. در جامعه مدرن نیاز به گروهای همبستگی احساس می شود. این گروه ها گاهی نقش های پیش بینی شده را نمی پذیرد و گاهی به سمت آنها جهت گیری دارند.آیزنشتات در پیوند با پذیرش نقش ها ، اهمیت ویژه ای به گرو های همسال می دهد. از نظر او شکاف بین جامعه پذیری در گروهای نخستین و گروهای ثانوی می تواند توسط گروهای همسال پر شود. بدین ترتیب بر اساس مبانی نظری خود، یعنی کارکردگرایی- ساختاری ، کارکردی ویژه برای گروهای همسال در جامعه دست و پا می کند. این گروها «وظیفه» پیدا می کنند. بین خانواده وجامعه ، خویشاوندان، همسایه ها و محیط کار « وساطت» کنند.
از نظر آیزنشتات گروهای همسال در کنار کارکرد سازگاری با سیستم اجتماعی «کژکارکردی» نیز برای نظام اجتماعی دارند. از نظر او « بین انتظارات و علایق گروهای جوان و اعضای آنها از یک سو و انتظاراتی که بزرگسالان از آنها دارند از سوی دیگر ، تفاوت اساسی هست» . آیزنشتات می کوشد درباره کژکارکردی گروهای همسال ثابت کند که به کمک« شرایط می توان تفاوت ساختارهای گوناگون کژکارکردی را نشان و چگونگی ساختارهای انحرافی را توضیح داد».
رهیافت کارکرد گرایی- ساختاری بیش از هر چیز برای پژوهش درباره توسعه ، ساختار و کارکرد گروه های همسال مفید است. درباره نظریه کارکرد گرایی-ساختاری همواره این انتقاد را شنیده ایم که این نظریه
نمی تواند دگرگونی های اجتماعی را توضیح دهد. تحلیل «کژکارکردی» گروهای همسال توسط آیزنشتات نیز دارای این کمبود است. فهم این نکته برای آیزنشتات سخت است که، انحراف را می توان در چارچوب نظریه تغییرات اجتماعی توضیح داد. برای اوآنچه دارای اهمیت است حفظ ساختار و کارکردهای لازم برای این امر است.
در عصر ما، یعنی عصر تغییرات اجتماعی سریع، دشوار است عناصر منفرد فرهنگ جوانان را به صورت کارکردی یا کژکاردی تفسیر کرد. دشواری هنگامی افزایش می یابد که این تغییرات نگرشها و ارزش ها را در برگیرد.به ویژه زمانی که نگرش ها و ارزش ها در حال دگرگونی هستند، اما تبلور آشکار این دگرگونی ها هنوز در عرصه نهادهای اجتماعی مشاهده نمی شوند.
خلاصه می توان گفت که دستاوردهای آیزنشتات یعنی کار نظام یافته در زمینه توسعه، کارکرد و ساختار گروهای همسال در جوامع پیچیده و صنعتی معاصر ماندنی است.(شفرز،۱۳۸۹: ۴۵-۴۳)
۲-۱-۲-نظریات مختلف دیگر
نظریه تبادلی هومنز[۹]:
گرچه هومنز اصول روان شناختی را پذیرفته بود. اما افراد را جدا از هم در نظر نمی گرفت . او این تشخیص را می داد که انسان ها اجتماعی اند و بخش چشمگیری از وقتشان را در کنش متقابل با همدیگر صرف می کنند. هومنز تنها بر آن بود که رفتار اجتماعی را با اصول روان شناختی تبیین کند. پس موضعی که اوانتخاب می کند ، این است که قضایای عام روان شناسی که درباره ی تأثیر پیامدهای رفتار بشری می باشند ، در صورتی که این پیامدها به جای سرچشمه گرفتن از محیط فیزیکی از رفتار انسان های دیگر ناشی شده باشند، همچنان به قوت خود باقی می مانند . (هومنز ، ۱۹۶۷: ۵۹ . به نقل از ریتزر ،۴۲۴:۱۳۷۴ -۴۲۳)
هومنز در تشریح نظریه اش مفاهیمی بنیادی چون ، موفقیت ، محرک ، ارزش ، محرومیت سیری ، پرخاشگری ـ تأیید مورد استفاده قرار می دهد.
قضیه ی موفقیت : در مورد همه ی اعمالی که اشخاص انجام می دهند ، غالباً این گونه است که هر عملی از یک شخص اگر که مورد پاداش قرار گیرد ، احتمال تکرار آن عمل به وسیله ی همان شخص افزایش
می یابد .
قضیه ی محرک : اگر در گذشته ، وجود محرک خاصی ، یا یک رشته از محرک ها ، باعث شده باشد که شخص باکنش خود پاداش گرفته باشد ، محرک های کنونی و آتی هر چه به محرک گذشته شباهت بیشتری داشته باشند ، احتمال بیشتری می روند که آن شخص در برخورد با این محرک ها آن کنش یا همانندش را انجام دهد.
قضیه ی ارزش : هر چه نتیجه ی یک کنش برای شخص با ارزشتر باشد ، احتمال بیشتری دارد که همان کنش را دوباره انجام دهد.
قضیه ی محرومیت سیری : یک شخص هر چه در گذشته ی نزدیک پاداش معینی را بیشتر دریافت کرده باشد ، همان پاداش در آینده برایش کم ارزشتر خواهد شد.
قضیه ی پرخاشگری ـ تأیید:
قضیه ی الف : هر گاه یک شخص از کنش خود پاداشی را که انتظار دارد به دست نیاورد و یا تنبیهی را دریافت دارد که انتظارش را ندارد ، خشمگین خواهد شد و در چنین موقعیتی ، احتمال بیشتری دارد که از خود رفتار پرخاشگرانه ای نشان دهد : در ضمن ، نتایج یک چنین رفتاری برایش ارزشمند تر خواهد شد. این قضیه تنها راجع به عواطف منفی راجع است .
قضیه ی ب : هر گاه شخصی پاداش مورد انتظارش را به دست بیاورد ، به ویژه اگر پاداش بیش از حد چشمداشتش باشد ، یا با تنبیه مورد انتظارش روبرو نشود ، احساس خرسندی خواهد کرد ؛ در این صورت، احتمال بیشتری می رود که آن شخص رفتار تأیید آمیزی از خود نشان دهد و نتایج رفتارش نیز برایش ارزشمند تر می شود. این قضیه با عواطف مثبت تر بر خلاف قضیه الف سروکار دارد . (ریتزر: ۴۳۱ ـ ۴۲۷)
نظریه ی مازلو[۱۰]:
مازلو به پنج نیاز ،که برحسب اهمیت درجه بندی شده اند ،اشاره می کند: نیازهای زیستی،نیازهای ایمنی،نیازهای تعلق اجتماعی ،نیازهای عزت نفس ،ونیازهای خودشکوفایی.به نظرمازلو،این نیازها به طورهمزمان احساس نمی شوند،بلکه به ترتیب وبرحسب یک نظم منطقی احساس می شوند.
درپایین ترین پله نیازهای زیستی قراردارند که وقتی کمبود پیدا می کنند ،مهمترین فعالیت ذهنی مارا به خود اختصاص می دهند،تا این نیازها برطرف نشوند ،نیاز های دیگر خودنمایی نمی کنند.
وقتی نیازهای زیستی برطرف شدند،نیازهای ایمنی ظاهر می شوند ورفتارهایی را برمی انگیزند که آنها را ارضا خواهند کرد .زمانی که نیازهای زیستی و امنیت جانی موجب نگرانی نیست،نیازهای عضویت وتعلق به محیط اجتماعی ظاهر می شوند.این طبقه ی تازه ،نیازهای دوستی ،عضویت وعشق را درخود جای می دهند،مانند تمایل به کار گروهی وتشکیل روابط تازه با اطرافیان.نیاز به عضویت و تعلق ،انسان ها را وادار می کنند تا عضو انجمن ها یا گروه ها باشند وبا افراد دور وبر خود همکاری کنند.
نیازهای عزت نفس ،تا زمانی که نیازهای اجتماعی به طور منطقی ارضا نشوند ،به صورت عوامل انگیزشی تجلی نمی کنند،این نیازهارا می توان به دو گروه تقسیم کرد نیازهایی که به اعتماد به نفس، استقلال، شکوفایی، شایستگی ودانستن مربوط می شوند. نیازهایی که با مقبولیت از طرف همکاران وسازمان ارتباط پیدا می کند وبه صورت توجه ،احترام ،ارتقا ونشان های شغلی ظاهر می شوند.برخلاف سایر نیاز ها ،نیاز های عزت نفس سیری ناپذیرند،زیرا زمانی که فرد به این نیازها معنی می دهد،به طورخستگی ناپذیر آنها را جستجو می کند.با اینهمه ،نیازهای عزت نفس زمانی تجلی می کند که نیازهای زیستی ،ایمنی واجتماعی ،به طور منطقی ارضا شده باشند.
نیازهای خودشکوفایی ،در راس سلسله مراتب نیاز ها ، نیازی قرار می گیرد که آن را نیاز به تحقق خویشتن یا خودشکوفایی نامیده اند .خودشکوفایی ،یعنی تحقق بخشیدن به آرزوهای خود ،رسیدن به کمال وخلاقیت
به معنای وسیع کلمه (مک گرگور[۱۱]،۱۹۵۷،به نقل از گنجی ،۱۳۸۸: ۶۷)
برخورد اکثر مردم با اجبارهای زندگی ،موجب می شود که امکان ارضای نیازهای خودشکوفایی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یابد ،زیرا محرومیت این افراد از نیازهای سطوح پایین آنها را مجبور می کند که به نیازهای اولیه رضایت دهند وبرنامه های خود برای رسیدن به ایده آل ها وخود شکوفایی را به تعویق اندازند.
به نظر مازلو ،کسانی که نیازهای سطوح بالاتر را ارضا کرده اند ،از واقعیت ادراک روشنی دارند. بعلاوه ،این افراد ،خود ودیگران را به آسانی می پذیرند. آنها خود راخیلی مستقل وخلاق نشان می دهند ودنیای اطراف خود را کاملا روشن ارزیابی می کنند.این اشخاص ،اغلب درمسیری وارد می شوند که به دیگران اجازه ی خود مختاری و خود شکوفایی می دهند. نیازهای پیشنهادی مازلو را دو اصل مهم هدایت می کنند. اصل کمبود واصل پیشرفت .طبق اصل کمبود ،هیچ نیازی احساس نمی شود مگراینکه ارضا نشود ونیاز ارضا شده، ویژگی انگیزشی خود را ازدست می دهد .اما اصل پیشرفت ، موجب ظهور نیازها می شود.نیازها زمانی به وجود می آیند که نظم خاصی را طی کنند،یعنی همان سلسله مراتبی که مازلو ارائه داده است.
در مجموع ،نظریه ی مازلو نشان می دهد که اشخاص ، پیش از آنکه به فکر ارضای نیاز های سطوح بالا باشند ،سعی می کنند نیازهای سطوح پایین (زیستی) خودرا ارضا کنند هرنیازی که ارضا می شود ویژگی انگیزشی خود را ازدست می دهد ودرنتیجه فرد وادار می شود به ارضای نیاز سطح بالاتر بپردازد.(گنجی،۱۳۸۸: ۶۹-۶۴)
نظریه ی دیوید مک کله لند[۱۲] :
او به دنبال عوامل مفقوده ای است که موجب توسعه نیافتگی شده است . در جستجوی این عوامل مک کله لند مساله انگیزش را در نظریه نوسازی در قالب ویروسی ذهنی تحت عنوان « میل و نیاز به پیشرفت » مورد توجه قرار داده و معتقد است که این از کشفیات روان شناسی در خصوص توسعه و رشد اقتصادی است. وی این ویروس ذهنی را روش خاصی ازفکر کردن می داند که نسبتاً کمیاب است ، ولی هنگامی که در شخصی این ویروس حادث شود وی را وادار می کند که به شیوه ویژه ای پشتکار داشته باشد و در ذهن شخص این ویروس نمودار اندیشه هایی است که سروکار آنها با خوب انجام دادن کاری و یا انجام دادن کاری به نحوی بهتراز پیش است ، یعنی کاراتر ، سریع تر ، با زحمت کمتر ، و نتیجه بهتر . (وینر ، ۱۳۵۴: ۲۴، به نقل ازازکیا وغفاری،۱۳۸۴: ۲۱۷)
مک کله لند برای تبیین تجربی کار خود ادبیات دوره های مختلف و کشورهای مختلف را بررسی کرده و به این نتیجه می رسد که در ادبیاتی که ویروس «میل به پیشرفت » حضور داشته ، شاهد رشد و توسعه اقتصادی آن ملت نیز بوده ایم . وی بین نیاز به پیشرفت و تولید ناخالص ملی در جوامع معاصر قایل به نوعی همبستگی است .
مک کله لند یافته های خود را نزدیک به اندیشه ماکس وبر در خصوص اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری می داند. به نظر مک کله لند درونی کردن « میل به پیشرفت » از طریق فرایند جامعه پذیری از همان اوایل زندگی افراد باید صورت گیرد و سپس از طریق آموزش های لازم و مطبوعات و سایر نوشته ها این میل را باید تقویت کرد. او در خصوص تقویت این نیاز و میل که خود از آن تحت عنوان ویروس ذهنی نام می برد و مواردی چون : ۱ـ رهبری هر کشور باید با هر وسیله ممکن ، عقیده و انگیزه برای توسعه را افزایش دهد؛ ۲ـ برگزاری دوره های آموزشی برای تقویت انگیزش بازرگان و ۳ـ ضرورت آموزش عالی زنان در کنار آموزش مردان ، رابه عنوان توصیه هایی جهت رشد و توسعه اقتصادی مطرح می کند.
به نظر مک کله لند « میل و نیاز به پیشرفت » را نباید تنها عامل لازم برای نوسازی تلقی نمود، بلکه باید آن را به عنوان عامل کلیدی در نظر گرفت و نیز باید توجه داشت که انگیزش به نوسازی از لحاظ روان شناسی دارای دو جنبه است که یکی از آنها فضیلتی است شخصی ، یعنی میل به پیشرفت و دیگری فضیلتی اجتماعی است ، یعنی علاقه به سعادت دیگران و در نهایت معتقد است که برای احراز موفقیت های اقتصادی به دو عنصر روانی نیاز است که یکی از آنها میل به اثبات برتری خود بر دیگران و دیگری نیاز به بالا بردن سطح رفاه عمومی است . (وینر[۱۳] ، ۱۳۵۴: ۳۲ـ۲۴،به نقل ازهمان منبع:۲۱۸)
مک کله لند در خصوص شرایط اجتماعی مؤثر نیاز به موفقیت به عواملی چون ،آموزش در خانواده ، طبقه اجتماعی و والدین ، تحرک اجتماعی و ایدئولوژی اشاره می کند . ( روشه ، ۱۳۶۶ : ۱۹۰ به نقل ازهمان)
در نقد و بررسی نظریه مک کله لند عنوان شده که اولاً ، وی انواع رشد اقتصادی و دگرگونی اجتماعی را با یکدیگر آمیخته وازاین رو تمایزات مهم میان انواع جامعه های درگیر را مبهم ساخته است . ثانیاً ، در نظر او تلاش برای تبیین پدیده های اجتماعی صرفاً با متغیرهای روانی دیده می شود . (ازکیا ،۵۳:۱۳۶۴،به نقل ازهمان)
انتقاد دیگری که به نظریه مک کله لند وارد است این است که برداشت او از اندیشه وبرعامیانه است و با کارهای محدود تجربی در صدد تعمیم های کلی و کلان است . به نظر گی روشه ، انگیزه موفقیت توسط مک کله لند به عنوان جنبه ای از شخصیت تلقی می شود . تست وی نه موفقیت را به عنوان ارزش خاص مورد سنجش قرار می دهد و نه نیاز به موفقیت های رقابتی به منظور دستیابی به موفقیتی برتر را مورد بررسی قرار می دهد. (روشه[۱۴] ، ۱۳۶۶: ۱۸۷،به نقل ازهمان )
نظریه ی اورت راجرز[۱۵] :
به نطر راجرز تغییر چیزی جز اندیشه و نظری نیست که فرد آن را جدید و نو می پندارد و شیوع به معنای فرایندی است که اندیشه و نظری نو از منبعی منتشر و اشاعه می یابد و قبول یک اندیشه به معنای تصمیم به تحقق بخشیدن کامل ان است .
راجرز با توجه به تعدادی از مطالعات خود چنین نتیجه گرفت که در بعضی از فرهنگ ها عموماً زمینه برای نو آوری نسبت به فرهنگ های دیگر بیشتر است به نظر او فرایند قبول یک اندیشه ی نو که متضمن یادگیری آن اندیشه و هم تصمیم گیری در مورد آن است ، در پنج مرحله عینیت می یابد : ۱ـ آگاهی ۲ـ علاقه ۳ـ ارزشیابی ۴ـ آزمایش ۵ـ قبول آن اندیشه ی نو .
به نظر راجرز کسانی که اندیشه ی نوی را سریع می پذیرند هر یک از این مراحل را نیز با سرعت پشت سر می گذارند و بالعکس کسانی که دیر می پذیرند هر یک از این مراحل را نیز به کندی پشت سر می گذارند . به نظر او معمولاً افرادی که خیلی زود تغییر یا رویه ی جدیدی را می پذیرند از سایرین جوانتر ند ؛ پایگاه اجتماعی بالاتر ی دارند و نیز ثروتمند ترند .
همچنین به نظر او نو آوران در آغاز خود را کجروانی می شناسند که پا از نظام اجتماعی خویش فراتر
نهاده اند، همچنان که دیگران نیز چنین تصوری را در مورد آنها دارند ، ولی خود را با گروه هایی که رفتار آن ها را درست می دانند هم هویت می دانند. راجرز در تحلیل خود متمرکز بر ویژگی های فردی ، روانی و انگیزشی است و معتقد است که از لحاظ روانی باید نوعی آمادگی در افراد برای پذیرش تغییر ات نو و جدید وجود داشته باشد که آنها را تحت عنوان و جه نظرها مطرح می کند ، و عناصری چون انگیزه ها ارزشها و وجه نظرها ـ در قالب خرده فرهنگ دهقانی ـ عناصر اصلی وکلیدی برای فهم رفتار به شمار می آیند. به نظر راجرز عناصر خرده فرهنگ دهقانی ، عناصری هستند که مانع نو اوری و پذیرش تغییرات در جوامع روستایی می شوند و به تعبیری مانع تجدد و نوسازی هستند. این عناصر عبارتند از ۱ـ عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی ۲ـ فقدان نو آوری ۳ـ تقدیر گرایی ۴ـ پایین بودن سطح آرزوها و تمایلات ۵ـ عدم توانایی چشم پوشی از منافع آنی به خاطر منافع آتی ۶ـ عدم توجه به عنصر و اهمیت زمان ۷ـ خانواده گرایی ۸ـ وابستگی به قدرت دولت ۹ـ محلی گرایی۱۰ـفقدان همدلی (ازکیا ، ۱۳۶۴ : ۹۵ـ ۷۰ ، به نقل از ازکیا وغفاری،۱۳۸۴: ۲۲۲-۲۲۱ )
۱-۶- جاذب های طبیعی…………………………………………………………………………………………………… ۷
۱-۷- ضایعات چای…………………………………………………………………………………………………………. ۸
۱-۷-۱- آماده سازی ضایعات چای بعنوان جاذب ۹
۱-۸- شبکه عصبی مصنوعی( ANN)…………………………………………………………………………………….. 10
۱-۸-۱ ساختار شبکه عصبی مصنوعی ۱۱
۱-۸-۲- تشابهات شبکه عصبی مصنوعی و بیولوژیکی ۱۳
۱-۸-۳- توابع محرک ۱۴
۱-۸-۳-۱ تابع محرک خطی ۱۶
۱-۸-۳-۲ تابع محرک لگاریتمی زیگموئیدی ۱۶
۱-۸-۴ الگوریتمهای آموزش شبکههای عصبی مصنوعی ۱۹
۱-۸-۵- یادگیری ………………………………………………………………………………………………………۲۰
۱-۸-۶- الگوریتم لونبرگ مارکواردت ۲۱
فصل دوم: مروری بر منابع
۲-۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… ۲۴
۲-۲- مروری بر مطالعات انجام شده در مورد روش استخراج با فاز جامد ۲۵
۲-۳- مروری بر مطالعات انجام شده در مورد جاذبهای کم هزینه ۲۸
۲-۴- مروری بر مطالعات انجام شده در مورد استفاده از ضایعات چای به عنوان جاذب………………………………….. ۲۹
فصل سوم: مواد و روشها
۳-۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… ۳۳
۳-۲- تجهیزات………………………………………………………………………………………………………….. ۳۳
۳-۳- مواد مصرفی……………………………………………………………………………………………………….. ۳۳
۳-۴- روش آماده سازی جاذب ……………………………………………………………………………………………۳۴
۳-۵- فرایند استخراج…………………………………………………………………………………………………….. ۳۴
۳-۶- مدل شبکه عصبی مصنوعی …………………………………………………………………………………………۳۵
فصل چهارم: نتایج و بحث
۴-۱- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………..۴۰
۴-۲- مدلسازی با شبکه عصبی مصنوعی…………………………………………………………………………………. ۴۰
۴-۳- بهینه سازی استخراج فاز جامد…………………………………………………………………………………….. ۴۱
۴-۴- آنالیز حساسیت ……………………………………………………………………………………………………..۴۸
۴-۴- مقایسه داده های آزمایشگاهی و شبکه عصبی ۵۰
۴-۴-۱- اثر pH بر استخراج ۵۰
۴-۴-۲- اثر مقدار جاذب ۵۱
۴-۴-۳- اثر غلظت شوینده بر استخراج ۵۲
۴-۵- بررسی عملکرد روش ۵۳
۴-۵-۱- منحنی کالیبراسیون ۵۴
۴-۵-۲- حد تشخیص ۵۴
۴-۵-۳- فاکتور تغلیظ ۵۵
۴-۶- آنالیز نمونه های واقعی ۵۵
۴-۶- نتیجه گیری ۵۶
فهرست شکلها
شکل ۱-۱ ساختار(a) یک نورون واقعی و ساختار (b) مدل یک نورون مصنوعی ۱۲
شکل ۱-۲ ساختار یک شبکه عصبی مصنوعی ۱۳
شکل ۱-۳ توابع محرک خطی ۱۶
شکل ۱-۵ تابع محرک لگاریتمی زیگموئیدی ۱۷
شکل(۴-۱) توزیع زیر مجموعه داده های (a) آموزشی، (b) ارزیابی و © آزمایشی ۴۴
شکل (۴-۲) ساختار ANN بهینه ۴۶
شکل (۴-۳) میانگین مربعات خطای آموزشی، ارزیابی و آزمایشی برای الگوریتم LM 47
شکل ۴-۴- اثر pH روی میزان استخراج یون منگنز ۵۱
شکل ۴-۵- اثر مقدار جاذب ضایعات چای بر استخراج یون منگنز ۵۲
شکل ۴-۶- اثر غلظت اسید نیتریک به عنوان حلال شوینده بر روی استخراج یون منگنز ۵۲
شکل ۴-۷- اثر زمان بر روی استخراج یون منگنز ۵۳
فهرست جداول
پس از جدا کردن دانه ها از بوته ها در مرحله تعیین عملکرد دانه، به صورت دستی تعداد ۴۰۰ عدد بذر در چهار نمونه ۱۰۰ تایی شمارش و هر نمونه جدا وزن شد و در نهایت میانگین این چهار نمونه و با لحاظ کردن رطوبت تجاری ۱۲ درصدی به عنوان وزن صد دانه در نظر گرفته شدند.
۳-۱۴-۴-تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه
پس از بدست آوردن عملکرد بیولوژیک در مرحله قبل دانه ها را از بوته جدا نموده و تعداد آنها را شمارش کرده و بعد با ترازوی دیجیتالی وزن دانه کل بوته ها اندازه گیری شد و پس از لحاظ رطوبت تجاری به میزان ۱۲ درصد عملکرد دانه محاسبه گردید.
۳-۱۴-۵-زیست توده
برای اندازه گیری عملکرد بیولوژیک زمانی که بوته های هر رقم در رسیدگی کامل بودند اقدام به برداشت یک متر مربع از هر واحد آزمایشی شد(از سطح خاک قطع) و در دمای ۸۰ درجه سانتی گراد به مدت ۴۸ ساعت خشک گردید و پس از توزین، زیست توده محاسبه گردید.
۳-۱۴-۶-شاخص برداشت (HI)
وزن خشک بوته (عملکرد بیولوژیک) / وزن خشک دانه (عملکرد دانه) = (HI) شاخص برداشت
۳-۱۵- محاسبات آماری
داده های آزمایشی در نرم افزار Excel ثبت و پس از آزمون برقراری مفروضات تجزیه های آماری با نرم افزار Minitab، در نرم افزار SAS تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات ارزیابی شده، انجام شد. نمودارهای لازم نیز با نرم افزار Excelترسیم شد.
فصل چهارم
بحث و نتیجه گیری
۴-۱- صفات مرفولوژیک
۴-۱-۱- ارتفاع بوته
نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها (جدول۴-۱) نشانگر این است که اثر سایه اندازی، بیوپرایمینگ در سطح احتمال ۵ درصد و اثر رقم در سطح احتمال ۱ درصد معنی دار بود. مقایسه میانگین داده ها (جدول۴-۲) بیانگر این است که به ترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع بوته در ۱۰۰ درصد سایه (۹۳/۴۳ سانتی متر) و در عدم سایه (شاهد) (۱۵/۳۷سانتی متر) حاصل گردید که این اختلااف ۶ سانتی متری ۲۵/۱۸ درصد دامنه ارتفاع را نشان میدهد. مقایسه میانگین داد ها (جدول۴-۲) برای رقم نشان داد که رقم ILL4400با ۵/۴۶سانتی متر ارتفاع بوته بیشتری نسبت به رقم زیبابا ارتفاع ۷۳/۳۵ سانتی متر داشت. همچنین تلقیح گیاه عدس با باکتری آزوسپیریلیوم Azospirillum افزایش ۷ درصدی ارتفاع بوته را نسبت به عدم تلقیح (شاهد) داشت (جدول۴-۲). از جمله پاسخهای تطبیقی گیاه به تابش کم افزایش طول ساقه است[۷۴]. گیاهان قرار گرفته در سایه در مقایسه با گیاهان رشد کرده در مقابل نور کامل خورشید از رشد طولی بیشتری برخوردارند[۳۳]. نور اثر بارزی روی رشد ساقه دارد، در تاریکی اتیوله شدن « طویل شدن میانگره ها» زیاد میباشد. میانگرههای گیاهانی که در سایه قرار گرفتهاند همانند وضعیت تراکم بالای بوته شدیداً اتیوله میشوند. احتمالاً اثر سایه ناشی از افزایش میزان اکسین است که احتمالاً این اثر در حضور جیبرلین تشدید میگردد[۱۴]. از نظر تئوری در گیاهانی که در سایه قرار دارند اکسین کمتری توسط نور تجزیه می شود. چون تابش شدید سبب کاهش اکسین و در نتیجه کاهش ارتفاع گیاه می شود[۱۴]. پاتر و همکاران (۱۹۹۹) گزارش دادهاند که به تدریج زمانی که شدت نور کاهش مییابد ارتفاع بوته و غلظت جیبرلین افزایش مییابد. بنابراین در شدت نور کم ارتفاع بوته افزایش مییابد[۱۹۸].
هینس و همکاران(۱۹۸۲) گزارش کردند که نور با تغییرارتفاع بوته، شاخه های جانبی و گلدهی گیاه را تحت تاثیر قرار میدهد. افزایش ارتفاع گیاه تحت تاثیر سطوح مختلف سایه در گیاهان دیگری نیز گزارش شده است[۶۳].کاربرد باکتری های محرک رشد موجب تحریک رشد و افزایش ارتفاع از طریق مکانیسم های مختلفی همچون تولید آنزیم ACC دآمیناز در گیاهان میشود[۱۳۲]. تحت شرایط سایه مقدار کربوهیدرات در دسترس به دلیل کاهش تولیدات فتوسنتزی، محدود و به کاهش رشد ساقه و ریشه منجر می شود. پنجه زنی کاهش و تراکم بوته در واحد سطح تقلیل مییابد[۵۲]. با این حال، در مطالعات هادی و همکاران (۲۰۰۶) افزایش سطوح سایه موجب افزایش رشد بخشهای هوایی به دلیل دوام بیشتر دوره رشد رویشی و افزایش نسبت رشد ساقه به ریشه شد.
جدول۴-۱- تجزیه واریانس برخی صفات مرفولوژیکی دو رقم عدس تحت سطوح مختلف سایهاندازی وبیوپرایمینگ | ||||||||
منابع تغییرات | درجه آزادی | ارتفاع بوته | تعداد برگ در بوته | تعداد شاخه در بوته | تعداد گل | تعداد گره ریشه | تعداد گره فعال ریشه | وزن خشک ساقه |
تکرار | ۲ | ns64/13 | *۸۹۷ | *۰۷/۱۳ | ns187 | ns8/9 | ns516/1 | ns124/0 |
بیوپرایمینگ | ۱ | *۴۱/۱۳۷ | ns874 | **۶۷/۲۶ | *۴۸۷ | **۳۵/۷۹ | **۷۵/۳۳ | **۷۹۹/۴ |
سایه اندازی | ۴ | *۰۴/۹۶ | **۵۵۳۳ |
۴-۴-۱- مسئله بهینه سازی برنامه ریزی…………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۶
۴-۴-۲- مسئله بهینهسازی سود بازیگران در بهره برداری…………………………………………………………………………………………………………..۷۷
۴-۴-۳- مدل بازار ومحاسبه قیمت………………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۰
۴-۴-۴- نحوه درنظرگرفتن مدل احتمالی منابع بادی درچارچوب پیشنهادی…………………………………………………………………………………۸۳
۴-۴-۵-مدلسازی هزینه سرمایه گذاری………………………………………………………………………………………………………………………………….۸۳
۴-۵- مدل پیشنهادی برای بهره برداری ازخودروهای برقده……………………………………………………………………………………………….۸۴
۴-۶- خلاصه ونتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………….۸۶
:
۵-۱ –مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۸۹
۵-۲- شبکه نمونه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۸۹
۵-۳-مطالعات عددی وتحلیل نتایج با درنظرگرفتن نقش منابع بادی درکنار راهکار مدیریت مصرف……………………………………….. ۹۰
۵-۳-۱-آنالیز تحلیل حساسیت نسبت به سقف قیمت بازار………………………………………………………………………………………………………..۹۱
۵-۳-۲-درنظرگرفتن خروجیها به صورت احتمالاتی……………………………………………………………………………………………………………… ۹۳
۵-۴- برنامه ریزی بهره برداری از منابع بادی وخودروهای برق ده درکنار اجرای راهکارهای مدیریت مصرف………………………………. ۹۴
۵-۴-۱- مطالعه عددی و تحلیل نتایج،نقش خودروهای برق ده درافزایش ضریب ظرفیت منابع بادی………………………………………………۹۵
۵-۵- نتیجه گیری وخلاصه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۸
: ها
۶-۱- جمعبندی ونتیجهگیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۰
۶-۲- پیشنهادها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۱
- الف: منابع غیرفارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۰۳
چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۰۶
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول (۲-۱) تقسیمبندیDGبراساس ظرفیت تولید……………………………………………………………………………………………..۱۳
جدول (۲-۲) برخی ازتکنولوژیهایDGوظرفیت قابل دسترس……………………………………………………………………………..۱۴
۲۵
جدول(۲-۵): بررسی قابلیتهای فنی انواع تکنولوژیهای تولیدپراکنده………………………………………………………………………..۳۱
جدول (۳-۱): انواع توابع تقاضا………………………………………………………………………………………………………………………………۵۱
جدول(۳-۲): مفاهیم الاستیسیته…………………………………………………………………………………………………………………………….. ۵۳
جدول (۵-۱): داده های مربوط به تکنولوژی های تولید پراکنده…………………………………………………………………………………..۸۹
جدول (۵-۲):بار در دوره های مختلف ومدت زمان های آن…………………………………………………………………………………………..۹۰
جدول (۵-۳): نتایج عددی بهره برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راهکارهای مدیریت مصرف………………………………………..۹۱
جدول (۵-۴): نتایج عددی بهره برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راهکارهای مدیریت مصرف………………………………………. ۹۲
جدول (۵-۵): نتایج عددی بهره برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راهکارهای مدیریت مصرف……………………………………… ۹۶
فهرست شکلها
عنوان صفحه
…………………………………………………………………………………………. 15
شکل (۳-۱): جابجایی منحنی به علت تولید منابع تجدیدپذیر…………………………………………………………………………………. ۴۱
درتغییرقیمت بازار………………………………………………………………………………………………………. ۴۸
شکل (۳-۳): تاثیر بارهای پاسخگو در کاهش قیمت بازار………………………………………………………………………………………… ۵۰
شکل(۳-۴): مقایسه انواع توابع تقاضا با ضرایب ثابت یکسان…………………………………………………………………………………… ۵۱
شکل (۳-۵): الاستیسیته………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۵۴
شکل (۳-۶): منحنی تابع تقاضای خطی………………………………………………………………………………………………………………….۵۴
شکل (۳-۷): منحنی تابع تقاضای توانی…………………………………………………………………………………………………………………..۵۵
شکل (۳-۸):شکل شماتیکی ارتباط مخابراتی بین خودروی برقده وشبکهی قدرت………………………………………………………۵۹
شکل (۳-۹): نمونه ای از هاب انرژی………………………………………………………………………………………………………………………۶۲
شکل (۳-۱۰): شرکت منایع سمت تولید ومصرف در بازار عمده فروشی برق……………………………………………………………. ۶۳
متغیر | تعداد گویه | میزان آلفای کرونباخ | جمع کل |
گرایش به نزاع دستهجمعی | ۱۰ | ۷۷/۰ | ۷۱/۰ |
قومگرایی | ۵ | ۷۷/۰ | |
مشارکت اجتماعی | ۵ | ۷۰/۰ | |
فرهنگ شهروندی | ۵ | ۷۳/۰ | |
پرخاشگری | ۵ | ۸۰/۰ | |
کنترل اجتماعی | ۵ | ۸۶/۰ |
۳-۹- تفسیر توصیفی
با توجه به آزمون روایی و همانطور که از مقدار آلفای تک تک گویه ها و مقدار آلفای کل بر میآید، سنجش ما از گویه های مناسب انتخاب شده اند و با توجه به مقدار آلفای (۷۱%) گویه های تحقیق از روایی بالایی برخوردارند. گرایش به نزاع دستهجمعی دستهجمعی با آلفای کرونباخ ؛۷۷/۰ قومگرایی ؛۷۷/۰؛ مشارکت اجتماعی اجتماعی، ۷۰/۰؛ فرهنگ فرهنگ شهروندی، ۷۳/۰؛ پرخاشگری، ۸۰/۰؛ و کمنترل اجتماعی با میزان آلفای کرونباخ ۸۶/۰ در تمامی گویه ها میزان آلفا بالاتر از ۷۰/۰ و مورد تأیید و پذیرش است.
۳-۱۰- روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها
جهت تعیین اختلاف آماری متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش از آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار، تعداد آزمودنی ها) و آمار استنباطی (آزمون آماری رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون) و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است. کلیه محاسبات با بهره گرفتن از نرم افزار Spss22 صورت گرفته است.
۳-۱۱- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم و متغیرها
۳-۱۱-۱- تعریف مفهومی: نزاع جمعی
نزاع جمعی درگیریی است که معمولاً با انگیزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بطور محدود و گسترده و به صورت مسلحانه یا غیرمسلحانه بین عدهای از افراد بوقوع میپیوندد و باخسارت مالی و معنوی همراه میباشد (صادق نیا و میرفردی، ۱۳۹۲: ۲۳).
از نظر کنش گرایی که درگیر در واقعه هستند نزاع شامل دو نوع: فردی و گروهی است. در نوع اول هر طرف نزاع یک فرد قرار دارد. به عبارت دیگر درگیری یک نفر با نفر دوم دیگر به یک منازعه منجر میشود اما در حالت دوم یک گروه با گروه دیگر یا فرد دیگر درگیر میشود بنابراین از نظر افراد درگیر در نزاع حالات زیر متصور است:
فرد- فرد
فرد- گروه
گروه- گروه
در حالت اول فردی و در حالت دوم و سوم نزاع گروهی یا جمعی گفته میشود البته بسیاری از نزاعهای گروهی محصول نزاع فردی میان دو نفرند که با حضور شرکت دیگران تبدیل به منازعه گروهی میشود (خراطها، ۱۳۸۵: ۱۰، نقل از هاشمی،۱۳۸۷: ۳۱).