در تورات به عمل بافتن توسط زنان اشاره گردیده است. در امثال، ذیل بیان خصوصیات یک همسر خوب، ریسیدن پشم و کتان را از وظایف او می داند.۱۵ در منطقه ی چغامیش خوزستان بر روی دو مهر گلین به صورت آشکار شخصی را در حال تنیدن چله و یا چله کشی، نشان می دهد. از دیگر تصاویر این مهر می توان به وجود دار(افقی) بافندگی، همراه با دو شخص در دو سمت دار که در حال سامان دادن بخش بافته شده هستند، اشاره کرد. با توجه به نحوه معیشت افراد بیابانگرد، کشف الواحی از ریسندگی زنان در شوش مربوط به سده۵ پ.م و نیز با استناد به متن عهد عتیق، این نظریه را که ترکمانان مبدع و اولین بافندگان فرش بودند را می توان مردود شمرد.
۲-۲-۴ دین ترکمنان:
دین ترکمن ها به اعتبار سرزمین و تاریخ دیارشان آمیزه ای بود از ابتدایی ترین ادیان مانند نیاپرستی، پرستش روح آسمان و مظاهر طبیعی و نیز اعتقاد به ارواح خیر و شر. بعدها ترکمنان تحت تأثیر دین های پیچیده تر مردمان یکجا نشین همسایه چون ایران و چین و نیز اقوام مهاجم، ادیانی چون یهودیت، مسیحیت؛ مانویت و اسلام را پذیرفتند.
نخستین بار نوح بن احمد سامانی در قرن ۹٫م منطقه اسپیجاب را فتح کرد. در نتیجه فعالیت های اسماعیل بن احمد در ۸۹۳٫م و نصربن احمد ۹۴۳-۹۱۳٫م و تصرف شهرهایی چون طلاس و شاوگار، پادشاه ترکمن که در شهر اردو، واقع در غرب بلاساغون مستقر بود، اسلام آورد و مجبور به پرداخت باج به امرای اسپیجاب گردید. بدین ترتیب بنابر شواهد تاریخی، ترکمن های مستقر در شرق طلاس و بلاساغون، نخستین قومی از ترکمنان به شمار می روند که اسلام آورده اند. در نیمه اول قرن دهم میلادی، غزهای ساکن در محدوده فاراب – کنجنده(خجند) و چاچ ، خدمات مهمی از جهت تدافعی در برابر تهاجم ترک های غیر مسلمان انجام دادند. مهم ترین عاملی که سبب یکجانشینی بخش مهمی از غزها گردید، قبول اسلام بود. با گسترش و نیرومند شدن هرچه بیشتر اسلام، بر میزان نفوذ و تسلط آنان در شهرها افزوده شد.اما، غزهای کوچ نشین به هم طایفه های یکجانشین خود، همواره با حقارت و استخفاف می نگریستند و آنها را <یاتوق=تنبل> می نامیدند.( سومر،۸۱:۱۳۹۰ - ۸۹)
تأثیر اسلام در میان طوایف ترکمن، بنا به نوع معیشت، گوناگون بود. زیرا، قبایل زارع و یکجانشین ساکن روستا، به سبب استقرار طولانی مدت، قادر به اجرای مراسم مذهبی بودند، از اینرو، اسلام را به گونه ای استوارتر پذیرفتند. به عنوان نمونه، گوگلان ها که پیش از یموت ها به زندگی اسکان یافته قدم گذاشتند، پیش از آنها مبادرت به احداث مسجد و مدارس دینی نمودند.(پور کریم،۴۷-۴۸)
اکثر قریب باتفاق ترکمن های آسیای مرکزی، مسلمان سنی مذهب از شاخه حنفی هستند. آنها، روحانیون خود را آخوند یا ملا می خوانند. درگذشته آخوند های ترکمن در دو مرکز مهم اسلامی خیوه و بخارا۱۶، به تحصیل علوم دینی می پرداختند.
۲-۲-۵ مغولان:
ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اقوام استپ نشین آسیای میانه به سبب شرایط نامساعد اقلیمی و طبیعی، بسیار ساده و ابتدایی بود. سرسختی و فقر طبیعت، تنگی معیشت با خود داشت و خانه بدوشی و مقتضیات خاص آن، مانع تمرکز آنان می گردید. استپ نشینان، بصورت پراکنده می زیستند، بنابراین از وحدت و تمرکز سیاسی برخوردار نبودند و از لحاظ اقتصادی هم در مضیقه و فشار بودند و به همین دلیل روی به جنگ و غارت در حکم شیوه ای از معیشت می نگریستند. اواخر قرن ۶ قدرت گیری مغول، نقطه عطفی برای آنان بود.در مورد چگونگی ساختار زندگی مغول ها که به نوعی تأثیر گذار بر سنت های اقوام استپ نشین تا زمان ظهور چنگیز بودند،نمی توان نظر صریحی ارائه داد.عشیره،عنصر تشکیل دهنده جامعه مغول بود- ( ابوغ، ابوخ) اجتماع منتسب به اجداد همخون= نیای مشترک-.
مغولان قبل از چنگیز بر حسب نوع زندگی و شیوه معیشت به دو گروه شکارچیان بیشه نشین و شبانان استپ تقسیم می شدند.
شکارچیان که مردمانی سنتی بودند همواره صحرانشینان را خوار می پنداشتند.
مغولان از راه شکار و پرورش دام می زیستند و در مواقع سخت از ریشه های گیاهان تغذیه می کردند.
اقتصاد حاکم بر آنان، اقتصاد طبیعی و ا بتدایی بود.
زندگی جمعی مغول ها، حالت خانه بدوشی داشت.
ابن خلدون: زندگی مغول ها، حالتی متوازن و متعادل داشت.
جوینی، متذکر سادگی تجارت و صناعت در میان مغول های این عهد می شود.
رشیدالدین فضل الله، اطلاعات مبسوط تری در خصوص قوم مغول می آورد. وی اشاره به ریشه کلمه مونک به معنای فرومانده و ساده دل می کند.
بعد از قدرت گیری چنگیز، بیشه نشینان و صحرانشینان در هم آمیخته و یکی شدند.
چنگیز، کسی بود که تمام روسای قبایل را تحت تأثیر قدرت خود قرار داد و سبب انسجام و وحدت سراسر استپ شد.
بعد از چنگیز جامعه ایلی مغول نقش طبقاتی به خود گرفت.
جنگ برای حفظ موجودیت، تثبیت پایگاه قبیله ای و شیوه در تأمین معاش، نقش حساسی در سیاست و اقتصاد جوامع ایلی داشت.
جنگ و غنیمت های جنگی میان اقتدار خان و افراد ایل سازگاری برقرار می کرد.
امپراتوری چنگیز با شرکت فعال سران جامعه مغول بوجود آمد. قدرت جدید، بیان کننده منافع سران مزبور بود. آنان جنگ دائمی، فتح اراضی جدید و کسب غنائم را بخشی از فعالیت تولیدی می دانستند.( رویکرد نظامی بسیار بسیار مهم بود، زیرا گسترش و تثبیت قدرت چنگیز در غالب آن مفهوم پیدا می کرد.)
مخاطب اصلی وی در همه جا، خوانین و رؤسای قبایل بودند. وی تمرکز بخشیدن به ساختار قدرت در چارچوب سنت های عشیره ای توجه داشت.
اعتقادات شمن پرستی مغولان.(رضوی،۵۹:۱۳۹۰-۶۷)
در پی استیلای مغول، ترکستان تبدیل به سرزمینی ناامن برای زندگی گردید. ترکمنان زیادی از آذربایجان، ترکستان و خراسان وارد آناتولی شدند و تعدادی از ساکنین آن بالاجبار به مناطق جنگلی و کوهستانی پناه بردند. آنهادر این مهاجرت شیوخ و دراویش خود را نیز به همراه داشتند. چرا که از زمان های قدیم، نسبت به چنین شخصیت هایی احترامی توأم با ترس و احساس وابستگی می کردند. بنابر نوشته فاروق سومر، ترکمن ها که در آن زمان دارای اعتقادات اسلامی سطحی بودند، باورهای دینی قدیمی ترک ها را به شدت در خود حفظ می کردند. (سومر،۲۰۷:۱۳۹۰ -۲۱۳) هنگامیکه به حرکت چادرنشینان از مغولستان به غرب و جنوب نگاه می کنیم، دو نوع مختلف تهاجم بر استپ ها جهت سکونت را می توان مشخص کرد. نخستین آن همسان «گوی بیلیارد» خوانده می شود، یعنی یک قبیله با همسایه خود تصادف پیدا می کند.نتیجتاً آن قبیله علیه یک قبیله دورتری حرکت می کند و سپس قبیله آخری در زمین آباد، ازدحام کرده در آنجا قرار می گیرد. نوع دیگر انتقال و حرکت چادرنشینان را می توان نفوذ یا رسوخ به درون قبایل دیگر خواند مانند حمله مغولان به خاور میانه و اروپا در قرن سیزدهم میلادی، نمونه ای از این تهاجم است.(فرای،۲۰۱)«شرق آسیای مرکزی در دوره مغول، از نظر دینی، یکی از متنوع ترین مکان های جهان بود»(فولتس،۸:۱۳۸۵).شمنیسم را عموماً، دیانت مغولان و اقوام استپ نشین وابسته به آنها دانسته اند. اعتقاد و دلبستگی آنان به یک آسمان خدای برین، به نام تنگری، متمرکز بر خواست ها و کسب موفقیت در نبرد، تندرستی و به دست آوردن غذا می شد. در دوران زمامداری چنگیز، اعتقاد و عمل به سایر ادیان تا مرز عدم تجاوز به حریم دینی مغولانوجود داشت. چنگیز، ضمن بهره گیری از تجارب بازرگانان، از تجار مسلمان که بدلیل فراست، تا پیش از فتوحات وی ناظر بر تجارت راه ابریشم بودند در سمت مشاوران مالی و خزانه داری سود برد.(فولتس،۱۴۱:۱۳۸۵-۱۴۳)از چنگیز، به نام یک شمن بزرگ یاد می شود. مردی که از سوی آسمان با یک تقدیر خوب تقدیس شده و اختیار فرمانروایی بر مردم خود را دارد. برای مغولان طبیعت نیروی بسیار پر قدرتی بود که خیر و شر آنان، جریان زندگی و حتی نحوه مرگ آنان را رقم می زد.در نظر آنان، هرچیزی که به زمین و آسمان متصل می شد، حرمت داشت. آنان به تنگری، خدای بزرگ آسمان اعتقاد داشتند و تعادل زندگی را منوط به خواست او می انگاشتند. بیماری وبداقبالی نشان ازعدم تعادل میان روح و بدن بود.(استریسکاث،۸۰:۱۳۸۸)منجمان مغولان از اعتبار گسترده ای بهره می بردند. چینیان، اگر چه احترام کمی برای مغولان قائل بودند، اما، توانایی های ستاره شناسان چنگیزخان را به اندازه زیادی می ستودند.(همان،۸۸)
۲-۲-۶ دوران اواخر قاجار و پهلوی
۲-۲-۶-۱ ورود روس ها به آسیای مرکزی در قرن ۱۹:
با آغاز قرن نوزده، روس ها به آسیای مر کزی هجوم بردند و پایگاه های استراتژیک آسیای مرکزی را در هم کوبیدند. توسعه امپراطوری روسیه در پی تثبیت حاکمیت روس ها بر قفقاز ( ۱۸۵۰ میلادی) و چیرگی نیروهای چرنیایف بر شهر چیکمنت، تاشکند، خوقند، سمرقند و بخارا تا سال ۱۸۷۳ ادامه داشت.(سارلی به نقل از ماکاهان) روس ها در سال ۱۸۸۳، جلگه تجن واقع در شمال خراسان را تصاحب کردند و در سال ۱۸۸۴ میلادی، مرو بدست روس ها افتاد و سرخس نیز به تصرف آنان در آمد. در سال های ۱۸۸۴-۱۸۸۶م مرز بین ایران و روسیه از خلیج حسین قلی تا خرابه های قلعه بابا، دورتر از میانه اترک، اراضی یموت و گوگلان بین ایران و روس تقسیم گردید.
۲-۲-۶-۲ دوران پهلوی:
تا قبل از سال ۱۹۲۵م(۱۳۰۴ه.ش)، تراکمه عمدتا از کنترل مؤثر دولت، آزاد بودند. بر اساس خاطرات وگزارشات سیاحانی چون حاجی سیف الدوله۱۷، پولاک۱۸ و وامبری۱۹،آنان با غارت، ارعاب و اخذ باج از همسایگان یکجانشین۲۰ خود از این آزادی سود می بردند. رهایی از سلطه مؤثر حکومت مرکزی به یموت های دشت گرگان اجازه می داد از بار مالیات و سربازگیری، که بر دوش همسایگان یکجانشین آنان قرار داشت طفره روند. درآغازسلطنت پهلوی اول، حکومت ایران دستخوش یک دگرگونی عظیم اقتصادی و سیاسی گردید، که بخش مهمی از این دگرگونی، مطیع ساختن و خلع سلاح ایلات و طوایف گوناگون، از جمله ترکمن های یموت بود که تا آن زمان از خودمختاری نسبی(استقلال غیررسمی) قابل ملاحظه ای برخوردار بودند. از آن پس، دولت به تنظیم امور یموت ها پرداخت و بخش اعظم قلمرو آنها را جزو املاک سلطنتی بشمار آورد. در این دوره، تراکمه دشت گرگان، تنها در زمان های معینی از سال و تحت مقرراتی خاص، اجازه کوچ یافتند. آنها، مجبور به پرداخت اجاره بها و مالیات، جهت استفاده از اراضی کشاورزی و مراتع گشتند و مانند سایر کوچ روهای چادرنشین ایران، مجبور به ساخت سکونت های دائمی شدند. این امر سبب خروج کثیری از تراکمه دشت گرگان به سرزمین های دولت جدید شوروی گردید، لیکن، از اوایل دهه ۱۹۳۰م(۱۳۰۹ه.ش) به موازات اصلاحات سوسیالیستی مانند اشتراکی کردن مالکیت و جلوگیری از برخی فعالیت های مذهبی، این وضع سریعاً شروع به تغییر کرد و علیرغم ممانعت های دولت شوروی، بسیاری از یموت هایی که از ایران گریخته بودند به ایران برگشته و حاکمیت و اقتدار حکومت ایران را پذیرفتند. در سالهای جنگ بین الملل دوم، عده ای از یموت ها، با قتل عام کردن گروهی از ژاندارم ها و عوامل حکومتی روس و خراب کردن سکونت گاه های دائمی خود،به زندگی چادرنشینی بازگشتند. بر اساس پژوهش های مبتنی بر مشاهده مشارکتی آیرونز طی سال های ۱۳۳۵-۱۳۴۶ه.ش، در« یورت های یموت نشین آجی قوی۲۱»، جامعه ترکمن ایران، اجتماعی بسیار محافظه کار و تحول گریز بوده، کهدر زمان تحقیقات وی، تنها تأثیر اندکی از گرایش های رایج را پذیرفته، کاملا کوچ نشین بودند.وی، در گزارشات خود، هنگام بررسی جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یموت های ساکن در دشت گرگان، اشاره می کند که هرچه از غرب به شرق و از جنوب به سمت شمال حرکت کنیم، به علت دوری از مرکز حکومت، کاهش شدید کنترل دولت، مشکلات خطوط ارتباطی و حمل و نقل، شاهد اجتماع های بسته تر و تحول گریزتری از ترکمنان، نسبت به بخش جنوبی که دارای کشاورزی(چمورها) به روش مکانیزه بوده اند، هستیم.۲۲بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۰ استان گلستان، حدود ۵/۳% از دامداران چاروا توسط مردان به کوچ فصلی می پردازند.
۲-۳ جغرافیا:
شناخت جغرافیای یک منطقه، شاید بیش از هر عامل دیگر، نقش تعیین کننده ای در بررسی فرهنگ مادی و معنوی ساکنین و اقوام تابع خود ( بویژه در مطالعات تاریخی ازمنه دور) ایفا کند. چه اوضاع اقلیمی برای مردمی که خود را، مقهور طبیعت پیرامون می دانستند، تحمیل کننده نوع معیشت، دام، تغذیه، اقتصاد و تعریف کننده بیم ها، آرزوها، نیازها و سازنده الگوهای رفتار اجتماعی و مهارتهای فردی بود. چنین جوامعی برای حفظ بقای خود و قبیله و غلبه بر ناملایمات، ملزم به رعایت اصولی ثابت و پیروی از فردی مشخص میگردیدند.
بنا بر شجره نامه ترکمنان که در سال ۱۸۹۷ و نیز روایات و منابع شفاهی، ترکمن ها در حدود شش هزار سال پیش در منتهی الیه منطقه شمالی سواحل دریاچه استیل کل«issyk-kel» در شمال مغولستان زندگی می کردند. از این تاریخ به بعد بتدریج به طرف مغرب کوچ کرده اند. در قرن ششم میلادی به کناره های مسیر دریا و در قرن چهارم هجری به کناره های جنوب آمودریا و منطقه مرو رسیدند. سپس بتدریج بسوی جنوب آسیای میانه روی آوردند. احتمالاً بعضی از گروه های ترکمن در هنگام مهاجرت به سوی غرب، دریای مازندران را دور زده و به آسیای صغیر و منطقه هلال حاصلخیز ( سرزمین های حاصلخیز میان ساحل مدیترانه در غرب و عراق در شرق ) رفته اند. گذشته از آن ترکمن ها در سراسر منطقه ماورای دریای مازندران و شمال افغانستان پراکنده شده اند. ترکمن ها به قبایل و طوایف مختلفی تقسیم می شوند که تمام آنها دارای منشا مشترک بوده و در حدود هفتاد درصد مردمان ماورای دریای مازندران و شمال افغانستان را تشکیل می دهند.
۲-۳-۱ موقعیت جغرافیایی:
استان گلستان۲۳ یکی از استان های شمالی ایران به شمار می رود که از شمال به طول حدود ۲۰۵ کیلومتر با کشور ترکمنستان، از مشرق به استان خراسان شمالی، از جنوب به استان سمنان و از مغرب به استان مازندران و دریای خزرمحدود می شود. این استان تقریبا در میان ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۷ دقیقه عرض شمالی نسبت به خط استوا و ۵۳ درجه و ۵۱ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد. وسعت استان ۷۴/۲۰۴۳۷ کیلومتر مربع است.۲۴
چهره عمومی استان، دارای چهار بخش مجزا با ویژگی های منحصر به خود است:۲۵
صحرای ترکمن: بطول تقریبی ۱۵۰ و عرض ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر به عنوان بخشی از صحرای بزرگ آسیای میانه، در قسمت شمال استان وحد فاصل رودخانه گرگان و مرز ترکمنستان ( رودخانه اترک) قرار دارد. آب و هوای این ناحیه، گرم و خشک با میزان متوسط بارندگی ۱۵۰ میلی متر در سال تخمین زده شده است.
دشت گرگان: بطول تقریبی ۱۲۰ و عرض ۱۰ تا ۲۰ کیلومتر، در جنوب صحرای ترکمن و دامنه های شمالی استان واقع شده است. این منطقه دارای آب وهوای معتدل و خشک با بارش سالیانه ۳۵۰ میلی متر در سال، براورد گردیده است.
دامنه ها: این ناحیه از استان با دارا بودن آب و هوای معتدل مدیترانه ای، منطقه ای نواری شکل، بصورت شرقی-غربی میان دامنه های شمالی و کوه پایه های البرز در جنوب استان گسترده شده است. بیشترین تراکم جمعیتی استان دراین ناحیه دیده می شود. این منطقه، بدلیل وجود شهرها و روستاها، پدیده های انسان ساخت، حاصلخیزی خاک ونزولات آسمانی(متوسط ۵۵۰ میلی متر در سال) از اهمیت بیشتری نسبت به سه قسمت دیگر استان برخوردار است.
کوهستانی: قسمت کوهستانی استان، در جنوب و مشرق گسترده شده و عموماً پوشیده از جنگل است. در این ناحیه، هر چه از سمت مغرب به شمال شرقی بنگریم از ارتفاع قله های آن، کاسته می شود. وجود قله هایی با ارتفاع بیش از ۱۵۰۰ متر از سطح دریا در جنوب استان، سبب ایجاد یخچال های طبیعی وطولانی گردیدن زمستان های سرد و تابستان های کوتاه و خنک در این بخش گشته است.۲۶
۲-۳-۲ جمعیت:
استان گلستان بر اساس آخرین سرشماری کشوردر سال ۱۳۸۵، یک میلیون ششصد و هفده هزار و هشتادو هفت نفر ذکر شده که ۱/۴۹% آنان در شهرها و بقیه در روستاها و بصورت غیرساکن زندگی می کنند. جمعیت ترکمن های استان در سال ۱۳۸۵، پانصدو نودونه هزارو هشتصدو شصت و چهار نفر تخمین زده ی شود که عمدتاً در شهرستان های گنبد کاووس، آق قلا، بندرترکمن، کلاله و مینودشت زندگی می کنند. ترکمن ها عموماً در دشت گرگان و صحرای ترکمن و کوه پایه های شرق استان اسکان داشته به صورتی که چارواهای دامدار در صحرای ترکمن و کشاورزان و سرمایه داران در دشت گرگان مستقر هستند. در دهه اخیر موج مهاجرت ثروتمندان و تحصیلکرده های ترکمن در مناطق شهری، خصوصاً شهرهای گرگان و گنبد کاووس سکونت گزیده اند.۲۷
دامدارن چاروا، در فصول تابستان، دام های خود را برای تعلیف دام به مناطق کوهپایه های شرقی استان کوچ داده و از انجا که دامداران کوچنده خراسان شمالی، دام های خود را در تابستان به قسمت های شرق استان، آنجا که یورت های خانوادگی از قدیم الایام به آنها ارث رسیده عموما با دامداران بومی استان تضاد مرتعی دارند.۲۸
۲-۳-۳ اصالت ترکمن:
بنابر مقالات آقای پور کریم،ترکمن های ساکن دشت گرگان، سه معیار را ملاک اصالت ترکمن بودن خود می دانستند:
وابسته نسبی در یکی از گروه های هم تبار به رسمیت شناخته شده ترکمن یا در غیر اینصورت، از اعقاب یک برده متعلق به یکی از اعضای گروه های هم تبار. اعتقاد بر این است که این گروه های هم تبار، گروه هایی مانند یموت، تکه، گوگلان، سالور، ساریق، ارساری و چودور، همگی به نوبه خود از یک نیای واحد بوجود آمده اند.۲۹
زبان ترکمنی
مسلمان سنی مذهب از شاخه حنفی(پورکریم.۱۳۴۴)
ولی بر اساس تحقیقات میدانی بعمل آمده، در منطقه دشت گرگان،ترکمن ها، اصالت خود راوابسته به زبان، اسب، موسیقی و فرش خود می دانند.
خلیقی.دگرگونی نقوش در فرش ترکمن پس از پیروزی انقلاب.docxِِِِِDDDDDOROST- فایل ...