حماسه دوم حماسه آزادسازی خرمشهر است که آن هم با دلاور مردی نیروهای ایرانی پس ۴ مرحله عملیات سخت به انجام رسید.
۴-۱-۳.محاصره آبادان
مقاومت دلیرمردانه در خرمشهر باعث شد که ارتش عراق به جای سه روزه رسیدن به تهران فقط سی و چهار روز در خرمشهر گرفتار بشود. زمین گیر شدن آنان باعث شد که نتوانند به همین زودی ها به آبادان نیز برسند. آبادان سومین شهر پرجمعیت ایران که از قبل انقلاب منشا تحولات اقتصادی بود و در بحبوحه انقلاب به دلیل وجود صنعت نفت در آنجا، اهمیت دو چندانی پیدا کرده بود و مبدا اعتصابات و فعالیت های سیاسی شده بود. علی ای حال در جریان حمله عراق به خرمشهر و پایداری مردم آن شهر، در تاریخ ۱۹ مهر ماه به لشکر ۳ عراق دستور رسید که خرمشهر و آبادان را محاصره کنند. پل پی. ام. پی[۱۹۰] ساخت شوروی[۱۹۱] در کارون به کمک ارتش عراق آمد و آنها توانستند در طول یک شب تیپ ۶ زرهی سازمانی، تیپ ۲۶ زرهی لشکر ۵ و عناصری از تیپ ۳۳ نیروی مخصوص را از رودخانه کارون عبور بدهند. آنها یک پل دیگرهم بر روی رودخانه کارون در سلمانیه واقع در بیست کیلومتری آبادان نصب کردند و توانستند ده کیلومتر از جاده آبادان – ماهشهر را به تصرف خود دربیاورند. رزمندگان و نیروهای ارتش تلاش زیادی انجام دادند از جمله آنکه در اطراف ایستگاه هفت درگیری با ارتش عراق پیدا کردند و همین امر و تجربه عراق از مقاومت رزمندگان در خرمشهر باعث که از آن محور به آبادان حمله ور نشوند. با به تصرف درآمدن کوی ذوالفقار به دست ارتش عراق، محاصره آبادان در روز دهم آبان ماه ۱۳۵۹ کامل شد. ” در مجموع ارتش عراق سرپلی به وسعت حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع را در شرق رودخانه کارون و در شمال شهر آبادان تصرف کرده بود."(علایی،۱۳۹۱: ۲۲۰) عراق اگر میتوانست جزیره آبادان را تصرف کند، معادلات صحنه جنگ به کلی تغییر میکرد و میتوانست معاهده سال ۱۹۷۵میلادی را تغییر بدهد و اروند رود را شط العرب بنامد. اما مقاومت رزمندگان و مردم آبادان تا شکسته شدن حصر این شهر باعث شد عراق این خیال باطل را از ذهن خود بیرون کند. نکته قابل توجه آن است که کارگران و کارمندان پالایشگاه آبادان در طول دوران حصر در آنجا باقی ماندند و سوخت واحدهای مدافع آبادان را تامین میکردند.
اما در آخر باید اشاره کرد که به دلیل زمین گیر شدن ارتش عراق در خاک ایران طرح اشغال شهرهای اهواز، دزفول و مسجد سلیمان نیز مسکوت ماند. یاسر عرفات به صدام حسین گفته بود نفت ایران در مسجد سلیمان متمرکز شده است و اگر این شهر به اشغال درآید، ایران ناچار به تسلیم و یا توقف جنگ خواهد بود.
۴-۱-۴.مواضع ضعیف سازمان ملل متحد
دبیرکل سازمان ملل متحد در همان روز ۳۱ شهریور بدون توجه به تجاوزگری عراق به هر دو دولت پیشنهاد کرد که مساعی جمیله خود را در جهت کمک به حل مسالمت آمیز برخورد میان دو کشور به کار بندند. در روز دوم جنگ نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد به درخواست دبیر کل برای رسیدگی به این موضوع جلسه تشکیل داد و صرفا به صدور بیانیه ای اکتفا شد که در آن نسبت به وضعیت رو به گسترش بین ایران و عراق ابراز نگرانی شده بود. دولت ایران این بیانیه ضعیف را رد کرد و درخواست آنان مبنی بر انتخاب الجزایر به عنوان کشور میانجیگر را نپذیرفت. در روز ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ برابر با ۶ مهر ماه ۱۳۵۹ شورای امنیت اولین قطعنامه خود را بنا بر پیشنهاد کشور مکزیک صادر کرد. قطعنامه ۴۷۹ در پنج بند تنظیم شده بود که بدون اینکه به مسئله تجاوزگری عراق و اشغال سرزمین های ایران توسط این کشور اشاره کند و صرفا به اظهار نگرانی عمیق درباره وضعیت رو به گسترش میان و عراق بسنده شده بود به اتفاق آرا تصویب شد.(همان،۱۳۹۱: ۲۷۱) در قطعنامه ۴۷۹ اعضای شورای امنیت از دو کشور خواسته بودند که از توسل بیشتر به قوه قهریه بپرهیزند و اختلافات خود را طبق اصول عدالت و حقوق بین المللی حل کنند. قطعنامه ذیل فصل ششم منشور سازمان ملل متحد صادر گردیده بود که عملا نمیتوانست گامی در جهت جلوگیری از جنگ فرا نهاد. صدام با توجه به اشغال سرزمین هایی از ایران و احتمالا درک آنکه بیشتر از این نفوذ در خاک ایران برایش سخت و دشوار بود از شورای امنیت تشکر کرد و قطعنامه را پذیرفت. آنها خواستار آن شدند که موضوع آتش بس و جنگ در قالب سه موضوع پیگیری بشود:
-
- آتش بس
-
- مذاکره برای رفع اختلافات سیاسی و مرزی و تغییر معاهده ۱۹۷۵ الجزایر
-
- عقب نشینی به مرزها بر اساس توافق های بند ۲
اما ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور ایران این قطعنامه را رد کرد. در این شرایط عملا راهی جز تصمیم گیری برای دفاع از خاک کشور و بیرون راندن ارتش عراق برای جمهوری اسلامی ایران باقی نمانده بود. زیرا پذیرش آتش بس به هیچ وجه منافع ایران را تامین نمیکرد و سازمان های بین المللی نیز رابطه خوبی با ایران نداشتند. جناب آقای دکتر حسین علایی در کتاب وزین خود اشاره به گزینه چهارمی کردند و آن را گزینه ترکیبی نام نهادند. به این صورت که ایران همزمان که مشغول دفاع از خاک کشور است و تلاش میکند دشمن بعثی را به عقب براند، از هر نوع مذاکره مستقیم یا از طریق طرف ثالث نیز استقبال کند. در همین راستا ایران تلاش هایی نیز در همان ماه اول جنگ انجام داد و طرحی سه ماده ای را برای پایان دادن به جنگ در سازمان ملل متحد انجام داد. مواد این طرح عبارت بود است از:
-
- فراخواندن همه نیروهای عراق از خاک ایران
-
- اعلام آتش بس
-
- اقدامات میانجیگرانه و حضور ناظران سازمان ملل در مرزهای دو کشور.
این طرح را شهید محمد علی رجایی نخست وزیر سابق ایران ارائه داد که باز هم استقبالی از آن نشد.
البته این راهبرد در سال های بعدی جنگ بیشتر ملموس شد.
نکته قابل اشاره در مورد این مبحث آن است که نبود وزیر امور خارجه در کابینه ابوالحسن بنی صدر از نقاط ضعف اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال اول جنگ به شمار میرفت به طوری که عملا سفارتخانه های ایران در کشور های خارجی مرده و بی تحرک بود در صورتی که در ایران میتوانست با دیپلماسی قوی در همین شرایط جنگی سخت اهرم های فشار و امتیازات زیادی را فراهم بیاورد و روابطش فقط با چند کشور عربی خلاصه نشود.
۴-۱-۵.رفت و آمد هیئت های صلح به ایران
در روز چهارم مهر ماه ابوعمار یاسر عرفات رییس سازمان آزادی بخش فلسطین[۱۹۲] ( ساف ) از طریق مسیر شوروی وارد خاک ایران شد تا با مقامات این کشور به گفتگو درباره صلح بنشیند. او دیدارهایی با مقامات جمهوری اسلامی ایران داشت اما به دلایلی که در آخر ذکر خواهد شد به نتیجه نرسیدند.
پنج مهر ماه ضیاء الحق[۱۹۳]، رییس جمهور پاکستان که حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی نیز او را همراهی میکرد وارد تهران شدند. مذاکره آنان نیز با مقامات تهران به سرانجامی نرسید. شاه بیت صحبت های هیئت های صلح آن بود که ایران ابتدا آتش بس را بپذیرد و بعدا وارد مذاکره بشود. طبیعی بود که ایران زیر بار این خواسته نرود زیرا بیرون راندن ارتش عراق از خاک کشور پس از پذیرش آتش بس امری ساده و سهل نبود.(بشیری،۱۳۸۹: ۲۳۵) نکته مهم و قابل توجه آن است که در این مذاکرات اولیه سال اول جنگ به هیچ وجه بحث غرامت نیز مطرح نبود. اتخاذ تصمیمی که نشان از ترس و عدم مقاومت جمهوری اسلامی ایران بود باعث میشد مثل قراردادهای پادشاهان قاجار کیلومتر ها از خاک ایران را جدا کند و در همین اثنای انقلاب ایران را تبدیل به کشوری ضعیف و بی پشتوانه بکند و بعدها نیز برای امتیاز گرفتن از ایران کشور های دیگر نیز به همین سبک عمل کنند و ایران را به پنج کشور کوچک و ضعیف تبدیل کنند. عراق در طول این مدت نیز سازمان پدافندی خود را با بهره گرفتن از امکانات مهندسی در مناطق اشغالی تقویت کرده بود و موانع و استحکامات در جلوی مواضع یگان های خود تعبیه کرده بود که بتواند سرزمین های اشغالی را حفظ کند و برای مذاکره با ایران دست بالا را داشته باشد و بتواند از این سرزمین ها برای چانه زنی با مقامات ایران استفاده کند و امتیازات لازم را اخذ کند. در تاریخ ۲۸ دی ماه سال ۱۳۵۹ نیز آقای اولاف پالمه[۱۹۴] نماینده دبیرکل وقت سازمان ملل به ایران سفر کرد و طرحی مبنایی برای حصول به توافق را به این شرح ارائه داد.
الف) منع کاربرد زور برای تسلط بر زمین های دیگران
ب) اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگران
ج) اصل آزادی کشتیرانی در خلیج فارس و آب های بین المللی
اما ایشان نیز حاضر نشد عراق را به عنوان متجاوز محکوم کند. سازمان ملل به دنبال پایان دادن به جنگ و ایجاد آتش بس بود ولی تا خروج نیروهای عراقی از سرزمین های اشغالی ایران این حصول غیر قابل دستیابی بود. در روز ۲۱ دی ماه همان سال کنفرانس سران کشورهای اسلامی در طائف عربستان برگزار شد. در این کنفرانس عراق نیز حضور داشت و صدام به نمایندگی از کشورش هشتاد دقیقه به ایراد سخنرانی پرداخت. او در سخنرانی خود خواستار مشخص شدن حاکمیت شط العرب، خطوط مرزی زمینی و همچنین اجرای قرارداد الجزایر شد. در پایان این کنفرانس هیئت حسن نیتی متشکل از روسای کشورهای پاکستان، ترکیه، بنگلادش، گامبیا، سنگال، گینه به همراه یاسر عرفات [۱۹۵]( سازمان آزادی بخش فلسطین ) و حبیب شطی ( دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی ) تشکیل شد. این هیئت در اسفند ماه به تهران سفر کرد و با اعضای شورای عالی دفاع ایران نیز دیدار کرد. آنها در جماران با امام خمینی نیز ملاقات کردند. حضور آنها به خاطر شنیدن نظرات ایران در مورد آتش بس بود وگرنه حامل پیشنهاد خاصی برای ایران نبودند. ایران نیز طرح خود را در سه ماده به هیئت صلح تقدیم کرد که عبارت بود از:
الف) تشخیص متجاوز و تنبیه او
ب) قبول آتش بس پس از خروج متجاوز از خاک ایران
ج) اعلام پذیرش عملی معاهده ۱۹۷۵ از سوی عراق
به این ترتیب سفرهای هیئت های حسن نیت به ایران برای پایان دادن به جنگ در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی به این چهار مورد خلاصه میشود اما در سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ باز هم سفرهایی و گفتگوهایی جهت پایان بخشیدن به جنگ با کشور ایران و عراق انجام میشود که در بحث رویدادهای مهم جنگ در سال ۱۳۶۰ و نیز در بخش استراتژی نظامی برون مرزی ایران در جنگ با عراق پس از فتح خرمشهر در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ به آن خواهیم پرداخت.
۴-۱-۶.مقاومت، دفاع و بیرون راندن عراق از خاک ایران
ارتش عراق توانسته بود در چهار ما ابتدایی جنگ، قسمت های مهمی از خاک ایران را به تصرف خود در بیاورد. نوار مرزی ایران از شمال قصرشیرین تا اطراف آبادان را به غیر از منطقه چنگوله تا دهلران و نیز رقابیه تا بستان اشغال شده بود. همچنین سرتاسر ساحل رودخانه کرخه و بسیاری از مناطق جنوب اهواز و غرب رودخانه کارون نیز به تصرف آنها درآمده بود. البته به همت رزمندگان و مقاومت بی نظیر آنها تجاوز ارتش عراق در خاک ایران متوقف شده بود و به نظر شخصی نگارنده با توجه به انکه ارتش وضعیت مناسبی را نداشت و بسیاری از مناطق مثل پادگان حمیدیه و شرق کارون خالی از نیرو شده بود، دفع تجاوز تا این حد هم بسیار با اهمیت بود. اگر توقف عراق و زمین گیر شدن آنها را مرحله اول بنامیم، زمانی که ایران تصمیم به عقب راندن عراق به خاک خود و مرزهای بین المللی را میکند را باید مرحله دوم از راهبرد ایران نام گذاری کنیم. این مرحله به فرماندهی ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور سابق ایران کلید میخورد. او در شانزدهم مهر ماه در مصاحبه ای با لوموند[۱۹۶] گفته بود: ایران خود را برای یک حمله بزرگ آماده خواهد کرد. او توان خود را بر بازسازی ارتش و به کارگیری یگان های ارتش در عملیات های آفندی ( تهاجمی ) بنا مینهد و بدون توجه به کاربرد نیروهای مردمی، تنها به قوای سازمان یافته که متشکل از فرماندهان عالی نظامی وقت بود اکتفا میکند. ” در این راستا ارتش جمهوری اسلامی پس از مدت کوتاهی از آغاز تهاجم ارتش بعثی عراق؛ چهار عملیات مهم آفندی را از هفته دوم مهر ماه تا نیمه ی دی ماه ۱۳۵۹ در قالب عملیات های پل نادری، جاده ماهشهر، نصر و عملیات توکل طرح ریزی و اجرا کرد. به موجب انجام این چهار عملیات، سه فرماندهی در جبهه غرب درفول، غرب اهواز و شمال آبادان تشکیل شد. “(علایی،۱۳۹۱: ۲۸۴)اصول و مبانی به کار گرفته شده در این عملیات، مبتنی بر آموخته های قبل از انقلاب بود، حتی تاکتیک عملیات مبتنی بر تجاربی بود که در مانورهای آموزشی علیه دشمن فرضی حاصل شده و در یک جنگ واقعی محک نخورده بود. لذا عملیات هایی که بر اساس این اصول و مبانی به اجرا درآمد موفق نگردید.
۴-۱-۷.عملیات پل نادری
این عملیات در روز ۲۳ مهر ماه با طرح ریزی و فرماندهی تیمسار ظهیر نژاد در منطقه پل نادری و در منطقه غرب دزفول و در غرب رودخانه کرخه با هدف عقب راندن دشمن از مناطق اشغالی به اجرا در آمد. لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۲ دزفول مامور به تصرف کل غرب رودخانه کرخه تا مرز فکه شدند. لشکر ۱۶ زرهی قزوین نیز به عنوان احتیاط انتخاب شد. در حالی که لشکر ۲۱ سه گردان پیاده و یک گردان تانک بیشتر در اختیار نداشت و مابقی نیروها هنوز به آنها ملحق نشده بودند با آتش توپخانه به مصاف دو لشکر از ازتش عراق که بالغ بر ۲۰ گردان بودند رفتند. اما باز هم موفق عمل کردند و توانستند عراقی ها را هفت کیلومتر به عقب برانند اما با پاتک سنگین عراق، لشکر ۲۱ که ۶۰ درصد بیشتر استعداد نیرو نداشت از هم گسیخت و عقب نشینی کرد. آنها تنها توانستند سر پل مختصری را در کرانه باختری پل نادری نگه دارند. در این عملیات بیش از ۴۰۰ تفر از نیروهای لشکر ۲۱ حمزه شهید و مجروح شدند و ۶۰ تانک چیفتن که بسیار حیاتی بود و انگلستان در اوایل انقلاب از دادن آنها به ایران سر باز زده بود منهدم شد. طرح ریزی تعجیلی، عدم برآورد دقیق از نیروهای دشمن، آموزش ندیده بودن نیروها و چند عامل دیگر باعث شکست این عملیات شد. اما با استقرار لشکر ۲۱ حمزه در منطقه پل نادری تلاش لشکر یک تقویت شده ارتش عراق برای عبور ار رودخانه کرخه و پل نادری در نهم آذر ۱۳۵۹ ناکام ماند.(رشید،۱۳۹۱: ۳۱)
۴-۱-۸.عملیات جاده ماهشهر
در روز سوم آبان ۱۳۵۹، دومین عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران موسوم به جاده ماهشهر با هدف باز کردن جاده ماهشهر – آبادان و همچنین شکستن محاصره آبادان با استعداد نیروی بالغ بر یک تیپ شامل گردان ۱۴۴ ارتش و گردان ۲۰۱ ژاندارمری، ۱۵ نفر از نیروهای مردمی و تعدادی از دانشجویان دانشکده افسری اجرا شد. این عملیات در بحبوحه سقوط خرمشهر به اجرا در آمد. بر اساس طرح این عملیات گردان ۱۴۴ ارتش میبایست با یک گردان تانک در نقش تلاش اصلی در محور ماهشهر – آبادان به خط سر پل دشمن حمله میکرد و سایر نیروها در محورهای شادگان، دارخویین و بهمن شیر در مقام تلاش های پشتیبانی وارد عمل میشدند. در روز اول نیروهای ایرانی موفق شدند ارتش عراق را به عقب برانند اما کمی بعد با پاتک شدید عراق و مورد اصابت قرار گرفتن تانک های ایرانی، نیروهای خودی با تلفات سنگین عقب نشینی کردند. نداشتن اطلاعات دقیق از تعداد نیروهای دشمن، تناسب نداشتن نیروهای خودی با اهداف تعیین شده و عوامل مختلف دیگر از جمله دلایل شکست این عملیات ذکر شده است. ابوالحسن بنی صدر اجرای ناکام عملیات را متوجه ارتشیان میدانست و در نامه ای به امام خمینی در تاریخ دهم آبان ماه نوشت: به نظر این جانب، ترس ارتشیان عامل عمده کندی کار است. نکته مثبت این عملیات آن بود که ارتش عراق حدود ۴۸ ساعت در این جبهه متمرکز شده بود و در همین ۴۸ ساعت گردان ۱۵۳ ارتش توانسته بود وارد شهر آبادان بشود و حمله عراق به آبادان عقیم بماند.(علایی،۱۳۹۱: ۲۸۷)
۴-۱-۹.عملیات نصر
عملیات نصر از آن جهت در تاریخ جنگ هشت ساله قابل اهمیت است که برای نخستین بار بنی صدر اجازه حضور نیروهای سپاه در آن را داد. او با شهید داوود کریمی فرمانده عملیات سپاه در جنوب کشور تماس گرفت و یاری نیروهای سپاه را در این عملیات خواستار شد. این عملیات که کرخه کور نیز نام دارد با طرح ریزی شهید تیمسار فلاحی در روز ۱۵ دی ماه ۱۳۵۹ با شرکت دو تیپ از لشکر ۱۶ زرهی قزوین که یکی از کار آمدترین یگان های ارتش بود به همراه حدود سه گردان از سپاه به اجرا در آمد. بر اساس طرح، عملیات قرار بود در چند مرحله به اجرا در بیاید. در مرحله اول پاک سازی شمال و جنوب کرخه کور، پادگان حمید و منطقه جفیر انجام گیرد و سپس منطقه طلاییه و کوشک در جنوب این منطقه آزاد شود. در مرحله دوم پس از آزاد سازی خرمشهر و به تبع آن کل منطقه خوزستان، مقرر شد نیروها در داخل خاک عراق تا شط العرب پیشروی کنند و حمله انان در عراق تا روستای تنومه در منطقه عمومی شرق بصره ادامه یابد. مرحله اول عملیات موفق بود به طوری که لشکر ۱۶ زرهی قزوین توانست یک تیپ از لشکر پنج مکانیزه عراق را نیز به دام بیاندازد و حدود ۸۰۰ نفر را نیز اسیر کند. ” بنی صدر طی پیامی به امام خمینی اظهار امیدواری کرد که مراحل بعدی نیز با پیروزی کامل اجرا خواهد شد. امام خمینی در پاسخ به نامه ی رییس جمهور در ۱۵ / ۱۰ / ۱۳۵۹ فرمودند:
(( امیدوارم خبر پیروزی نهایی را به خواست خداوند تعالی به زودی دریافت دارم. ))
(همان،۱۳۹۱: ۲۹۰)
روز دوم عملیات با پاتک سنگین دشمن آغاز شد و ارتش عراق که دارای تانک های تی ۷۲[۱۹۷] ساخت شوروی بود و از لحاظ نظامی برتری نسبی نسبت به تانک های ایرانی داشت توانست برتری پیدا کند. همچنین موشک های ضد تانک مالیوتکا[۱۹۸] که حدود سه کیلومتر برد داشت به شدت به کار ارتش عراق آمد و نیروهای خود که قصد داشتند روز دوم عملیات را در دو مرحله به سرانجام برسانند به مواضع اولیه خود در شمال رودخانه کرخه بازگشتند. در این عملیات ۱۶۰ نفر از رزمندگان از جمله حسین علم الهدی و حسین خوش نویسان به شهادت رسیدند. همچنین سه فروند جنگنده اف [۱۹۹]۴، اف ۵[۲۰۰] و سی ۱۳۰ منهدم گردید و شش خلبان به شهادت رسیدند. به نظر میرسد با توجه به عجله بنی صدر و وجود اشتباهات اساسی در استراتژی نظامی این عملیات، بسیار قابل حدس است که عملیات شکست بخورد. تنها استعداد ۲ لشکر برای اجرای یک عملیات به بزرگی اهداف تعیین شده نشان از نداشتن استراتژی مناسب نظامی است. بنی صدر قبل از شروع این عملیات به جبهه جنوب رفته بود و خطاب به رییس ستاد مشترک و فرمانده نیروی زمینی ارتش گفته بود: ” فورا به یک جایی حمله کنید، همین روزها است که در شهر راهپیمایی شود که ارتش چرا خوابیده است؟ یک هفته به شما فرصت میدهم تا در یک جایی به مواضع ارتش عراق حمله کنید.” (مصاحبه اختصاصی با سردار رشید و امیر بختیاری)
پس از ناکامی عملیات نصر، ارتش عراق توانست با عقب راندن نیروهای ایرانی در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۳۵۹ جاده هویزه به سوسنگرد را تصرف کند و به تبع آن توانست شهر هویزه را اشغال کند و تا اواخر اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در آنجا بماند.
۴-۱-۱۰.عملیات توکل
عملیات جاده ماهشهر – آبادان دومین عملیات از سلسله عملیات های چهارگانه در دوران بنی صدر و نخستین عملیات برای عقب راندن ارتش عراق به غرب رودخانه کارون بود که با شکست مواجه شد. امام خمینی در روز ۱۴ آبان ماه سال ۱۳۵۹ در پیامی اعلام کرد که: من منتظرم که این حصر آبادان از بین برود. به این منظور طرح آفندی گسترده توسط ارتش جمهوری اسلامی به منظور شکستن حصر آبادان که به عملیات توکل معروف شد طرح ریزی شد و در روز ۲۷ آذر ماه ۱۳۵۹ منتشر شد. ۲۰ دی ماه سال ۱۳۵۹ و تنها پس از گذشت چهار روز از عملیات نصر یا همان کرخه کور عملیات توکل اجرا شد. این عملیات از ساعت ده صبح آغاز شد و تا ظهر به طول انجامید اما بر خلاف عملیات نصر که در مرحله اول با موفقیت همراه بود، در مرحله اول این عملیات نیز توفیق چندانی حاصل نشد. ” هوشیاری و اجرای آتش دشمن در روز پیش از عملیات ( ۱۹ دی ) نشان میداد که آنها از طرح عملیات قبلا آگاهی داشتند. این عملیات نیز بدون حضور نیروهای سپاه و نیروهای داوطلب بسیجی انجام شد و عدم توجیه نیروهای عمل کننده؛ نداشتن طرح مانور مناسب و پایین بودن روحیه ی نیروها از جمله دلایل شکست این عملیات ذکر شده است.(رشید،۱۳۹۱: ۳۳)
۴-۱-۱۱.عملیات های محدود ایران و ورود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عرصه جنگ
شکست های پی در پی در عملیات های چهار گانه ارتش موجب شد استراتژی نظامی ایران با نوعی بن بست مواجه بشود. در این زمان لزوم تغییر در تاکتیک و شیوه جنگیدن با دشمن احساس میشد و باید در دستور کار قرار میگرفت. لذا تعیین راهبرد نظامی، استعداد نیروی کافی برای مقابله با دشمن و همچنین طرح ریزی عملیات هوشمندانه در اولویت قرار گرفت. سپاه نیروهای بسیجی و خط شکن بسیاری داشت که از داشتن آتش توپخانه بی بهره بودند و ارتش نیز پشتیبانی رزمی و خدمات رزمی فراوانی داشت که میتوانست در کنار سپاه عملیات های بزرگی را انجام بدهد که نتیجتا در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ ه ش نیز شاهد آن اتفاق بودیم. اسفند ماه رو به پایان بود که نیروهای انقلابی توانستند با انجام یک عملیات محدود در غرب سوسنگرد به باز شدن گره بن بست استراتژی نظامی ایران نوید بدهند. در ۲۶ اسفند سال ۱۳۵۹ عملیاتی تحت عنوان امام مهدی عج الله تعالی فرج الشریف در غرب سوسنگرد با هدف انهدام دشمن به اجرا درآمد. سپاه با کمک آتش توپخانه ارتش موفق به اجرای این عملیات شد به طوری که طرح ریزی، فرماندهی و اجرای آن به عهده سپاه بود و در آتش پشتیبانی از ارتش کمک گرفته شد. از این عملیات به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جنگ نام برده میشود زیرا سازمان رزم سپاه و ارتش با یکدیگر ادغام شدند و به ترکیب جدیدی دست یافتند. ” یعنی اندیشه کلاسیک، تجهیزات و سازمان رزم ارتش توام با خلاقیت و ابتکار، خطر پذیری و تجهیزات رزمی سبک سپاه که مانع چابکی رزمنده نیست به کار گرفته شود تا زمینه های تحول مثبت در استراتژی جنگ فراهم آید.” (همان،۱۳۹۱: ۴۴)همچنین نیروهای جنگ نا منظم به فرماندهی شهید دکتر مصطفی چمران[۲۰۱] و نیروهای فدائیان اسلام به فرماندهی شهید سید مجتبی هاشمی[۲۰۲] در منطقه اهواز و آبادان مستقر شدند و توانستند کمک زیادی انجام بدهند. در مجموع این تفکر جدید باعث پدید آمدن تحول جدید در جبهه ها بشود. البته اشاره کنیم که در بهمن ماه ایران یک عملیات محدود به نام ضربت ذوالفقار در جبهه میانی در ارتفاعات میمک به فرماندهی ارتش و کمک سپاه و هوانیروز انجام داد که به موفقیت نسبی دست یافت.
در مجموع از اسفند ماه ۱۳۵۹ تا مهر ماه سال ۱۳۶۰ ه ش ۲۵ عملیات محدود طرح ریزی و اجرا شد که نیروهای مردمی در طرح ریزی، فرماندهی و اجرا نقش محور را ایفا میکردند و بعدا این عملیات ها به نام عملیات های مردمی نیز معروف شد. نخستین مرحله از این عملیات ها تا خرداد ماه سال ۱۳۶۱ با اجرای ۱۴ عملیات به طول انجامید که چهاردهمین عملیات از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود و به طور مفصل تر از سایر عملیات ها به آن خواهیم پرداخت. سیزده عملیات دیگر به شرح ذیل میباشد:
-
- عملیات کلینه در منطقه دشت ذهاب
- عملیات روی ارتفاعات چغالوند در منطقه گیلان غرب