نیاز به موقعیتی دلالت دارد که در آن وضعیت موجود با وضعیت مطلوب فاصله دارد.
نیاز به عنوان خواستهها یا نظرات افراد و گروه ها
نیاز به عنوان نبود دانش، مهارت و توانایی یا نگرش و یا ابزار وسایلی که منجر به ایجاد اشکال در عملکرد بهینه میشود.
ترکیبی از تعاریف فوق (سلطانی، ۱۳۸۴) .
۲-۳-۴-۲) اهداف نیازسنجی
فراهم سازی اطلاعات برای برنامه ریزی: اهداف و مقاصد برنامه، اقدامات ضروری برای اجرای برنامهها، منابع مورد استفاده و نیز ماهیت و نوع برنامهها (درازمدت یا کوتاه مدت) تعیین میگردد.
ارزیابی و سنجش: برای اجرای برنامه یا طرح، ابتدای زمینه ویژه برنامه مورد سنجش قرار گرفته و وضعیت نتایج در برنامهها منعکس میگردد و سپس نتایج حاصل از اجرا با وضعیت اولیه مورد مقایسه قرار میگیرد.
پاسخگو کردن مؤسسات و نظامهای آموزشی: سازمانهایی که بر اقدامات و عملیات نظامهای آموزشی نظارت دارند از طریق نیازسنجی به تأثیر اقدامات و فعالیتهای آموزشی پی برده و نکات مثبت و منفی اقدامات را تعیین میکنند.
تشخیص یا شناسایی ضعفها وسائل و مشکلات اهالی سازمان یا نظام: براساس نتایج حاصل از نیازسنجی مدیران و برنامه ریزان نقاط بحرانی را شناسایی و تصمیمات مقتضی را برای رفع آنها اخذ مینمایند.
رشد و توسعه سازمان و کارکنان: دستیابی به هدف مذکور بستگی به شناسایی ایدههای نوین، موانع موجود و یافتن بهترین طرق توسعه سازمان و کارکنان است.
استفاده بهینه از منابع و امکانات: امکانات و منابع مورد نیاز (انسانی، مالی، مادی، ابزار …) برای اجرای برنامهها محدود میباشد از این رو مشخص کردن اهداف و نیازها و درجه اهمیت آنها برای تهیه برنامههای عملی از اهداف نیازسنجی است(باقری، ۱۳۸۴).
سازمانها فقط زمانی میتوانند به تحقق اهداف ذکر شده امید داشته باشند که نیازسنجی آموزشی براساس روش های علمی و سنجیده عمل نمایند. در این فرایند گروهی که وظیفه نیازسنجی را در سازمان بر عهده دارد باید متشکل از افرادی با تخصصهای مختلف موجود در سازمان از واحدهای مختلف و آشنا به مسائل آموزشی باشد و تمامی مسائل مربوط به سازمان، کارکنان، مدیریت، منابع، …. از جنبههای مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در صورت انجام صحیح یک فرایند نیازسنجی در یک سازمان می توان انتظار داشت که یک فرایند آموزش اثربخش اجرا گردد.
۲-۳-۵) اهداف آموزش کارکنان
بطور کلی میتوان اهدافی را که آموزش در سازمانها دنبال میکند چنین شمرد:
افزایش توانایی و رشد فردی کارکنان در جهت بالا بردن مهارتهای لازم برای انجام امور محوله
آموزش مهارتهای جدید بجای مهارتهای منسوخ شده
بهبود نگرش و دانش افراد متناسب با شغل سازمانی آنها
افزایش مهارت و دانش کارکنان جهت ترفیع و ارتقای آنها
بهبود عملکرد مدیریت
دستیابی سریع به اهداف سازمانی(اسدالله، ۱۳۸۴).
بطور کلی صاحبنظران معتقدد اگر کارکنان آموزشهای لازم را ببیند دارای مهارتهای کافی برای انجام امور ذیل میگردند(برزگر ، ۱۳۸۶):
ایجاد ثبات در سازمان و رعایت انعطاف در موارد ضروری: آموزش میتواند به افزایش سطح درک تغییرات اداری کمک نماید و کارکنان را در جهت کسب مهارتهای لازم جهت انطباق با شرایط جدید یاری رساد. سازمان وق از ثبات برخوردار است که بدلیل از دست دادن تعدادی کارکنان شایسته یا زمان ضرورت استفاده از روش های نوین در عملیاتها دچار وقفه و مشکل نگردد.
کاهش در نظارت: کارکنان آموزش دیده اغلب ناظر بر عملیات خود بوده و کمتر به کنترل خارجی از سوی سرپرستان و مدیران خود میباشند. در سازمانهایی که نظام آموزشی منابی برای کارکنان وجود ندارد مدیران مجبورند بیشتر وقت خود را صرف نظارت دائمی و رفع مشکلات و تصحیح اشتباهات کارکنان تعلی نیافته نمایند.
تقویت روحیه کارکنان بویژه ایجاد غرور و حیثیت در آنان: آموزش صحیح کارکنان را قادر میسازد که با کسب مهارت بیشتر مسئولیتهای خود را بخوبی انجام داده و سازمان نیز از نیروی کار ماهر در رسیدن به اهداف خود استفاده نمایند. کارکنان نیز از نتایج کاری خود رضایت بیشتری کسب نموده و احساس غرور و آرامش و بیش از هر چیز احساس اینکه او نیز مهم است میکند.
۲-۳-۶) آموزش اثربخش
یک آموزش اثر بخش شامل فرآیندهای ذیل است:
تعین نیازهای آموزشی: آنچه که در این مرحله مهم است توجه به این نکته است که نقش آموزش در اصلاح عملکرد شغلی چیست.
طراحی رویکردها: انتخاب رویکردهای آموزشی که نتایج مورد انتظار را پشتیبانی کرده و عملکرد شغلی را اصلاح کند
فراهم نمودن افر در مورد نیاز یادگیری: وسایلی مانند وسایل آموزشی، وسایل دیداری- شنیداری، وسایل کمک شغلی و… را که مورد نیاز آموزشدهنده و آموزش گیرنده را فراهم نمود.
بکارگیری فنون یادگیری: برای اخذ نتایج مطالب و موفقیتآمیز باید در طراحی آموزش و بکارگیری روش های نوین آموزشی که جلوگیری نیاز آموزشی باشد وقت نمود.
محاسبه نتایج قابل اندازهگیری: آیا آموزش منجر به اصلاح گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده اگر نیاز باشد باید فرایند اصلاح گردد.
ادامه مسیر تا انتها: مسیر باید بگونهای تحقیق دقیق طی شود که کارکنان اطمینان یابند تاثیرات آموزش هیچگاه ترول نمیکند(ویلسن، ۱۳۸۲).
تمام آموزشهای کارکنان باید در تمامی مراحل از طراحی و برنامه ریزی تا مرحله اجرا و ارزابی باید موارد بالا را در محوریت قرار دهد.به عبارتی مسئولین و دست اندرکاران آموزش در تصمیم گیریهای خود در اجرای آموزشها وظیفه دارند در قدم اول نیازهای شغلی کارکنان و هماهنگ نم.دن این نیازها با نیازها و عملکرد سازمان را مد نظر قرار داده و در گامهای بعدی آموزشها را در جهت ارتقای مهارتهای کارکنان و توانمندسازیهای آنها در جهت انجام کارها و وظایف با کیفیت بالا توسط آنها ، برنامه ریزی و اجرا نمایند. مسئولین باید بدانند آموزشهایی که غیر از این عمل نمایند و از مسیر خود منحرف شوند تنها منجر به صرف هزینه های بسیار هنگفت مالی ، انسانی و زمانی خواهند شد ، بدون هیچ تاثیری در فرد و سازمان(شکوفیان، ۱۳۸۶).
۲-۳-۶-۱) ویژگیهای یک آموزش اثر بخش
از نظر اسلومن آموزش اثربخش دارای ویژگیهای زیر می باشد:
دارای بهترین عناصر آموزشی باشد.
به آموزش دهنده یک چارچوب منظم و سازمان یافتهای برای کار ارائه کند.
مطمئن شویم که یک حلقه اثر بخش ارزشیابی وجود دارد.
بر اهمیت نتایج قابل اندازهگیری تاکید کند، حتی اگر امکان سنجش این نتایج وجود نداشته باشد.
نیاز به یک فعالیت درونی آموزش در سازمان، باید پیوند محکمی با اهداف سازمانی داشته باشد و آموزش در قالب سازمان فعالیت نماید.
متخصصین خود آموزش باید نقش شناسایی نیازهای آموزشی را بر عهده داشته باشد و متناسب با آنها برنامهریزی شود.
بدلیل تفاوت سازمانها حتی سطوح مختلف سازمانها از لحاظ دقت و ریزبینی باید نگرشهای متفاوت در آموزش مورد توجه قرار گیرد(اسلومن، ۱۳۸۲).
وایلز موارد زیر را برای آموزش اثربخش حائز اهمیت می داند:
ارتباط مشخص میان فعالیتهای اموزش حرفهای و نیازهای توسعهای بلند مدت
کمک به تقویت تواناییهای سازمان
سهم عمده در مشخص کردن مهارتهای آتی مورد نیاز و چگونگی تحقیق آنها
اجرای برنامه های مستمر در زمینه ارتقای مداوم مهارتهای کارکنان(وایلز، ۱۳۸۴).
۲-۳-۶-۲) نتایج و فواید آموزش اثربخش
نتایج و فواید آموزش موثر را می توان به صورت زیر عنوان کرد:
دانلود پایان نامه با موضوع بررسی رابطه بهسازی نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش ...