(ازرقی، ۱۳۳۶: ۳)
در بیت زیر ماه سیمین ترگ استعاره مصرحه از معشوق است که کلاه سفید بر سر دارد:
-
- ماه سیمین ترگ را چون با کله دید از هوس
زان پریشان کرد دستار خود از سر ماهتاب
(همان: ۶)
خسرو سیارگان در بیت زیر استعاره ی مصرحه از خورشید می باشد:
-
- تا جهانگیری کند چون خسرو سیارگان بر سر خود می نهد از ماه افسر ماهتاب
(همان: ۶)
ازرقی هروی در بیت زیر، گنبد گردون را استعاره ی مصرحه از آسمان می داند:
-
- تو گویی زره ی سیمین به زیر گنبد گردون
بیاشوبند هر ساعت همی بر رغم یکدیگر
(همان: ۹)
شبرنگ راهوار استعاره مصرحه از اسب چابک می باشد:
-
- مانند تو سوار ندیدست روز جنگ الماس آب چهره و شبرنگ راهوار
(همان: ۲۷)
در بیت زیر، عروسان چمن استعاره ی مصرحه از سبزه های صحرا می باشد:
-
- که بهار آمد و از بهر عروسان چمن با خود آورد بسی مرسله و تاج و سوار
(همان: ۳۶)
در ابیات زیر از ازرقی هروی، نوعروسان فلک، دُرّ سپید، صنم تنگ دهان، به ترتیب استعاره ی مصرحه از ستارگان آسمان، دندان و معشوق می باشد:
-
- دوش در گردن شب عقد ثریا دیدم نو عروسان فلک را به تماشا دیدم
(همان: ۵۵)
-
- گوهری کز تف او در ژرفی دریا صدف
سرخ چون مرجان کند درّ سپید اندر دهان
(همان: ۷۹)
-
- دوش تا روزِ فراخ آن صنمِ تنگ دهان
رخ چون لاله همی داشت زِ می لاله ستان
(همان: ۶۸)
ابیاتی در رابطه با این صنعت در دیوان ازرقی وجود دارد که شماره های این ابیات در ذیل آمده است:
۱۹۵-۱۹۶-۲۰۰-۲۰۱-۲۵۶-۲۶۰-۲۶۲-۳۶۹-۳۷۵-۳۷۹-۵۴۱-۵۴۵-۵۸۲-۵۸۷-۶۸۳-۷۱۴-۸۱۳-۸۳۲-۹۰۸-۹۱۰-۱۱۱۴-۱۱۲۸-۱۱۶۷-۱۲۰۵-۱۲۱۴-۱۲۱۵-۱۲۷۳-۱۶۲۰-۱۶۲۵-۱۶۲۶-۱۶۲۹-۱۶۳۱-۱۶۳۴-۱۶۳۵-۱۶۳۷-۱۶۴۱-۱۶۶۴-۱۶۷۱-۱۶۷۲-۱۶۷۷-۱۸۰۵-۱۸۲۹-۱۸۳۷-۱۸۶۱-۱۴۰۵-۱۴۷۹-۱۵۰۰-۱۵۱۸-۱۵۷۴-۱۵۸۱-۱۸۸۳-۱۸۸۹-۱۸۹۲-۱۹۰۷-۱۹۳۰-۱۹۳۹-۱۹۵۶-۱۹۶۳-۱۹۶۵-۱۹۷۵-۱۹۸۲-۱۹۹۲-۲۰۰۷-۲۰۷۶-۲۰۷۹-۲۰۸۰-۲۰۸۱-۲۰۹۳-۲۱۱۸-۲۱۱۹-۲۱۲۵-۲۱۲۷-۲۱۴۱-۲۱۴۸-۲۱۵۱-۲۱۸۶-۲۱۸۷-۲۲۲۰-۲۲۴۱-۲۲۵۱-۲۲۷۷-۲۲۷۹-۲۲۸۱-۲۳۲۸-۲۳۲۹-۲۳۳۷-۲۳۶۰-۲۳۶۱-۲۳۶۵-۲۳۶۸-۲۳۶۹-۲۴۱۴-۲۴۳۰-۲۴۲۶-۲۴۵۸-۲۴۶۴-۲۴۷۷-۲۴۸۱-۲۴۹۱-۲۴۹۲-۲۵۰۳-۲۵۰۷-۲۵۰۸-۲۵۱۱-۲۵۲۴-۲۵۵۵-۲۵۵۹-۲۵۶۵-۲۵۷۰-۲۵۷۱-۲۶۶۹
۵-۲-۱-۲- استعاره ی مکنیه یا بالکنایه(استعاره ی تخییلیه)
«در این نوع استعاره بر خلافِ استعاره ی مصرّحه، مشبّه را ذکر می کنند نه مشبّهً به را و آن را در دل و ضمیرِ خود به جانداری تشبیه می سازند و سپس برای آن که این تخیل به خواننده منتقل شود یکی از صفات یا ملائماتِ آن جاندار(مستعارًمنه) را در کلام ذکر می کنند».(شمیسا، ۱۳۶۸: ۶۲).
مشبهی است که به همراه یکی از اجزاء یا ویژگی های مشبهٌ به می آید. این ویژگی مشبهٌ به، به مشبه اضافه می گردد یا به آن اسناد می شود.
در استعاره ی مکنیه، اگر مشبهٌ به آن انسان باشد را تشخیص یا «انسان نگاری» نام دارد. با مشبه «خوبی» همراه است.
«آن است که تشبیه در دل گوینده مستور و مضمر باشد و مشبه را ذکر کرده ، مشبهٌ به را در لفظ نیاورند، امّا از لوازم مشبهٌ به قرینه ای در لفظ بیاورند که دلیل بر مشبهٌ به باشد». (همایی، ۱۳۷۷: ۲۵۱)
حافظ آورده است :
-
- هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گُ۰لی نچید در رهگذار باد نگهبان لاله بود
مهر و محبت به نهالی تشبیه شده است که حذف شده است و نشانه های آن (کاشتن) ذکر شده و وجه شبه آن نتیجه دادن و بهره بردن است.
زخوبی گل چیدن: استعاره دارد : خوبی همانند درختی است که حذف شده است و نشانه ی آن چیدن گل است.