شبکههای اجتماعی (N) (سهولت برقراری ارتباط افراد با دیگران)
اعتماد (T) (آیا عموماً افراد به هم اعتماد دارند؟)
منابع (Re) (آیا افراد تمایل به مشارکت و تسهیم منابع دارند؟)
برای جمعبندی این عناصر و ایجاد چارچوبی برای سرمایه اجتماعی محققین در یک کار تحقیقاتی، برای سنجش سرمایه اجتماعی در جوامع ملل اول آن را در ابعاد سه گانه زیر تقسیمبندی کردهاند: Javier Mignon, 2003 (Rosalyn) Harper and Maryanne Kelly , 2003:
نگارندگان معتقدند که این ابعاد قابلیت کاربرد در درون یک سازمان را نیز دارد:
“باندینگ"(Bounding): اشاره به روابط در داخل یک جامعه دارد (پیوندهای درونی). (یا اشاره به نوع روابط بین کارکنان در یک سازمان دارد)
“بریجینگ"(Bridging): اشاره به پیوندهای یک جامعه با جامعهای دیگر دارد (پیوندهای بیرونی). (برای مثال ارتباط یک شهر با شهر مجاور) یا اشاره به روابط یک سازمان با عناصر محیطی مانند رقبا، عرضه کنندگان مواد اولیه و … دارد.
“لینکیج” (Linkage): اشاره به روابط بین اعضای یک جامعه با سازمانهای آن جامعه دارد (پیوندهای بین اجتماعی). (برای مثال تعامل اعضای یک جامعه با نهادهای خصوصی یا دولتی چگونه است؟) یا در یک سازمان میزان اعتماد کارکنان به واحدهای دیگر مانند واحد منابع انسانی چه میزان است؟
بنابراین میتوان تابع سرمایه اجتماعی را در قالب سه بعد زیر تعریف کرد:
Sc= F (Bo, Br, L)
Bo, Br, L=g(R, N, T, Re
این الگو عمدتاً در تحقیقات پیمایشی و از طریق طراحی پرسشنامهای سه بخشی (متشکل از سه بعد اخیر) و هر بخش متشکل از سوالاتی در مورد عناصر چهار گانه فوقالذکر، به کار میرود.
اهمیت تشخیص ابعاد سه گانه در این است که سازمانها در خلا عمل نمیکنند بلکه در تعامل با دیگر سازمانها و ذینفعان و محیط خود هستند. این تقسیمبندی کمک میکند به سازمانها تا روابط درونی بین اعضای سازمان خود (باندینگ)، ارتباط خود با دیگر سازمانها یا ذینفعان بیرونی (بریجینگ) و نیز نوع روابط حاکم بین واحدهای درون سازمان خود (لینکیج) را از نظر قوت و ضعف ارزیابی کنند. (م حسین رحمانی).
۲-۲۳- دیدگاه سرمایهی اجتماعی نسبت به تسهیم دانش
کوهن و پروساک معتقدند که اندازه و پیچیدگی سازمانها، تکثر اطلاعات حساس و بحرانی و پیچیدگی فزایندهی امور، همکاری و ارتباط بین افراد (سرمایهی اجتماعی) را به طور چشمگیری مهم میسازد.
بررسی دانش سازمانی به عنوان یک پدیدهی اجتماعی شده، و شرکت دانش محور به عنوان یک سیستم دانشی، درک تسهیم دانش سازمانی را تسهیل میکند. بنابراین نقش سرمایهی اجتماعی میتواند حیاتی باشد. سرمایهی اجتماعی را میتوان به عنوان خصیصه یا دارایی سازمانهای کارآمد در نظر گرفت و تعریف زیر را برای آن ارائه داد:
“مجموعهای از منابع واقعی و بالقوه قابل دسترس و درونی که ناشی از شبکه روابط موجود بین افراد یا واحدهای اجتماعی میباشد.
سرمایهی اجتماعی منبع با ارزشی است که تعاملات ضروری مورد نیاز برای موفقیت عملکردهای جعمی میان اعضای سازمان را تسهیل میکند بعلاوه طبق نظر ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸)، روابط اجتماعی- و سرمایهی اجتماعی درون آن- میتوان تأثیر قابل ملاحظهای بر گسترش سرمایه فکری داشته باشد. (م عسگریپور)
۲-۲۴- اشکال عمده سرمایه اجتماعی از نظر کلمن
کلمن اشکال عمده سرمایه اجتماعی را تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ضمانتهای اجرایی مؤثر، روابط اقتدار، سازمان اجتماعی انطباقپذیر، سازمان تعهدی میداند.
۲-۲۴-۱–تعهدات و انتظارات (obligation and expectations)
اگر A کاری برای B انجام دهد، با اعتماد به این که B در آینده آن را جبران میکند، این امر انتظاری را در A و تعهدی را از جانب B برای حفظ اعتماد ایجاد میکند این تعهد را میتوان مانند برگهای اعتباری تصور کرد که در دست A است، و باید با عملکردی از طرف B باز خرید شود، اگر A تعداد زیادی از این برگههای اعتباری را از تعدادی افراد که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد، در آن صورت شبیه به سرمایه مالی مستقیم است، این برگههای اعتباری مجموعه اعتباری بزرگی را تشکیل میدهند که A میتواند در صورت لزوم از آن استفاده کنند. مگر این که، البته اعتماد کردن غیر عاقلانه باشد، و برگهها نمایانگر وامهای بیاعتباری باشد که باز پرداخت نخواهد شد. دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است:
میزان در خور اعتماد بودن محیط اجتماعی، به این معناست که تعهدات باز پرداخت خواهند شد.
و میزان واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است.
نظام اعتماد متقابل به خوبی اهمیت قابلیت اعتماد را به عنوان شکلی از سرمایه اجتماعی نشان میدهد، که روابط بین زن و شوهر و نظام اعتمادی که بین آنها وجود دارد مثال خوبی در این زمینه است.
کلمن در ادامه این سؤال را مطرح میکند که چرا کنشگران عقلانی تعهد به وجود میآورند؟ در پاسخ مینویسد: هنگامی که من خدمتی برای شما انجام میدهم، معمولاً در زمانی است که شما نیاز دارید و هزینه زیادی برای من ندارد. اگر من عقلانی باشم و صرفاً علاقهمند به منافع شخصی، درک میکنم که اهمیت این خدمت برای شما آن قدر زیاد هست که حاضر خواهید بود در زمانی که من نیازمندم با خدمتی آن را جبران کنید که بیش از آنچه این خدمت برای من تمام شده است به سود من خواهد بود. البته با این شرط که شما نیز در آن موقع نیازمند باشید.
۲-۲۴-۲- ظرفیت بالقوه اطلاعات
یک شکل مهم سرمایه اجتماعی ظرفیت بالقوه اطلاعات است، که جزء ذاتی و جدایی ناپذیری از روابط اجتماعی است. اطلاعات در فراهم ساختن شالودهای برای کنش مهم است. اما بدست آوردن اطلاعات پرهزینه است. کمترین چیزی که برای کسب اطلاعات لازم داریم، توجه است که همیشه اندک است. یکی از وسایلی که از طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود، استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ میشود. بنابراین روابط اجتماعی باعث فراهم ساختن اطلاعات میشود که کنش را تسهیل میکند.
۲-۲۴-۳- هنجارها و ضمانت اجرایی مؤثر
هنجارهای مؤثر میتواند شکل قدرتمندی از سرمایه اجتماعی را تشکیل دهد. هنجار دستوری، شکل مهم سرمایه اجتماعی را در درون جمع تشکیل میدهد که فرد باید منافع شخصی را رها کند و به سود جمع عمل کند. هنجاری از این گونه، که با حمایت اجتماعی، پایگاه، احترام و پاداشهای دیگر تقویت میشود سرمایه اجتماعی است که ملتهای جدید را میسازد. و به طور کلی افراد را وادار میکند برای منافع عموم فعالیت کنند. این هنجارها با ضمانت اجرایی درونی و بیرونی حمایت میشوند و در حل مشکل منفعت عمومی که در جمعیتهای بهم پیوسته وجود دارد مهم است.
۲-۲۴-۴-روابط اقتدار
اگر کنشگر A حقوق کنترل کنشهای معینی را به کنشگر دیگری، B انتقال داده باشد در آن صورت B سرمایهای اجتماعی به صورت آن حقوق کنترل در اختیار دارد. اگر عدهای کنشگر، حقوق کنترل مشابهی را به B انتقال داده باشند، آنگاه B مقدار زیادی سرمایه اجتماعی در اختیار دارد، که میتواند بر فعالیتهای معینی متمرکز کند. بدیهی است این امر قدرت زیادی به B میدهد. این دقیقاً تمایل به ایجاد سرمایه اجتماعی لازم برای حل مسائل مشترک است که افراد را در شرایط معینی وادار میکند به رهبری فرهمند، مقتدر واگذار کنند. (م محمدرضا پارسانژاد ۲۰۰۹)
۲-۲۵- شبکهها و عملکرد سازمان
سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمان چه تأثیراتی دارد؟ همانطور که قبلا گفته شد سرمایه اجتماعی مننتج از شبکه روابط است. بنابراین سؤال را بدین صورت مطرح میکنیم، شبکههای اجتماعی چه تأثیری بر سازمان دارند؟
با مرور ادبیات موضوع، شواهد زیادی پیدا شد که از اثر شبکهها بر عملکرد سازمانی حکایت دارد. اثر شبکهها بر وجوه متفاوتی از سازمان بررسی شده است، از ارتقای افراد در سازمان تا انتخاب استراتژیهای سازمان.
در سطح فرد، تحقیقات روی رابطه مثبت ارتباطات اجتماعی روی نفوذ و قدرت بین فردی (براس، کرکهارت و براس) و همچنین فرصتهای ارتقای شغلی و مزایای شغلی (ایبارا، برت) و نیز برتری در مشاجرات سیاسی و یا موفقیت در بحثهای مربوط تصمیمگیری در مورد انتخاب یک تکنولوژی جدید (کروزیر، بارلی) متمرکز شده است (۱۹۹۹Powel e.t…,).
در سطح سازمانی نیز میتوان موارد زیر را نام برد: شبکههای اجتماعی شرکت میزان مشارکت در فعالیتهای غیر از کسب و کار مثل فعالیتهای سیاسی یا انسان دوستانه را تعیین میکند (westfal e. t., 1997) . شبکه اجتماعی از هم پاشیدگی شرکتهای فعال در زمینه خدمات تخصصی را کاهش میدهد. در دسترس داشتن افراد نخبه ممکن است اثرات اقتصادی بسیار گستردهای به شکل رشد، سودآوری و بقا دارد (koput e.t., 1997) . سرمایه اجتماعی به طور خاصی در کارهای پروژهای که نیاز به شناسایی و گردهم آوردن افراد متخصص دارد ، خود را نمایان میسازد. در یک تیم پروژهی بین رشتهای هر عضو باید بداند دیگران چگونه میتوانند در راستای رسیدن به هدف مشترک ایفای نقش کنند. این فهم مشترک در طی تعامل طولانی مدت در یک شبکه مشترک حاصل میشود (Greve And Salaff, 2002). بدین ترتیب نقش سرمایه اجتماعی در سازمانهای مجازی که حول پروژههای کوتاه مدت شکل میگیرند، پررنگ میشود. هم چنین تامین منابع در محیطی بین رشتهای و بین سازمانی مثل دانشگاهها، شرکتهای نوپا، بیمارستانهای پیشرو، شرکتهای حقوقی، سازمانهای سرمایهگذاری راحتتر صورت میپذیرد. Powel و دیگران (۱۹۹۹) نیز در مورد مدیریت نوآوری تحقیق کردند کل ساختار صنعت را بصورت یک شبکه در نظر گرفتند و بیان داشتند شرکتهایی که در مرکزیت بیشتری در شبکههای بین سازمانی داشته باشند، تعداد بیشتری ثبت میکنند. Offstien و دیگران (۲۰۰۵) نیز ضمن مهر تایید بر اهمیت شبکهها، تاثیر سرمایه اجتماعی مدیران ارشد سازمان و هیات مدیره را بسیار مهمتر ارزیابی کردند زیرا که جریان اندرز، اعتماد و اطلاعات را به درون شرکت ممکن میسازد، پویش محیط را دقیقتر میکند، پردازش اطلاعات و حل مساله خلاقانه و تضمین اجرای تصمیمات را به نحو بهتری ممکن میکند و در یک جمله اینکه پیچیدگی رفتار رقابتی شرکت- انواع حرکات رقابتی که شرکت بدان دست مییازد- بیشتر میشد Batjargal (2005) نیز رشد و اندازه شرکتهای کارآفرین را به اندازه و تنوع شبکه اجتماعی کارآفرین موسس شرکت مرتبط دانست. همچنین سرمایه اجتماعی به خاطر ایجاد اعتماد میان افراد، اشتراک دانش و جریان اطلاعات را در سازمان تسهیل میسازد و باعث میشود دانش و تخصص موجود در سازمان به بهترین نحو استفاده شود (Healy, 2001). و در نهایت به عنوان جمعبندی، تحقیقات مربوط به شبکههای بین سازمانی چهار منبع مزیت رقابتی ناشی از این روابط را برشمردهاند. خلق داراییهای رابطه محور، یادگیری متقابل و تبادل دانش، ترکیب قابلیتهای مکمل و هزینه مبادله کمتر به خاطر ساختار(governance structure).
به طور کلی تحقیقات موید این هستند که شبکهها موجب افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد سازمانها میشوند. اما شبکهها همیشه و در همه حال برای یک سازمان مفید نیستند. شبکهها ممکن است، مانع تحقق اهداف سازمان شوند و به شکل بدهی اجتماعی در آیند. واضحترین اثر منفی شبکهها زمانی است که یک نفر روی قضاوت دیگری اثری نامطلوب میگذارد و او را به تصمیمی نادرست وا میدارد. مورد دیگر، هزینههای آشکار و پنهان شبکه است. شبکه اجتماعی به سرمایه گذاری و نگهداری نیازمند است که هزینهزا هستند و جزو هزینههای آشکار هستند. در مورد هزینههای پنهان میتوان موارد زیر را نام برد: برای حفظ پیوندها، باید انتظارات اعضای شبکه که ممکن است بیرون سازمان باشند، را برآورده ساخت. این کار، کارکنان سازمان را از برنامهریزی روی زمان و وظایف خود باز میدارد. هم چنین ممکن است به خاطر وابستگی به ارتباطات مورد اعتماد قدیمی، ایجاد گرههای جدید و بهرهگیری از فرصتهای جدید مشکل باشد. (Powel e.t., 1999)
بنابراین شبکههای اجتماعی هم اثرات منفی و مثبت بر روی سازمان دارند و هر شبکهای در هر حالتی برای سازمان مناسب نیست. Lendeers و دیگران (۲۰۰۱) با توجه به این واقعیت رویکردی اقتضایی به شبکهها را مدنظر قرار دارند و بیان داشتند شبکه باید با استراتژی، محیط و نقاط مرجع استراتژیک همخوانی داشته باشد. آنها شبکهها را در دو طیف ارگانیکی و مکانیکی طبقهبندی کردند. در شبکه مکانیکی حجم گرهها، پایین، گوناگونی و تنوع فعالان موجود در شبکه کم است ولی روابط موجود بلند مدت و بسیار مستحکم و عمیق هستند. در شبکه ارگانیکی عکس این حالت وجود دارد. تعداد ارتباطات و تنوع زیاد است ولی استحکام ارتباطات کم میباشد و هم چنین روابط به صورت کوتاه مدت و پروژه محور تعریف میشود (دکتر علی دهقانپورفراشاه ۱۳۸۷)
الگوی خاص تقسیم کار را نسبت به الگوی دیگر در تولید جامعه، با بهره گرفتن از مفهوم سرمایه اجتماعی نشان دهیم.
۲-۲۵-۱- شبکههای بسته:
بسته بودن شبکه، یک منبع اولیه سرمایه اجتماعی است، در شبکههای بسته، هنجارهای اجتماعی راحتتر کنترل و تقویت میشوند. در یک شبکه متراکم، متخلفان از پیامدهای محرومیت محلی، مثل از دست دادن وجهه، رنج میبرند و این شبکه، متخلفان با یک دو جبهه متعدی مواجه خواهند شد که از کنشگرائی تشکیل شده است که خواهان اصلاح هستند. مثلاً نحوه اداره انجمنهای اعتباری مبتنی بر اعتماد جمعی در میان اعضا و سود بردن از بسته بودن شبکه است. در آغاز به کار انجمن اعتباری، اعضا تصمیم میگیرد تا چه حد در هر دوره نقش دارند و طبق آن، اقدام به انتخاب روشی برای تعیین این مسئله میکنند که پول چگونه در پایان هر دوره زیاد توزیع میشود.
تراکم یک شبکه کوچک جهان، میتواند هم پیامدهای منفی و هم مثبت برای کارآفرینان داشته باشد منظور از تراکم میزان شناخت زیر شاخههای روابط یک فرد با دیگران است. (فلیپ اچ، کیم)
اقتصاد اسلامی و سرمایه اجتماعی
در حقیقت سرمایه اجتماعی در بخش اجتماعی مکتب اقتصادی اسلام قرار میگیرد و نقش آفرینی میکند. سرمایه اجتماعی با مولفههایی همچون اعتماد، مشارکت، انسجام، صداقت و تعهد و … به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا میشود. سرمایه اجتماعی که صبغهای جامعه شناسانه دارد، به عنوان یک اهرم توفیق آفرین مطرح و مورد اقبال فراوان نیز واقع شده است. سرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود.
امروزه سرمایه اجتماعی، نقش بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا میکنند و شبکههای روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها میباشد. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار میشوند (حجت اله برمکی، امام صادق).
۲-۲۶- لزوم توجه به بحث سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی
آیا تنها با تأکید بر نفع شخص و حداکثر کردن سود یا ثروت میتوان همه وجود کنش اقتصادی را توضیح داد؟ در نظریه اقتصاد نئوکلاسیک حداکثر کردن مطلوبیت و سود، یگانه انگیزه ورود به فرایند فعالیت و مبادله و داد و ستد است و تنها محرک انتخاب اقتصادی تغییر قیمتهای نسبی است حال سوال اینجاست، اگر بپذیریم که انسان موجودی ذاتاً اجتماعی است، آیا غیر از حداکثر کردن سود، انگیزهای دیگر انسانهای را به فعالیت و مبادله و شرکت در بازار تشویق نمیکند و به آنها رضایت نمیرساند؟ آیا نمیتوان به غیر از پیجویی نفع شخصی در انجام یک کار و انتخاب یک شغل، انگیزه دیگری مثلاً شرکت در یک کنش با همنوع را در نظر گرفت؟
نظریه اقتصادی نئوکلاسیک انتخاب را علمی مکانیکی میداند که یک علت دارد و آن علت هم تغییر قیمتهای نسبی است و با محقق شدن علت، معلول یعنی انتخاب رخ میدهد. آیا در انتخابهای اقتصادی نمیتوان به صورت تعمیم یافتهتر به کنش اجتماعی توجه کرد؟
یکی از مباحث مهم اقتصاد تعادل در بازار است بسیاری از نظریههای نئوکلاسیک، مانند مدل تعادل عمومی والراس یا تئوری دست نامرئی آدام اسمیت، شرایط رسیدن به تعادل یا هماهنگی را توضیح میدهند. و در تشخیص این که آیا تعادل وجود دارد یا نه به ما کمک میکنند. اما هیچ یک مشخص نمیکنند که رفتار کارگزاران اقتصاد چگونه با یکدیگر هماهنگ میشود. آنها با در نظر گرفتن شرایط انتزاعی، عنصر کما بیش متافیزیکی را مانند دست نامرئی آدام اسمیت برای هماهنگی به کار بردهاند. به کاربران این مفاهیم انتزاعی به این علت است که نهادها، ساختارها، ارزشها و مفاهیم دیگری بر این کنشهای اقتصادی اثر میگذارد.
در اقتصاد، جامعه متشکل از افراد و دولت است جمع تولید افراد و دولت، تولید ناخالص ملی را ایجاد میکند. در واقع افراد اتمهایی فرض شدهاند که جمع جبری تولید تکتک آنها تولید کل جامعه را میسازد. اگر تولید ثمره نوعی همکاری و مشارکت در امر تولید است، سهم همکاری و مشارکت در کجا دیده شده است؟ در نتیجه برای همکاری و مشارکت باید نقش بسزایی در تولید در نظر گرفت.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی۹۲- فایل ۱۳