برای کشف ایده های موفقیت آمیز
توانایی برای درک بازار از نظر فنی
متخصص و در عین حال خلاق
شکل(۲-۶) مدل کارآفرینی تامپسون(مقیمی،۱۲۲،۱۳۸۳)
۲-۱۰مولفه های موانع کارآفرینی سازمانی
۲-۱۰-۱ساختار سازمانی
سازمان سنتی بر ساختارهای سنتی مبتنی هستند.ویژگی های ساختار بوروکراتیک ظرفیت یک سازمان را برای پرورش کارآفرینی محدود می سازد.از طرف دیگر،برخی از نویسندگان اظهار داشته اند که ساختارهای سازمانی ارگانیک،رفتار کارآفرینانه را ترغیب می کنند(Slevin & Covin,1990;Cornwall & Perlman,1990;Jennings,1994) .ویژگیهای ابعاد ساختاری سازمانهای کارآفرین شامل رسمیت کم،کمرنگ بودن سلسله مراتب،پیچیدگی اندک،تمرکز کم و حرفه ای بودن می باشد.از این ویژگی ها مشخص می شود که نوع ساختار سازمانهای کارآفرین،ارگانیک است(صمدآقایی،۱۳۸۲). اسلوین و کوین[۲۶] ۱۹۹۰و جنینگز[۲۷]۱۹۹۴استدلال می کنند که ساختارارگانیک،انطباق پذیر،مبتنی بر ارتباطات باز، نامتمرکزو منعطف باعث برانگیختن کارآفرینی می شود.ساختار کارآفرینانه ارگانیک دارای انعطاف پذیری و دگرگونی،حداقل سلسله مراتب و مقررات بوده وبر مرزگستری افقی تاکید دارد(Cornwall & Pelman,1990)لذا نبود ساختار مکانیکی متناسب می تواند یکی موانع کارآفرینی سازمانی باشد.
۲-۱۰-۲فناوری اطلاعات
موفقیت در دوران فناوری های نوآور،عموماًبه عوامل فنی و نیز عوامل اجتماعی-اقتصادی وابسته است(Gordijn & Akkermans,2007) .میدیک و هیز[۲۸]۱۹۸۴در پژوهش خود نشان دادند صنایع با تکنولوژی پیشرفته،باعث تشویق کارآفرینی می شود.شاکر زهرا [۲۹] ۱۹۹۶ در مطالعه علمی –تجربی نشان داد که فرصتهای تکنولوژیکی،صنعت و سیستم حاکمیت و مالکیت،سازمان های کارآفرین را متاثر می سازد.فناوریهای نوین همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز تاثیرات قابل توجهی در پرورش کارآفررینی دارند(Gordon et al .,2003) . در این رابطه ،مفهوم نوآوری در فناوری از اهمیت بسزایی برخوردار است.فرایند نوآوری در فناوری عوامل متعددی را در برمی گیرد که تحت تاثیر توانمندیهای درونی سازمان و عوامل محیطی قرار داشته و برآنها نیز موثر است.نوآوری در فناوری تمامی منابع بالقوه موجود را برای پرورش ظرفیت نواوری سازمان بکار می گیرد و منتج به معرفی محصولات یا فرایند های جدید و یا بهبود در محصولات و فرایند های موجود می شود(Bagherinejad,2006).ضرورتاً نبود فناوری اطلاعات می تواند یکی از موانع کارآفرینی سازمانی باشد.
۲-۱۰-۳مدیریت مالی
بسیار ی از پژو هشها دسترسی به منابع را از مهمترین عوامل موثر بر کارآفرینی سازمانی دانسته اندو بر این اساس عوامل متعددی در سنجش کارآفرینی سازمانی با سیستم مالی ارتباط پیدا می کنند.در سازمان های کارآفرین ،فرایند تخصیص بودجه آسان و سریع بوده و پژوهشهای کارآفرینانه از حمایت های ملی متنوعی برخوردار می شوند.از خصوصیات دیگر سیستم ملی سازمان کارآفرین ،اولویت دادن به تامین مالی هزینه های واحد پژوهش و توسعه و بازار یابی محصولات و خدمات جدید است(صمدآقایی،۱۳۸۲)چنانجه مدیریت مالی به درستی عمل ننماید می تواند یکی از موانع کارآفرینی سازمانی باشد.
۲-۱۰-۴مدیریت مشارکتی
در تعریف دیگر از مفهوم مشارکت ،مشارکت را نوعی سهیم و دخیل شدن در تصمیم گیری،برنامه ریزی و اجرا دانسته اند.این تصمیم گیری معطوف به هدفی است که مشارکت کنندگان تمایل نشان می دهند،برای تحقق هدف مشترک با دیگران به کنش متقابل یاری گرانه بپردازند .(قاسمی پویا،۱۳۸۰)
مدیرت مشارکتی عبارت است از مجموعه گردش کار و عملیات که تمام کارکنان و زیردستان یک سازمان را در روند تصمیم گیری های مربوط به آن سازمان دخالت دهد و شریک سازد.تاکید اصلی در این نوع مدیریت به همکاری و مشارکت علاقه مندانه و داوطلبانه عموم افراد است و می خواهد از ایده ها،نظریات و ابتکارات همه آنها برای حل مشکلات و مسایل سازمان استفاده کند.لذا بر اساس این مدیریت،تقسیم اختیارات بین مدیریت و کارکنان است (عباس زادگان۱۳۷۶ ).عدم استفاده از مدیریت مشارکتی می تواند مانعی برای کارآفرینی سازمانی گردد.
۲-۱۰-۵مدیریت منابع انسانی
اعتقاد براین است که فعالیتهای مدیریت منابع انسانی ،عامل محرک بسیار مهمی برای موفقیت سازمان است .همانطور که سازمانها به طور فزاینده ای در صدد استفاده از استراتژیهای مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری هستند]نیاز دارند که محرکهای کلیدی منابع انسانی در خصوص این استراتژیها شناسایی شوند.لارسن[۳۰]۲۰۰۰و لارسن و فاس۲۰۰۳[۳۱]پیشنهاد می نند که فعالیتهای نوین در زمینه مدیریت منابع انسانی مانند کار تیمی ،تفویض اختیارو پرداخت مبتنی بر عملکرددر صورتی که به طور ترکیبی بکار روند،تاثیر بیشتری بر نوآوری خواهند داشت.ایده دیگر این است که فعالیتهای مدیریت منابع انسانی،می تواند محیطی را ایجاد کند که حامی همکاری بوده،شکل گیری سرمایه اجتماعی و انسانی را ارتقا داده و بنابراین یادگیری سازمانی را تشویق کند.هیل و هاوسک[۳۲]۱۹۷۲در پژوهش خود نشان دادند که فعالیت های مدیریت منابع انسانی مانند استفاده از تیم های مستقل و چند رشته ای و با فشارهای زمانی اندک،بدون شرح شغل و با اعضای بسیار متعددو مشارکتی که در ریسکها و سودها شریک می شوند در پرورش نوآوری و کارافرینی موثراست.سودر[۳۳]۱۹۸۱نشان دادکه شبکه های غیر رسمی و روابط غیررسمی عامل مهمی در موفقیت کارآفرینان سازمانی به شمار می آید.موریس جونز[۳۴]۱۹۹۳در مطالعه ای در ۱۱۲سازمان،پنج دسته از فعالیت های مدیریت منابع انسانی را در ارتباط با کارآفرینی سازمانی مشخص کردند:ارزیابی عملکرد، جبران خدمات،آموزش،استخدام و رشد مسیر شغلی و طراحی شغل.در سازمان های کارآفرین این فعالیتها ار ویژگیهای خاصی برخوردارند.اول،ارزیابی عملکرد به سمت اهداف به جای وسایل نیل به هدف متمرکز است،هم عملکرد فردی کی سنجند و هم عملکرد گروهی را،محتوای ارزیابی ها شامل رفتار نوآورانه ریسک پذیری می شوند،منعکس کننده تحمل شکست می باشند،و چارچوبهای زمانی بلند مدت تری را نسبت به مدیریت سنتی در نظر می گیرند.دوم،در سازمان های کارآفرین ،سیستم پرداخت بر ریسک پذیری ونوآوری مبتنی است وعملکرد بلند مدت و کوتاه مدت و نیز عملکرد فردی و گروهی را مد نظر دارند.سوم،سازمان های کارآفرین زمان و تلاش زیادی را صرف آموزش، بخصوص آموزشهای گروهی می کنند.چهارم،سازمانهای کارآفرین بر بازار کار بیرونی تاکید دارند و مسیر های شغلی متعدد و متنوعی را ارئه می کنند. در نهایت طراحی شغل ها کمتر ساختار یافته و پیچیده تر بوده و اختیار و آزادی عمل بیشری را ارئه می کنند.عدم وجود مدیریت منابع انسانی کارآمد می تواند مانعی برای کارآفرینی سازمانی محسوب گردد.
۲-۱۰-۶وفاداری به اهداف
می توان دو دیدگاه کلی را در مورد تعهددر منابع مختلف از یکدیگر تفکیک کرد. یک دیدگاه، تعهد را نگرشی و عاطفی میداند. براین اساس تعهد عبارت است از دلبستگی وعلاقه قوی به سازمان و تعیین هویت فرد با سازمان (زاهدی۱۳۸۹).صاحبنظران در این رویکرد تعهد سازمانی را به عنوان نگرش یا جهت گیری نسبت به سازمان که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد تعریف می کنند. تعهد تمایل افراد به گذاشتن انرژی و وفاداری افراد به نظام اجتماعی است. در این شیوه برخورد با تعهد سازمانی، تعهد وابستگی عاطفی و روانی به سازمان در نظر گرفته می شود که بر اساس آن فردی که شدیداً متعهد است خود را با سازمان تعیین هویت میکند.
دومین دیدگاه از تعهد تعبیری رفتاری دارد. بر مبنای این تعهد که تعهد حسابگرانه نامیده می شود افراد به دلیل منافع و مزایایی که دارند و سرمایه گذار ی هایی که در سازمان کرد ه اند به سازمان دلبسته شده و به عضویت در آن ادامه می دهند. (زاهدی۱۳۸۹)تعهد تمایل به انجام مجموعه فعالیت های مستمر به خاطر ذخیره کردن اندوخته ها و سرمایه هایی است که با ترک آن فعالیت، این اندوخته ها از بین می روند.
با وجود اینکه از تعهد سازمانی تعاریف متعددی به عمل آمده است اما غالباً عناصرزیر در تعاریف وجود دارند:
- تمایل قوی برای بقاء عضو در یک سازمان خاص؛
- تمایل برای تلاش بسیار زیاد برای سازمان؛
- باور قاطع در قبول ارز شها و اهداف سازمان(Luthanz1998)
نبود وفاداری به اهداف میان کارکنان سازمانی می تواند یکی از موانع کارآفرینی سازمانی را ایجاد نماید.
۲-۱۰-۷یادگیری سازمانی
داجسون [۳۵] ۱۹۹۳یادگیری سازمانی را چنین تعریف می کند:روشی که سازمان ها ایجاد،تکمیل و سازماندهی می کنند تا دانش و جریان های عادی کار در رابطه با فعالیت هایشان و در داخل فرهنگ هایشان و هم همچنین کارایی سازمان از طریق بهبود به کارگیری مهارت های گسترده نیروی کارشان،انطباق داده و توسعه بخشند(ابویی اردکانی،۱۳۷۹) در تعریفی که توسط هوبر[۳۶]۱۹۹۱ارایه شده است،یادگیری به گونه ای تعریف شده است که می تواند در هر سطح از تجزیه و تحلیل برای فرد،گروه و یا سازمان به کار رود.به نظر هوبر یک هویت[۳۷]زمانی یادمی گیرد که از طریق پردازش اطلاعات محدوده رفتار بالقوه ها تغییر کند(امرالهی،۱۳۸۰)و قهرمانی ۱۳۸۰نیز یادگیری سازمانی را عبارت از فرایند بهسازی عملکردها از طریق دانش و درک بیشتر می داند .الزاماً نیز نبود یادگیری سازمانی می تواند یکی از موانع کارآفرینی محسوب گردد .
۲-۱۰-۸موانع اجتماعی
عوامل اجتماعی متعددی به عنوان شرایط لازم برای شکل گیری یک فرهنگ کارآفرینانه در نظر گرفته می شوند.به طور خاص،جوامعی که تاکید زیادی بر تحرک اجتماعی،تفکر مستقل،و ارزش های مادی دارند،از نظرماهیتی تمایل بیشتری به کارآفرینی داشته و استقلال و پیشگامی را تشویق می کنند(Lee & Peterson,2000;Sexton & Bowman,1985) .کار سخت،صرفه جویی،تلاش برای پیشرفت مادی،مسئولیت پذیری شخصی،قابلیت اطمینان،خود تنظیمی و دارابودن انگیزه های شخصی از دیگر ویژگی ها و ارزشهایی هستند که شرایط یک جامعه را برای پرورش کارآفرینی مهیا می سازند(Berger,1991). اجتناب از عدم اطمینان،فاصله قدرت کم،فرد گرایی،موفقیت گرایی،عدم تبعیض،حفظ حقوق فردی و سهولت تحرک اجتماعی از جمله ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی است که می توانند در کنار سایر عوامل،بسترهای لازم برای شکل گیری فعالیتهای کارآفرینانه را فراهم آورند (Gordon. ,2003; Spencer & Gomes,2004).عدم تحقق جامعه با ویژگی های فوق می تواند به عنوان موانع اجتماعی برای کارآفرینی سازمانی تلقی گردد .
۲-۱۰-۹موانع اقتصادی
عوامل اقتصادی و بازاری متعددی می توانند باعث برانگیختن و پرورش فعالیتهای کارآفرینانه به طور کل و کار آفرینی سازمانی به طور خاص می شوند.برخی از این عوامل عبارتند از:افزایش تمرکز بر شکل گیری سرمایه،برنامه های حمایتی دولتی ،ارزیابی مجدد مالکیت معنوی ،روند های سبک زندگی ،موقعیت جغرافیایی یک سازمان و تغییرات جمعیت شناختی ،ویژگیهای مشتریان و نحوه تعامل آنها با سازمان(Kilby,1971;Foster,1986;Cornwall & Perlman,1990).کمبود تقاضا،دسترسی نداشتن به منابع مالی و انسانی،تورم،مالیات بالا،و در دسترس نبودن دروندادها نیز از جمله مهمترین موانع اقتصادی و بازاری در راستای شکل گیری فعالیتهای کارآفرینانه به شمار می آیند (Gordon et al.,2003).برخی از پژوهشگران نیز معتقدند ساختار،اندازه و رشد به بازار های جدید،ارائه محصولات و خدمات جدید و یا پیاده سازی فرآیندهای جدید می باشند(Russow & Okoroafo,1996;Whitelock & Jobber,2004) . به طور کلی محیط بیرونی با فراهم کردن انگیزه ها و محرک های بازار و فراهم آوردن سرمایه باعث پرورش کارآفرینی می شود(Foster,1986).محرک های بازار،فرصتهایی را ارائه می کنند که از منابع لازم برای رفتار کارآفرینانه هستند.با افزایش رشد اقتصادی ،شرایط لازم برای ارتقای کارآفرینی هم بهبود می یابد(Wilken,1979). در مقابل،جوامعی که با رکود اقتصادی مواجه هستند از انگیزه های بازاری محدودی برخوردارند و سطح تجمیع سرمایه نیز در حد پایینی قرار دارند ( (Foster,1986لذا چنین شرایط اقتصادی برای سازمان ،می تواند مانعی برای کارآفرینی سازمانی باشد .
۲-۱۰-۱۰موانع اینترنتی
جاوالگی و رامسی[۳۸])۲۰۰۱(عوامل تاثیرگذار بر رشد تجارت الکترونیکی را مطالعه کرده است. از نظر آنها،رشد تجارت الکترونیکی به زیرساخت هایی از جمله،فناوری اطلاعات و ارتباطات، اجتماعی و فرهنگی، تجاری و قانونی و دولتی بستگی دارد. فقدان هریک از این زیرساخت ها می تواند، مانعی مهم درپیاده سازی تجارت الکترونیکی محسوب شود .
در پژوهشی در بررسی علل موفقیت و شکست وب سایت ها تاکید شد که حضورسازمان ها در اینترنت، ریسک بسیار بالایی برای آنها داشته است و تجربه دهه ۱۹۹۰ نشان می دهد که بسیاری از وب سایت ها در همان دو سال اول شکست خورده و برخی از آنها همچنان با قدرت به کار خود ادامه می دهند. از نظر آنها علت اصلی این شکست ها را می توان به دو دسته کلی قابل کنترل وغیرقابل کنترل طبقه بندی کرد . علل قابل کنترل را می توان به علل استراتژیک، عملی و فنی تقسیم بندی کرد، در حالی که علل غیرقابل کنترل به دو علت رفتاری و فنی تقسیم بندی می شوند)رازی وهمکاران[۳۹]،۲۰۰۴ . ( موسسه بین الملی گسترش ،فناوری اطلاعات در سال۲۰۰۸ در خصو موانع گسترش تجارت الکترونیکی در کشورهای در حال توسعه، این گونه بیان کرده است که بیشترکشورهای در حال توسعه، به لحاظ شبکه مخابراتی وسخت افزارهای مورد نیاز تجارت الکترونیکی، به حد کفایت رسیده اند و اکنون موانع فرهنگی، آموزشی وحقوقی از مهمترین موانع رشد تجارت الکترونیکی در آنها است و موانع امنیتی در درجه بعدی اهمیت قرار دارد(آی ای دیس[۴۰]،۲۰۰۸) .وجود اینترنت با شرایط کنونی نیز می تواند یکی از موانع کارآفرینی سازمانی باشد .
۲-۱۰-۱۱و۱۲موانع سیاسی و قانونی
فعالیتها و تصمیمات دولت،روش فعالیت و عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار می دهد.تغییرات در مقررات و الزامات قانونی و فرآیندهای سیاسی و قضایی،فرصت ها وتهدیدات جدیدی را ایجاد می کننند و بر نحوه ارئه خدمات و محصولات اثر می گذارند(Gordon et al.,2003)بعد قانونی کارآفرینی سازمانی شامل قوانین و مقررات و خط مشی های دولتی است که رفتارهای خاصی را پرورش داده و از بروز رفتارهای دیگری ممانعت می کنند(Bharath,2004).از طرف دیگر،سیاستها و خط مشی های دولتی می توانند مانعی در جهت موفقیت کارآفرینی باشند.پژوهشگران نشان داده اند که الزامات و رویه های سنگین و متعدد ممکن است فعالیتهای کارآفرینانه را محدود سازند(Dana,1990).عدم اطمینان و ثبات در سیاست های دولتی و ناسازگاری و ناهماهنگی بین این سیاستها و مداخله های سیاسی نیز تاثیرات قابل توجهی بر شکل گیری و تدام فعالیتهای کارآفرینانه دارند.(Tan,1996;Spencer et al.,2002;Kirchhoff &Philips,1988).علاوه بر این ،یک سیستم سیاسی بایستی بر آزادی انتخاب ،حقوق افراد،قواعد دموکراتیک و تعادل دولت مبتنی باشد(Friedman,1982).دولتها می توانند از طریق برطرف کردن نقایص بازارحذف قواعد و مقررات مبهم،ارائه منابع مالی لازم برای انجام اقدامات و پژوهشهای نوآورانه،حمایت از انکوباتورها[۴۱] ،ارائه انگیزه های مالیاتی و مشاوره های مدیریتی ،آزاد سازی سیاست بازرگانی و اتخاذ یک خط مشی مالی منظم ،به رشد کارآفرینی کمک کنند(Morris,1998;Wilken,1979).این تاثیرات بخصوص در سازمانهای بخش دولتی بسیار چشمگیر تر و ملموس تر می باشند.
۲-۱۰-۱۳جامعه مداری
امروزه در عصر جهانی شدن ، به سبب پیشرفت دانش و تکنولوژی، سرعت در ارتباطات و تغییر و تحولاتی که در ارزشها و فرهنگها، انتظارات و مطالبات سیاسی ملتها ایجاد شده ، برفرآیند تحولات اداری نیز تاثیر گذاشته است. تغییر سلیقهها، خواسته ها و توقعات شهروندان ، سبب شده است که تحول، از امری درون زا به امری برون زا تبدیل شود. در واقع پاسخگو بودن سازمانهای دولتی در برابر شهروندان، سبب شده است دولتها به افراد جامعه از منظری جدید و به مثابه مشتریان بخش خصوصی بنگرند و تلاش کنند حداکثر رضایتمندی را برای آنان فراهم سازند (خاکی،۱۳۸۱ : ۲۶).در گذشته ، مدیریت دولتی توجه اصلی خود را به رخدادهای درون بوروکراسی معطوف می داشت و به طور عمده مشکلات درونی بوروکراسی را مسئله اصلی می پنداشت. (الوانی و دانائی فرد، ۱۳۸۰ : ۲۹۵) امروزه مدیریت دولتی باید ابعاد اجتماعی و عمومی حرفه خود را بشناسد و از آثار سازمان خود بر محیط اجتماعی آن آگاه باشد و مسائل شهروندان و شهروندی را دغدغه ذهنی خود قرار دهد (الوانی ، ۱۳۷۱ : ۲۱) .
« به اعتقاد اندیشمندان علوم سیاسی و اداری، اگر دولتها و حکومتها نتوانند خواستهها و نیازهای مادی و معنوی و رضایت شهروندان را برآورده سازند، بحرانهای مختلفی از، قبیل: بحران اعتماد عمومی، بحران مشروعیت نظام ، بحران مشارکت عمومی و بحران همگرایی در جامعه ایجاد می شود و این بحرانها ضمن تقلیل کارآیی و اثربخشی نظام سیاسی و اداری ، موجب بروز بحران و گسست در فرایند توسعه خواهدشد» (کاظمی ، ۱۳۷۹: ۲۲۷). لذا جامعه مداری نیز می توانذ یکی از موانع کارآفرینی سازمانی محسوب گردد.
۲-۱۰-۱۴رقابت پذیری
رقابت پذیری از جمله موضوعات مهمی است که طی سال های اخیر در ادبیات مدیریت و بازاریابی مورد تاکید قرار گرفته و در این باره چشم اندازهای متفاوتی نسبت به عوامل تعیین کننده رقابت پذیری ارائه شده(Khodadad & Mehri, 2006) از این رو ، جستجوی راه های جدید برای رقابت در بازارهای رقابتی جوهره اصلی بازاریابی را تشکیل می دهد و به همین دلیل کسب مزیت رقابتی ، موضوع اصلی بنگاه ها عنوان شده است .(Hosseini & Panahi,2008)
مفهوم رقابت پذیری و ابعاد آن به مثابه نقشه راهی عمل می کندکه کلید رهایی کشورها از دام توسعه
نیافتگی است؛ یکی از ویژگی های بارز شرکت های موفق ، برخورداری از قابلیت های رقابت پذیری است که بیش از هر چیز، از داشتن دیدگاه های جدید در مورد آن نشأت می گیرد.(Ambashta & Momaya,2004)
رقابت پذیری مفهومی چند بعدی است که در تعیین آن عوامل مختلفی سهیم بوده و در سطوح سه گانه بین المللی، ملی و بنگاه ها امکان بررسی و مطالعه را دارد؛ به این مفهوم که هر شرکتی بتواند به بهترین شکل ممکن، منابع در دسترس اعم از سرمایه، نیروی کار و فن آوری را تلفیق نموده و محصولاتی مشتری پسند و یا خدماتی مناسب را به بازار عرضه نماید، از موفقیت بیشتری در فضای رقابتی برخوردار خواهد بود .(Abbasi & RahimiKoloor, 2010)طبیعتاً نبود رقابت پذیری برای سازمان ها یکی دیگر از موانع کارآفرینی سازمانی را ایجاد می نماید.
۲-۱۰-۱۵مدیریت تضاد
تضاد یا تعارض به معنی اختلاف سلیقه ، اختلاف نظر، اختلاف رای می باشد. تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد.استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج درسازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن وهمچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض واداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزنده ای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند،موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را درسازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید(کریمی،. (۱۳۸۷تعارض امری اجتناب ناپذیر است و به دلیل متفاوت بودن اهداف، ارزشها و عقاید، به وجود می آید، ولی میتوان آن را هدایت و به حداقل رساند و حل کرد(ارفورت. (۲۰۰۲ [۴۲]مدیریت پس از شناخت تعارض، باید تعارضات مخرب را از سالم تشخیص دهدو در صورت مخرب بودن، تعارض پیش آمده را حل کند و در صورت سالم بودن تعارض،به نحو احسن از آن در راستای تحکیم همکاری و ارتباطات متقابل سازمانی بهره جوید(ویوار[۴۳] ۲۰۰۶).با تحکیم تعاون، امکان برقراری رابطه منسجم تر به وجود می آید و با افزودن سلامت سازمانی، اثربخشی آن نیز بهبود خواهد یافت. مدیریت تعارض برخورددرست با تعارض و بهره گیری مناسب از آن برای تأمین نیازها و ایجاد خلاقیتها وشکوفایی استعدادها است (اسلوکوم[۴۴] ۲۰۰۲ ). آگاهی از دانش و مهارتهای مدیریت تعارض، به منظور استفاده از آن ضروری به نظر می رسد.چنانچه مدیریت تضاد نیز در سازمان استفاده نشود ،می توان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی را ایجاد نماید .
دانلود پایان نامه درباره بررسی موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران- ...