سدیم تنها کاتیونی است که دارای شعاع یونی کریستاله مشابه یون کلسیم (Ca2+) می باشد، شعاع یونی کریستاله سدیم ۰۹۷/۰ نانومتر و در کلسیم ۰۹۹/۰ نانومتر است. کلسیم به عنوان یک فاکتور مهم در حفظ سلامتی غشاء یاختهای و تنظیم انتقال یون محسوب می شود. نشان داده شده که کلسیم در انتخاب پذیری یون K+نسبت به Na+، نقش مهمی را ایفاء نموده و باعث حفظ سلامتی غشاء می شود. در شرایط تنش شوری، یونهای Na+ جایگزین یونهای کلسیم غشاهای یاختهای شده، در نتیجه باعث نشت یونهای پتاسیم به خارج از سیتوپلاسم می گردد. نشت یونهای پتاسیم به خارج از یاخته، نتیجه مستقیم جایگزینی کلسیم به وسیله سدیم از طریق باز شدن کانالهای پتاسیمی غشاء می باشد. در نتیجه نشت پتاسیم، باعث کاهش نسبت K+/Na+ در بافتهای گیاهی می گردد (Cramer et al., ۱۹۸۵). غلظتهای فراوان سدیم (Na+) در خاک می توانند جایگزین یونهای کلسیم (Ca2+) غشاهای یاختهای ریشه گردیده، در نتیجه بهسلامتی یاختههای ریشه صدمه زده و بنابراین روی جذب پتاسیم از خاک تاثیر منفی بهجای می گذارد (Cramer et al., ۱۹۸۵).
پژوهشهای انجام شده روی گیاهان نشان داده که شوری می تواند باعث کاهش تجمع نیتروژن در گیاهان گردد. کاهش جذب نیتروژن در شرایط تنش شوری، بهخاطر رقابت بین یونهای Na+و NH4+ یا بین یونهای کلر (Cl-) و نیترات (NO3-) صورت میگیرد (Rozeff, 1995). افزایش میزان غلظت نیترات (NO3-) به طور خطی، باعث کاهش غلظت یون های کلر (Cl-) در گیاهان میگردد (Kafkafi et al., ۲۰۰۱). جلوگیری از جذب نیترات توسط یونهای کلر، بستگی به نوع گونه گیاهی و غلظت یونهای نیترات و کلر در محیط جذب دارد (Cerezo et al., ۱۹۹۷). در پژوهشی نشان داده شده که میزان غلظت یونهای کلر در برگ های مرکبات با کمبود نیترات، ۳۹/۲۷ گرم بر کیلوگرم وزن خشک بوده و در گیاهان با ذخیره نیترات کافی، میزان کلر به ۳/۵ گرم بر کیلوگرم وزن خشک کاهش یافت (Adler and Wilox, 1995).
در پژوهشی در درختان کیوی در معرض سطوح مختلف شوری، گزارش شده که یون های سدیم به میزان زیادی در ریشه ها تجمع نموده، در حالی که غلظت یونهای کلر هم در برگ، هم در ریشه بالا بود. همچنین میزان تجمع یونهای پتاسیم در برگ و ریشه به طور خطی با افزایش غلظت نمک، کاهش یافت (Chartzoulakis et al., ۱۹۹۵). Walker و همکاران (۱۹۹۷) در انگور روی پایه Ramsey، گزارش نمودند که با افزایش شوری، غلظت پتاسیم برگها کاهش، اما میزان منیزیم برگها افزایش یافت و غلظت یونهای کلسیم بر اثر شوری تغییری نیافت. Grattan و Grieve (1999) مشاهده نمودند که در گیاهان در معرض کلرید سدیم، در اثر رقابت یونهای سدیم با پتاسیم، همچنین یونهای کلر با نیترات، میزان جذب یونهای پتاسیم و نیترات در گیاه کاهش و میزان انتقال یونهای کلسیم در قسمت های مختلف گیاهان، کم می شود، همچنین آنها گزارش نمودند که غلظت بالای یونهای سدیم و کلر در محلول خاک ممکن است فعالیت عناصر غذایی خاک را کم نموده و باعث افزایش نسبت Na+/Ca2+، Na+/K+، Ca2+/Mg2+ و Cl-/NO3- در گیاهان میگردد.
در پژوهش دیگری روی پایه های گیلاس در شرایط In Vitro که در معرض سطوح مختلف شوری قرار داشتند، گزارش گردید که میزان یونهای سدیم در شاخساره به طور معنی داری افزایش، اما میزان یونهای پتاسیم، کلسیم، منیزیم و نسبت K+/Na+ با افزایش غلظت نمک، کاهش یافتند (Erturk et al., ۲۰۰۷). در پژوهشی در پسته رقم Kerman، که بر روی پایه های مختلف تحت تنش شوری قرار داشتند، گزارش گردید که غلظت یونهای سدیم و کلر برگ به طور معنی داری افزایش، غلظت یونهای کلسیم برگ، کاهش ولی میزان غلظت یونهای منیزیم تغییری نیافت (Ferguson et al., ۲۰۰۲). در بررسی های Walker و همکاران (۲۰۰۴)، در انگور رقم Sultana بر روی پایه های Ramsey، ۱۱۰۳ Paulsen، J17-69 و هیبریدهای R1، R2، R3 و R4 در شرایط تنش شوری، مشاهده نمودند که تمامی پایه ها در برون ریزش یونهای کلر در مقایسه با پایه Sultana موفق عمل نموده، همچنین پایه ۱۱۰۳ Paulsen کمترین تجمع کلر را در پهنک و دمبرگ داشت، از طرفی در این پژوهش، غلظت یونهای کلسیم و پتاسیم پهنک برگ کاهش و غلظت منیزیم افزایش یافت. در پژوهش دیگری در دو رقم انگور Sultana و Muskule که بر روی پایه های ۱۱۰R و Vitis rupestris تحت تنش شوری قرار داشتند، گزارش گردید که شوری باعث افزایش میزان نیتروژن و کاهش پتاسیم در ریشه های تمامی ارقام پیوندی شده و باعث کاهش غلظت یونهای منیزیم، آهن و منگنز شد، اما تاثیری بر میزان غلظت یونهای کلسیم، فسفر، مس و روی نداشت (Sivritepe et al., ۲۰۱۰).
۲-۵- تاثیر شوری بر پراکسیداسیون لیپیدی غشاء
لیپیدهای غشاء باعث برخی فعالیتهای زیستی مانند وضعیت نیمه سیال غشاء یاخته ای می شوند. در واقع حساسترین قسمت لیپیدی غشاء، آن قسمت هایی می باشد که دارای پیوندهای دوگانه کربن-کربن میباشند (Bhattacharjee, 2005). پراکسیداسیون لیپیدی غشاء، یک فرایند متابولیکی طبیعی تحت شرایط عادی است و یکی از مهمترین پیامدهای عمل گونه های فعال اکسیژن (ROS) روی ساختار و عمل غشاء است. اسیدهای چرب غیر اشباع[۱۵]، از مهمترین ترکیبات لیپیدی غشاء هستندکه در برابر پراکسیداسیون، بسیار آسیب پذیر هستند (Blokhina et al., ۲۰۰۳). هر گونه تغییر در ترکیب لیپیدی غشاء می تواند موجب یک تغییر در ویژگیهای غشاء مانند انتقال عناصر غذایی و فعالیت آنزیمی گردد (Bhattacharjee, 2005).
پراکسیداسیون لیپیدی با حمله رادیکالهای فعال اکسیژن آغاز می شود. رادیکالهای هیدروکسیل و اکسیژن سینگلت (Singlet) می توانند با گروه متیلن اسیدهای چرب غیر اشباع (PUFA) واکنش داده و باعث تولید رادیکالهای پروکسیل و هیدروپراکسید شوند (Blokhina et al., ۲۰۰۳). در اثر پراکسیداسیون اسیدهای چرب غیر اشباع، آلدئیدهای غیر اشباع α و β مثل مالون دی آلدئید[۱۶](MDA) تولید می شود. این ترکیب حاصل از پراکسیداسیون لیپیدی، بهعنوان شاخص تنش اکسیداتیو محسوب می شود (Del et al., ۲۰۰۵).
۲-۶- تاثیر شوری بر اسمولیت ها و محافظت کننده اسمزی
گیاهان در طول دوره تنش، نیاز دارند که پتانسیل آب درونی خود را پائین نگه داشته تا از این طریق بتوانند فشار تورژسانس یاختههای خود را حفظ نموده و برای ادامه رشد، اقدام به جذب آب از خاک نمایند (Tester and Davenport, 2003). برای این کار، گیاه نیاز دارد که مواد تنظیم کننده اسمزی را یا از محلول خاک تامین نموده یا اینکه خودش اقدام به سنتز این مواد نماید. برای حفظ تعادل یونی در واکوئلها، ترکیباتی با وزن مولکولی پائین در سیتوپلاسم تجمع نموده که به آنها محلول های سازگار[۱۷] می گویند و به این دلیل سازگار مینامند که با واکنشهای بیوشیمیایی طبیعی یاخته تداخلی ندارند (Zhifang and Loescher, 2003). یون پتاسیم (K+) یکی از مهمترین ترکیبات اسمزی سازگار[۱۸] محسوب می گردد (Yokoi et al., ۲۰۰۲).
از عمده ترین محلولهای اسمزی سازگار می توان به قندهای ساده (عمدتا گلوکز و فروکتوز)، قندهای الکلی (گلیسرول و اینوزیتول متیله شده)، قندهای پیچیده (فروکتان، رافینوز و تری هالوز)، مشتقات اسیدهای آمینه چهارگانه (پرولین، گلیسین بتائین، بتا-آلانین بتائین، پرولین بتائین و پیریمیدین) و ترکیبات سولفونیم (کولین سولفات و دی متیل سولفونیم پروپیرونات) اشاره نمود (Yokoi et al., ۲۰۰۲).
در گیاهان گلیکوفیت، از بین مواد متنوع تامین کننده اسمزی سازگار، قندها تا بیش از ۵۰ درصد، تامین کننده کل پتانسیل اسمزی در شرایط تنش شوری میباشند. تجمع کربوهیدرات های محلول در گیاهان، در پاسخ به تنش شوری یا خشکی، با وجود کاهش در میزان فتوسنتز، گزارش شده است (Murakeozy et al., ۲۰۰۳). کربوهیدراتهایی مانند قندهای گلوکز، فروکتوز، ساکاروز و فروکتان تحت تاثیر تنش شوری تجمع پیدا کرده و نقش مهمی را در تنظیم اسمزی، محافظت اسمزی، ذخیره کربن و نیز به عنوان پالاینده رادیکال های آزاد ایفاء مینمایند (Parida et al., ۲۰۰۲). همچنین در گیاهان تحت تنش شوری، گزارش شده که اسیدهای آمینه (مانند آلانین، آرجینین، گلیسین، سرین، لوسین، والین، پرولین، سیترولین و اورنیتین) و آمیدها (مانند گلوتامین و آسپاراجین) تجمع مینمایند (Mansoury, 2000).
پرولین اسید آمینه کلیدی در تنظیم اسمزی است، علاوه بر این پرولین به عنوان منبع کربن و نیتروژن و نیز یک پالاینده رادیکال های آزاد نیز محسوب می شود (Nayyar, 2003). پرولین در مقایسه با سایر اسمولیت های سازگار متداول، به ویژه قندها و الکل های قندی از کارایی بیشتری برای حفاظت در برابر تنش برخوردار است (Kuznetsov and Shevyakova, 1999).
در گونه های گیاهی همبستگی مثبتی بین پتانسیل اسمزی برگ و تجمع گلیسین بتائین، آلانین بتائین و پرولین بتائین مشاهده شده است. این ترکیبات آلی دارای اثرات محافظت کننده اسمزی در یاخته ها می باشند. از بین این ترکیبات آمونیمی، گلیسین بتائین به میزان بیشتری در یاخته ها تجمع مییابد (Mansoury, 2000). گلیسین بتائین عمدتا در کلروپلاست قرار داشته و نقش مهمی را در محافظت از غشاءهای تایلوکوئید در کلروپلاست ایفاء نموده و بدین ترتیب بازده فتوسنتز را افزایش داده و باعث حفظ سلامتی غشاءهای پلاسمایی میشوند (Yokoi et al., ۲۰۰۲).
۲-۷- تنش شوری و انگور
برخی تاکستانها، در نواحی نیمه خشک که خشکی و شوری از مشکلات رایج در آن نواحی هستند، پرورش می یابند (Cramer et al., ۲۰۰۷). در حال حاضر، در بیشتر مناطق کره زمین، افزایش تنش نمک، تهدیدی جدی برای پرورش دهندگان انگور محسوب می شود (Fisarakis et al., 2001). پژوهشهای مزرعهای نشان داده که انگور به نسبت حساس به شوری می باشد (Prior et al., 1992). میزان تحمل گونه های انگور به شوری بسیار متفاوت بوده اما به طور کلی تا سطح ۵/۱ دسی زیمنس بر متر را تحمل می نمایند (جلیلی مرندی، ۱۳۸۹). تنش شوری در انگور، باعث کاهش در میزان فعالیت فتوسنتزی از طریق کاهش در توسعه برگها، کاهش قدرت رشد شاخساره و ریشه، سوختگی یا مرگ برگها (به ویژه برگهای مسن) و کاهش محصول و در نهایت منجر به مرگ گیاه میگردد (Muuns, 2002; Walker et al., ۲۰۰۲).
در بعضی گونه های گیاهی مانند انگور و مرکبات، سمیت یونهای کلر نسبت به سمیت یونهای سدیم به مراتب بیشتر است. در نتیجه این گونه ها، در دفع یونهای سدیم از پهنک برگ در مقایسه با یونهای کلر، موفقتر عمل مینمایند. در گیاهانی مانند انگور، غلظت عناصری مانند کلر در پهنک برگ به شدت در طول دوره زمانی کوتاهی، افزایش یافته، اما غلظت یونهای سدیم، در گیاهان در معرض خاک شور، به تدریج در طول چندین سال افزایش می یابد. بنابراین یونهای سدیم، ممکن است در مقایسه با یونهای کلر، از سمیت بیشتری برخوردار بوده، اما این گیاهان، دارای مدیریت بهتری برای خروج یونهای سدیم در مقایسه با یونهای کلر بوده و در نتیجه یونهای کلر برای این گیاهان سمیتر هستند (Munns and Tester, 2008).
Urdanoz و Aragues (2009) در پژوهشی بیان کردند که رقم Tempranill انگور، یونهای کلر و به ویژه سدیم را از برگهای خود به طور کارآمدتری در مقایسه با هر ترکیب پایه و پیوندک دیگری دفع مینمایند.Singh و همکاران (۲۰۰۰) با مطالعه شش رقم انگور در شرایط In Vitro مشاهده نمودند که محتوای قند کل و میزان پرولین ساقه بهتدریج تحت تنش کلرید سدیم افزایش، در حالی که محتوای کلروفیل کل کاهش پیدا نمود. همچنین با افزایش تدریجی در شوری، کاهش خطی در تعداد برگ در هر شاخه و طول میانگره مشاهده گردید. در این پژوهش، در ارقام حساس، نشانه های سوختگی کنار برگها و کاهش اندازه برگ ها در غلظتهای نمک ۷۵ تا ۱۰۰ میلیمولار و در ارقام مقاوم در ۱۵۰ تا ۱۷۵ میلیمولار دیده شد. Shani و Ben-Gal (2005) با پژوهشی روی رقم Sugraone مشاهده نمودند که تولید بیوماس با میزان تبخیر و تعرق، یک رابطه منفی داشته به طوری که در ازاء هر یک درجه افزایش در EC، تولید بیوماس خشک به میزان ۲/۱۳ درصد کاهش یافت.
Stevensو همکاران (۱۹۹۹) طی پژوهشی نشان دادند که آبیاری تاکهای انگور با آب شور، به میزان زیادی در رشد و عملکرد، تاثیر منفی به جای می گذارد.Fisarakis و همکاران (۲۰۰۴) گزارش دادند که غلظت پتاسیم در همه قسمت های انگور سلطانی، با افزایش شوری کاهش مییابد.
در پژوهش دیگری روی ارقام انگور در معرض تنش شوری در محیط کشت In Vitro مشخص شد که با افزایش میزان نمک، میزان یون کلر در دمبرگهای انگور، افزایش، ولی میزان یونهای پتاسیم، کلسیم و منیزیم ساقه کاهش یافت (Singh et al., ۲۰۰۰). Cramer و همکاران (۲۰۰۷) تاثیر تنش شوری را روی تعدادی ارقام انگور بررسی کرده و نتیجه گرفتند که در اثر تنش شوری، ۱۲ اسید آلی، ۱۹ اسید آمینه، ۱۵ نوع قند، مالات، پرولین و گلوکز تولید می شود که در تنظیم اسمزی در شرایط تنش نقش دارند.
۲-۸- نقش اسید سالیسیلیک در پاسخ به تنش شوری در گیاهان
نقش اسید سالیسیلیک در پژوهشهای مختلف در مقابله با تنشهای غیر زنده مانند ازن، اشعه ماوراء بنفش، گرما، خشکی، فلزات سنگین و تنشهای اسمزی به اثبات رسیده است (El-Tayeb, 2005; Panda and Patra, 2007). این هورمون نقش مهمی را در پاسخ گیاهان به تنشهای غیر زنده مثل شوری و تنش اسمزی ایفاء مینماید (Borsani et al., ۲۰۰۱). نقش اسید سالیسیلیک، همچنین در جذب و انتقال یونها (Harper and Balke, 1981)، میزان فتوسنتز، هدایت روزنهای و میزان تعرق (Khan et al., ۲۰۰۳) به اثبات رسیده است. اثرات مثبت اسید سالیسیلیک بر جذب یونهای مفید و اثرات بازدارندگی در جذب یونهای سدیم و کلر در شرایط تنش شوری در پژوهشهایی گزارش شده است (Al-Hakimi and Hamada, 2001; Gunes et al., ۲۰۰۷). همچنین، اسید سالیسیلیک باعث افزایش فعالیت آنزیم های Cu-SOD و Zn-SOD در گیاهان در معرض تنش میگردد (Rao et al., ۱۹۹۷). گزارش شده که اسید سالیسیلیک نقش مهمی در کاهش صدمات اکسیدی مانند پراکسیداسیون لیپیدی غشاء در شرایط تنش ایفاء مینماید (Joseph et al., ۲۰۱۰) .
Shi و Zhu (2008) در پژوهشی در بوته های خیار مشاهده نمودند که کاربرد اسید سالیسیلیک باعث کاهش پراکسیداسیون لیپیدی غشاء و در نتیجه کاهش میزان مالون دی آلدئید شده، از طرفی باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی مانند سوپراکسید دسموتاز و پراکسیداز شده اما از فعالیت کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز جلوگیری نمود. کاربرد اسید سالیسیلیک در پژوهش دیگری در انگور باعث کاهش نشت یونی و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء در برگها شده و همچنین فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز را افزایش داد (Wang and Li, 2006). در گوجه فرنگی کاربرد اسید سالیسیلیک باعث کاهش مالون دی آلدئید در شرایط تنش شوری گردید (Tari et al., ۲۰۰۲). Zhou و همکاران (۱۹۹۹) در ذرت گزارش نمودند که میزان رنگدانههای فتوسنتزی با کاربرد اسید سالیسیلیک افزایش یافت. در پژوهشی در گوجه فرنگی تحت شرایط تنش شوری، پیش تیمار اسید سالیسیلیک باعث افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دسموتاز شد (Szepesi et al., ۲۰۰۸). در پژوهشی روی توت فرنگی در شرایط تنش شوری، استفاده از اسید سالیسیلیک در غلظت ۱ میلی مولار، باعث افزایش وزن تر و خشک شاخساره و ریشه و نیز میزان کلروفیل گردید (Karlidag et al., ۲۰۰۹). تیمار گندم در شرایط شوری با اسید سالیسیلیک، باعث افزایش تقسیم یاختهای در مریستم انتهایی ریشه و افزایش شاخص میتوزی شده که در نهایت افزایش رشد را به دنبال داشت (Sakhabutdinova et al. ۲۰۰۴). کاربرد بیرونی اسید سالیسیلیک در گیاه هویج در شرایط شوری و سمیت بور، میزان رشد، وزن خشک ریشه، میزان کارتنوئیدها، آنتوسیانین و همچنین فعالیت آنتیاکسیدانی را در شاخساره و ریشه های ذخیرهای افزایش و همچنین باعث کاهش تجمع یونهای سمی بور و کلر در این گیاه گردید (Eraslan et al., ۲۰۰۷).
۲-۹- نقش نیتریک اکسید در پاسخ به تنش شوری در گیاهان:
نیتریک اکسید، بهعنوان یک مولکول بیولوژیکی گازی، در فرایندهای فیزیولوژیکی مختلفی در پاسخ به تنشهای غیر زنده دخالت مینماید. اخیرا نیتریک اکسید بهعنوان مولکول پیام دهنده مهم و آنتی اکسیدان مطرح گردیده است(Parvaiz et al., ۲۰۱۳) . نیتریک اکسید، در ارتباط با سیستم دفاعی باعث افزایش بیان ژنهایی شده که به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث مقاومت گیاه به تنش شده است (Sung and Hong, 2010). نیتریک اکسید، از طریق واکنش با رادیکالهای لیپیدی، نقش حفاظت کننده ای بر علیه تنشهای اکسیدی ایفاء نموده و باعث توقف پراکسیداسیون لیپیدها میگردد. نیتریک اکسید همچنین باعث فعال شدن آنزیم های آنتی اکسیدانی مانند سوپر اکسید دسموتاز ، کاتالاز، اسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و پراکسیداز شده، همچنین بهعنوان یک مولکول سیگنال مهم، باعث بیان تعدادی از ژنها درارتباط با تنشهای اکسیدی گردیده است (Misra et al., ۲۰۱۱).
Fan و همکاران (۲۰۰۷) مشاهده نمودند که کاربرد خارجی سدیم نیترو پروسید (۱۰۰µM) به طور معنی داری باعث کاهش صدمه شوری به دانهالهای خیار گردیده و نیز باعث افزایش رشد دانهالها شد. در این پژوهش، همچنین میزان رنگدانههای فتوسنتزی، میزان پرولین، فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدانی نظیر سوپراکسید دسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز، اسکوربات پراکسیداز، میزان فتوسنتز خالص، هدایت روزنهای و میزان تعرق افزایش یافت، همچنین با کاربرد نیتریک اکسید، به میزان قابل توجهی، نشت یونی غشاء، میزان تولید رادیکال سوپراکسید، میزان مالون دی آلدئید و تولید رادیکال پراکسید هیدروژن کاهش یافت (Li et al., ۲۰۰۸). Sheokand و همکاران (۲۰۱۰) با کاربردسدیم نیترو پروسید روی برگ های گیاه نخود ایرانی ) Cicer arietinum ( تحت تنش شوری، مشاهده نمودند که فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدانی سوپر اکسید دسموتاز، کاتالاز، اسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز و میزان آنتیاکسیدانت های غیرآنزیمی اسکوربات و گلوتاتیون احیاء افزایش یافت، و میزان مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن کاهش یافت.
نیتریک اکسید، در یاختههای گیاهی، دستگاه میتوکندری را تحت تاثیر قرار داده، در نتیجه تنفس کلی یاخته را بر اثر بازدارندگی روی سیتوکروم، کاهش می دهد. نیتریک اکسید، با کاهش متابولیسم انرژی یاخته ای از طریق زنجیره تنفسی انتقال الکترون میتوکندری و در نتیجه کاهش تولید گونه های فعال اکسیژن از این طریق کاهش مییابد (Hayat et al., ۲۰۱۰a).
سدیم نیترو پروسید باعث افزایش میزان کلروفیل در کاهو، سیبزمینی و آرابیدوپسیس شد (Beligni and Lamattina, 1999). در پژوهش Kopyra و Gwozdz (2003) در لوپن تحت شرایط تنش شوری، مشاهده گردید که سدیم نیترو پروسید باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدانی گردید. Nasibi و Manouchehri Kalantari (2009) در گوجه فرنگی گزارش نمودند که کاربرد سدیم نیترو پروسید، میزان نشت یونی و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء را کاهش داده ولی محتوای نسبی آب برگ و فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدانی را افزایش داد. در پژوهشی، کاربرد نیتریک اکسید در ذرت باعث افزایش تجمع یونهای پتاسیم در ریشه و برگ شده و میزان تجمع یونهای سدیم کاهش یافت (Zhang et al., ۲۰۰۶). کاربرد سدیم نیترو پروسید در بوته های خیار در شرایط تنش شوری باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و نیز افزایش وزن خشک شاخساره و ریشه شد ولی میزان پروکسید هیدروژن و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء را کم نمود (Shi et al., ۲۰۰۷). کاربرد سدیم نیترو پروسید با غلظت ۱۰۰میکرومولار در گوجه فرنگی، در معرض تنش شوری، باعث کاهش اثرات منفی شوری بر وزنخشک شاخساره و ریشه گردید (Wu et al., ۲۰۱۱).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳- مواد وروشها
۳-۱- مکان و زمان انجام پژوهش
این پژوهش در گلخانه و آزمایشگاههای پژوهشی گروه های علوم باغبانی، خاکشناسی و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی و همچنین گروه زیست شناسی دانشکده علوم دانشگاه ارومیه طی سال های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به اجرا درآمد.
۳-۲- روش انجام پژوهش
به منظور بررسی تاثیر دو ماده اسید سالیسیلیک و سدیم نیترو پروسید (به عنوان ماده آزاد کننده نیتریک اکسید) بر ویژگیهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دو رقم انگور (قرهشانی و تامپسونسیدلس) در شرایط تنش شوری، پژوهشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. این پژوهش در قالب دو آزمایش جداگانه انجام گرفت. در آزمایش اول قلمههای ریشهدار شده هر دو رقم با ۵ سطح شوری (شوری در محلول غذایی) ۰ (شاهد)، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ میلی مولار کلرید سدیم و ۴ سطح اسید سالیسیلیک (محلولپاشی برگسارهای) ۰(شاهد)، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم در لیتر تیمار گردیدند.
در آزمایش دوم قلمههای ریشهدار شده هر دو رقم با همان سطوح شوری مشابه آزمایش اول و چهار سطح سدیمنیتروپروسید (محلول پاشی برگسارهای)، ۰ (شاهد)، ۵/۰ ،۱و ۵/۱ میلی مولار تیمار شدند.
در این پژوهش، فاکتورهای مورد نظر شامل:
الف- دو رقم انگور (قره شانی و تامپسون سیدلس)
ب- ۵ سطح شوری (۰، ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ میلی مولار)
ج- غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک در ۴ سطح (۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ میلی گرم در لیتر) و سدیم نیترو پروسید در ۴ سطح (۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ میلی مولار)
۳-۳- مواد گیاهی و شرایط رشد
در این پژوهش، از قلمههای شناسنامهدار دو رقم انگور (قرهشانی و تامپسون سیدلس) استفاده گردید. این رقمها از کلکسیون انگور مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی تهیه شدند.
ابتدا قلمه های چوب سخت انگور دارای دو میانگره، تهیه و با محلول قارچکش بنومیل (به نسبت ۵/۲ گرم قارچ کش در ۱ لیتر آب) به مدت ۵ دقیقه ضدعفونی و سپس چند دقیقه در هوای آزاد قرار گرفته تا خشک شدند. سپس این قلمهها در گلخانه در محیط کشت پرلیت به فاصله ۳ سانتیمتر از یکدیگر به صورت ردیفی کاشته شدند. بعد از گذشت ۵/۳ ماه از کاشت قلمهها، قلمههای ریشه دار شده یکدست و هم اندازه، به گلدانهای پلاستیکی با قطر دهانه ۲۵ و ارتفاع ۲۶ سانتی متر محتوی محیط کشت پرلیت و کوکوپیت (به نسبت حجمی ۱:۱) انتقال و تحت شرایط سیستم هیدروپونیک قرار گرفتند. هر گلدان محتوی یک قلمه ریشه دار شده بود. گیاهان در گلخانهای با شرایط نور طبیعی و دمای ۳± ۱۹/۲۷ (شب/روز) درجه سلسیوس و رطوبت نسبی ۱۰±۵۰ درصد مستقر شدند.
۳-۴- ترکیب محلول غذایی
محلول غذایی هوگلند شامل ۵/۲ میلیمولار Ca(NO3)2، ۱ میلیمولار MgSO4، ۵/۲ میلیمولار KNO3، ۵/۰ میلیمولار KH2PO4، ۲۳ میکرومولار H3BO3، ۶ میکرومولار MnSO4، ۷/۰ میکرومولار ZnSO4، ۳/۰ میکرومولار CuSO4، ۱/۰ میکرومولار H2MoO4 و ۳۲ میکرو مولار Fe-EDTA بوده و pH محلول غذایی ۳/۶ بود. از شروع کاشت قلمههای ریشه دار شده در گلدانها، گیاهان، هفتهای سه بار، ابتدا با ۱۵۰ میلیلیتر و در ادامه همزمان با افزایش رشد گیاهان با ۲۰۰ میلیلیتر محلول غذایی هوگلند تغییر یافته (نیم غلظت) آبیاری شدند (Hoagland and Arnon, 1950).
۳-۵- نحوه اعمال تنش شوری
اگر ما بخواهیم به نمونههایی از عمومیت در دعا برای مؤمنین و مؤمنات استناد داشته باشیم میتوانیم به دو دعای ذیل که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی آمده است اشاره نماییم.
«اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاکَ اللَّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِکَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌوَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ.» (قمی؛ بیتا: ۳۶۷)
خدایا بینیاز گردان هر فقیری را، خدایا سیر گردان هر گرسنهای را، خدایا بپوشان هر برهنهای را، خدایا بپرداز وام هر بدهکار، خدایا گشایش ده بر هر گرفتاری، خدایا برگردان هر آوارهای را، خدایا آزاد کن هر اسیری را، خدایا اصلاح کن هر فسادی را از امور مسلمانان، خدایا بهبودی ده هر بیماری را، خدایا بگیر رخنهی نداری ما را به توانگری خود، خدایا تغییر ده بد حالی ما را به خوشحالی خودت، خدایا بپرداز وام ما را و بی نیاز کن ما را از فقر، زیرا تو بر هر چیزی توانایی داری، و درود فرست بر محمد و خاندان پاکش.
«اَللّهُمَ بِحّقِ هذا الدّعاءِ و تَفَضَّلْ عَلی فُقَراءِ اْلمُومِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ بِالْغَنی وَ الْثَرْوَه، وَ عَلی مَرْضَی الْمُومِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ بِالشِّفاءِ وَ الصَّحَهِ، وَ عَلی اَحْیاءِ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُومِناتِ بِالّطُفِ وَ الْکَرامَهِ، وَ عَلی اَمْواتِ الْمُومِنینَ وَ الْمُْؤمِناتِ بالمغفره وَ الرَّحْمَهِ، وَ عَلی مُسافِریِ الْمُؤمِنینَ وَ الْمُومِناتِ بِالَّردِ اِلی اَوْطانِهمِ سالمِینَ غانِمینَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ،وَ صَلیَ اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَّمدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ وَ عِتْرَتَه الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً »(همان؛۱۵۵)
پروردگارا بر مردان و زنان مؤمن فقیر، بینیازی و ثروت ببخش و تمامی مریضان مؤمن از زن و مرد را شفا و سلامتی عنایت کن و به مردان و زنان مؤمن زنده لطف و کرامت ببخش، و مردان و زنان مؤمن مرده را مغفرت و بخشش عطا کن. و تمامی مسافران مؤمن از زن و مرد را سالم و دست پر به وطنشان باز گردان به رحمت خود ای رحم کنندهترین رحم کنندگان، و صلوات خداوند بر سرورمان محمد(ص) که آخرین پیامبران است و همچنین بر خاندان پاک او و به آنها فراوان سلام برسان.
۲-۲-۲-۱-۰۳ دعا برای حافظان مرزهای سرزمینهای اسلامی
امام چهارم حضرت زین العابدین(ع) در فرازهایی از دعای ۲۷ صحیفه سجادیه سر حدات اسلامی و مرزداران سرزمینهای اسلامی را چنین دعا میفرمایند: پروردگارا بر محمد(ص) و آل او درود و رحمت بفرست و به عزت خودت مرزهای مسلمانان را محافظت بفرما و مرزداران آن را به قدرت خود یاری کن و دستاوردهایشان را به نیروی خود فراوان گردان، پروردگارا بر محمد(ص) و آل او صلوات بفرست و اسلحههای آنها را تیز گردان و محدوده آنها را محافظت بفرما و صحنه کارزار آنها را بر دشمنان دشوار بگردان، و میان جمع آنها الفت و برادری برقرار کن و کار آنها را تدبیر کن و آنان را پیروز بگردان و آنها را با صبر یاری کن و چارهاندیشی را به آنها نشان بده. پروردگارا بر محمد(ص) و آل او صلوات بفرست آنچه را که نمیدانند به آنها بیاموز و آنچه را که نمیشناسند به آنها بشناسان و آنچه را که نمیبینند به آنها نشان بده.
و از آن جمله دعایی است که در فراز ۱۷ صحیفه سجادیه برای مجاهدان مسلمان عازم جهاد آمده است. با این عنوان که: پروردگارا هر مسلمانی که امر اسلام برای او دارای اهمیت است و اتحاد مشرکان بر علیه مسلمانان سبب نگرانی او میشود و یا این که تلاش در راه جهاد دارد، و یا این که یک گرفتاری و یا مشکل سبب ممانعت او از این کارها میشود، نام او را جزء عابدان بنویس و ثواب مجاهدان را برای او در نظر بگیر و او را در دین شهیدان و صالحان قرار ده.
و نیز در فراز ۱۶ همین دعا حضرت در حق افراد پشت جبهه چنین میفرمایند: پروردگارا هر انسان مسلمانی که در خانه خود یک رزمنده را تجهیز میکند و یا اینکه در غیاب فرد رزمنده از خانوادهاش حمایت میکند و یا بخشی از مال خود را به آنها میدهد و یا پشت سر آنها حرمت را نگاه میدارد به اندازه پاداشش به او پاداش بده، …(آصفی؛ ۱۳۸۷: ۱۶۰- ۱۶۱)
۲-۲-۲-۱-۰۴ دعاء مخصوص برای مؤمنان
همان طور که در متون اسلامی دعا کردن برای عامهی مؤمنان بیان و توصیه شده است این موضوع به صورت اختصاصی هم آمده است یعنی اینکه در دعاهایمان مؤمنین را با نامشان ذکر کنیم. این نوع از دعا تأثیر جداگانهای در درون فرد دعا کننده دارد. تأثیری جدای از دعای عمومی. این شکل از دعا تمامی کدورتهایی را که بر اساس ارتباطات دو طرفه گروهی در میان افراد شکل گرفته است میزداید.
زمانی که انسان مؤمن از خداوند برای برادرانش که از آنها با نام خودشان یاد میکند طلب دعا و رحمت و مغفرت میکند و از خداوند میخواهد که نیازهای آنها را برآورده کند و کارهایشان را آسان کند این امر نشان دهنده آن است که دعا کننده آنها را دوست دارد و هر آنچه که از حسادت و نفرت در درونش نسبت به دعا شونده وجود داشته همگی از بین رفته است. (همان: ۱۶۹)
اهتمام فراوانی به این شکل از تخصیص و نامگذاری در دعا دیده میشود که در متون اسلامی و در بیان رسول مکرم اسلام (ص) و اهل البیت (ع) با عناوینی همچون: دعا برای مؤمن در غیاب او، و یا دعا برای چهل نفر مؤمن ذکر شده است.
۲-۲-۲-۱-۰۵ دعا برای پدر و مادر
انسان میتواند به جای پدر و مادر صدقه بدهد و به جای آنها حج به جای آورد و به جای آنها نماز بگذارد و برای آنها دعای خیر کند. (آصفی؛ ۱۳۸۷: ۱۷۵)
از امام صادق (ع) روایت شده است: هیچ کدام از شما از نیکی کردن نسبت به پدر و مادرش دریغ نکند چه زنده باشند و چه مرده، برای آنها نماز بخواند و به جای آنها صدقه بدهد و حج به جای آورد و روزه بگیرد که خداوند بهاندازه این کارها او را پاداش میدهد و بر احسانش میافزاید.
و همچنین از آن حضرت نقل شده است که میفرمایند: پدرم فرمود: پنج ندا و دعوت هستند که مستجاب میشوند: دعای امام عادل، دعای مظلوم که خداوند متعال در پاسخ او میفرماید: انتقامت را خواهم گرفت هر چند بعد از مدتی باشد، دعای فرزند صالح برای پدر و مادرش، دعای پدر صالح برای فرزندش، دعای مؤمن برای برادرش در غیاب او.(حر عاملی؛۱۱۰۴: ۴/ ۱۱۵۳، ح ۸۸۹۵)
از جمله دعاهایی که در متون اسلامی در حق پدر و مادر بیان شده است فرازهایی از دعای ۲۴ صحیفه سجادیه است که امام زین العابدین در حق پدر و مادرش چنین میفرمایند: (۱۲) ای خدا درود فرست بر محمد و اهل بیت معصوم و ذریه پاکش وای مهربانترین مهربانان عالم، والدین مرا به عطایی نیکوتر از آنچه به والدین سایر بندگان با ایمانت مرحمت کردی اختصاص ده. (۱۳)ای خدا ذکر و دعای به آنها را در عقب هر نماز فراموشم مگردان و در هیچ وقتی از اوقات شب و هیچ ساعتی از ساعات آنها را فراموشم مساز. (۱۴) پروردگارا درود فرست بر محمد (ص) و آل پاکش و این دعایی که در حق والدینم میکنم موجب آمرزش من قرار ده و آنها را هم به نیکی و محبتهایی که درباره من کردهاند ببخش و بیامرز و مغفرت حتمی خود را شامل حالشان گردان و به دعا و شفاعت و درخواست من از آنها به رضای قطعی راضی و خشنود باش و به کرامت و لطف ازلی خویش آنها را به منازل سلامت ابد برسان. (۱۵) پروردگارا اگر مغفرت و رحمتت بر آنها در ازل سبقت گرفته پس مرا به شفاعت آنها ببخش و اگر لطف و کرم و مغفرتت مرا در ازل شامل بوده پس آنان را به شفاعت من مشمول لطف و کرامت بگردان تا آنکه به رفعت و عنایتت همگی در دار کرامت و سرای مغفرت و رحمتت با هم مجتمع و همنشین باشیم که همانا توییای خدا صاحب فضل و رحمت بزرگ بی پایان و عطای احسان قدیم ازلی و تویی مهربانترین مهربانان عالم. (الهی قمشهای؛۱۳۸۴)
۲-۲-۲-۱-۰۶ دعای انسان برای خودش
این آخرین ایستگاه از ایستگاههای دعاست نه برترین آن، البته اسلام از انسان میخواهد که در کارها و ارتباط با دیگران در امور روزمره زندگی از باب ایثار آنان را بر خودترجیح دهد و خود را در درجه دوم قرار دهد. همچنین از او میخواهد که دیگران را در دعایش در پیشگاه خداوند نیز بر خودترجیح دهد. (آصفی؛ ۱۳۸۷:۱۷۶)
و این روشی است که ما از سیره و رفتار اهل البیت نبیاسلام(ص) و خصوصا حضرت زهرا(س) آموختهایم.
اما از طرفی هم لازم است که در دعا هر آنچه را که از نظر شرع منعی ندارد و نیاز داریم از خداوند طلب کنیم و هر آنچه برای دنیا و آخرتمان اهمیت دارد، ، از او درخواست کنیم، و بخواهیم که ما را از هر آنچه بدی است و برای دین و ایمانمان ضرر دارد حفظ کند، زیرا تمامی کلیدهای خیر و اسباب آن همگی به دست خداوند است و هیچ چیز خارج از اراده و مشیت او نیست و هیچ چیز سبب درماندگی او نمیشود واز طرفی هیچ خیر و رحمتی را از بندگانش دریغ نمیکند، حال که خداوند در بخشش و اجابت بخل نمیورزد، پس چرا از او درخواست ننمائیم.
در حدیث قدسی آمده است که: اگر اولین و آخرین و زنده و مرده شما همگی جمع شوند و هر کدام هر آنچه که آرزو دارند درخواست کنند به آنها خواهم داد و این امر هیچ نقصان و کاهشی در ملک من ایجاد نخواهد کرد. (مجلسی؛ بیتا: ۹۳/۳۹۲).
همچنین در حدیث قدسی دیگری آمده است که: اگر تمامی اهل هفت آسمان و زمین همگی از من درخواست کنند، درخواست هر کدام از آنها را برآورده میکنم بدون اینکه ذرهای از ملک من کم شود چگونه ملکی که من سرپرست آن هستم کم میشود! (همان ۹۳).
و نیز در دعای سحر از امام زین العابدین(ع) آمده است که: الهی در تمامی کارهای مهم مرا کفایت کن و مرا عاقبت به خیر گردان و تمامی کارهایم را مبارک کن و تمامی نیازهایم را برآورده ساز، خداوندا هر آنچه که از سختی آن میترسم برایم آسان گردان زیرا آسان گرداندند هر آنچه که از سخت شدن آن میترسم بر تو آسان است و هر آنچه را که از آن بیم دارم بر من آسان گردان و هر انچه که از تنگی آن میترسم بر من گشاده ساز و هر آنچه که ناراحتی آن میترسم از من دور کن و هر آنچه که از بلای آن میترسم از من دور کن.
البته نباید از این نکته غافل شد باید هنگام دعا در حیات اجتماعی امور را به تدبیر الهی محول کرد چرا که:
محول کردن امور به تدبیر الهی در دعا از جمله شاخصههای دعا و طلب است. یعنی اینکه از خداوند متعال بخواهیم که با تدبیرش ما را بی نیاز کند و با رحمت و حکمت خود امور ما را سرپرستی کند و هیچ یک از کارهایمان را به خودمان واگذار نکند این مطلب را ما از دعای عرفه امام حسین(ع) که میفرمایند: الهی، با تدبیرت نسبت به من مرا از تدبیر خودم و از اختیار خودت مرا از اختیار خودم بی نیاز کن. و نیز از مناجات شعبانیه که میفرماید: خدایا امور مرا با لطف و مرحمت خود سرپرستی کن. الهام گرفتهایم.
انسان در دعا چه چیزی برای خودش طلب کند؟
انسان اختیار دارد هر نوع حاجت شرعی که مباح است برای خودش درخواست نماید لکن درخواست برخی از نعمتهای خداوند قابل قیاس با نعمتهای مادی زندگی روزمره انسان نیست و چنان که از سیره اولیاء الله بر میآید بهتر است که انسان در دعا آنها را برای خود طلب نماید از جمله این نعمتها میتوان همنشینی با انبیاء و اولیاء الهی در بهشت ودرخواست وجه الهی نام برد .
توضیح اینکه ظریفترین، بزرگترین و مهمترین دعاها این است که انسان از خداوند متعال نه دنیا را بخواهد و نه بهشت را بلکه درخواست وجه الهی را در دعاها خواستار شود و این موارد را ما از سیره و سنت پیامبر و اهل بیت (ع) گرفتهایم. وجه خداوند در نزد عرفا مقامی است مخصوص اولیاء الهی و شهدا و لذا به همین خاطر است که ما در بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) این مطلب را که از کلام معصوم (ع) اخذ شده است میبینیم که میفرمایند: « شهید نظر میکند به وجه الله»
۲-۲-۲-۰۲ چه چیزهایی نباید در دعا از خدا طلب کنیم؟
۲-۲-۲-۲-۰۱ دعا بر خلاف سنتهای عامه الهی در زندگی و هستی
خداوند در سوره هود جریان نوح پیامبر را چنین بیان میکند: حضرت نوح(ع) از پروردگار درخواست کرد که شفاعت او را در مورد فرزندش قبول کند و فرزندش را از غرق شدن نجات دهد، بر این اساس که خداوند به او وعده داده بودکه خانوادهاش را نجات خواهد داد، و خاندان وی در این حادثه از نجات یافتگان خواهد بود، اما خداوند متعال درخواست پیامبر و بنده خود را نپذیرفت. و فرمود ﴿ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ﴾ فرمود: اى نوح! او از اهل تو نیست! (هود/۴۶) داستان این ماجرا در قرآن کریم بدین شرح است ﴿ وَ نادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنی مِنْ أَهْلی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمینَ *هود قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ *قالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَسْئَلَکَ ما لَیْسَ لی بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لی وَترحَمْنی أَکُنْ مِنَ الْخاسِرینَ﴾ (هود/۴۷-۴۵)
نوح به پروردگارش عرض کرد: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حکمکنندگان برترى
خداوند فرمود: اى نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحى است [فرد ناشایستهاى است! پس، آنچه را از آن آگاه نیستى، از من مخواه! من به تواندرز مىدهم تا از جاهلان نباشى!
نوح عرض کرد: پروردگارا! من به تو پناه مىبرم که از تو چیزى بخواهم که از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نکنى، از زیانکاران خواهم بود!
حضرت نوح (ع) بر اساس عواطف پدری میل داشت که خانوادهاش را نجات دهد اما کسی که اهلیت این را ندارد که جزء خانواده او قلمداد شود و دارای عمل غیر صالح است تقاضای نجات برای او از روی عدم آگاهی خلاف است و چون این درخواست از روی عدم شناخت و بر خلاف دستور و حکم الهی بود لذا میبینیم که بلافاصله پاسخ نوح (ع) در جواب امر الهی تغییر نموده و آن حضرت به عنوان یک بنده توبه کار فوراً در صدد کسب رضایت الهی برآمد و به خدا پناه برد از این که درخواست چیزی کند که نسبت به آن علم ندارد و از خدا درخواست میکند که با رحمت و مغفرت خود او را رستگار کند.
فهم سنتهای الهی مطلبی است که باید در دعا مد نظر قرار گیرد و دعا نباید این سنتها را بشکند و از آن تجاوز کند. درخواست و دعای بنده باید در چارچوب سنت و قوانین الهی باشد. سنتهای الهی همواره مجسم کننده اراده تکوینی خداوند متعال میباشند. و امر مهم دعا طلب عطوفت اراده الهی است نه شکستن و تجاوز کردن از آن به همین خاطر است که خداوند متعال میفرماید: ﴿… وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْویلاً﴾ (فاطر/۴۳) و هرگز برای سنت خداوند تبدیلی نخواهید یافت.
نظام هستی یک تجسم و تبلور اراده الهی است که جایز نیست امر هستی چیزی غیر از آن باشد و درست نیست که بنده در دعایش خواهان تغییر آن باشد. دعا از درخواست رحمت الهی برای بندگانش است و اراده الهی دائما منطبق با رحمت اوست و درست نیست که بنده خواهان تغییر و تحول آن باشد. از طرفی سنتهای الهی بیانگر اراده الهی است و اراده الهی بیانگر رحمت و حکمت اوست. به عنوان مثال از جمله سنتهای الهی، نیاز مردم به یکدیگر در امور دینی ودنیوی است و درست نیست که انسان از خداوند بخواهد که او را از دیگران بینیاز کند و او را محتاج دیگران نکند، این دعایی بر خلاف سنت و اراده خداوند متعال است. (آصفی؛ ۱۳۸۷:۱۸۸ – ۱۸۹)
روایت شده است که: شخصی بنام شعیب از امام صادق (ع) در خواست نمودکه: از خداوند بخواه که مرا از مخلوقاتش بی نیاز کند امام. فرمود: خداوند روزی بعضی از افراد را در دست بعضی دیگر قرار داده است اما از خدا میخواهم که احتیاجت به افراد پست و شرور نیفتد. (کلینی؛۱۳۶۲: ۴۳۸- حر عاملی؛۱۱۰۴: ۴/۱۱۷۰، ح ۸۹۴۶) با این فهم از دعا در مییابیم که متون اسلامی یک دایره واقعی برای دعاترسیم کرده و دعا را از محدودههای خیالی و غیر واقعی خارج نموده است. و این امر بر حقیقت مهمی در راه و روش زندگی انسان مسلمان تأکید میکند. پس همانگونه که لازم است تلاش و حرکت واقعی انسان و به دور از خیال باشد لازم است که دعایش هم در محدوده این دایره واقعی باشد.
و لذا میبینیم که وقتی پیرمردی از اهل شام از امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) سؤال می کند که: کدام دعا از همه گمراهتر است؟ حضرت میفرمایند: دعا کند به آنچه که وجود ندارد. (مجلسی؛ بی تا: ۹۳/۳۲۵) آنچه که وجود ندارد آن چیزی است که خارج از دایره سنتهای شناخته شده الهی در زندگی انسان است و فکر کردن و تلاش برای آن واقعی نیست. و باز در مورد دعا کننده از آن حضرت سئوال کردند فرمودند: هر کس بیش از توانش درخواست کند مستحق محرومیت گردد. (مجلسی؛ بیتا: ۹۳/۳۲۷، ح ۱۱٫) و بر این باور بودند که درخواست بالاتر از توان این است که درخواستش واقعی نباشد.
۲-۲-۲-۲-۰۲ دعا به آنچه که جایز و حلال نیست
همانطور که درخواست و دعا به آنچه که وجود ندارد جایز نیست، دعا به آنچه که حلال نیست نیز جایز نیست و هر دو از یک مقوله هستند، اولی خارج شدن در اراده تکوینی الهی است و دومی خروج بر اراده تشریعی الهی. از امیر المومنین(ع) روایت شده است که فرمودند: «لا تَسْألْ ما لا یَکُونُ وَ ما لا یَحِلْ» درخواست آن چیزی را که امکان ندارد و حلال نیست نکن. (آصفی؛ ۱۳۸۷:۱۹۰)
۲-۲-۲-۲-۰۳ آرزوی از بین رفتن نعمت دیگران
یکی دیگر از مواردی که در دعا جایز نیست این است که فرد دعا کند که خداوند نعمت را از دیگران زایل و نصیب او کند ﴿ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ﴾ (نساء/۳۲) برتریهایى را که خداوند براى بعضى از شما بر بعضى دیگر قرار داده آرزو نکنید! (این تفاوتهاى طبیعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. البته این که انسان نعمتی مانند آنچه نصیب برادر مؤمنش شده بدون زوال آن نعمت از دیگری از خداوند بخواهد اشکالی ندارد، اما اشکال آنجا است که طلب سلب آن نعمت از برادر دینیش نماید. ﴿ وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا ﴾ (طه/۱۳۱) و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، که به گروههایى از آنان دادهایم، میفکن! اینها شکوفههاى زندگى دنیاست.
خداوند دوست ندارد که بندهاش آرزوی انتقال نعمت از دیگران به خودش را داشته باشد زیرا که این یک عمل زشت است که خداوند بر بندگانش نمیپسندد این نشانه تنگ نظری و در آرزوهای انسان است و مورد پسند خداوند نیست.
از طرفی چون قدرت خداوند وسیع است و خزانه او بی پایان و تمام نشدنی و ملک او بیحد، بنابراین اشکالی ندارد که انسان از خداوند هر چیزی را طلب کند و آرزو کند حتی بهتر از آنچه که به دیگران داده است به او بدهد بدون اینکه آرزو و طلب سلب آن نعمت از دیگری داشته باشد.
در دعا آمده است: خداوندا ما را برگزین و مرا از جهت بهره و نصیب از زمره بهترین بندگان در نزد خودت قرار ده و دارای نزدیکترین جایگاه باشم. همه اینها اشکالی ندارد و خداوند آن را دوست میدارد؛ اما این که انسان آرزو کند که خداوند نعمتش را از دیگران بگیرد و به او بدهد. چیزی است که نزد خداوند ناپسند و نا خوشایند است. خداوند احتیاجی به این ندارد که هر گاه نعمتی به کسی بخشد آن را از دیگری بگیرد. (آصفی؛ ۱۳۸۷:۱۹۱)
۲-۲-۲-۲-۰۴ دعا بر خلاف صلاح و مصلحت انسان
از جمله چیزهایی که لازم است انسان آن را از خدا طلب نکند دعا بر خلاف مصلحتش است زیرا انسان به نفع و ضرر خود آگاه نیست و این خداوند است که به آن آگاهی دارد. گاهی خداوند متعال استجابت دعا را با نعمتی دیگر یا دفع بلایی جایگزین میکند و یا این که اجابت دعا را به زمانی که اجابت به نفع اوست به تاخیر میاندازد.
در دعای افتتاح آمده است که: خداوندا از تو درخواست میکنم از روی انس به تو، نه از ترس یا بیم که دلالت دارد بر آنچه که از تو تمنا دارم اگر (خواستهام) دیر برآورده سازی به سبب نادانیم از تو گلهمند هستم.
شاید آنچه که از آرزوهایم به تاخیر افتاده و دیر آمده به نفعم بوده است و دلیل آن هم علم تو به عاقبت امور میباشد، من هیچ مولایی بزرگوارتر و صبورتر از تو نسبت به بندهای پست و بیارزش ندیدهام. (قمی؛ بیتا: ۳-۳۷۲)
جدول۴-۲۴٫ آزمون همگنی واریانس هادرآمددر سواد مالی دانشجویان. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .۷۱
جدول۴-۲۵٫ آزمون آنالیز واریانس یکطرفه درآمددر سواد مالی دانشجویان. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ..۷۱
جدول ۵-۱٫ نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .۷۴
فهرست شکل ها
عنوان شکل صفحه
شکل۴-۱٫ دانشکده تحصیلی دانشجویان . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .۶۲
شکل۴-۲٫ رشته تحصیلی مقطع متوسطه دانشجویان. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ۶۷
فصل اول
کلیات تحقیق
-
-
-
- مقدمه
-
-
امروزه درک مفاهیم و مهارت های مرتبط با سواد مالی به سبب اینکه مصرف کننده را برای بقاء در جامعه مدرن و مقاومت در برابر تنوع و پیچیدگی محصولات وخدمات مالی موجود توانا می سازد، ضروری شده است . میتوان چنین بیان نمود که داشتن مهارتهای مالی در دهه اخیر مهمتر نیزشده است، زیرا با وجود بازارهای مالی پیچیده و رقابت شدید بین موسسات اعتباری برای بدست آوردن سهم بازار بیشتر، تامین اعتبار آسان تر شده و سهولت امکان دسترسی به وامهای مختلف و سایر طرق پرداخت منجر به افزایش پرداخت برای مصرف و رشد سریع سطح بدهی افراد وخانواده هاشده است. از سوی دیگر سرمایه گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است که موجب جذب سرمایه های مردم شده و از طریق بازاراهای سرمایه به هدایت آنها به بخش های مولد اقتصادی می انجامد. بازارهای سرمایه بازارهای پیچیده ای هستند که اساس آنها مبتنی بر تصمیم گیری است و قطعا افراد تصمیم گیرنده باید از اطلاعات خوبی برخوردار بوده و آموزش های لازم را دیده باشند.
بدین ترتیب، با توجه به شرایط موجود در کشور و حرکت به سمت خصوصی سازی؛ داشتن سواد مالی یک مبنای ضروری برای پیشگیری و حل مسائل مالی است وبه نوبه خود برای داشتن زندگی موفقیت آمیز، سالم و شاد حیاتی است. (برد، ۲۰۰۸)
-
-
-
- بیان مسئله
-
-
یکی از مواردی که می تواند بر رفاه مالی افراد تاثیر گذار باشد، سواد مالی آنان است. همچنین افزایش سواد مالی می تواند در درآمد افراد موثر باشد. لازمه داشتن یک استراتژی مالی مناسب در مدیریت سازمان و زندگی شخصی، برخورداری از سواد مالی است. سواد مالی به عنوان آگاهی از اصول و واژگان لازم مسائل مالی است. سواد مالی توانایی خواندن، تحلیل، درک گزینه های مالی، مباحث بدون مشکل در مورد پول و موضوعات مالی، برنامه ریزی برای آینده، واکنش مناسب به رخ دادهایی که روی تصمیمات مالی روزمره اثر می گذارند و مدیریت مسائل مالی است که این توانایی روی شرایط زندگی و کاری فرد تاثیر دارد. داشتن سواد مالی یا به عبارت دیگر داشتن شرایط، شیوه ها، قوانین، حقوق، هنجارهای اجتماعی و دیدگاه های لازم برای درک و انجام این وظایف مالی می تواند کمک به آینده نگری در مدیریت مسائل پولی و همچنین افزایش درآمد و سازمان کمک فراوانی کند (ویت[۱] و همکارانش ، ۲۰۰۰).
در گذشته رضایت عمومی فرد از موقعیت مالی یا دارایی خود مشخص کننده رفاه او بوده است، اما در موقعیت کنونی با بهبود سطح زندگی مردم ادراک فرد از جنبه های مالی و غیر مادی وضعیت مالی تعیین کننده احساس رفاه مالی است، ادراکاتی شامل رضایت از درآمد و پس انداز، آگاهی از موقعیت های سایر افراد، توانایی برآورده ساختن نیازها، حس امنیت مادی و حس راحتی، احساس عدالت و رضایت نسبت به سیستم توزیع درآمد در جامعه تعیین کننده احساس رفاه فرد است( ون پراگ[۲]، ۲۰۰۳).
رضایت از زندگی به عنوان یک تکامل جهانی زندگی فردی تعریف شده است و با عنوان جنبه کلیدی زندگی و رفاه ذهنی تعریف شده است. رضایت مثبت از زندگی با برخی از نتایج انطباقی مرتبط است و به عنوان یک نتیجه مهم و تسهیل کننده بالقوه برای توسعه سایر رفتارها و ویژگی های مثبت نگریسته می شود (شاگرن[۳]، ۲۰۰۶). رفاه مالی یک ساختار چند بعدی است تا یک ساختار تک بعدی. یک بخش مهم از رفاه مالی، رضایت از ابعاد مختلف زندگی است. یکی از این ابعاد، شرایط مالی شخص است. محققین در طول ۳۰سال گذشته، معیارهای عینی و ذهنی را آزمون کرده اند، که این معیارها برای توصیف شرایط مالی خانوار و افراد بوده است. بهبود نتایج رفاه مالی، حاصل از تغییرات رفتارهای مالی طراحی شده است. برنامه های مذکور باید قابلیت این را داشته باشند که نشان دهند رفتارهای علمی و مالی منجر به کاهش مشکلات مالی و افزایش رفاه مالی می شود (آی می[۴]،۲۰۰۶).
با توجه به مطالب پیش گفته و اهمیت روز افزون مبحث سواد مالی ، پژوهش حاضر در پی سنجش سواد مالی دانشجویان و بررسی روابط اجتماعی آن با رفاه مالی وذهنی آنهاست
-
-
-
- ضرورت انجام تحقیق
-
-
اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را می توان از دو منظر تئوری و کاربردی تقسیم کرد: از نظر کاربردی سواد مالی، رفاه مالی و رفاه ذهنی فاکتورهایی هستند که در عملکرد فرد در محیط کاری تاثیر گذارند. افرادی که دارای سواد مالی بالاتری باشند می توانند برای خانواده هایشان تصمیمات بهتری بگیرند و از امنی
ت رفاهی و اقتصادی بیشتری برخوردار می شوند. به صورت کلی می توان گفت تحت تاثیر فشارهای اجتماعی و روانی کمتری قرار می گیرند.
علاوه بر این سازمان هایی که کارکنان آن دارای سواد مالی بالاتری هستند و از نظر مالی در رفاه هستند از رضایت شغلی بالاتری برخوردارند، به گونه ای که می توان گفت رضایت شغلی می تواند بر رضایت زندگی افراد تاثیر گذارد. رضایت شغلی بیشتر دارای بهره وری بالاتر بوده و اینکه افراد مزایای سازمان خود را بهتر درک می کنند و تعهد بیشتری را نسبت به سازمان خود نشان می دهند (کیم ، ۲۰۰۷). در مقابل عدم سواد مالی؛ زندگی افراد، خانواده ها، دوستان و شرکای تجاری آنها را به دلیل اخذ تصمیمات نامناسب مالی تحت تاثیر قرار می دهد و این امر اثرات نامطلوبی بر جامعه داشته؛ تا آنجا که می تواند به کاهش ثروت ملی و در نهایت کاهش سطح رفاه مالی در جامعه منجر شود (معین الدین و همکاران، ۱۳۹۰). اثرات نگرانی مالی بر زندگی کاری و شخصی نیز در تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است. نگرانی مالی بیشتر نه تنها موجب کاهش میزان رضایت از زندگی شده؛ بلکه عملکرد فرد را در محیط کار تهدید می کند. نگرانی مالی میزان افسردگی، اعتماد به نفس و توانایی مدیریت زندگی شخصی و کاری افراد را تهدید می کند. نگرانی مالی موجب کاهش بهره وری، کاهش کیفیت، کمیت و کارامدی فرد در محیط کار شده و غیبت، تاخیر و عدم تمرکز روی کار را افزایش می دهد.
در بحث ضرورت یادگیری سواد مالی برای دانشجویان؛ نیز نتایج مطالعات انجام گرفته بیانگر آن است که دانشجویانی که حداقل مبلغی را برای پوشش هزینه های شهریه و … از والدین خود دریافت می کنند نسبت به دانشجویانی که استقلال مالی دارند بیشتر دچار شکست شده یا در ترم های تحصیلی خود مشروط می شوند و در کل معدل کمتری دارند (معین الدین و همکاران، ۱۳۹۰). بر این اساس تحقیق حاضر در نظر دارد تا ضمن اندازه گیری سطح سواد مالی، به بررسی ارتباط آن با رفاه ذهنی ورفاه مالی دانشجویان بپردازد.
-
-
-
- اهداف تحقیق
-
-
-
- بررسی سطح سواد مالی دانشجویان استان یزد
-
- بررسی سطح رفاه ذهنی دانشجویان استان یزد
بررسی تاثیر سواد مالی بر رفاه ذهنی و رفاه مالی دانشجویان استان یزد
- فرضیه های تحقیق
آقای دکتر فخاری عمل تکمیل سند ناقص را بطور مطلق صحیح میداند و آن را مطابق عرف و رویه تجاری موجود ارزیابی می کند.[۳۱۴]
آقای دکتر اخلاقی هم با توجه به سکوت قانون تجارت ایران و پذیرش صدور سند به وکالت (طبق ماده ۲۲۷ ق.ت)، می گوید: برات سفید یعنی براتی که هنوز کامل نیست، چنانچه قبل از واخواست و طرح دعوی تکمیل شود اعتبار یک برات تجاری را خواهد یافت.[۳۱۵] عین همین نظر توسط آقای دکتر لنگرودی نیز ابراز شده است.[۳۱۶] آقای دکتر کاویانی هم از همین استدلال تبعیت جسته و با توجه به جواز صدور سند به وکالت در ماده ۲۲۷ق.ت ، جواز وکالت در اجزای عمل را نیز می پذیرند.[۳۱۷]
آقای دکتر ربیعا اسکینی، توجیه موضوع در قالب عقد وکالت را نپذیرفته و می گویند با قبول این فکر باید بپذیریم که صادر کننده از زمان تسلیم برات به دارنده تا پیش از تکمیل برات، هر زمان می تواند وکیل را عزل کند حال آنکه چنین چیزی صحت ندارد و روشن است که به محض تسلیم برات، مالکیت آن به دارنده منتقل می شود و او صاحب برات می گردد.[۳۱۸]
رویه قضایی نیز ترجیح داده است تکمیل سند ناقص را در قالب وکالت و نیابت برده و آن را مطلقاً جایز بداند.[۳۱۹]
برای یافتن پاسخ سئوال و پیدا کردن مبنایی دقیق و محکم برای وجاهت دادن به عمل تکمیل سند ناقص، باید آن را از دریچه نظریه ظاهر ارزیابی و تحلیل کرد.
مطابق ارکان نظریه، آنچه اهمیت دارد این است که سند به ظاهر قابل اعتماد باشد و بدون شک سند ناقص چنین خصوصیتی ندارد؛ یعنی دارنده ای که سند ناقصی دریافت می کند متعارفاً یک سوء ظن در مورد اعتبار آن پیدا می کند. چون عادتاً به ذهن هر انسانی خطور می کند که امضاء کننده یک سند سفید مثلاً بدون مبلغ، ممکن است اراده جدی نداشته و از پرداخت آن خودداری کند. این شک و تردید بواسطه طبیعت ناقص بودن سند به ذهن متبادر می شود و تا حدی درجه قطعیت و پرداخت سند را کاهش می دهد. بنابراین سند ناقص برای دارنده آن هیچگونه اعتمادی ایجاد نمی کند تا بتوان با توسل به مفاد نظریه ظاهر، از آن حمایت کرد و تکمیل شدن سند ناقص توسط دارنده، کوچکترین تأثیری در ذهن وی از نظر بالا بردن درجه اعتماد و اتکاء به سند نخواهد داشت؛ چون دارنده می داند که سند مزبور قبلاً ناقص بوده است.
بدین ترتیب موضوع در قالب عقد وکالت و نیابت و مقایسه آن با ماده ۲۲۷ ق.ت ( که جواز صدور سند به وکالت را داده است) نمی تواند عمل و فعل تکمیل سند ناقص را از منظر حقوق اسناد تجاری موجه نماید.
با این همه هرگاه سندی ناقص صادر و در خلال گردش و انتقالات بعدی تکمیل و بصورت کامل شده به دارنده تسلیم گردد، در این صورت باید گفت تمام ارکان لازم برای حکومت نظریه ظاهر حاصل است و زمینه اعتماد دارنده به سند مزبور از هر حیث فراهم می باشد، لذا در خصوص سند ناقص، می توان تکمیل بعدی آن را عملی جایز دانست، مشروط بر اینکه دارنده سند از ناقص بودن قبلی آن آگاه نباشد و آن را بصورت تکمیل شده دریافت و از نظر ذهنی به سند مزبور بعنوان یک سند کامل تکیه و اعتماد کرده باشد.
اکنون با استعانت از مفاد نظریه فوق الاشعار می توان از موضع گیری آقای دکتر ربیعا اسکینی در خصوص موضوع تکمیل سند ناقص که در میان عقاید دیگر نویسندگان متفاوت و متمایز است طرفداری کرد. ایشان چنین می گویند:” رد و بدل شدن برات ناقص، نمی تواند مثبت این نظریه باشد که برات ناقص، مشمول مقررات برواتی است و اگر بعداً تکمیل شد مانند این است که در اصل کامل شده است … اگر قبول کنیم سندی که شرایط برات را بطور کامل ندارد برات نیست، انتقال آن تابع مقررات مربوط به انتقال سند عادی خواهد بود.”[۳۲۰]
اکنون روشن می شود که چرا آقای دکتر اسکینی، عمل تکمیل بعدی سند ناقص را مشروط به وقتی دانسته اند که ” دارنده اول قبل از ظهر نویسی آن را تکمیل کرده باشد” آری، راز مسئله همان نظریه ظاهر است که می تواند مبنای تمام این استنتاجات باشد. عین عبارت آقای دکتر اسکینی چنین است: ” بنظر ما فقط در صورتی می توان برات تکمیل شده را در اصل کامل فرض کرد که دارنده اول قبل از ظهر نویسی آن را تکمیل کرده باشد.”[۳۲۱]
گفتار نهم: قلمرو نظریه ظاهر در اسناد تجاری
درباره قلمرو نظریه ظاهر در اسناد تجاری تفاسیر و نظرات مختلف ارائه شده است که ذیلاً به طرح و بررسی آنها می پردازیم:
یکی از پرسش های مهم در خصوص تعیین قلمرو نظریه این است که نتیجه سلب عنوان دارنده حمایت شده چیست و تا چه اندازه موجبات خروج از قلمرو شمول نظریه را فراهم می سازد.
فی الواقع سئوال این است که به فرض سلب عنوان دارنده حمایت شده ، آیا همه ایرادات در برابر چنین دارنده ای قابل استناد خواهد بود یا فقط همان ایرادی که دارنده بواسطه اطلاع از آن در موقع تحصیل سند، عنوان دارنده حمایت شده را از دست داده است؟
در پاسخ باید گفت:
آگاهی از وجود یک ایراد موجب نمی گردد که همه ایرادات در برابر دارنده آگاه مزبور، قابلیت استناد پیدا کنند بلکه صرفاً ایراد و ادعایی قابل استناد است که دارنده هنگام تحصیل سند از آن آگاه بوده است.
ماده ۲۸ کنوانسیون آنسیترال این مطلب را کاملاً روشن بیان می دارد. اهم ایرادات قابل استناد در این ماده عبارتند از :
الف - ایرادات مذکور در بند ۱ ماده ۳۰ کنوانسیون آنسیترال
ب - هر ایراد مربوط به معامله پایه میان طرف های سند منوط به آگاهی دارنده آن هنگام تحصیل سند.
ج - هر ایراد معتبر شخص ثالث نسبت به سند، مشروط به آگاهی دارنده از آن هنگام تحصیل سند.
و اما کنوانسیون ژنو گر چه مواد مستقلی را به این موضوع اختصاص نداده اما از مفهوم بعضی مواد می توان پی به حکم مشابه برد. از جمله ماده ۱۷ کنوانسیون ژنو ۱۹۳۰ مقرر می دارد اشخاصی که بموجب برات علیه آنها طرح دعوی شده است نمی توانند در برابر دارنده به ایرادات مبتنی بر روابط شخصی خود با صادر کننده یا دارندگان قبلی سند استناد نمایند مگر اینکه دارنده در تحصیل سند آگاهانه به زیان بدهکار عمل کرده باشد. بنابراین با دقت در استثنای مقرر در این حکم می توان به آسانی دریافت که شرط امکان استناد به ایراد در برابر دارنده ، آگاهی دارنده به همان ایراد است و مطلق آگاهی دارنده به وجود یک ایراد موجب نمی گردد که کلیه مسئولین سند بتوانند در برابر وی مبری از مسئولیت گردند. توجه به ذیل ماده ۱۶ کنوانسیون ژنو ۱۹۳۰ نیز مؤید همین نتیجه گیری در مورد حدود ادعاهای قابل استناد در برابر دارنده است.[۳۲۲]
بدین ترتیب می بینم که در کنوانسیونهای بین المللی ژنو و آنسیترال ، اصل بر شمول نظریه ظاهر و حمایت از دارنده سند تجاری است و خروج وی از شمول نظریه، بر خلاف اصل می باشد و نتیجتاً برای یافتن قلمرو مواد خروج از نظریه باید از تفسیر موسع پرهیز کرد و این موارد را بصورت محدود و مضیق در نظر گرفت.
از مجموع گفتارهای پیشین می توان قلمروی شمول نظریه را در حدود اسناد واجد اوصاف زیر دانست:
استقراء در قوانین مختلف و نظریات علمای حقوق نظامهای گوناگون ما را به این نقطه مشترک رهنمون می سازد که اسناد جانشین پول مشمول نظریه هستند ( بعضاً هم از آنها به اسناد تجاری خاص تعبیر می شود ) و اساساً رسالت نظریه، رسیدن به همین هدف؛ یعنی جایگزینی وجه نقد است هر چند که منطقاً گسترش دایره شمول نظریه به عنوان یک نظریه عمومی به سایر موضوعات حقوق تجارت علاوه بر اسناد تجاری خاص نیز بلامانع بنظر می آید. در خصوص ویژگیهای مشترک اسناد جانشین پول باید گفت: برآیند این ویژگیها را می توان در شباهت و نزدیکی آنها به پول بعنوان فرد اعلای اسناد تجارتی خلاصه نمود بنابراین هر سندی که به مقتضای شرایط و اوضاع و احوال تجاری معمولاً برای ادای دین بجای پول بکار می رود بی آنکه خصائص واقعی پول را داشته باشد، سند مشمول نظریه خواهد بود.
پس اسناد موضوع نظریه، ناظر به اسناد تجارتی بوده و در میان اسناد تجارتی نیز اسناد تجارتی خاص که بیشترین شباهت را به پول دارند، مدنظر می باشند.
اسناد مشمول نظریه حاوی تعهد پرداخت یا دستور پرداخت هستند که فلسفه آن را باید در تبدیل شدن آسان و سریع آنها به وجه نقد داشت.
اسناد مشمول نظریه فاقد هر گونه قید و شرط در پرداخت هستند که علت آن ضرورت وجودی رکن اصلی نظریه یعنی قابلیت اعتماد ظاهری سند می باشد.
اسناد مشمول نظریه به رؤیت بوده یا سررسید کوتاه مدت دارند. از آنجائیکه خصیصه جانشینی پول باید در این اسناد حفظ شود، لذا این امر موجب می گردد که اسنادی با وعده های طولانی قابلیت سنجش سریع و دقیق خود به مقیاس پول را از دست داده و نتوانند بجای پول ایفای نقش کنند.[۳۲۳]
هر چند که کنوانسیون ژنو راجع به برات و سفته و همچنین کنوانسیون آنسیترال علیرغم تصریح به معین بودن سر رسید هیچگونه اشاره به کوتاه مدت بودن آن ندارد معذلک از درج متوالی دو صورت متفاوت پرداخت ( به رویت و به سر رسید معین ) در کنوانسیون های مزبور این معنا را می توان استنباط کرد که اسناد مدت دار فصل جداگانه و متفاوتی رادر مقابل اسناد به رؤیت تشکیل نداده، بلکه به عکس هر دو نوع سند بعنوان وسیله پرداخت و به جانشینی پول تحت مقررات واحد مورد استفاده قرار می گیرند و در نتیجه منطقاً مدت مورد نظر در اسناد مزبور ارتباط و تجانس متعارفی را با اسناد به رؤیت دار است.[۳۲۴]
-اسناد مشمول نظریه قابل نقل و انتقال هستند و سلب قابلیت انتقال آنها در متن سند، بدلیل فقدان رکن قابلیت اعتماد ظاهری، خروج آنها از قلمرو شمول نظریه را موجب می گردد. بدین ترتیب فقط اسناد در وجه حامل یا حواله کرد می توانند مشمول نظریه باشند.
-اسناد مشمول شکل و ظاهر قابل اعتماد داشته و تمامیت ظاهری دارند؛ چرا که عیوب و نواقص شکلی، ظاهر سند را غیر قابل اعتماد ساخته و از شمول حمایت نظریه دور می کند. بعلاوه تمامیت ظاهری سند موجب جلوگیری از اختلاف در تفاسیر مختلف از متن سند شده و ضمن ایجاد سرعت در مبادلات، در جانشینی هر چه بهتر بجای وجه نقد هم تأثیر گذار خواهد بود.
گفتار دهم - مبنای نظریه عمومی اعتماد به ظاهر در اسناد تجاری و مقایسه آن با نظریه Theorie de l apparence
در چارچوبهای خشک اصول منطقی و عقلانی، سند تجاری وسیله و ابزاری بیش نیست که اثبات می کند حقی دینی به نفع دارنده سند موجود است و البته هرگاه ثابت شود که حقی از ابتدا موجود نبوده و یا نقل و انتقالات انجام گرفته از نظر قانونی باطل بوده و قدرت انتقال حق را نداشته اند در این صورت، سند تجاری همچون کالبد خشک و بی جانی خواهد بود که تهی از هر گونه حقی است.بدین ترتیب هرگاه بخواهیم مبنای حقوقی دارنده سند تجاری را، در نظریات ایقاعی یا قراردادی بودن سند تجاری جستجو کنیم،[۳۲۵] بی شک گرفتار همین چارچوبهای خشک و غیر قابل انعطاف خواهیم شد و حمایت صحیح و شایسته ای از این قبیل اسناد که مناسب با نیازهای بازرگانی باشد بعمل نخواهیم آورد. بعبارت دقیق تر، همواره ناگزیر خواهیم بود به منشاء ایجاد و بقای حقوق دینی توجه کنیم و ببینیم که آیا شرایط عمومی و اختصاصی صحت اعمال حقوقی منشاء انتقالات این حق دینی، جمع و فراهم بوده و انتقال حق به نحو صحیح واقع شده یا خیر؟
مسلم است که این روش، مطلوب و تضمین کننده امنیت لازم برای مبادلات تجاری نخواهد بود و وقتی سنگ زیر بنای کار تجارت یعنی امنیت از میان برود رونق مبادلات تجاری کم شده و از کثرت و رواج آن می کاهد. اساساً ترویج و رونق بازرگانی به یک ذوزنقه چهار ضلعی وابسته است که اضلاع آن عبارتند از: امنیت، سرعت،سهولت و بالاخره اعتماد.[۳۲۶] آنچه پایه های اعتماد را در جامعه تجاری مستحکم می کند، حمایت از اعتماد کنندگان و تضمین امنیت است.
نباید فراموش کنیم که وظیفه حقوق، امروزه دیگر صرفاً تأمین ” امنیت ایستا “ [۳۲۷] نمی باشد بلکه رسالت مهمتری یعنی تأمین ” امنیت پویا “[۳۲۸] را بعهده دارد.[۳۲۹] به همین منوال معاملات اسناد تجاری نیز نیازمند تأمین امنیت و احترام واعتماد اشخاص استفاده کننده از این اسناد می باشد. ” نظریه عمومی حمایت از دارنده اعتماد کننده به وضع ظاهری سند تجاری ” در پرتو مبنای ” اعتماد به ظاهر به منظور فراهم کردن امنیت پویا در روابط تجاری ” تجلی یافته و به خوبی می تواند مصالح اقتصادی و ضروریات جامعه تجاری را تأمین کند. بر پایه این مبنا، مسئولیت امضاء کنندگان یک سند تجاری صرفاً ناشی از ظاهر سند تجاری است که خود ایشان با امضای سند ، عامل پیدایش آن بوده اند و برای مسئول دانستن ایشان در برابر دارنده سند تجاری دو شرط لازم است: اول اینکه دارنده مورد بحث به ظاهر سند مزبور اعتماد کرده باشد و به اتکاء این ظاهر، سند را پذیرفته باشد و بعبارتی دارنده اعتقاد به صحت عمل خود داشته باشد و دیگر اینکه ظاهر سند متعارفاً قابل اعتماد باشد و موجب یک سوء ظن نوعی در بی اعتمادی به سند نشود.
در قلمرونظریه اعتماد به ظاهر، مسئولیت براتی صرفاً بر پایه انجام یک عمل حقوقی قرار ندارد بلکه لازمه ایجاد مسئولیت آن است که سند در تصرف شخصی قرار گیرد که آن را بدون آگاهی از وجود ایرادات و ادعاهای احتمالی تحصیل کرده و همچنین در وقفه پیدا کردن بر چگونگی موضوع نیز مرتکب هیچ تقصیری نشده باشد و تنها با اعتماد به ظاهر و اتکاء به وضعیت ظاهری سند، آن را پذیرفته و در تصرف داشته باشد.
همانطور که گفته شد مقتضای قواعد سنتی نقل و انتقالات ارادی حق این است که در هر نقل و انتقالی، معطی حق واجد حق بوده و به طریق قانونی و با اجتماع شرایط عمومی و اختصاصی صحت اعمال حقوقی، آن را مورد نقل و انتقال قرار دهد لیکن مقتضای قاعده ” عمل به ظاهر ” این است که صرفاً بدلیل اعتماد دارنده سند به ظاهر آن، وی را دارنده حق تلقی کرده، از او حمایت نماییم.
بدین ترتیب در قلمرو حقوق اسناد تجاری، از مقتضای قواعد سنتی حقوق تخلف می شود، کما اینکه جای دیگر نیز این تخلف از قواعد سنتی را می بینیم. مطابق قواعد سنتی انتقال حق، در هر نقل و انتقال حقوق انتقال گیرنده هرگز نمی تواند بیش از انتقال دهنده باشد، در حالی که در حقوق اسناد تجاری، انتقال گیرنده دارای حقوقی بیشتر از انتقال دهنده خواهد بود؛ چون در هر نقل و انتقال، یک امضاء به تعداد امضائات ظاهر در سند تجاری اضافه می شود و با هر امضاء یک تعهد مستقل و جدید براتی به سند اضافه می گردد و نتیجتاً در هر نقل و انتقال با اضافه شدن تعهدات براتی ( کامبیر ) حقوق انتقال گیرنده سند بیشتر از پیش خواهد شد. چنین است که نباید از انحراف قواعد قدیمی و شناخته شده حقوقی هراسید بلکه باید به نتایج پر ارزش آن توجه داشت. حکمت اصلی قاعده عمل به ظاهر، ایجاد اعتماد به اعتبار اسناد تجاری است؛ چون در غیر اینصورت بازرگانان از پذیرش اسنادی چنین متزلزل روی گردان شده و جامعه تجاری از مزایای گردش این اسناد محروم می ماند.[۳۳۰]
هرگاه در خصوص اسناد تجاری، حقوق دارنده بر اساس اصول شناخته شده و قدیمی فوق الذکر استوار گردد، دیگر محلی برای اعمال نظریه اعتماد به ظاهر نخواهد بود و هرگونه ایراد و اشکال در نقل و انتقالات سند یا در اعمال حقوقی منشاء تعهدات سند، مانع ایجاد حق برای دارندگان بعدی سند خواهد شد. بنابراین ابتکار حقوق نوین و پویا این است که با نگرش به مفهوم دارنده و با هدف حمایت از او، اسناد تجاری را بعنوان یک وسیله مطمئن مبادله بجای پول و به منظور ایجاد اعتبار بکار برد.
در چارچوب اصول کلاسیک برای احراز حقوق دارنده سند، بررسی صحت تمامی نقل و انتقالات ضروری است اما وجه اصلی تمایز دیدگاه نظریه اعتماد به ظاهر، نادیده گرفتن فساد احتمالی نقل و انتقالات پیشین و توجه صرف به موقعیت آخرین نقل و انتقال و وضعیت آخرین دارنده از حیث اعتماد و اتکای به ظاهر سند می باشد.
در مثال زیر می توان طرز نگرش نظریه مذکور را به نمایش گذاشت:
در فرضی که ” الف ” سندی را تنظیم و اشتباها به ” ب ” تسلیم نموده و ” ب ” نیز سند را بابت بدهی خویش به ” ج ” تسلیم می کند، ” ج ” دارنده اعتماد کننده به ظاهر تلقی خواهد شد هر چند که رابطه میان ” الف ” و ” ب ” باطل باشد. متقابلاً در فرضی که ” الف ” سندی را بابت بدهی به ” ب ” تسلیم نموده و ” ب ” آن را اشتباهاً به ” ج ” تسلیم می نماید ” ج ” علیرغم تصرف داشتن سند، دارنده حمایت شده تلقی نمی گردد؛ زیرا رابطه بین ” ب ” و ” ج ” باطل است و ” ج ” نمی تواند اعتماد و باور به صحت تصرف خود در سند داشته باشد، هر چند که نقل و انتقال پیشین میان ” الف ” و ” ب ” صحیح بوده باشد.
هدف نظریه ” اعتماد به ظاهر “، حمایت از ظاهر و باوری است که دارنده در مقام اخذ سند بدون اتکاء به هرگونه ظاهر و بدون هیچ باوری، سند را تحصیل کرده در این صورت دیگر حمایت از وی نخواهد شد.
دقت در مفاد ماده ۱۶ کنوانسیون ژنو راجع به برات و سفته، با در نظر گرفتن سایر موارد مرتبط،مؤید پذیرش مفهوم دارنده با تکیه کامل بر ظاهر سند است. در این ماده می خوانیم:
“متصرف برات، دارنده قانونی آن فرض می شود، مشروط بر اینکه حقوق خود را از طریق تسلسل لاینقطع ظهر نویسی های بدست آورده باشد ولو اینکه آخرین ظهر نویسی، سفید باشد …… در صورتی که به هر علت مالکیت شخصی نسبت به برات سلب می گردد، دارنده ای که حقوق خود را بر سند به طریق مذکور در فوق بدست آورده باشد، ملزم به بازگرداندن آن نیست ….”
اولاً:می بینم که فساد در نقل و انتقالات پیشین و حتی سلب مالکیت دارندگان قبلی سند، موجب سلب حقوق دارنده فعلی سند نخواهد گردید و وی ملزم به بازگرداندن سند به مالک حقیقی نخواهد بود و بعبارت دیگر حقوق دارنده ظاهری بر دارنده واقعی ترجیح داده شده است.
ثانیاً: سلسله لاینقطع ظهر نویسی ها فی نفسه دارای موضوعیت نیست، بلکه این ویژگی سند تنها اماره ای است که دارنده فعلی سند بدون علم و اطلاع از فساد در روابط پیشین و بر پایه اعتمادی متعارف، سند را تحصیل نموده است چرا که بلافاصله در ادامه ماده مقرر می دارد:
” …. مگر اینکه ثابت شود برات را با سوء نیت تحصیل کرده و یا در بدست آوردن آن مرتکب تقصیر سنگینی شده است. “
ثالثاً : مفاد این ماده نباید این شبهه را ایجاد کند که هر کس سند را در تصرف دارد مصون از هر گونه ادعا و ایراد خواهد بود ولو آنکه این تصرف مبتنی بر اعتماد و اتکاء به ظاهر سند نبوده باشد؛ زیرا مفهوم مخالف ماده ۱۷ همان کنواسیون اجازه می دهد که هر امضاء کننده سند بتواند در برابر دارنده سند به ایرادات ناشی از روابط شخصی خویش با وی استناد کند، لذا هرگاه ثابت شود بدلیل روابط شخصی میان آن دو، دارنده سند نمی توانسته اعتقاد مشروع به صحت تصرف خود در سند و اعتماد به ظاهر صحیح این تصرف داشته باشد در این صورت از حمایت قانون برخوردار نبوده و مصونیتی در برابر ایرادات و ادعاهایی امضاء کننده سند نخواهد داشت.
با این قسم تفکر، انسان به مرتبه دیگرمی رسد و اگر بتواند به آن عمل کند، بسیاری از دشمنیها وکینه توزیها وبیداد گریها از بین میرود .
حافظ درس محبت، عشق، وارستگی، دلیری و مبارزه باسالوس و ریا کاری میدهد.
عرفان رندانه حافظ
حافظ اگر چه گرایشهای عرفانی دارد ولی صوفی رسمی خانقاه نشین است زیرا منسوب به هیچ یک از فرقههای متصوفه نمیباشد و علاوه بر این غیر از عرفان به اندیشههای دیگر هم پایبند است زیرا روح سیال پروازگر او در یک جا نمیایستد، او راهبر و مرشد خاصی هم ندارد و تنها برای خود پیری دلخواه در خانقاهی خیالی ساخته و پردا خته است، بدون آنکه، کسی نام ونشانی از آن در دست داشته باشد، او این راهنمای خیالی خود را به نام هایی مانند پیر میکده، پیر میفروش، پیر خرابات، پیر مغان مینامد (زرینکوب، ۱۳۶۸: ۱۶۰)
خانقاه خود ساخته خویش را دیر مغان، میکده، خرابات و سرای مغان میخواند و أنها را در مقابل مسجد و صومعه قرار میدهد، عرفان حافظ را که جزیی از منظومه فکری اوست با توجه به فراوانی که وی به مکتب رندی دارد میتوان عرفان رندانه نامید، یعنی عرفانی که مثل سبک شعر و بسیاری از خصوصیات دیگر او منحصر به فرد و خاص خود حافظ است. بنابر این در دیوان خواجه هم اشعار عرفانی وجود دارد و هم شعرهای خیامی و هم سخنان دیگر در غزلهای او هم وصف میو معشوق زمینی دیده میشود و هم ستایش باده و دلدار آسمانی.
حافظ با این شیوه خویش، کار خوانندگان شعر خود را نیز دشوار ساخته است، به طوریکه تشخیص سخنان عرفانی و غیر عرفانی او گاهی مشکل و حتی غیر ممکن است و بسیاری از شعرهای وی چنان مبهم و در پهلو و اسرارآمیز است که به آسانی نمیتوان عرفانی و غیر عرفانی بودن آن را از هم تمیز داد، به این دلیل خواننده درست نمیتواند تشخیص دهد، یار حافظ مانند دلدار غزالی پریچهری یا شیرازیست یا دل ستانیست از عالم بالا، این نیز از رندیهای شاعر است.
عرفان شاعرانه
اما عرفان وقتی وارد شعر میشود، حال و هوایی دیگری پیدا میکند و به یاری کلمات شاعرانه اوج میگیرد و لطافت و شور و جذبه دیگری به هم میزند که ما آنرا عرفان شاعرانه مینامیم، عرفانی که در آن به جای اصطلاحات ومطالب قلنبه ودشوار وخشک یاد شده، کلمات و عبارات لطیف شاعرانه ورمزی زیبا به چشم میخورد. گاهی اصطلاحات عرفانی، فنی و شاعرانه در شعر حافظ و شاعران دیگر بر هم منطبق میگردد، یکی از ویژگیهای عرفان شاعرانه، برجستگی جنبههای رمزی و استعاری آن است.
بحثی در عرفان حافظ و باده عرفانی
محققانی نظیر علامه قزوینی، دکتر غنی، دکتر مرتضوی جنبه عرفانی حافظ را نسبت به سایر جوانب شعر و شخصیتش کم اهمیت شمردهاند به نظر آنان حافظ هم سخن عارفانه آسمانی دارد وهم غزل عاشقانه انسانی و زمینی که شباهت صوری با یکدیگر دارند.
اگر همه عاشقانههای او را عارفانه بشماریم یک افراط است واگر بالعکس همه عارفانههای او را هم عاشقانه جسمانی بشماریم، افراط دیگر اگر مجادله با حق نکنیم، میتوان پذیرفت که حافظ هم اهل عرفان بوده است و هم اهل احوال و عوالم عرفانی ولی مسلم است که تا بدان پایه عارف حرفهای تمام عیار نبوده است که همه بادههای دیوانش باده عرفانی باشد (سروش، ۱۳۸۴: ۳۵).
۳-۸. انسان در عرفان حافظ و نقش و نگارهای طبیعی در اشارات عرفانی
در حافظ راجع به دو بینش عرفانی درباره انسان زیاد سخن آمده و خیلی عالی، انسان در عرفان خیلی مقام عالی دارد، به تعبیر خود عرفا مظهر تام وتمام خداست، آئینه تمام نمای حق است و حتی آنها انسان را عالم کبیر و عالم را عالم را عالم صغیرمی نامند، حافظ میگوید:انسان مظهر تام و مظهر جمیع اسماءِ و صفات الهی است واز انسان به «جام جم» تعبیر میکند ومی گوید:قلـب انسان، روح انسـان، معنویـت انسان همان جــام جهـان نماست. شیرین کلام روزگار که هیچگاه از تلاش فکری، در شناسائی آفرینش باز نمیایستد و هر پدیده و هر صدا وندایی را به معرکه تفکر خود میکشاند در این بینش معنوی از نمایش وجودی وظا هری هر عنصری چنین میفهمد که «او» این «اوئی»که شاعر دل خسته و مستانه برای مشاهده جمالش به هر تصویری مبهوت وحیران است در هر جمالی چهره میگشاید واز هیچ نشانه مشهود و غیر مشهود جدا نیست و تمامی عناصر حیات با هر شکل و هیت انعکاسی از جلوه گریهای اوست.
شاعر نکته سنج آنجا که پرندگان را در حال نغمه سرایی ودلربایی به میدان سخن میکشاند و با آنان به گفتگو میپردازد و از آنان پاسخ میشنود و در شور وحال آن خوش پروازان نغمهسرا شریک نمیگردد با مشاهدهای شوق انگیز و عارفانه میسراید.
بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت | وندر آن برگ و نوا، خوش نالههای زار داشت |
حیرتا از این وسعت نظر شاعر، که در تنها یک بیت شعر رسالهای را تا نقطه انتها کمالات بشری میگنجاند.
گفتمش در عین وصل، این ناله و فریاد، چیست؟
گفت ما را، جلوه معشوقه بر این کار داشت، در این پرسش و پاسخ عارفانه، عزلت گزین شیراز در کلبه کم نور و کوتاه سقف خویش دست از جستجو بر نمیدارد، عشق وعاشقی و شوق وصال و.. .. را که نمودار زنده بودن یک روح سرشار از حرارت است در خود میپروراند و (او) را در خود وخود را در (او) باز میجوید وعرفان این همیشه مست را بر این پایه بی تزلزل هر لحظه استوارتر میگردد بدانگونه که (او) را در هیچ مکانی ویژهای محدود و محصور نمیداند و بر ردّ و قبول هیچ اعتقادی پای نمیفشارد و برای (او) شناسی خود، قانون نمینویسد .در زمینه مباحث عشق و عرفان موضوع، تسلیم و رضا در نظر عرفا شرط اساسی کردار عارفانه است و هرگز عاشق عارفی بخت خود را واژگون شده نمیداند و از اینکه یار عاشق کش میشود نه تنها گله مند نیست بلکه سرافرازانه به کشتارگاه معشوق میرود.
۳-۹. اندیشه حافظ در باره عشق
ژرفترین و عمیقترین مفهوم در اشعار حافظ عشق است که میتوان هم رگههایی از عشق مجازی و هم رشحاتی از عشق حقیقی را در کلام او یافت، خود را بنده عشق میداند و از دیدگاه او عشق روح و حقیت عالم هستی است، عشق است که انگیزه آفرینش است، آدمی و پری همه طفیل هستی عشق اند. عشق با فروغش آتش به همه عالم میزند اما در حریم حرمت عشق عقل را راهی نیست و نغمه عشق است که هرگاه اراده کند راه به جایی دارد و راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست.
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست شب تـار است و ره وادی ایمن در پیش |
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست آتش طور کجا موعد دیدار کـجاست |
اینکه عشق موضوع اصلی شعر حافظ است، قاعدتاً شناخته شده است. او بارها گفته است که سرشت و سرنوشت یک عاشق را دارد. حافظ در ابیاتی بیشمار، عشق را در کنار «رندی» مینهد؛ شیوهای دیگر از زندگی که مُعرف شاعران فارسی زبان است. این بیت به بهترین وجه معنای رندی را نشان میدهد:
کجا یابم وصال چون تو شاهی | منِ بدنام رند لاابالی |
باری، رند کسی است که از نام و ننگ در جامعه نمیپرسد و بر خلاف هنجارهای اجتماعی زندگی میکند، و نهایتاً با در پیش گرفتن این شیوه از زندگی، در خلاف عقل متعارف عمل میکند. بنابراین، آنجا که حافظ در اشعارش عشق و رندی را به هم پیوند میزند، تقابلِ عقل و عشق را نیز در نظر دارد.
عاشق و رند و نظر بازم و میگویم فاش |