خاکفرد ۸ بدلیل کشت وکار صورت گرفته املاح از سطح شسته و درافق زیرین تجمع صورت گرفته هست و به همین دلیل تکامل بهتری نسبت به خاکفرد ۷ دارد. فاقد افق سالیک بدلیل آبیاری صورت گرفته در طی کشاورزی می باشد. افق کمبیک بدلالیلی که در بالا ذکر شد دارا می باشد.
خاکفرد ۹ حالت مشابه با خاکفرد ۵ دارد. با این تفاوت که در عمق ۱۵۰-۵۵ دارای انقطاع سنگی می باشد. انقطاع سنگی در این خاک ها به دلیل تغییر در توزع اندازه ذرات می باشد.
خاکفرد ۱۰ حالت مشابه با خاکفرد ۹ دارد. با این تفاوت که در زمین لم یزرع قرار داشت و حالت اکسیداسیون و احیایی در عمق ۱۵۰-۱۱۹ مشاهده شد. دارای افق زیر سطحی سالیک بدلایلی که در بالا ذکر شده می باشد. این خاکفرد فاقد افق کمبیک می باشد.
خاکفرد ۱۱ دارای افق های مشخصه مشابه با خاکفرد ۱۰ می باشد ولی دارای ساختمان بلوکی نیمه گوشه دار ضعیف در افق Bw می باشد. در نتیجه دارای تکامل بهتری از خاکفرد ۱۰ می باشد. دارای افق سطحی سالیک بدلایلی که در بالا ذکر شده می باشد. خاکفرد ۱۲ مشابه پروفیل ۱۱ می باشد و اثر سله در سطح مشاهده شد. خاکفرد ۱۳ بدلیل درصد شن بالا تکامل خاکفردی کمی دارد. و به دلیل سبک بودن بافت سبب شسته شدن املاح و در نتیجه EC کمی در خاکفرد مشاهده شد. درخاکفرد ۱۴ شوری بیشتری نسبت به خاکفرد ۱۳ مشاهده شد و تکامل بهتری نسبت به ۱۳ دارد. به طور کلی با فاصله گرفتن از رودخانه به دلیل زهکشی ضعیف، دمای بالای خاک، شوری آب آبیاری و کم شدن کشت وکار سبب کم شدن تکامل خاکفردی در مقطع عمود بر مسیر رود خانه شده است. افق کمبیک خاکفرد ۱ بیشترین تکامل از لحاظ افق مشخصه زیر سطحی است بدلایلی که در بالا ذکر شده می باشد.
۳-۴ تعیین اکسیدهای آهن
۱-۳-۴ آهن استخراج شده به روش سیترات دیتیونایت(Fed)
نمودار ۱-۴ تغییرات آهن سیترات دیتیونایت درخاکفردها را نشان می دهد. همانطور که از نمودار مشاهده می شود بیشترین مقدار آهن استخراج شده به وسیله سیترات دیتیونایت در خاکفرد ۲ در عمق ۱۵۰-۱۰۰ ساتیمتری و کمترین آن در خاکفرد ۱۴ در عمق ۵۰ سانتیمتری بوده است. مقدار آهن در خاکفرد ۲ برابر با ۱۰۹۹۷ میلی گرم بر کیلوگرم و در خاکفرد۱۴، ۹۷۵ میلی گرم بر کیلوگرم بوده است. افزایش مقدار آهن در خاکفرد ۲ میتواند بدلیل این باشد که سطح آب زیر زمینی در طی فصول مختلف بالا و پایین میشود باعث شده است که عناصری مانند آهن و منگنز در زمان بالا آمدن سطح آب زیر زمینی احیا شده و هنگامی که سطح آب زیرزمینی پایین میرود و افقهای خاک از آب تخلیه می شوند این عناصر اکسید میشوند و همین تر و خشک شدن افقهای خاک باعث ایجاد رنگدانه در خاک می شود. در عمق ۱۵۰ سانتی متری مقدار بیشتری از آهن استخراج شده توسط دیتیونایت با فرم کریستالی وجود دارد. رضاییان و همکاران (۲۰۰۱) نیز چنین نتایجی را گزارش کردند. علت کم بودن آهن در خاکفرد ۱۴ شوری می باشد. شوری و سدیمی بودن تأثیر زیادی بر روی تجمع آهن و تشکیل ماتلها دارد. میزان شوری و تأثیر آن بسته به ساختمان، بافت خاک، EC و زهکشی بر روی خاک متفاوت است. شوری می تواند بر روی کریستالی شدن تأثیر بگذارد و تفاوت های مختلفی از غلظت آهن، در حالت عمودی در خاکفرد وجود دارد که این ممکن است به دلیل تجمعات پدوژنیک، نوسانات فصلی سطح آب باشد و در درون خاک با زهکشی محدود به طور معمول در طی فرایندهای تر و خشک شدن در قسمت زیرین خاک تجمع مییابد.
نمودار۱-۴ تغییرات آهن سیترات دیتیونایت در خاکفردها در اعماق مختلف
مقدار Fed در منطقه شور کمتر از Fed در منطقه غیر شور است که میتوان نتیجه گرفت آهن و منگنز در این منطقه کمتر به سمت کریستالی شدن پیش رفتهاند و عامل و یا عواملی بر روی این شکل از آهن تأثیر گذار هستند، همچنین آنها نشان دادند که منگنز در خاک عمدتأ در شکلهای با تبلور کم و در پیوند با ماده آلی وجود دارد (توکاشیکی و همکاران، ۱۹۸۶).
همان طور که از نمودار مشاهده می شود با افزایش فاصله از رودخانه آهن کریستاله کم شده است که علت می تواند زهکشی ضعیف، شور شدن خاک و کم شدن کشت وکار باشد. در نتیجه تکامل خاک کم شده است. بعضی از محققان مشاهده کردند با افزایش سن خاک، اکسیدهای متبلور آهن نسبت به اشکال غیر متبلور یا با تبلور ضعیف افزایش مییابد یعنی مقدار آهن قابل استخراج با دیتیونایت زیادتر می شود (وحیدی و همکاران، ۱۳۹۱).
در خاکفردهای (۹،۸،۶،۵،۴،۱) که در زمین کشاورزی قرار دارند Fed بیشتر است از خاکفردهای (۱۴،۱۳،۱۲،۱۱،۱۰ ،۷ ،۳،۲) که در زمین بایر قرار دارند. علت این امر می تواند از یک طرف نزدیکی به رودخانه و از طرف دیگر کشت و کار باشد. دانشمندان بر این باورند که دو عامل میتواند نقش مهمی در بالا بردن آهن کریستالی (Fed) بازی کند:۱- کشت سریع و تجزیه مواد آلی خاک ۲- کشت مداوم ممکن است از طریق فرسایش سریع باعث از بین رفتن مواد معدنی خاک شود. نتایج کار بعضی از محققان نشان میدهد که Fed در ۱۶ سال اول کشت به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد. پس از آن Fed افزایش پیدا کرد (سیو و همکاران، ۲۰۱۲). دب و وی لی (۲۰۱۲) نشان دادند که تغییرات استفاده از زمین می تواند در دراز مدت اکسیدهای آهن خاک را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین آنها نشان دادند که با افزایش فرسایش و اثرات شخم، مقدار Fed افزایش پیدا کرد. همان طور که از نمودار۱-۴ مشاهده می شود با افزایش عمق مقدار Fed افزایش می یابد. این امر می تواند به علت کم شدن ماده آلی از سطح به عمق باشد. دب و وی لی ( ۲۰۱۲) مشاهده کردند که Fed با افزایش عمق افزایش پیدا میکند.
۲-۳-۴ آهن استخراج شده به روش اگزالات آمونیوم (غیر کریستالی(Feo))
نمودار ۲-۴ تغییرات آهن غیرکریستالی در خاکفردها نشان داده شده است. همانطور که از این نمودار مشاهده می شود بیشترین مقدار آهن استخراج شده به وسیله اگزالات آمونیوم در خاکفرد ۸ در عمق ۵۰ سانتی متری سطحی و کمترین آن در خاکفرد ۱۴ در عمق ۱۵۰-۱۰۰ بوده است. مقدار آهن در خاکفرد ۸ برابر با۱۰۴۰ میلی گرم بر کیلوگرم و در خاکفرد ۱۴، ۳۵/۴۸۰ میلی گرم بر کیلوگرم بوده است. افزایش مقدار آهن در خاکفرد ۸ میتواند از یک طرف بدلیل کشت و کار صورت گرفته سبب افزایش ماده آلی و از طرفی دیگر زهکشی ضعیف بدلیل فاصله گرفتن از رود خانه در نتیجه افزایش آهن غیر کریستاله شود. علت کم بودن Feo در خاکفرد ۱۴ کم بودن ماده آلی در عمق ۱۵۰-۱۰۰ سانتی متری می باشد.
نمودار ۲-۴ تغییرات آهن غیر کریستالی در خاکفردها در اعماق مختلف
با توجه به نمودار مشاهده میشود با افزایش عمق، مقدار Feo کم شده بدلیل کم شدن ماده آلی از سطح به عمق میباشد، به استثنای عمق ۱۵۰-۱۰۰ سانتیمتری خاکفرد ۸،۵،۴ Feo بیشتری از عمق ۱۰۰-۵۰ سانتیمتری دارد که میتواند بدلیل املاح بیشتر و نیز وجود شرایط کاهشی تر افقهای تحتانی که به دلیل رس بالا، زمان تجمع آب در آنها زیادترمیباشد دانست.کورنل و شورتمن (۲۰۰۳) بیان داشتند شرایط کاهشی موجب ناپایداری قسمتی از شکلهای بلورین آهن شده و در این شرایط شکلهای غیربلورین آهن افزایش مییابد. برخی محققان نشان دادند که بین مقدار ماده آلی و مقدار آهن بیشکل رابطه وجود دارد، مقدار آهن قابل استخراج با اگزالات آمونیوم در افقهای سطحی حاوی مواد آلی بالا، بیشتر از افقهای تحتانی میباشد و با افزایش عمق کاهش پیدا میکند که به دلیل امکان هوادیدگی بیشتر در سطح خاک، تشدید فرایندهای اکسیداسیون و احیاء و وجود ماده آلی بالا میباشد که مانع تبلور آهن بیشکل میشود. (راهب و حیدری، ۱۳۹۰). بعضی از محققان نشان دادند که مقدار Feo در افقهای سطحی حاوی مواد آلی بالا، بیشتر از افقهای تحتانی بوده و با افزایش عمق کاهش مییابد (راهب و حیدری، ۱۳۹۰).
۳-۳-۴ مقایسه نسبت Feo به Fed
در ارزیابی فرایندهای تکامل خاک (پیدایش) و تعیین درجه تکامل پروفیلی خاک از نسبت (Feo آهن قابل استخراج با اکسالات آمونیوم و Fed آهن قابل استخراج با دی تیونایت) استفاده میشود.
نسبت به عنوان آهن فعال برای کمی نمودن فعالیت آهن استفاده میشود(کمپف و همکاران، ۱۹۹۹).
نمودار ۳- ۴ تغییرات در خاکفرد ها را نشان می دهد. با توجه به نمودار، بیشترین مقدار نسبت مربوط به افق سطحی خاکفرد ۱۱ و کمترین مقدار نسبت مربوط به افق زیرین خاکفرد ۲ مشاهده شده است. نسبت در افق سطحی خاکفرد ۱۱ برابر با ۹/۰و نسبت در افق زیرین (۱۵۰-۱۰۰) برابر با ۰۳۷/ ۰میلیگرم بر کیلوگرم اندازه گیری شد. علت اینکه بیشترین نسبت در افق سطحی خاکفرد ۱۱ می تواند شوری زیاد در افق سطحی باشد که سبب کم شدن آهن کریستالی در سطح شده است. علت کم بودن افق زیرین(۱۵۰-۱۰۰) خاکفرد ۲ بدلیل دارا بودن بیشترین Fed، زهکشی مناسب و شوری کم می باشد.
نمودار۳-۴ تغییرات در خاکفردها در اعماق مختلف
همانطور که از نمودار مشاهده می شود که با افزایش عمق نسبت کم شده است. که به دلیل افزایش آهن کریستالی و کاهش آهن غیر کریستالی با افزایش عمق میباشد. خاکهای منطقه مورد مطالعه تفاوتهای مختلفی از غلظت آهن را در حالت عمودی نشان داد که این ممکن است به دلیل تجمعات پدوژنیک و نوسانات فصلی سطح آب باشد. در درون خاک با زهکشی محدود به طور معمول در طی فرایندهای تر و خشک شدن در قسمت زیرین خاک تجمع مییابد. الگوی توزیع عمودی اگزالات آهن با افزایش عمق تقریبا کاهش مییابد. حضور مقدار زیادی ماده آلی در خاک سطحی برخی خاکفردها و کاهش آهن قابل استخراج با اکسالات آمونیم نشان میدهد که این نوع آهن در پیوند با ماده آلی به خصوص در افق Ap است که با نتایج رضاییان و همکاران (۲۰۰۱) مطابقت دارد. همچنین از نمودار مشاهده می شود که با افزایش فاصله از رودخانه به دلیل زهکشی ضعیف، دمای بالای خاک، شوری آب آبیاری و کاهش کشت وکار سبب افزایش نسبت خصوصا در افق سطحی شده است در نتیجه این عوامل سبب کم شدن تکامل خاکفردی در مقطع عمود بر مسیر رود خانه شده است.
۴-۴ منگنز غیرکریستالی
نمودار ۴-۴ تغییرات منگنز غیر کریستالی درخاکفردها نشان داه شده است. همانطور که از نمودار مشاهده میشود بیشترین Mno در خاکفرد ۹ در عمق ۱۵۰-۱۰۰ سانتی متری و کمترین آن در خاکفرد ۱ در عمق ۱۵۰-۱۰۰ بوده است. مقدار منگنز غیرکریستالی درخاکفرد ۹ برابر با ۰۳/۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم و در خاکفرد ۱، ۴۶/۹ میلیگرم بر کیلوگرم بوده است. افزایش مقدار منگنز غیر کریستالی در خاکفرد ۹ میتواند بدلیل آبیاری در طی کشت و کار سبب احیای +۲Mn و ته نشینی آن در عمق پایینی شده است. علت کم بودن منگنز در خاکفرد ۱ می تواند به علت آبیاری و خروج منگنز از خاکفرد خارج شده است.
نمودار ۴-۴ تغییرات منگنز غیرکریستالی در خاکفردها در اعماق مختلف
همچنین از این نمودار مشاهده می شود افق های سطحی منگنز غیر کریستالی بیشتری دارند که علت می تواند این باشد که منگنز موجود در خاک پس از آبیاری یا بارندگی به حالت احیایی تبدیل میشود و به عمقهای پایینتر خاک منتقل میشود، اگر دور آبیاری طولانی باشد و یا همچنین فاصله بارندگیها زیاد باشد به دلیل تبخیر زیادی که از سطح خاک صورت میگیرد منگنز محلول در آب دوباره به سطح خاک میآید. از طرفی از آنجاییکه مواد آلی نقش مهمی در حلالیت و در دسترس بودن منگنز برای گیاه دارند با توجه به زیاد بودن درصد ماده آلی خاک و منگنز در افق سطحی، میتوان نتیجه گرفت که زیاد بودن منگنز در افق سطحی به دلیل وجود مواد آلی میباشد. در زمان آبیاری گیاهان، آهن و منگنز به فرم احیا در آمده و تحرک زیادی در خاک پیدا می کنند، البته در این حالت گیاهان تا زمانی که ماکروپورهای خاک از آب تخلیه شوند قادر به جذب آهن و منگنز نمی باشند ولی به محض خالی شدن ماکروپورها از آب مقداری آهن و منگنز جذب میکنند به همین دلیل مقدار آهن و منگنز در قسمت های بالای خاک و در پیوند با ماده آلی و اسید آلی بیشتر است که با نتایج سمندی (۲۰۱۱) مطابقت دارد.
۵-۴ رابطه بین شوری آب و خاک با اشکال آهن در خاک
در نمودار ۵-۴ و ۶-۴ ضریب همبستگی بین شوری و مقدار Fed و Feoنشان داده شده است. ضریب همبستگی ( ۶/۰= R2) بین شوری آب و خاک و مقدار کریستالی شدن (نمودار ۵-۴) نشان می دهد که هر چه مقدار شوری بیشتر شود مقدار Fed کمتر شده است. نمودار ۶-۴ نشان می دهد که مقدار Feo با افزایش شوری بیشتر است و ضریب همبستگی Feo و شوری (۵۵/۰= R2) می باشد. دلیل اینکه بین شوری و آهن همبستگی بالایی وجود نداشت می تواند به این باشد که شوری فاکتوری گذرا است که در طول سال همگون نباشد و آهن فاکتوری پایدار می باشد.
نمودار۵-۴ ضریب همبستگی بین شوری و مقدار Fed
نمودار۶-۴ ضریب همبستگی بین شوری و مقدار Feo
خاکها در زمان غرقاب در شرایط احیا بوده، در این خاک ها آهن به فرم احیا در طبقات زیرین در روی سطوح ریشه و یا نواحی دارای اکسیژن کافی اکسید شده و به اشکال مختلف رسوب می کند. در حالت احیا حلالیت آهن افزایش می یابدو تحرک آن زیاد می شود. پس از پایین رفتن و ایجاد حالت اکسایش حلالیت آهن کاهش پیدا نموده و می تواند به فرم های مختلف مانند گئوتایت و هماتیت و یا غیره رسوب کند و تولید فرم های کریستالی آهن کند که به صورت نقاط رنگی در خاک دیده می شوند. اما اگر در زمان احیا بودن آهن، در آب عناصری مانند SO42-، Cl- و HCO3- به مقدار زیاد داشته باشد و EC آب نیز بالا باشد، آهن با این عناصر واکنش می دهد و تولید سولفید آهن، کلرور آهن و یا بی کربنات میکند که پس از شرایط غرقاب میتوانند به اشکال ذکر شده رسوب کنند. این اشکال به صورت بی شکل و آمورف در خاک رسوب می کنند.
علت بالاتر بودن مقدار آهن کریستالی در منطقه غیر شور عدم وجود یا مقدار کم این عناصر در خاک آب می باشد که آهن پس از احیا شدن می تواند در خاک، در کنار خلل و فرج رسوب نموده و تشکیل تجمعات رنگی بدهد. علت کمتر بودن Feo در مناطق غیر شور، این است که آهن پس از احیا و اکسید شدن در خاک به دلیل شرایط مناسب برای آن میتواند به صورت متمرکز رسوب کند و در کنار خلل فرج خاک تشکیل نقاط رنگی دهد ولی در منطقه شور چون آهن دارای شرایط مناسبی برای رسوب به صورت متمرکز را ندارد لذا به صورت جدا از هم و آمورف رسوب میکند و باعث افزایش مقدار فرم غیرکریستالی نسبت به کریستالی می شود. دلیل دیگر افزایش فرم کریستالی در منطقه غیر شور میتواند به دلیل فعالیت بیشتر قارچ ها و باکتری باشد زیرا هیف قارچ ها دارای توان جذب آهن میباشد که آهن را جذب می کند و میتواند هسته اولیه تجمعات آهن در خاک باشد. ولی در منطقه شور چون امکان فعالیت قارچ ها کمتر است این امکان که اهن در کنار هیفهای آنها تجمع کند کمتر می شود. این نتایج با نتایج پژوهان نیا(۱۳۹۱) در مطالعه بررسی اثر آب زیرزمینی بر مقدار و شکل اکسید های آهن و منگنز در جنوب شوش مطابقت داشت.
۶-۴ رابطه شوری آب وخاک با منگنز
نمودار ۷-۴ تغییرات منگنز غیر کریستالی با شوری را نشان داده شده است. همانطور که ازاین نمودار مشاهده میشود هر چه شوری بیشتر شده است Mno نیز بیشتر شده است. دلیل اینکه بین شوری و منگنز غیر کریستالی همبستگی بالا علت امر وجود نداشت میتواند این باشد که شوری ویژگی موقتی است که در طول سال تغییرمییابد.
۷-۴ ضریب همبستگی بین شوری و مقدار Mno
منگنز تحت شرایط بی هوازی به فرم کاهشی در آمده و غلظت آن در محلول افزایش مییابد. این عنصر در خاک های با زهکشی ضعیف به اعماق پایین تر میرود پس از پایین رفتن سطح آب و ایجاد نواحی اکسیدی به صورت تجمعات منگنز رسوب میکند این نحوه رسوب مشخصه زهکشی ناقص است. در منطقه شور در شرایط احیا یون Mn2+ به صورت محلول باقی میماند که در صورت وجود کربنات با آن ترکیب شده و در نتیجه تولید رودوکروسیت (MnCO3) میکند که پس از شرایط احیا به فرم غیرکریستالی و آمورف رسوب می کند. در صورت وجود سولفید در آب، منگنز قادر به واکنش با سولفید است که می تواند تولید سولفات منگنز کند که رسوب آن نیز بی شکل است.
یکی دیگر از دلایل کمتر بودن فرم کریستالی منگنز در منطقه شور، وجود یون کلر در آب میباشد که قادر به واکنش با منگنز است و تولید رسوب آمورف دی کلرید منگنز (MnCl2) میکند. البته دی کلرید منگنز حلالیت بالای دارد و می تواند از خاک شسته شده و باعث کاهش مقدار منگنز در خاک شود. به دلیل وجود این یون ها در آب منطقه شور، این یون ها با منگنز در شرایط احیا واکنش داده اند و مانع از تبلور منگنز شده اند و منگنز نتوانسته تشکیل نادول در خاک دهد. این نتایج با نتایج پژوهان نیا (۱۳۹۱) در مطالعه بررسی اثر آب زیرزمینی بر مقدار و شکل اکسید های آهن و منگنز در جنوب شوش مطابقت داشت.
۷-۴ رابطه بین مقدار رس با آهن کریستالی (Fed)
در نمودار ۸-۴ تغییرات آهن کریستالی با رس نشان داده شده است. در این مطالعه ضریب (۹۰/۰R2=) بین مقدار رس و Fed به دست آمد. همانگونه که در نمودار نشان داده شده است با افزایش میزان رس، میزان آهن کریستالی نیز افزایش یافته است که می توان آن را به جذب سطحی آهن توسط رس ها نسبت داد. همچنین دلیل دیگر آن نیز می تواند این باشد که آهن که در ساختار رس وجود دارد طی تغییرات و تحولات که در خاک صورت میگیرد آزاد شود.
۸-۴ همبستگی بین میزان رس با آهن کریستالی (Fed)
هماتیت و گئوتایت که از اشکال بلورین آهن هستند تمایل زیادی به ارتباط با ذرات رس کریستالی دارند که موجب انتقال آنها به افقهای تجمعی میشود. به عبارت دیگر در خاک های که مقدار رس بیشتری دارند به دلیل وجود خلل و فرج بیشتر امکان تجمع آهن و منگنز در کنار این حفرات بیشتر شده و آهن و منگنز میتوانند در آنجا تجمع پیدا کنند. (میرابلا و کارسینلی،۱۹۹۳). در بافتهای سبکتر مثل لوم و شن به دلیل اینکه خلل و فرج بزرگ تر هستند امکان تجمع و گیر افتادن آهن و منگنز در این حفرات و تجمع پیدا کردن این عناصر مهیا نمیشود و ممکن است با حرکت آب از پروفیل شسته شده و از آن خارج شود. در خاکهای که مقدار رس بیشتری دارند به دلیل وجود بار منفی بیشتر در سطح رس می توانند کاتیون های مثل آهن و منگنز را جذب کنند (جاو و همکاران، ۱۹۷۴). این نتایج با نتایج پژوهان نیا( ۱۳۹۱) در مطالعه بررسی اثر آب زیرزمینی بر مقدار و شکل اکسید های آهن و منگنز در جنوب شوش مطابقت داشت.
۸-۴ پذیرفتاری مغناطیسی
مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی خاکها در مبنای خاک خشک شده در آون (χlfmod ) و مینروژنیک (χlfm) که بیانگر اثر حضور مواد دیامگنتیک و پویای کربنات کلسیم، گچ و ماده آلی میباشد در جدول ۳-۴ نشان داده شده است.
جدول ۳-۴ میزان پذیرفتاری مغناطیسی خاکفردهای مطالعه شده