۱-۳-۲- اهداف جزئی:
۱- پیش بینی اضطراب امتحان بر حسب اضطراب جدایی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیتی
۲- پیش بینی اضطراب امتحان بر حسب سبک دلبستگی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیتی
۱-۴ فرضیهها و سؤالات پژوهش:
۱-۴-۱ فرضیه های تحقیق:
۱- اضطراب امتحان بر حسب اضطراب جدایی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیتی قابل پیش بینی است.
۲- اضطراب امتحان بر حسب سبک دلبستگی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیتی قابل پیش بینی است.
۱-۴-۲ سؤالات تحقیق:
۱-آیا اضطراب امتحان بر حسب سبک دلبستگی در نمونه های مورد مطالعه قابل پیش بینی است؟
۲-آیا اضطراب امتحان بر حسب اضطراب جدایی در نمونه های مورد مطالعه قابل پیش بینی است؟
۱-۵ تعاریف اصطلاحات:
دلبستگی:
تعریف مفهومی: ارتباط روانی پایدار بین دو انسان(حق شناس، ۱۳۸۹)
عملیاتی: سنجش بر اساس آزمون اختلال دلبستگی رندالف
اضطراب جدایی:
تعریف مفهومی: اضطراب شدید و نامناسب با سطح رشد فرد در رابطه با جدایی از منزل یا کسانی که فرد به آنها دلبستگی دارد(اسلامی، ۱۳۸۴).
تعریف عملیاتی: نمره فرد در آزمون اضطراب جدایی (CSI-4)
اضطراب امتحان:
تعریف مفهومی: اضطراب امتحان نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خود کم انگاری و تردید درباره تواناییهای خود بروز پیدا کرده و اکثراً به ارزیابی شناختی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنشهای جسمانی نامطلوب و افت عملکرد تحصیلی منجر میگردد (گل پور، ۱۳۹۱).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش اضطراب به عنوان مفهومی در نظر گرفته شده است که به وسیله آزمون اضطراب ساراسون سنجیده میشود. در این ارتباط سطوح اضطراب با موارد ذیل مشخص میشود.
فصل دوم
مبانی نظری پژوهش
۲-۱ اختلال اضطراب جدایی ( separation anxiety)
اضطراب جدایی یک پدیده رشدی عالمگیر انسان است که در بچه های شیرخوار زیر یک سال ظاهر میشود و نشان دهنده آگاهی کودک از جدا شدن او از مادر یا مراقب اولیه است. اضطراب جدایی یا اضطراب بیگانه، اصطلاحی است که برای دوره شیرخوارگی مورد استفاده قرار گرفته، بخشی مورد انتظار از رشد طبیعی است و به احتمال زیاد به عنوان یک پاسخ انسانی که ارزش دوام دهنده زندگی دارد تکامل یافته است. ابراز درجاتی از اضطراب جدایی در بچههایی که نخستین بار وارد مدرسه میشوند نرمال شمرده میشود. معهذا اختلال اضطراب جدایی، زمانی تشخیص داده میشود که اضطراب مفرط نا متناسب از نظر رشدی به هنگام جدایی از منبع وابستگی اساسی ظاهر گردد.
طبق DSM-IV-TR اختلال اضطراب جدایی وجود حد اقل سه علامت مربوط به نگرانی مفرط در ارتباط با جدایی از فرد مورد وابستگی را ایجاد میکند. نگرانی ممکن است به صورت اجتناب از رفتن به مدرسه، ترس و ناراحتی موقع جدایی، شکایت مکرر نظیر علایم جسمی به صورت سر درد و دل درد به هنگام انتظار جدایی و کابوس مربوط به مسائل جدایی تظاهر نماید.
اختلال اضطراب جدایی تنها اختلال اضطرابی است که فعلاً در بخش کودکان و نوجوانان DSM-IV-TR وجود دارد. کودکان واجد علائم اختلال اجتنابی مشمول ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR برای جمع هراسی یا فوبی اجتماعی میگردند که برای بزرگسالان مورد استفاده قرار میگیرد. کودکان و نوجوانان ممکن است با اختلالات اضطرابی در بخش بزرگسالان DSM-IV-TR توصیف شدهاند از جمله فوبی ویژه، اختلال هراس، اختلال وسواسی-جبری و اختلال استرس پس از سانحه مورد توجه قرار گیرند.
۲-۲ همه گیر شناسی
شیوع اختلال اضطراب جدایی حدود ۴ درصد در بچهها و نوجوانان در سنین پایین تخمین زده میشود. اختلال اضطراب جدایی در بچه های کوچکتر بیشتر از نوجوانان دیده میشود و شیوع آن در دختر و پسر گزارش شده است. شروع ممکن است در سالهای پیش از مدرسه باشد، اما بیش از همه در سنین ۷ تا ۸ سالگی دیده میشود. شیوع اختلال اضطراب جدایی بین ۳ تا ۴ درصد کودکان دبستانی و ۱ درصد نوجوانان تخمین زده میشود. میزان اختلال اضطراب منتشر در کودکان مدرسه ۳ درصد تخمین زده میشود. میزان فوبی ۱ درصد و میزان فوبی های ساده ۴/۲ درصد است. در نوجوانان شیوع اختلال هراس در طول عمر ۶/۰ و شیوع اختلال اضطراب منتشر ۷/۳ درصد گزارش شده است.
۲-۳ سبب شناسی
۲-۳-۱ عوامل روانی-اجتماعی
بچه های کوچک، که رشد نیافته و وابسته به نقش مادری هستند، آسیب پذیری خاصی برای اضطراب مربوط به جدایی دارند. رابطه بین صفات –مزاجی و استعداد ابتلا به اضطراب جدایی مورد تحقیق قرار گرفته است. گرایش مزاجی به شرمگین بودن غیر عادی و کناره گیری در موقعیتهای نا آشنا به نظر میرسد. یک الگوی واکنشی پر دوام است و بچه های کوچک واجد این تعامل در خطر بالاتر ابتلا به اختلالات اضطرابی در چند سال بعدی زندگی هستند.
۲-۳-۲ عوامل یادگیری
اضطراب فوبیک: ممکن است از راه الگو سازی مستقیم از والدین به کودک منتقل شود. اگر یکی از والدین ترسو باشد، احتمال بیشتری هست که کودک دچار انطباق فوبیک به موقعیتهای تازه خصوصاً محیط مدرسه گردد. بعضی از والدین به نظر می رسد با محافظت بیش از حد آنان از خطرات مورد انتظار یا مبالغه در معرفی خطرات، اضطراب را به آنان میآموزند. مثلاً پدر و مادری که به هنگام رعد و برق در اتاق از ترس دولا میشوند به کودک میآموزند که همان کار را بکند. پدر و مادری که از موش و حشرات میترسند
عاطفه ترس را به کودک خود منتقل میسازند. برعکس، پدر و مادری که هنگام اولین نگرانی فوبیک کودک از حیوانات، شدیداً بر او خشم میگذارند ممکن است از راه ابراز خشم بسیار شدید خود موجب پیدایش ترس فوبیک در او گردند.
۲-۳-۳ عوامل ژنتیک
مجموعه مزاجی مهارشدگی رفتاری، شرمگینی مفرط، میل به کناره گیری از موقعیتهای نا آشنا و اضطراب جدایی همه احتمالاً دارای یک سهم ژنتیک میباشد. مطالعات خانوادگی نشان دادهاند که فرزندان بیولوژیک والدین مبتلا به اختلال اضطراب بیشتر در معرض ابتلا به اضطراب جدایی داشته باشند. اختلال اضطراب جدایی و افسردگی در دوران کودکی همپوشی پیدا میکنند و بعضی از متخصصین اختلال اضطراب جدایی را یکی از ویژگیهای اختلال افسردگی میدانند.
۲-۴ تشخیص و ویژگیهای بالینی
اختلال اضطراب جدایی شایعترین اختلال اضطرابی دوران کودکی است. طبق DSM-IV-TR برای شمول ملاکهای تشخیصی اختلال باید با سه تا از علائم زیر حداقل به مدت چهار هفته مشخص باشد: نگرانی مستمر و مفرط در مورد از دست دادن یا آسیب دیدن احتمالی افراد مورد وابستگی عمده؛ نگرانی مستمر و مفرط در مورد اینکه رویدادی نامطلوب موجب جدایی از فرد مورد وابستگی عمده خواهد شد؛ دودلی یا امتناع مستمر و مفرط در مورد اینکه رویدادی نامطلوب موجب جدایی از فرد مورد وابستگی عمده یا بدون افراد بالغ مهم در سایر زمینهها؛ دودلی یا امتناع مستمر از خوابیدن در مکانی دور از خانه؛ کابوسهای تکراری با محتوای جدایی؛ شکایت مکرر از علائم جسمانی از جمله سردرد و دلدرد، وقتی انتظار جدایی از افراد مورد وابستگی عمده وجود دارد؛ و ناراحتی یا آشفتگی قابل ملاحظه در عملکرد به وجود آورد.
۲-۴-۱ ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TRبرای اختلال اضطراب جدایی
A-اضطراب مفرط و از نظر رشدی نا متناسب در مورد جدایی از خانه یا کسانی که کودک نسبت به آنها دلبستگی دارد، که با حد اقل با سه تا یا بیشتر از خصوصیات زیر مشخص میشود:
۱)ناراحتی مفرط تکرار شونده وقتی جدایی از خانه یا فرد مورد دلبستگی اساسی روی میدهد یا انتظار آن میرود.
۲)دلواپسی مستمر و مفرط در مورد از دست دادن یا صدمه احتمالی برای افراد مورد دلبستگی اساسی
۳)دلواپسی مستمر و مفرط در مورد واقع ای مصیبت بار که موجب جدایی از منبع دلبستگی شود (مثلاً دزدیده شدن یا گم شدن).
۴) دو دلی یا امتناع مستمر از رفتن به مدرسه به دلیل ترس از جدایی
۵) ترس یا تردید مستمر و مفرط نسبت به تنها ماندن در خانه یا بدون منبع دلبستگی اساسی یا افراد بالغ مهم در خانه یا موقعیتهای دیگر.
۶) امتناع یا دو دلی مستمر در به خواب رفتن، مگر اینکه منبع وابستگی مهم باشد یا در خواب رفتن دور از خانه.
۷)کابوسهای تکرار شونده با محتوای جدایی.
۸) شکایات مکرر از علائم جسمانی (مثل سر درد،دل درد، تهوع و استفراغ) به هنگام وقوع یا انتظار جدایی از منبع مهم دلبستگی
B- طول مدت اختلال حداقل چهار هفته
C-شروع قبل از ۱۸ سالگی
D-اختلال موجب ناراحتی قابل توجه بالینی یا تخریب عملکرد در زمینه اجتماعی، تحصیلی یا شغلی و یا سایر زمینه های مهم گردد.
E-اختلال منحصراً در جریان اختلال نافذ مربوط به رشد، اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات پسیکوتیک، روی نداده در بزرگسالان نوجوان قابل توضیح بهتر با اختلال هراس همراه با گذر هراسی نیست.
سابقه، غالباً دوره قابل توجه جدایی را در زندگی کودک نشان میدهد، به خصوص به علت بیمار شدن و بستری شدن، بیماری والدین، فقدان والدین یا نقل مکان جغرافیایی. دوره شیرخوارگی باید از نظر قرائن اختلالات جدایی-تفرد و فقدان نقش مادری کافی دقیقاً بررسی شود. استفاده از خیالات، رویاها، محتوای بازی و مشاهده مستقیم کودک کمک زیادی برای تشخیص میکنند. نه تنها محتوای تفکر بلکه نحوه ابراز آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. اشکال حافظه در ابراز مطالب مربوط به جدایی، یا دگرگونی آشکار در نقل این مایهها رگههایی برای رسیدن به تشخیص اختلال اضطراب است.
خصوصیت اساسی این اختلال اضطراب شدیدی است که هنگام جدایی از والدین، خانه یا سایر محیطهای آشنا ظاهر میگردد. سطح اضطراب کودک ممکن است به حد وحشت یا هراس برسد. ترسها، اشتغال ذهنی و نشخوار های ذهنی بیمار گونه از خصوصیات این اختلال هستند. این کودکان از این میترسند که یکی از افراد نزدیکشان در غیاب آنها دچار صدمه شده یا اتفاق وحشتناکی به هنگام دوری از مراقبین مهمشان برای آنها روی خواهد داد. ترس از گم شدن و دزدیده شدن و هرگز دوباره پدر و مادر را ندیدن، از ترسهای شایع است.
نوجوان ممکن است مستقیماً اضطرابی را در مورد جدایی از کسی که نقش مادری برای آنها دارد نشان ندهند. با این وجود، الگوهای رفتاری آنها ممکن است منعکس کننده اضطراب جدایی باشد. مثلاً برای ترک منزل ابراز ناراحتی کنند، در فعالیتهای فردی درگیر شوند و از کسی که نقش مادری دارد به عنوان کمک در خرید لباس یا ورود در فعالیتهای اجتماعی یا تفریحی استفاده کنند. اختلال اضطراب جدایی در کودکان غالباً با تصور مسافرت دور از خانه ظاهر میگردد. چنین کودکانی ممکن است از رفتن به اردو، مدرسه یا حتی خانه دوستان خود امتناع کنند.
مسائل خواب فراوان است و ممکن است مستلزم این باشد که کسی پهلوی کودک انتظار بکشد تا زمانی که او به خواب رود. کودک ممکن است در رختخواب والدین خود بخوابد یا اگر
در اتاق خواب آنها بسته باشد پشت در بخوابد. کابوس و ترسهای بیمار گونه از سایر تظاهرات این نوع اضطراب هستند. خصوصیات فرعی مشتمل است بر ترس از تاریکی و نگرانیهای خیالی و غریب. کودک ممکن است چشمهایی را ببیند که به او خیره شده یا با هیکل افسانه ای یا غولهایی که در اتاق خواب به سوی او دست دراز میکنند اشتغال ذهنی پیدا کند. بسیاری از کودکان بسیار پر تمنا شده و در کار افراد بالغ مزاحمت ایجاد کرده و برای رفع اضطرابهای خود به توجه دائم نیاز پیدا میکنند. علائم وقتی که جدایی از افراد مهمی که نقش مادری دارند ضرورت مییابد، ظاهر میگردند. غالباً علائم گوارشی به صورت تهوع ، استفراغ و دلدرد پیدا میکنند و از دردهایی که در قسمتهای مختلف بدن، گلو درد و علائم شبیه سرماخوردگی شکایت میکنند.
شایعترین اختلال اضطرابی که با اختلال اضطراب جدایی توأماً دیده میشود جمع هراسی است، که تقریباً در یک سوم موارد ارجاع شده اختلال اضطراب جدایی مشاهده میشود.
۲-۵- سیر و پیش آگهی
پیش بینی اضطراب امتحان بر حسب اضطراب جدایی و سبک ...